شایستگی حرفه ای معلمان
سجاد رکاب اسلامی زاده؛ فرزانه نوروزی لرکی؛ صادق نصری
چکیده
این مقاله تدریس به روش حل مسأله را با تأکید بر نظریه حل مسأله ریاضی شونفیلد بررسی میکند و هدف آنتعیین تأثیر این طریق بر بهبود باورهای دانشآموزان در زمینه حل مسأله و اثر بخشی آن در افزایش فعالیتهای گروهی و مهارت حل مسأله آنان است؛ که به شیوه نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه، در دوره دبیرستان مورد بررسی قرار گرفته است. معلم گروه ...
بیشتر
این مقاله تدریس به روش حل مسأله را با تأکید بر نظریه حل مسأله ریاضی شونفیلد بررسی میکند و هدف آنتعیین تأثیر این طریق بر بهبود باورهای دانشآموزان در زمینه حل مسأله و اثر بخشی آن در افزایش فعالیتهای گروهی و مهارت حل مسأله آنان است؛ که به شیوه نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه، در دوره دبیرستان مورد بررسی قرار گرفته است. معلم گروه آزمایش تحت آموزش نظریه حل مسأله ریاضی شونفیلد به صورت یک دوره ضمن خدمت قرار گرفتهاست و معلم گروه گواه، آموزشی دریافت نکرده است. از پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش پیشرفت حل مسأله دانشآموزان و از پرسشنامه برای سنجش باورها و میزان فعالیت گروهی آنها در قبل و بعد از آموزش استفاده شده است. نتایج تحلیل آزمونt نشان میدهد که میان تدریس حل مسأله بر اساس نظریه شونفیلد و فعالیت گروهی دانشآموزان در زمینه حل مسأله (01/0p< و595/3t=)، و همچنین مهارت حل مسأله ریاضی (05/0p< و567/3t=)، در فراگیران تفاوت معنادار (در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه) وجود دارد. نتایج تحلیل آزمونu نشان میدهد که میان تدریس به روش حل مسأله بر اساس نظریه شونفیلد و باورهای دانشآموزان (01/0 p<و349/4- z=)، تفاوت معنیدار (در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه) وجود دارد.
برنامه ریزی درسی
فرزانه نوروزی؛ شهرناز بخشعلی زاده؛ زینب قربانی سی سخت
چکیده
تحقیق حاضر، با هدف بررسی نقش آموزش مبتنی بر بازنماییهای چندگانه و اثرات آن روی درک دانشآموزان از کسرها، و عملکردشان در حل مسائل شامل کسر اجرا گردید. شرکت کنندگان در این مطالعه 40 دانشآموز دختر بودند که در دو مدرسه ابتدایی و در دو کلاس پایه چهارم درس میخواندند. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق، تلفیقی از دو روش کمّی و کیفی ...
بیشتر
تحقیق حاضر، با هدف بررسی نقش آموزش مبتنی بر بازنماییهای چندگانه و اثرات آن روی درک دانشآموزان از کسرها، و عملکردشان در حل مسائل شامل کسر اجرا گردید. شرکت کنندگان در این مطالعه 40 دانشآموز دختر بودند که در دو مدرسه ابتدایی و در دو کلاس پایه چهارم درس میخواندند. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق، تلفیقی از دو روش کمّی و کیفی بود. در روش کمّی از طرح شبه تجربی استفاده شد و دانشآموزان یک مدرسه به عنوان گروه کنترل و دانشآموزان مدرسه دیگر به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند. به دانشآموزان گروه کنترل، مفاهیم شامل کسر با یک رویکرد آموزشی سنتی آموزش داده شد و به دانشآموزان گروه آزمایش، همان مفاهیم با رویکرد آموزشی مبتنی بر بازنماییهای چندگانه آموزش داده شد. اثر آموزش مبتنی بر بازنماییهای چندگانه روی درک دانش آموزان از کسرها، با یک پیش آزمون و پس آزمون (که قبل و بعد از شروع فرایند آموزش، از هر دو گروه به عمل آمد)، ارزیابی شد. همچنین، برای بررسی عمیقتر فرایند درک و تفکر دانش آموزان، و عملکرد آن ها هنگام حل مسائل شامل کسر، 6 مصاحبه با 6 دانشآموز (3 نفر از هر گروه) انجام شد. علاوه بر این، پس از گذشت حدود چهار ماه از زمانی که مفاهیم شامل کسرها به دانشآموزان آموزش داده شده بود آزمونی تحت عنوان آزمون پایداری یادگیری، از دانشآموزان دو گروه به عمل آمد. یافتههای مطالعه نشان داد، که دانشآموزان گروه آزمایش، عملکرد بهتری از خود نشان داده بودند و درک مفهومیشان از کسرها توسعه یافته بود. یافتهها، همچنین نشان داد که یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش از مفهوم کسر، نسبت به یادگیری دانشآموزان گروه کنترل پایدارتر بود.