مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
نرجس امینی؛ احمدرضا نصراصفهانی؛ بی بی عشرت زمانی؛ بهروز ترک لادانی
چکیده
پیشینه و اهداف: ماهیت آموزش عالی به علت پیشرفت فاوا در حال تحول بوده و این فناوریها بر روی رسالت دانشگاهها در ابعاد آموزش و پژوهش تاثیر بهسزایی گذاشته است. فاوا واسطهایست که امکان بیان طیف گستردهای از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند. این پدیده با تمام ویژگیها و کاربردهایی که دارد، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ماهیت آموزش عالی به علت پیشرفت فاوا در حال تحول بوده و این فناوریها بر روی رسالت دانشگاهها در ابعاد آموزش و پژوهش تاثیر بهسزایی گذاشته است. فاوا واسطهایست که امکان بیان طیف گستردهای از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند. این پدیده با تمام ویژگیها و کاربردهایی که دارد، عبارت است از گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد که با استفاده از ابزارهای رایانهای و مخابراتی صورت پذیرد. فاوا به عنوان رویکردی نوین، مکمل آموزش است نه جایگزین آن، هدف از توسعه آن، بهبود و کارآمدتر ساختن منابع آموزش و پرورش، به ویژه منابع انسانی است. مطالعات متعددی در گذشته اثرات مثبت فاوا را در تدریس نشان دادهاند. گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها و مفاهیم نوین، زمینه بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم هزینه را برای فراگیران اعم از دانشآموزان، دانشجویان و معلمان به روش برخط فراهم کرده و تبادل سریع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را میسر میسازد. مؤسسات آموزش عالی نیز به طور فزایندهای نسبت به استفاده از فاوابه عنوان ابزاری برای یاددهی یادگیری، همکاریهای علمی، ارتباطات علمی، توسعه و توانمندی اعضای هیئت علمی برنامهریزی کرده و در عمل، سعی بر آن دارند که فاوا را برای تحقق اهداف به کار ببرند. در مواجه با نیاز جهانی کاربرد فاوا به استادان در جایگزین نمودن روشهای آموزش سنتی با ابزار و امکانات آموزش و یادگیری مبتنی بر فناوری کمک خواهند کرد. اما امروزه این امر برای آموزش خیلی مهمتر از گذشته است، زیرا ابزارهای جدید و استفاده از فاوا در روشهای آموزشی مؤثرند. به نظر میرسد فاوا تاثیر شگرفی بر فرایند یادگیری در آموزش عالی از طریق ارائه فرصتهای جدید و جالبی برای اساتید و دانشجویان داشته باشد. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل پژوهشهای انجام شده در زمینه تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان، جهت برآورد اندازه اثر واقعی فاوا بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان بود.روشها: کلیه پژوهشهای انجام شده، تا پایان سال 1396 در زمینه رابطهی میزان استفاده از فناوری اطلاعات با عملکرد آموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی در ایران جامعه پژوهشی میباشد. با بررسی همه پژوهشهای انجام شده تعداد 6 پژوهش درباره اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عملکرد آموزشی استادان و همچنین تعداد 5 پژوهش درباره اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عملکرد پژوهشی استادان که دارای ویژگیهای مناسب برای ورود به فراتحلیل بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، چک لیست گزینش پژوهشها از نظر فنی و روششناختی بود . مدل فراتحلیل ترجیحی در این پژوهش رویکرد ترکیب نتایج هانتر و اشمیت بود. برای تفسیر نتایج نیز از رویکرد کوهن استفاده شد.یافتهها: اندازه اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی استادان نیز 413/0 میباشد که برمبنای شاخصهای تفسیری، بالاتر از متوسط است. همچنین اندازه اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد پژوهشی استادان نیز 315/0 میباشد که برمبنای شاخصهای تفسیری، متوسط است.نتیجهگیری: کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان به طور معناداری تأثیر دارد. با توجه به نتایج به دست آمده و کمیت و کیفیت پژوهشهای موجود، پیشنهاد میشود تحقیقات این دو حوزه در سطح بالاتری از لحاظ کیفی و رعایت قواعد تدوین مقاله و اجرای پژوهش انجام شود. همچنین برای رسیدن به یک نتیجه قابل اعتماد در مرحله اول از آمار پارامتریک درطرح خود استفاده کنند و روشهای آماری قوی همراه با نمونه متناسب و روش های نمونهگیری مناسب با جامعه استفاده گردد.
مقاله پژوهشی
آموزش زبان انگلیسی
شکیبا زرین فرد؛ مهرک رحیمی؛ احمد محسنی
چکیده
پیشینه و اهداف: تفاوت بین دانشآموزان و نیازهای فردی آنان در دهههای اخیر مورد توجه بسیاری از متخصصان امر تعلیم و تربیت بوده است. با ظهور و توسعهی انواع فناوریها و گسترش زیر ساختهای دسترسی به فناوریهای نوظهور، زمینه برخورداری از انواع محتوای آموزشی برای طیف وسعیی از فراگیران ایجاد شده است. کلاس معکوس یکی از ایدههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تفاوت بین دانشآموزان و نیازهای فردی آنان در دهههای اخیر مورد توجه بسیاری از متخصصان امر تعلیم و تربیت بوده است. با ظهور و توسعهی انواع فناوریها و گسترش زیر ساختهای دسترسی به فناوریهای نوظهور، زمینه برخورداری از انواع محتوای آموزشی برای طیف وسعیی از فراگیران ایجاد شده است. کلاس معکوس یکی از ایدههای بلندپروازانه در امر تعلیم و تربیت است که با هدف توجه به نیازهای فراگیران و ارتقا یادگیری فراگیر-محور و با استفاده از فناوریهای بسیار ساده در دهه آخر قرن بیستم میلادی پا به منصه ظهور نهاد. کلاس معکوس میتواند بر روش تدریس معلم و تعامل وی با دانش آموزان و حتی ارتباط با اولیا تاثیرگذارد. فرق اساسی شیوه ارایه مطلب در کلاس معکوس با کلاس سنتی این است که معلم از حالت سخنران و کنترل کنندهی روند تدریس خارج شده و به راهنما و تسهیلکنندهی روند یادگیری تبدیل میگردد. کلاس معکوس کنترل روند تدریس معلم را از طریق متوقفکردن و برگرداندن فیلم تدریس معلم به دانشآموزان میدهد. بدین ترتیب دانشآموزان با سطوح مختلف توانایی میتوانند بنابر نیاز خود بارها و بارها بدون آنکه در مقابل هم کلاسیها متهم به دیرفهمی یا کج فهمی شوند به تدریس معلم گوشدهند یا آن را ببینند. بنابراین خود دانشآموز مسئولیت اصلی برنامهریزی برای درس خواندن را بر عهدهمیگیرد و بدون دغدغه مطالب آموزشی را میآموزد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کلاس معکوس بر مهارت خواندن زبان انگلیسی است.روشها: برای نیل به هدف، دو کلاس زبانعمومی بهعنوان نمونه در دسترس انتخاب و به عنوان گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) در نظرگرفته شدند. توانائی خواندن هردوگروه پیشو پسازآزمایشبا آزمون PET (Preliminary English Test) مورد بررسی قرارگرفت. نمرات پیش آزمون نشان دهنده یکسان بودن سطح مهارتخواندن شرکتکنندگان قبل از آزمایش بود. تدریس درس زبان عمومی درگروهآزمایش ازطریق رویکردمعکوس و پیشمطالعه فایلهای صوتی و تصویری تدریس استاد قبل از کلاس از طریق وب سایت طراحی شده و حضور در فعالیتهای کلاسی صورت پذیرفت. آموزش گروه کنترل به روش سنتی انجام شد. نمرات پسآزمون با تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: یافته ها نشان داد که کلاس معکوس در قیاس با روش سنتی تأثیر معناداری بر تقویت مهارت خواندن دانشجویان در درس زبان عمومی داشته است. بررسی اثرات بین آزمودنیها حاکی از تفاوت معنیدار بین دو گروه در چهار بخش پسآزمون که بر درک معنی کلی متون تمرکز دارد میباشد. تفاوت بین دو گروه در بخشی از آزمون که درک واژهها و دستور را در متونکوتاه میسنجید معنیدارنبود.نتیجهگیری: نتیجهی پژوهش نشان داد که استفاده از روش معکوس بطور کلی میتواند مهارت خواندن و درک مطلب فراگیران را بهبود بخشد. در عین حال این روش در تقویت مهارت خواندن و درک مطلب کلی و پیام متون بهتر از توجه به واحدهای کوچکتر خواندن مانند واژگان و دستور عمل کرده است. این امر با توجه به زیربنای نظری کلاس معکوس در تاکید بر مهارتهای شناختی سطوح بالاتر منطقی است و نشان از موفقیت مدل طراحی شده برای تدریس زبان عمومی دارد. در عین حال لازم است با طراحی مواد کمک آموزشی مناسب و آموزش راهبردهای یادگیری به فراگیران به تقویت مهارتهای سطوح پائین در روند خواندن نیز کمک نمود. همچنین، برای اینکه این روش بتواند در فعالیت های شناختی سطوح پایین تر نیز موفق عمل کند نیاز به استمرار استفاده ازآن و آشنایی فراگیران با این روش وجوددارد. در این پژوهش به علت دسترسی متوسط دانشجویان به فناوری، از فناوریهای پیچیده (مانند هوش مصنوعی، برنامههای هوشمند، ...) برای آمادهسازی محتوی الکترونیکی استفاده نشد. علاوه بر آن، کلاس معکوس اولین تجربهی دانشجویان شرکتکننده در این پژوهش بود و استمرار استفاده از کلاس معکوس (بیش از یک نیمسال تحصیلی) در پژوهشهای دیگر پیشنهاد میگردد.
مقاله پژوهشی
بررسی کتب درسی
زهرا ابوالحسنی؛ مرضیه دهقانی
چکیده
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. این شایستگی برای تربیت فناورانه و زندگی سالم در فضای مجازی و نیز آمادگی ورود به حرفه و شغل در بخشهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ضروریاند. با توجه به آموزههای اسلامی، کار و اشتغال از ارزش تربیتی برخوردار است و انسان از طریق کار، شخصیت وجودی خویش را صیقل میدهد، هویت خویش را تثبیت میکند و زمینه ارتقای وجودی خویش را مهیا و امکان کسب روزی حلال برای پاسخگویی به نیازهای جامعه را فراهم میآورد. مراحل دیگر برای توسعه حداقل مهارتها آموزش طراحی و فناوری در مدارس است. آموزش فناوری، کار و مهارت آموزی باعث پیشرفت فردی، افزایش بهرهوری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعهیافتگی خواهد شد.باید در نظر داشت که آسیبشناسی فرایندی است نظاممند از جمعآوری دادهها به منظور تعامل اثربخش و سودمند در راستای حل مشکلات، چالشها، فشارها و محدودیتهای محیطی در اجتماعی میباشد. در واقع آسیبشناسی برنامه درسی کار و فناوری میتواند در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮاﻧﻊ، ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ و ﺗﻬﺪﻳﺪﻫﺎ و اراﻳﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﻛﻤـﻚ کند. همچنین ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ در آﻣـﻮزش کار و فناوری ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ اولویت ﻫـﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ در ﺗﻮﺳـﻌﻪ و ﺑﻬﺒـﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی آﻣﻮزش کار آفرینی، انتخاب شغل و رشتههای کاربردی و متنوع ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد. اﮔﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪدرسی کار و فناوری ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗـﺮار ﻧﮕﻴـﺮد، ﻋﻠﻢ کارآفرینی که نیاز اساسی کشور در عصر حاضر میباشد؛ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ. هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیبهای موجود در اجرای برنامه درسی کار و فناوری میباشد.روشها: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود که با استفاده از ابزار مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر تمامی معلمان کار و فناوری مناطق مختلف کشوری بود که 20 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد و با آنان مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت و همچنین کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول شهرستان بهارستان بود که تعداد 80 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و با آنان مصاحبه گروهی در گروههای 6 الی 8 نفر صورت گرفت. آنگاه متن مصاحبهها به روش 7 مرحلهای تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان آموزش کار وفناوری، در پنج مقوله "محدودیت، عوامل اجتماعی، عدم کفایت ساختاری، استراتژیهای انگیزهساز و برنامهریزی درسی" با ده مضمون فرعی و از دیدگاه دانشآموزان در سه مقوله "عوامل اجتماعی، استراتژیهای انگیزهساز و برنامه ریزی درسی " با یازده مضمون فرعی آسیبپذیر میباشد.نتیجهگیری: اجرای برنامه درسی کار و فناوری از دیدگاه معلمان و دانشآموزان با مشکلات و آسیبهای عدیدهای روبرو میباشد لذا توجه به بسترسازی شرایط لازم برای اجرای روشهای کارآمد برنامه درسی کار و فناوری؛ نقش بیبدیلی را در پرورش نسلی کار آفرین ایفا میکند. از اینرو لازم است سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. در راستای این پژوهش پیشنهادهای کاربردی زیر ارائه میگردد: دورههای ضمن خدمت مناسب برای معلمان در خصوص آموزش کامل مهارتها و پودمانها برگزارگردد. تامین بودجه لازم برای تجهیز کامل مدرسه به امکانات لازم برای انجام فعالیتها؛ محتوای برنامه درسی با توجه به نیازهای دانشآموزان و امکانات مدرسه نیز مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا بستر لازم برای ارتباط با زندگی واقعی دانشآموزان فراهم شود، ایجاد چارچوب و معیاری مشخص برای ارزشیابی دانشآموزان.
مقاله پژوهشی
معماری
حسین پورمهدی قایم مقامی
چکیده
پیشینه و اهداف: «حس تعلق» در معماری در تعامل بین انسان و محیط در روانشناسی محیط و طراحی محیطی شکل گرفته است. با تعمیم مفهوم تعلق بر اساس فرهنگ دهخدا، یکی از وجوه حستعلق به معنای متعلق دانستن خود به مکان و اجتماعی است که هویت انسان با وجود آنها تعریف می گردد. در کودکان، حستعلق به خانواده و خانه به عنواننهادهای فطری وابستگی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: «حس تعلق» در معماری در تعامل بین انسان و محیط در روانشناسی محیط و طراحی محیطی شکل گرفته است. با تعمیم مفهوم تعلق بر اساس فرهنگ دهخدا، یکی از وجوه حستعلق به معنای متعلق دانستن خود به مکان و اجتماعی است که هویت انسان با وجود آنها تعریف می گردد. در کودکان، حستعلق به خانواده و خانه به عنواننهادهای فطری وابستگی عاطفی و مکانی کودک، در نقطه اوج مفهوم دلبستگی قرار دارند. پس از آنکه کودکان در مدرسه حضور مییابند، خانواده و معلمین و همچنین مکان و کالبد مدرسه ما به ازای دومین نهاد اجتماعی و فیزیکی بایستی ادامه دهنده و تکمیل کننده حس تعلق اجتماعی و مکانی باشد. اهمیت مفهوم حستعلق برای دومین مکانی که دانشآموزان، زمان زیادی را در آن سپری میکنند بسیار است. مقاله حاضر ضمن بیان مفهوم حستعلق دانشآموزان دبستانی به مدرسه، به بیان و تحلیل قابلیتهای فضایی و پیشنهادهای مولفههای کالبدی مدارس در تقویت حستعلق میپردازد. هدف پژوهش تقرب به راهبردهایی کالبدی در جهت ارتقای مولفه های تقویت حس تعلق کودکان به مدارس خود می باشد.روشها: روش تحقیق، کیفی و روش جمعآوری دادهها اسنادی است. روش تحلیل دادهها، تحلیل محتوای تصاویر و تجربه از نزدیک برخی از نمونههای موردی است و روش نمونهگیری منوط به منطق در دسترسبودن نمونههاست. در مقایسه تطبیقی، فصل مشترک مدارس داخل و خارج در تکیه بر فضای باز است.یافتهها: وجه تمایز مدارس خارج از کشور، توجه به قابلیتهای فضا در به رسمیت شناختنِ حق جولان دانشآموزان، تقویت تعاملات اجتماعی آنان و راحتی و امنیت فیزیکی کودکان است. وجه تمایز مدارس داخل کشور، وجود فضای بسته چندمنظوره با سبقه مذهبی و فضای باز چندمنظوره با سبقه ورزشی تفریحی است.نتیجهگیری: ویژگی خاص تعلق اجتماعی دانشآموزان ایرانی به مدارس خود تحت تاثیر عامل سبقه فرهنگی-مذهبی مدارس است که خود زیرساختی برای یافتن محملهایی در تقویت روابط و تعاملات اجتماعی دانشآموزان با یکدیگر و با معلمان در خانواده دوم مدرسه است. به این ترتیب مشارکت بیشتر دانشآموزان از وجه اجتماعی عامل مهم و به نوعی تضمینی برای بالا بردن حس تعلق آنان به مدرسه تلقی می گردد و مدارس بایستی قابلیتهای کالبدی خود را در جهت اجتماعپذیری بیشتر دانشآموزان و معلمان به عنوان اعضای خانواده مدرسه فراهم سازند. همچنین با توجه به اهمیت نقش فضاهای باز مدارس، بایستی با باز-طراحی حیاطهای مدارس، ایجابات امن و راحت و جولان دانشآموزان را در آنها احیا نمود. پیشنهاد بر این است برای ارتقای مولفههای تقویت حس تعلق در مدارس کشور، مولفههای کالبدی همچون تعریف مناسبتر ورودی، دیوارهای وصل با محله، حیاط دبستان، راهروهای پویا، فضاهای چندمنظوره با کیفیت و کلاسها در مقام نظر، بازنگری شود و در مقام عمل، باز-طراحی صورت بگیرد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
سید محمدباقر جعفری؛ جبار باباشاهی؛ ندا اسکندری؛ مصطفی زندی نسب
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه با پیشرفت ابزارهای ارتباط جمعی و رایانهها، نفوذ و گسترش شبکه اینترنت در عرصههای مختلف زندگی انکارناپذیر است. یکی از پدیدههای بسیار فراگیری که در چند سال اخیر بر روی شبکه اینترنت به وجود آمده، پیدایش رسانههای اجتماعی است. رسانههای اجتماعی، زندگی اجتماعی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار دادهاند. گسترش رسانههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه با پیشرفت ابزارهای ارتباط جمعی و رایانهها، نفوذ و گسترش شبکه اینترنت در عرصههای مختلف زندگی انکارناپذیر است. یکی از پدیدههای بسیار فراگیری که در چند سال اخیر بر روی شبکه اینترنت به وجود آمده، پیدایش رسانههای اجتماعی است. رسانههای اجتماعی، زندگی اجتماعی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار دادهاند. گسترش رسانههای اجتماعی مورد توجه اقشار مختلف جامعه از جمله مدیران آموزشی قرار گرفته است؛ از دیدگاه مدیران آموزشی، رسانههای اجتماعی فرصتهای بی بدیلی برای آموزش و یادگیری فراهم میآورد. رسانههای اجتماعی عبارتاند از گروهی از برنامههای کاربردی مبتنی بر اینترنت که با اتکا به بنیانهای فناوری وب، امکان ایجاد و تبادل محتوای تولید شده توسط کاربران را فراهم مینمایند. رسانههای اجتماعی در کنار جنبه سرگرمی، برای دسترسی و انتشار اطلاعات مربوط به یادگیری مورد استفاده قرار میگیرند و استفاده از آنها در جهت تحقق اهداف آموزشی به طور مفصل مطالعه شده است. یکی از کاربردهای رسانههای اجتماعی، یادگیری میباشد که فرآیند یادگیری در آن از طریق به اشتراکگذاری دانش اتفاق میافتد. با گسترش رسانههای اجتماعی، استفاده مناسب و کارآمد از آن اهمیت ویژه پیدا کرده است. رسانههای اجتماعی ابزاری مناسب جهت یادگیری هستند و برای داشتن جامعهای بهتر و پیشرفتهتر باید به نقش یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی توجه ویژه نمود. یکی از مواردی که باعث توسعه یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی میگردد، وفاداری کاربران به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی میباشد؛ لذا در پژوهش حاضر پیشایندهای موثر بر وفاداری به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت.روشها: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، یک پژوهش توصیفی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و جامعه آماری این پژوهش کاربران گروه تلگرامی کانون فناوری اطلاعات قم بودهاند. در این پژوهش از نمونهگیری در دسترس استفاده شد و تعداد 364 پرسشنامه جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل یافتهها با نرم افزارهایSPSS و LISREL انجام شده است.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بیش از 95 درصد جامعه آماری مورد بررسی دارای تحصیلات دانشگاهی بودهاند و تمام فرضیههای پژوهش مورد تایید واقع شد.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که دو شاخص سنجش وفاداری به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی (تمایل رفتاری به ادامه استفاده از آن و تمایل به توصیه به دیگران) تحت تاثیر رضایت از آن قرار دارند و رضایت نیز تحت تاثیر خودکارآمدی یادگیری و علاقه به یادگیری از طریق رسانه های اجتماعی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد، ناتوانی شناختی اینترنت معایبی دارد و باعث میگردد که خودکارآمدی و علاقه به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی کاهش پیدا کند. زمانی که فردی احساس خودکارآمدی یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی داشته باشد، در خود علاقه و رضایت در یادگیری از طریق آن مییابد. همچنین، علاقه به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی باعث رضایت به یادگیری از طریق آن میگردد و در نهایت، در صورتی که فرد رضایت از یادگیری را در خود دریابد، تمایل رفتاری به ادامه استفاده از رسانههای اجتماعی و تمایل به توصیه به دیگران دارد.از طریق موارد ذکر شده، گسترش رسانههای اجتماعی به عنوان یک ابزار یادگیری امکانپذیر است و این موضوع سبب مزایای زیادی از جمله کاهش هزینههای یادگیری، کاهش زمان صرف یادگیری، گسترش یادگیری به صورت عادلانه و بهبود یادگیری میگردد.
مقاله پژوهشی
معماری
مسعود وحدت طلب؛ مهدی کبودی
چکیده
پیشینه و اهداف: بازنماییهای تصویری در قالب دستنگارهها مهمترین ابزار بیان ایده و تولید مفاهیم برای طراحان و دانشجویان معماری است. کاربرد وسیع آن به دلیل سادگی ابزار و سرعت بیان همواره موردتوجه طراحان است. بررسی انواع و شیوه ترسیم دانشجویان طراحی نمایانگر آن است که هر یک از روش و ساختار منحصر به فردی در ترسیم بهره میبرند. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بازنماییهای تصویری در قالب دستنگارهها مهمترین ابزار بیان ایده و تولید مفاهیم برای طراحان و دانشجویان معماری است. کاربرد وسیع آن به دلیل سادگی ابزار و سرعت بیان همواره موردتوجه طراحان است. بررسی انواع و شیوه ترسیم دانشجویان طراحی نمایانگر آن است که هر یک از روش و ساختار منحصر به فردی در ترسیم بهره میبرند. واکاوی در مفاهیم نهفته در دستنگاره و شناسایی رابطه احتمالی بین بیان گرافیکی و تیپ شخصیتی، مشابهت زیادی با تحقیقات در زمینه خطشناسی و رابطه بین شخصیت افراد و دستخط دارد. خطشناسی یا گرافولوژیدر روانشناسی و تحلیل شخصیت موردتوجه قرار دارد و به معنای تجزیهوتحلیل ویژگیهای فیزیکی و الگوهای دستخط نمایانگر شخصیت نویسنده است. دست نگارههای مفهومی اولین نمایشهای بصری حاصل از ایدههای ذهنی در فرایند بازنمایی و تفسیر است که روی کاغذ پیاده میشوند و همانند رویکردهای موجود در روانشناسی خط، می تواند بازگوکننده بسیاری از ویژگیهای ذهنی و درونی طراحان و راهنمایی برای اساتید طراحی معماری برای شناخت توانایی دانشجویان باشد. مسئله تحقیق شناسایی مفاهیم نهفته دست نگارههای مفهومی و نحوه عملکرد شخصیتهای مختلف در حل مسئله باز و بسته است.روشها: پژوهش توصیفی تحلیلی با رویکردی اکتشافی است که با مشاهده مستقیم از طراحی دانشجویان ترمهای پایه معماری و آزمون شخصیت، در پی شناخت رابطه بین کیفیت دست نگاره مفهومی با تیپ شخصیت است. مفهومسازی ترسیمات در نوع قلم، خط، شکل، جانمایی، علائم، ایده و زمان است و در ادامه تحلیل اسناد و توصیف یافتهها انجام شد.یافتهها: نمونه نتایج تحلیل اسناد ترسیمی و آزمون شخصیت نشان داد که شخصیتهای ادراکی و شهودی رویکردی کلی با ایدههای متنوع را در حل مسئله دارند و در مسئله باز مهارت بیشتری دارند، در مقابل با نقص جزئیات و نرسیدن به یک ایده تثبیتشده مواجه هستند و در مقابل شخصیت های منطقی و قضاوتی در مسائل بسته توانمندتر هستند.نتیجهگیری: نتایج نشان می دهد شخصیتهای برونگرا برخوردی کلی با مسئله دارند و در مقابل درونگراها با ایدههای ذهنی خصوصا در حل مسائل باز با گرداوری اطلاعات بسیار زیاد و غرق شدن در یک ایده توجهی به اصل مسئله و دنیای واقعی ندارند. انزواطلبی و اضطراب در نوع ترسیم گویای ضعف اعتماد به نفس آنها است. در شخصیت شهودی و حسی، نحوه دریافت و تفسیر مسئله طراحی و انتقال آن نمود بیشتری می یابد. توجه به جنبههای روایی و داستانی موجب میشود که شهودیها برای تحلیل مسائل چندبعدی موفق تر باشند؛ بنابراین در حل مسئله باز با خلق ایدههای متنوع توفیق بیشتری داشته و در مقابل دقت کمتری در توجه به جزئیات خصوصا در مسئله بسته دارند.اساتید میتوانند با تحلیل دستنگارههای اولیه این نواقص را در طی گام های اول شناسایی و اصلاح نمایند. شناخت توانمندی دانشجویان با توجه به نوع شخصیت، هدایت آنها را در مرحله مناسب امکانپذیر میسازد و با تقویت توانایی استدلال در طراحی، گام گذاردن در مسیر صحیح تولید و تثبیت ایده را تسهیل میکند.
مقاله پژوهشی
معماری
مصطفی ارغیانی؛ حسن وحدانی چرزه خون
چکیده
پیشینه و اهداف:در دوران معاصر مفهوم دلبستگی به مکان تفاوتهای قابل ملاحظه ای پیدا کرده است. دانشمندان علوم اجتماعی به شدت درگیر مفاهیم مکان و دلبستگی به مکان هستند. چه اتفاقاتی بر پیوندهای عاطفی مردم با مکان در یک جامعه پویا بهوجود می آید. در سطح کلان نظریه پردازهای جهانی شدن فهم قابل ملاحظه ای از تاثیرات پویایی بر مکان و سازمان اجتماعی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:در دوران معاصر مفهوم دلبستگی به مکان تفاوتهای قابل ملاحظه ای پیدا کرده است. دانشمندان علوم اجتماعی به شدت درگیر مفاهیم مکان و دلبستگی به مکان هستند. چه اتفاقاتی بر پیوندهای عاطفی مردم با مکان در یک جامعه پویا بهوجود می آید. در سطح کلان نظریه پردازهای جهانی شدن فهم قابل ملاحظه ای از تاثیرات پویایی بر مکان و سازمان اجتماعی در یک شهر ارائه می دهند. آنها بر این نکته تاکید دارند که چگونه تغییرات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، مسافرت و مهاجرت سبب افزایش ارتباط پذیری بین مکان های دوردست می گردد. روانشناسان محیطی، دانشمندان علوم اجتماعی، جغرافیدانان انسانی تفاوتی بین پویایی و دلبستگی به مکان قائل هستند و آن دو مفهوم را متضاد هم می دانند. در دیدگاه استدلالی دلبستگی به مکان به عنوان پدیده ای است که در قالب مفاهیم فردی، اجتماعی و روابط مکان- انسان است. دلبستگی در فضاهای آموزشی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر حضورپذیری دانش آموزان و به تبع آن رونق و پویایی محیط آموزشی است. توجه به نیازهای این افراد با توجه به شرایط جسمی می تواند زمینه ساز حضور پررنگ تر آنها در فضاهای آموزشی گردد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر احساس دلبستگی دانش آموزان در بین دانش آموزان دبیرستان شهر بجنورد صورت گرفته است. این پژوهش از حیث هدف، جزء پژوهشهای کاربردی است.روشها: در این پژوهش از روش پژوهش پیمایشی و همبستگی استفاده شده است. در این راستا از آزمون آماری کولموگراف – اسمیرنف جهت تشخیص نرمال بودن توزیع داده های پژوهش و از آزمون های آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون جهت تعیین رابطه و شدت و جهت رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد متغیر حس هویت، بالاترین همبستگی را با میزان احساس دلبستگی نشان می دهد. بنابراین میزان احساس دلبستگی در بین متغیرهای پژوهش در مرحله اول متاثر از میزان احساس هویت و شاخص های مرتبط با آن می باشد. دومین متغیر با ضریب همبستگی پیرسون 463/0پیوندهای-اجتماعی است. متغیر حس وابستگی با ضریب 444/0در رتبه سوم قرار دارد که بیشترین همبستگی مربوط به پرسش احساس تعلق در دلبستگی است که عدد 500/0 و میانگین 17/3 نمایانگر این موضوع است و کمترین مربوط به دلتنگ شدن برای این مکان در احساس دلبستگی است که میانگین31/2 نمایانگر این موضوع است و میانگین 61/ 2 برای پرسش دل کندن از این مکان در سه مدرسه است.نتیجهگیری: بر این اساس 37 شاخص در قالب 3 مؤلفه مورد سنجش واقع شده است. خلاصه نتایج پژوهش حاکی از آن است مؤلفه حس هویت به ترتیب مهمترین مؤلفه های کالبدی مؤثر بر احساس دلبستگی دانش آموزان در فضاهای آموزشی هستند. با توجه به ضرایب همبستگی بین خرد شاخص ها و احساس دلبستگی، به منظور ارتقای دلبستگی در مدرسه استفاده از عناصر و شکل ها و احجام معماری که مکان را هویتمند نماید تا اینکه حس هویت و در نهایت احساس دلبستگی ارتقا یابد پیشنهاد میگردد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
علیرضا بادله؛ نوش آفرین نصرت؛ وحیده سلیمانی راد
چکیده
پیشینه و اهداف: پیشرفت روزافزون تکنولوژی سبب پیدایش ماشین هایی به نام ربات شده، به طوری که امروزه رباتیک ابعاد مختلف زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. رباتیک یکی از جدیدترین فناوریهای جهان امروز است که امروزه نقش آن در صنعت بسیار زیاد بوده و به تدریج در حال گسترش در تمام زندگی بشری است. رباتیک ابزار نوینی است که میتواند بسیاری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پیشرفت روزافزون تکنولوژی سبب پیدایش ماشین هایی به نام ربات شده، به طوری که امروزه رباتیک ابعاد مختلف زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. رباتیک یکی از جدیدترین فناوریهای جهان امروز است که امروزه نقش آن در صنعت بسیار زیاد بوده و به تدریج در حال گسترش در تمام زندگی بشری است. رباتیک ابزار نوینی است که میتواند بسیاری از نیازهای انسان را برطرف نماید و بر نگرشها و تفکرات آدمی به خصوص نوجوانان، تأثیر بگذارد و رفتار آنها را تحت تأثیر خود قرار دهد، زیرا نوجوانان علاقه دارند که تجربههای جدیدی را بدست آورند و تکنولوژی، به دلیل اختراعات جدید مانند رباتیک، این نیاز آنان را رفع می کند. دانشآموزان با تکنولوژی و رباتیک احساس راحتی بیشتری میکنند، چون این فناوری، حس کنجکاوی آنها را برطرف میکند. دنیای رباتیک، تلفیقی از الکترونیک، مکانیک، نرم افزار و سخت افزار میباشد که همواره در حال پیشرفت است. به عبارت دیگر، رباتیک یک دستگاه الکترومکانیکی یا یک نرمافزار هوشمند برای جایگزینی با انسان، با هدف انجام وظایف گوناگون است. یک ماشین که میتواند برای عمل به دستورات گوناگون برنامهریزی گردد یا یک سری کارهای ویژه را انجام دهد، به خصوص آن دسته از امور که فراتر از تواناییهای طبیعی و سرشتی بشر باشند. رباتیک، به علت داشتن ماهیت بین رشتهای، دارای رویکرد جذابی در آموزش است، زیرا نیازمند تخصص در رشتههای ریاضیات و زیباشناسی است که ریاضیات سبب تقویت تفکر حل مسئله و زیباشناسی سبب تقویت تفکر خلاق میگردد. بنابراین میتوان بیان کرد که رباتیک بر تفکرات حل مسئله و خلاق دانشآموزان مؤثر است. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش رباتیک بر مهارتهای حل مسئله در درس فیزیک دانشآموزان دوره ی متوسطه اول میباشد.روشها: این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع علی-مقایسهای است و جامعهی آماری آن شامل تمامی مدارس عضو طرح آموزشی رباتیک شهر تهران می باشد. به روش نمونهگیری خوشهای، از بین 5 منطقه ی تهران، یک منطقه و سپس به طور تصادفی از بین مدارس آن، 6 مدرسه با 173 دانش آموز انتخاب و به صورت هدفمند تعداد 120 دانشآموز از بین آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساختهی سنجش مهارتهای حل مسئله و بسته ی آموزش سازههای رباتیک در درس فیزیک بوده است که روایی آن با روش روایی محتوایی توسط متخصصین رباتیک و اساتید آزمونساز تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، 95/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها ازSPSS در دو سطح آمار توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و آمار استنباطی (آزمون تی (t) مستقل، تحلیل واریانس و تحلیل کواریانس) استفاده شد.یافته ها: پژوهش نشان داد که بین آموزش رباتیک و مهارتهای حل مسئله ی دانشآموزان رابطهی معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین رابطه ی معناداری بین تأثیر آموزش رباتیک و مهارتهای حل مسئله در بین دانشآموزان دختر و پسر وجود نداشته و تفاوتی بین آن ها مشاهده نمی شود.نتیجهگیری: آموزش رباتیک بر مهارتهای حل مسأله دانشآموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد. پژوهش حاضر همانند هر پژوهش دیگر با محدودیتهایی همانند استفاده ی تنها از یکی از ابزارهای تحقیق، یعنی پرسشنامه و عدم استفاده از سایر ابزارها و محدودیتهایی جغرافیایی و دوره ی تحصیلی و هزینههای آموزشی و ساخت ربات، نیازمندی به تجهیزات کارگاهی پیشرفته، در دسترس نبودن نرم افزارهای اصل و استاندارد مواجه بود. بنابراین پیشنهاد میشود که پژوهش حاضر در سایر مناطق جغرافیایی و در دوره های تحصیلی مختلف و در مکانهای با امکانات پیشرفته ی مهندسی عملیاتی گردد تا قدرت تعمیم یافتهها افزایش یابد. براساس یافتههای حاصل از این پژوهش، پیشنهاد میشود ترتیبی داده شود تا در زمینه ی تأثیر رباتیک بر انگیزه و یادگیری دانشآموزان، تحقیقات بیشتری صورت گرفته و بتوان با کسب اطلاعات دقیق راهکارهایی در جهت استفاده ی صحیح از آموزش رباتیک ارائه داد. علاوه بر این پیشنهاد می گردد، شیوههای آموزش رباتیک در کشورهای دیگر جهت ارتقای تأثیرگذاری آموزش رباتیک بر دانشآموزان مورد توجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
معماری
پدرام حصاری؛ آرزو محتشم؛ افسانه فرزنددوست
چکیده
پیشینه و اهداف: مدارس به عنوان اولین پایگاه رسمی و هدفمند تربیتی و آموزشی با شیوههای مدیریتی و از پیش تعیین شده نقش مهمی در شناسایی استعدادهای فردی دارد. استعدادهایی که اگر به درستی شناسایی شوند، میتوانند مسیر درستی از اهداف در آینده فردی با تکیه بر هوش افراد باشند. فراهم نمودن مقدمات شناخت استعدادها و در پی آن، انتخابهای هوشمندانهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مدارس به عنوان اولین پایگاه رسمی و هدفمند تربیتی و آموزشی با شیوههای مدیریتی و از پیش تعیین شده نقش مهمی در شناسایی استعدادهای فردی دارد. استعدادهایی که اگر به درستی شناسایی شوند، میتوانند مسیر درستی از اهداف در آینده فردی با تکیه بر هوش افراد باشند. فراهم نمودن مقدمات شناخت استعدادها و در پی آن، انتخابهای هوشمندانهی آینده، از محیطی مانند خانواده و مدرسه شروع میشود، مدارس به عنوان پایگاههای علمی دارای استناد، باید بتواند این موضوع را به درستی پیگیری کنند. روشهای آموزش مبتنی بر فنآوری آموزشی و راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، از روشهای فعال آموزشی هستند که در پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر دارند. فلسفه آموزش در گذشته به صرف به انتقال مجموعهای از یک دانش سازمان یافته و با ایجاد و ارتقای نظام ارزشی حاکم بر رفتارهای فرد و جامعه محدود میشد، که این مهم در چارچوب و برنامهای کارآمد از یک نظام رشتهای با ساختاری مشخص و زنجیرهای نهادینه از مفاهیم، روشها و گامهای آموزشی نهادینه میشد، اما امروزه فلسفه آموزش به بیش از آنچه در گذشته بود، توسعهیافته و رویکردهای جدیدی مورد استفاده قرار گرفته، که در آنها اهمیت اصلی به یادگیرنده داده میشود نه به مسیری که وی طی میکند. این روند بصورت کامل مخالف شیوه معلممحوری است، زیراکه در روش معلممحور، این معلم است که نوع فعالیت و چگونگی آن را بدون در نظرگرفتن طیف گوناگونی از هوش تعیین میکند و تنها الزامات یادگیری را مدنظر دارد، این در حالیست که شیوه دانشآموزمحور منعطف است و سعی دارد با هریک از افراد به نوبه خاص خود برخورد کند. استفاده از نظریهی روانشناسی هوشهای چندگانه گاردنر تأکید عمیقی بر این مفهوم دارد که ساختار فکری، ذهنی، جسمی و روانی افراد با یکدیگر مختلف است و بایستی تمرکز آموزشی بر نوع هوش افراد باشد لذا ضرورت طراحی معماری مدارس با چنین انعطافی دارای قابلیت بررسی و تحلیل است.روشها: این پژوهش با استفاده از دادههای موجود از منابع علمی و پژوهشی داخلی، خارجی و مطالعات میدانی، به مقایسه جایگاه نظریه هوشهای چندگانه در معماری مدارس غرب و ایران پرداخته استیافتهها:انعطاف در نوع آموزش با توجه به نوع طراحی مدارس در ایران که خطی، با کلاسهای بسته و یک شکل است؛ بسیار ناچیز میباشد و در مقایسه با طراحی مدارس در غرب فاقد خصوصیات در برگیرنده هوشهای چندگانه گاردنر است. این در حالیست که طراحی مدارس در غرب با شیوههای کلاسهای باز و پویا درصدد انگیزش انواع مختلفی از هوش میباشند.نتیجهگیری: تکیه بر هوشهای چندگانه از موضوعاتی است که میتواند با طراحی مدارس در هم آمیخته شود و با تکیه بر دانشآموزمحوری به شکوفایی خلاقیتها در دانشآموزان بیانجامد، روشی که در آن هیچ دو دانشآموزی در شرایط برابر قرار نمیگیرند و آنها هستند که چگونگی نوع یادگیری را با فعالیتهای خود تعیین میکنند. در واقع در این نوع از طراحی مدارس، معلم محوری به دانشآموز محوری تبدیل میشود.
مقاله پژوهشی
روانشناسی فناوری آموزش
بهرام صالح صدق پور؛ محمدصادق طاهرطلوع دل؛ سیده اشرف سادات
چکیده
پیشینه و اهداف: شادی بالاترین سطح عاطفهی مثبت است. شادی از نظر عصبشناختی بهوسیلهی کاهش سریع سرعت شلیک عصبی فعال میشود. رهایی از درد جسمی، رهایی از نگرانیها، حل کردن مسئلهای دشوار، و پیروز شدن در رقابتی اضطرابانگیز نمونهی الگوی کاهش برانگیختگی عصبشناختی شادی است. گریز از عوامل استرسزا و دوری از مواجهه با تغییرات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: شادی بالاترین سطح عاطفهی مثبت است. شادی از نظر عصبشناختی بهوسیلهی کاهش سریع سرعت شلیک عصبی فعال میشود. رهایی از درد جسمی، رهایی از نگرانیها، حل کردن مسئلهای دشوار، و پیروز شدن در رقابتی اضطرابانگیز نمونهی الگوی کاهش برانگیختگی عصبشناختی شادی است. گریز از عوامل استرسزا و دوری از مواجهه با تغییرات شتابنده امکانپذیر نیست. در چنین وضعی افرادی میتوانند خود را برای مقابله مؤثر با موقعیت پراسترس زندگی آماده کنند که امکان بهزیستی، سلامت روانی و جسمانی را از پیش فراهم نموده باشند. بنابراین شناخت عواملی که منجر به بهزیستی و سلامت روانی افراد میگردد از اهمیت ویژهای برخوردار است. از آنجاییکه هدف اصلی بهزیستی روانی کمک به همه افراد در رسیدن به زندگی کاملتر، شادتر و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی، عاطفی و رفتاری است، پیشگیری از بروز بیماریهای روانی بهمنظور ایجاد جامعه سالم از وظایف اصلی نظامهای آموزشی است. شادی و شادکامی از متغیرهای مهم و تأثیرگذار در طول زندگی آدمی است. شادی به نوعی معنای زندگی یا از معنا دهندگان آن است. تأثیر شادکامی در رضایت از زندگی موضوعی قابل توجه است. هدف از پژوهش حاضر، بازساخت، اعتباریابی، پایاسازی و هنجاریابی مقیاس سنجش شادکامی آکسفورد(OHI) آرگایل، مارتین و کراسلند است. این مقیاس شامل 29 گویه در قالب پنج حیطهی رضایت از زندگی، عزت نفس، بهزیستی، رضایت خاطر و خلق مثبت بوده است که در اختیار مشارکتکنندگان قرار گرفت.روشها: روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع تحلیل عاملی R میباشد. جامعه آماری پژوهش200 نفر از دانشجویان معماری در چهار دانشگاه تهران هستند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند.یافتهها: پژوهش حاکی از آن است که در مقیاس آرگایل در زمینه شادکامی آکسفورد، پنج حیطهی عزت نفس، رضایت از زندگی، رضایت خاطر، بهزیستی و خلق مثبت مطرح هستند. در حالی که در این پژوهش، عاملهای امیدواری، رضایت از زندگی، بهزیستی، خلق مثبت و احساس زیباییشناختی تأیید شدهاند. این دو عامل متفاوت، "احساس زیباییشناختی" مختص رشته معماری و دیگری "امیدواری" مختص ایران میباشند.نتیجهگیری: در آخر با بررسی تطبیقی نتایج تحقیق پرسشنامه شادکامی آکسفورد در سالهای 1999 و 2007 نسبت به تحقیق حاضر در سال 2019 میزان مطابقت 95% و 96% به دست آمده است.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مهدی ملکی؛ محمد جواد لیاقتدار؛ محمدرضا نیلی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک برنامه سازمانیافته و درجهبندیشده ارائه بشود. در این راستا دستهبندیهای عمدهای از کار که بهطور خاص بر آنها تأکید میشوند عبارتاند از: کار مربوط به نیازهای فردی، کار در خانه، کار در کلاس، مدرسه و فعالیتهای خارج از مدرسه و یکپارچهشده بازندگی مدرسه، کار بهعنوآنیک تجربه یادگیری، کار در جامعه با تمرکز بر خدمات نوعپرستی و فداکارانه، و کارهای مربوط به رشد حرفهای، تولید، سودمندی اجتماعی و کشف فرصتها و راههای مراقبت. علاوه بر مهارتهای کسبوکار، در دنیای مدرن امروزی دسترسی به اطلاعات ودانش و کسب بینش و نگرش در این زمینه، امری مهم قلمداد میشود لذا مهارت کسب دانش و اطلاعات معتبر و موثق میتواند عاملی در جهت رشد و بالندگی جوامع باشد. و هر طرح، ابتکار، ابزار و وسیلهای که تعامل میان مربی و متربی را در جهت کسب شایستگیها در کانون توجه داشته باشد مصداق فناوری آموزشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است.روشها: این تحقیق به شکل کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش، شامل معلمان سرگروه درس کار و فناوری بود که برای نمونهگیری آن از روش هدفمند از نوع معیاری استفاده شد و با مصاحبه عمیق با 13 نفر از شرکتکنندگان در پژوهش مصاحبهها تا حد اشباع انجام شد. سپس برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه مستلزم یک سری مقولهها در بخشهای: ادراکی (11 زیر مقوله)، ارتباطی (5 زیر مقوله)، اخلاقی (5 زیر مقوله)، فنی (6 زیرمقوله) و فناورانه (3 زیرمقوله) است.نتیجهگیری: امروزه بدیهی است آموزش و یادگیری دانشآموزان در حوزه کار و فناوری تنها به مدرسه و دوران تحصیل در مقطع متوسطه خلاصه نمیشود، بلکه نیاز است که دانشآموزان در کل زندگی از آموزشهای رسمی گرفته تا غیررسمی نسبت به یادگیری مادامالعمر تمایل داشته باشند. دراینبین یکی از ابزارهای مهم یادگیری مادامالعمر که منجر به رشد و پیشرفت دانشآموزان میشود، کسب مهارت سواد اطلاعاتی و فناوانه است، بدینصورت که سواد از اطلاعاتی برای دانشآموزان باعث افزایش توانایی دانشآموزان در تشخیص نیاز به اطلاعات، تشخیص ناقص بودن اطلاعات، توانایی دسترسی و کشف اطلاعات، توانایی ارزیابی اطلاعات و انتخاب اطلاعات معتبر میشود. سواد فناورانه نیز باعث افزایش نوآوری دانشآموزان در عمل و نیز توانایی استفاده، مدیریت، ارزیابی و درک فناوری و به دنبال آن یادگیری مادامالعمر میشود. بهطورکلی صرفنظر از اینکه آیا دانشآموز، مقطع متوسطه را با موفقیت پشت سر میگذراند یا نه، آموختن مهارتهای اساسی میتواند او را برای آینده آماده کند. آموختن مهارتهای اساسی کار و فناوری باید بهگونهای باشد که دانشآموز پس از گذراندن مقطع متوسطه یا بهطورکلی پس از رفتن از مدرسه به تواناییها و مهارتها و تجارب و آمال و آرزوهایی مجهز شود که منجر به موفقیت در زندگی شود. بر این اساس ضروری است که برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه با توجه به مهارتهای اساسی استخراجشده در این پژوهش موردبازنگری قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
سیدامین عظیمی؛ گالیا کریلوا ایلدوسونا؛ نسیم سلیمانی
چکیده
پیشینه و اهداف: رویکرد گسترده جهان در بهکارگیری فناوری آموزش از راه دور برای تعلیم و تربیت خود گواه این است که استفاده از این ابزار فوائد و مزایای منحصر به فردی را برای آموزش و یادگیری به همراه دارد. با این حال، استفاده از فناوری باید با دقت مورد نظارت قرار گیرد. فناوریهای آموزشی ابزارهای کارآمدی محسوب میشوند، اما به تنهایی و ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رویکرد گسترده جهان در بهکارگیری فناوری آموزش از راه دور برای تعلیم و تربیت خود گواه این است که استفاده از این ابزار فوائد و مزایای منحصر به فردی را برای آموزش و یادگیری به همراه دارد. با این حال، استفاده از فناوری باید با دقت مورد نظارت قرار گیرد. فناوریهای آموزشی ابزارهای کارآمدی محسوب میشوند، اما به تنهایی و به خودیِ خود کار خارقالعادهای انجام نمیدهند. در واقع این نحوه استفاده و بهکارگیری صحیح آنها توسط دستاندرکاران از جمله اساتید و دانشجویان است که به این ابزارها ارزش، کارایی و اثربخشی میدهد. از جمله شاخصههای اصلی ورود فناوری به آموزش خودآموزی بوده است؛ اما در جریان خودآموزی مهارتهای اساسیتری در فرد باید پایهگذاری و تقویت شود، از جمله مهارتهای خودشناسی، خودسازماندهی، خودانگیزی برای مطالعه که در نهایت به خودتوسعهای منجر میگردد. استفاده مناسب از فناوریهای آموزشی مانند استفاده از سیستم مدیریت محتوا و امکانات آنها میتواند به طور بالقوه پشتیبان توسعه مراحل مختلف خودتوسعهای میباشد. استفاده از فناوریهای آموزشی برای رسیدن به خودتوسعهای با تلاشهای قابل توجهی از سوی معلمان و هزینههای زمانی همراه است. علاوه بر این، اساتید باید در این زمینه از دانش، مهارتهای فنی، استعداد و تجربه کافی برخوردار باشند. این تلاشها با بررسی اهداف، محتوا و همچنین انتخاب روشهای آموزشی مناسب تکمیل میشود. در نتیجه، در صورتی که اساتید قادر به انتخاب منابع اطلاعاتی مناسب، تجزیه و تحلیل و ترکیب دانشهای مختلف باشند، امکان دستیابی به یک نتیجه کیفی متفاوت وجود دارد. با وجود این، همواره هماهنگی میان عناصر مختلف فراهم نشده و در نتیجه کاستیهایی در این زمینه دیده میشود.هدف این مقاله بررسی تاثیر خودتوسعهای دانشجویان بر میزان پیشرفت تحصیلی آنها با بهکارگیری فناوری آموزش از راه دور توسط اساتید میباشد.روشها: این پژوهش به شیوه شـبهآزمایشـی (پیشآزمون- پسآزمون) در درس آمار انجام شد. جامعه آمـاری این پژوهش شامل 664 نفر از دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی (اقتصاد و مدیریت) دانشگاههای مجازی ایران و روسیه در سال تحصیلی 2015-2017 بودند که از بین آنها تعداد 242 دانشجو( 112 نفر از روسیه و 136 نفر از ایران) بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون در هر دو متغیر سطح خودتوسعهای و پیشرفت تحصیلی دانشجویان در هر دو کشور ایران و روسیه تفاوت معناداری وجود داشت.نتیجهگیری: بهکارگیری فناوریهای آموزشی توسط اساتید بر ارتقای پیشرفت تحصیلی و خودتوسعهای دانشجویان تاثیر محسوس دارد. استفاده هدفمند از فناوریها میتواند سودمندی آنها را بیش از پیش آشکار سازد. نتایج این پژوهش یادآور این مساله است که نگاهی جدید و متفاوت به فناوری و کاربردهای آن در ایجاد تحول و تجارب جدید در آموزش موثر است. در واقع، هدف از بهکارگیری فناوری در عصر امروز باید گسترش مهارتهای فردی و خودتوسعهای باشد، تا بتوان به غایت اصلی آموزش که تربیت فراگیرانی فعال و جستجوگر و آماده برای تحول است، نائل شد و بدینوسیله بتوانند راهحلهای خلاق، متفکرانه و اندیشمندانهای را برای مواجهه با مسائل زندگی در قرن حاضر، همچنین افزایش عملکرد تحصیلی خود، بیابند.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
وحیدرضا میرزائیان
چکیده
پیشینه و اهداف: ترجمه ماشینی در حال حاضر به طور گسترده در همه جا مورد استفاده قرار میگیرد؛ با این حال، نقش آن به عنوان ابزار یادگیری زبان تأیید نشده است، زیرا نگرانیهایی در مورد کیفیت آن وجود دارد. با این حال، اگر خروجی ترجمه ماشینی را با خروجی تولید شده ده سال پیش مقایسه کنیم، شاهد پیشرفت چشمگیری در کیفیت آن بخصوص در بعد واژگانی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ترجمه ماشینی در حال حاضر به طور گسترده در همه جا مورد استفاده قرار میگیرد؛ با این حال، نقش آن به عنوان ابزار یادگیری زبان تأیید نشده است، زیرا نگرانیهایی در مورد کیفیت آن وجود دارد. با این حال، اگر خروجی ترجمه ماشینی را با خروجی تولید شده ده سال پیش مقایسه کنیم، شاهد پیشرفت چشمگیری در کیفیت آن بخصوص در بعد واژگانی و دستوری هستیم. ترجمه ماشینی را میتوان بدین شکل تعریف کرد: فرایندی که از طریق آن و با استفاده از دستگاههای الکترونیکی میتوان ورودی را از زبانی ارایه نمود و خروجی را به زبان دیگر تحویل گرفت. هنگامیکه ترجمه ماشینی روی گوشیهای هوشمند در دسترس همگان قرار گرفت به دلیل مزایایی همچون رایگان بودن و سهولت دسترسی، مقبولیتی همگانی کسب نمود.در حوزه تعلیم و تعلم، هر روزه یادگیرندگان زیادی از این فناوری برای اهداف مختلف شخصی و همچنین علمی استفاده میکنند. این اهداف به طور عمده عبارتند از درک متنی که به زبان مادری نوشته نشده است و یا ترجمه متون مختلف از زبانهای مختلف به زبانهای دیگر و تحویل آن بعنوان تکالیف درسی به مدرسان. ترجمه ماشینی با تولید نسخهای نه چندان کامل میتواند به یادگیرندگان کمک کند درک مختصری از متنی که از زبان دیگری به غیر از زبان مادری نگاشته شده است پیدا کنندهدف از این پژوهش بررسی تاثیر ترجمه ماشینی روی درک مطلب دانشجویان است.روشها: برای رسیدن به این هدف، سه نوع متن با سطوح مختلف دشواری انتخاب شد. این متون یک بار توسط مترجم انسانی و یک بار با ترجمه ماشینی (مترجم گوگل) ترجمه شد. در نهایت شش متن بدست آمد. خروجی ترجمه ماشینی مورد ارزیابی قرار گرفته و تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: سپس دانشجویان کارشناسی ارشد که بیشتر از ترجمه ماشینی برای درک مطالب درسی خود استفاده میکنند به صورت تصادفی به شش گروه تقسیم شدند و هر گروه یکی از این متون را خوانده و به سوالات چهار جوابی درک مطلب در انتهای متن پاسخ دادند. آزمون تی روی دادهها انجام شد و مشخص گردید که از سه نوع متن، دو نوع متن علیرغم داشتن برخی مشکلات واژگانی و دستوری توانست با ترجمه انسانی رقابت کند.نتیجهگیری: دادهها نشان داد کیفیت ترجمه ماشینی در حال بهبود است و هم اکنون به آن درجه از کیفیت رسیده است که از آن بتوان بعنوان ابزاری در محیطهای آموزشی استفاده نمود. راهکارهایی نیز در خصوص استفاده بهینه از این فناوری در کلاس درس ارایه گردیده است. با توجه به اینکه نوع متن تاثیر بسیار زیادی در کیفیت ترجمه ماشینی دارد و متون علمی بسیار خوب و متون ادبی بسیار بد ترجمه ماشینی میشوند این نکته نیز بایستی در تعمیم دادن نتایج این پژوهش مد نظر قرار گیرد. هر سه متن ترجمه شده توسط گوکل توانست با متن ترجمه شده انسانی از دیدگاه درک مطلب برابری نماید لیکن تعداد جملات مجهول در این متن از دو متن دیگر بیشتر بود که انتظار میرفت در درک مطلب دانشجویان تاثیر منفی بگذارد که چنین چیزی مشاهده نشد. مسئله جنسیت نیز می تواند مورد بررسی قرار گیرد تا بدانیم آیا ارتباطی بین جنسیت و نوع واکنش به ترجمه ماشینی وجود دارد یا خیر
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عالی
خلیل میرزائی؛ مرجان سپه پناه
چکیده
پیشینه و اهداف: در طی دهههای اخیر، توسعة بخش کشاورزی و روستایی بسیار مورد توجه بوده و در برخی موارد نیز از آن به مثابه محور توسعه یادشده است. از آنجا که توسعة کشورها بدون افراد کارآمد ناممکن است، آموزش از اولویتهای هر کشوری و از آن جمله ایران تلقی میشود. آموزش الکترونیکی با روشهای نوین ارتباطی یکی از نظامهای آموزشی است ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در طی دهههای اخیر، توسعة بخش کشاورزی و روستایی بسیار مورد توجه بوده و در برخی موارد نیز از آن به مثابه محور توسعه یادشده است. از آنجا که توسعة کشورها بدون افراد کارآمد ناممکن است، آموزش از اولویتهای هر کشوری و از آن جمله ایران تلقی میشود. آموزش الکترونیکی با روشهای نوین ارتباطی یکی از نظامهای آموزشی است که با توجه به رشد و گسترش شبکههای اینترنت، مورد توجه قرار گرفته و به صورت انگارة جدید و کلید گذر نیروی انسانی به جامعة اطلاعاتی مطرح شده است. امروزه، برای بالا بردن انگیزة فراگیران و بهبود بهرهوری آموزش، توجه به فنآوریهای دیجیتال دارای اهمیت روزافزون است. با شروع عصر فنآوری اطلاعات، سیستمهای آموزشی، یکی از نخستین حوزههایی بود که دچار تغییر و تحول شدند و استفاده از روشهای نوین و فعال یادگیری، از سوی برنامهریزان سیستمهای آموزشی در حوزههای مختلف مانند علوم کشاورزی، مهندسی، پزشکی و... احساس شده است. مطالعه حاضر، با هدف بررسی میزان اثربخشی وسایل ارتباطی نوین آموزشیمقایسه با روشهای سنتی در راستای دانشافزایی، در بین بهرهبرداران شهرستان ملایر، طراحی و در سال 1397 اجرا گردید.روشها: طی یک مطالعه نیمهآزمایشی، 60 باغدار بهعنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب و با توجه به سن، سواد، وضعیت اقتصادی؛ میزان زمین، عضو شبکههای اجتماعی بودن به دو گروه همتا (30 نفر آزمایش، 30 نفر شاهد) تقسیم شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه محققساخته بود که بر اساس مبانی نظری موجود شکل گرفت.یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد، راهبردهایی که باغداران در مقابل تغییرات آبو هوایی بهکار میگیرند، شامل؛ راهبرد کشت مختلط، تغییر در زمان کشت، کشت محصولات مقاوم به کمآبی، به عنوان مهمترین راهبردها در مقابل تغییرات آبوهوا میباشد. با توجه به آزمون لون و برابری واریانسها، مشخص شد که بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه پذیرنده آموزش ترکیبی (تلگرام و واتساپ)، اختلاف معناداری وجود دارد. به طوری که آموزش از طریق شبکههای اجتماعی، در پذیرش راهبردهای سازگاری با تأثیرات تغییرات آبوهوا تأثیر معناداری داشته است.نتیجهگیری: نتایج گویای آن است که مؤلفه امید به بهبودی اوضاع، بیشترین تأثیر را در سازگاری با تغییرات آبوهوا را داشته و مؤلفه تقدیرگرایی، کمترین اثر را دارد و نیز، مؤلفههای جمعیتشناختی و روانشناختی 61 درصد از تغییرات سازگاری باغداران را تبیین میکنند. با توجه به نتایج تحقیق و به منظور افزایش راندمان یادگیری و ارتقاء سطح دانش و مهارت باغداران و بهرهبرداران، پیشنهاد میگردد، از روشهای جدید آموزش ترکیبی استفاده شود. همچنین، پیشنهاد میگردد: دورههای آموزشی بهکارگیری تجهیزات و وسایل کمک آموزشی مدرن برای باغداران توسط دستاندرکاران حوزه آموزش کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی در نظر گرفته شود. از آنجاییکه آموزشهای الکترونیکی و نیز آموزش از طریق تلفن همراه، محدود به زمان و مکان خاصی نبوده و دامنه عمل بسیار گستردهای دارند و اصطلاحاً به آموزشهای در هرزمان و هرمکان معروف هستند، بنابراین، پیشنهاد میگردد، جهت ایجاد رشد و توسعه در بین باغداران از این ظرفیت بالقوه استفاده حداکثری به عمل آید.
مقاله پژوهشی
معماری
نادیا قشلاقی؛ شروین میرشاهزاده؛ شیرین طغیانی؛ شادی عزیزی
چکیده
پیشینه و اهداف:فضاهای آموزشی که بخش عمدهای از زمان روزانه دانشآموزان را به خود اختصاص می دهد، صرفا بهمنظور برآوردهسازی نیازهای آموزشی بهوجود نمیآید، بلکه باید وجوه گوناگون کنشهای متقابل دانشآموزان و محیط کالبدی را در برگرفته و همچنین حس تعلق به محیط مدرسه را موجب شود، زیرا که این حس موجب پیوند فرد با مکان خواهد شد. چنانچه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:فضاهای آموزشی که بخش عمدهای از زمان روزانه دانشآموزان را به خود اختصاص می دهد، صرفا بهمنظور برآوردهسازی نیازهای آموزشی بهوجود نمیآید، بلکه باید وجوه گوناگون کنشهای متقابل دانشآموزان و محیط کالبدی را در برگرفته و همچنین حس تعلق به محیط مدرسه را موجب شود، زیرا که این حس موجب پیوند فرد با مکان خواهد شد. چنانچه دانشآموزانی که در این محیطهای آموزشی مشغول تحصیل هستند، معنای حاکم بر آن را ادراک نمایند، می توانند با آن محیط ارتباط بهتری برقرار نمایند. امروزه بررسی حس تعلق در مدارس کمتر مورد توجه بوده است و بیشتر نیازهای آموزشی دانشآموزان در آنها مد نظر قرار میگیرد. پرداختن به این امر ویژه و بررسی این مورد در دانشآموزان مقطع دبیرستان به واسطه رفتار آگاهانه آنها بسیار حائز اهمیت است. امروزه رابطه تعلقآمیز دانشآموزان و فضای مدارس، بسیار حائز اهمیت است؛ از اینرو شناخت مولفههای موثر محیط هدف پژوهش حاضر است. به نظر میرسد یکی از عوامل موثر بر این رابطه توجه به معنای محیط است.روشها: گردآوری دادهها از طریق روش پیمایشی صورت پذیرفته است، به این صورت که هم از پرسشنامههای گوناگون، هم از مشاهده مستقیم و پیاده کردن مشاهدات بر روی نقشه استفاده شده است. روش پژوهش با توجه به سوالهای باز ترکیبی از نوع متوالی است. مرحله تجزیه و تحلیل نیز، با اتکا بر نتایج حاصل از پرسشنامه، به شناخت رابطه آنها با خصوصیات فضا میپردازد.یافتهها: جهت گردآوری دادهها، از روش پیمایشی و طرح پرسشنامههای باز و بسته و مشاهده مستقیم و ثبت رفتار دانشآموزان توسط پژوهشگر و نگرش سنجی از دانشآموزان دوره دبیرستان و در مدارس غیرانتفاعی تغییر کاربری یافته، در منطقه 1 شهر تهران استفاده گردید. پرسشنامه در 6 بخش کیفی تدوین و مورد تحلیل قرار گرفت.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد تاثیر ویژگی های فرمی- فضایی مدارس به واسطه داشتن قابلیتهای معنایی بر احساس تعلق دانشآموزان از سایر مولفههای محیطی بیشتر است. به عبارت دیگر در بین سطوح مختلف معنای محیط، سطح چهارم و پنجم معنا که سطح نشانهای معنا قلمداد میشود، از سطوح دیگر معنا برای دانشآموزان مهم تر است؛ و علت آن عمدتا ریشه در معانی ارزشی و عاطفی فضا دارد. در واقع میان سطوح معنایی حاصل از فضای مدارس غیرانتفاعی تغییر کاربری یافته و وضعیت مطلوب دانشآموزان در فضاهای آموزشی رابطه کاملاً مستقیم وجود دارد. به عبارت دیگر مولفههای عاطفی و ادراکی محیط مدارس در صورتیکه از سطوح نمادین معنا در فضا بهره ببرند بهتر میتوانند با وضعیت مطلوب ذهنی دانشآموزان ارتباط برقرار نمایند.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عالی
اکبر جدیدی محمدابادی؛ محمد رضا سرمدی؛ مهران فرج اللهی؛ حسین زارع
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از شکلهای کسب دانش در عصر کنونی نظام آموزش از دور است، که روشهای سنتی آموزشی را تغییر داده، امکان یادگیری را برای همه در همه جا و در هر زمان فراهم نموده، موجب برقراری عدالت اجتماعی در توزیع منابع و امکانات گردیده است. شرایط لازم برای آموزش استاندارد و مطابق با نیازهای افراد و جامعه را ایجاد نموده است و همچنین کمک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از شکلهای کسب دانش در عصر کنونی نظام آموزش از دور است، که روشهای سنتی آموزشی را تغییر داده، امکان یادگیری را برای همه در همه جا و در هر زمان فراهم نموده، موجب برقراری عدالت اجتماعی در توزیع منابع و امکانات گردیده است. شرایط لازم برای آموزش استاندارد و مطابق با نیازهای افراد و جامعه را ایجاد نموده است و همچنین کمک شایانی که این نظام به سادگی و به هنگامسازی آموزش، صرفهجویی در وقت، هزینه و مصرف انرژی، ایجاد فرصت ادامه تحصیل برای افراد شاغل، تقویت تخصصهای از پیش کسب شده و ایجاد آرامش و کاهش اضطراب نموده است. و با توجه به اینکه علاوه بر آموزش کلاسی در دانشگاه، اکنون آموزش از دور، روشی معتبر در سراسر جهان بوده و یونسکو و سایر سازمانهای آموزشی جهان بر گسترش آموزش از دور تاکید میورزند، لازم است به طور جدی به توسعه آن پرداخته و مبانی معرفتشناسی آن برای سیاستگذاران، برنامهریزان و فراگیران شناخته شود. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی ویژگیهای معرفتشناسی موک (دورهها و انبوه) انجام گرفت.روشها: به این منظور از روش تحقیق آمیخته با مدل تو در تو استفاده شد. در مرحله کیفی از روش جستجوی اکتشافی و در مرحله کمی از روش پرسشنامهای استفاده شد. در بخش کیفی محیط پژوهش منابع الکترونیکی مرتبط با موضوع تحقیق که از 20 مقاله مرتبط و در بخش کمی، جامعه آماری شامل 60 نفر از متخصصان برنامهریزی آموزش از راه دور در سال 1397 در سطح کشور بودند که یک نمونه 36 نفری به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. جهت تحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل محتوا و شاخص نسبت روایی محتوا و جهت تحلیل دادههای کمی از میانگین وزنی و آزمون فریدمن استفاده شد.یافتهها: نتایج تحلیل محتوا نشان داد در معرفتشناسی موک (انبوه و دوره ها) چهار بعد یادگیرنده، محتوا، محیط آموزش و یادگیری و سازمان یاددهنده قابل بررسی است که در مجموع 35 ملاک شناسایی و تایید شد. نتایج کمی، نشان داد بهبود سطح سواد اطلاعاتی و دیجیتالی استادان، ارتباط معرفت و دانش جدید با ساختارهای شناختی قبلی و استفاده از رسانههای مختلف برای یادگیری، صوتی و تصویری و الکترونیکی مهمترین ملاکهای معرفتشتاسی ویژگی دورههای موک؛ و ملاکهای سهولت استفاده از محتوای دیجیتال برای تمامی فراگیران، جذب متخصصان فناوری اطلاعات، برای دورههای دانش افزایی و فراهم سازی محیط گروهی آموزش با فناوری اینترنت، مهمترین ملاکهای معرفتشناسی ویژگی انبوه موک هستند.نتیجهگیری: نتایج نشان داد در معرفتشناسی دورههای انبوه (ساماندهی کامل و مقیاس پذیری) موک ابعاد یادگیرنده، محتوا و سازمان یاددهنده دارای اهمیت ویژهای هستند.
مقاله پژوهشی
مدیریت آموزشی
خیراله سربلند
چکیده
پیشینه و اهداف:یکی از مهمترین چالشهای پیشروی صاحبنظران حوزه منابع انسانی اثبات نقش این منابع در ارزشآفرینی سازمان است. با ظهور سازمانهای دانشی در اقتصاد دانش بنیان، سهم سرمایه انسانی در ارزش آفرینی سازمان از سرمایههای فیزیکی و ساختاری سبقت گرفته و سرمایهگذاریهای سنگین در نیروی انسانی برای تبدیل کردن آنها به عامل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:یکی از مهمترین چالشهای پیشروی صاحبنظران حوزه منابع انسانی اثبات نقش این منابع در ارزشآفرینی سازمان است. با ظهور سازمانهای دانشی در اقتصاد دانش بنیان، سهم سرمایه انسانی در ارزش آفرینی سازمان از سرمایههای فیزیکی و ساختاری سبقت گرفته و سرمایهگذاریهای سنگین در نیروی انسانی برای تبدیل کردن آنها به عامل اصلی مزیت رقابتی را توجیهپذیر کرده است. از آنجا که نیروی انسانی کارآمد و ارزشآفرین با ارزشترین منبع هر سازمانی به حساب میآید قسمت اعظم سرمایهگذاریها، معطوف به منابع انسانی گردیده است. مهمترین ابزاری که در این منظور مورد استفاده قرار میگیرد آموزش است، که با هدف ارتقا کیفی سطح مهارت، دانش و نگرش موجب توانمندی افراد در ایفای وظایف خود و کامیابی سازمان، مورد استفاده قرار میگیرد. در یک سازمان پویا و کارآمد کارکنان احتیاج به آموزشهای نو و مهارتهای تازه دارند تا موفقیت حرفهای خود را باز یابند و به آنچه برای آموزش با استانداردهای بالا لازم است مجهز شوند. دورههای آموزش نیروی انسانی شامل برنامهها و فعالیتهای طراحی شده برای بهبود عملکرد کارکنان با هدف حل معضلات و مشکلات عملکرد فعلی و پیشگیری از مشکلات آتی سازمان است. همچنین رویکردی که هدف اصلی آن تغییر و یادگیری کارکنان و افزایش مهارتهای لازم جهت ایفای اثربخشتر وظایف شغلی است. منابع انسانی با ارزشترین عامل تولید و مهمترین سرمایه در راستای توسعه و پیشرفت هر کشوری است.. این تحقیق بهدنبال تبیین مدل توسعه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی با رویکرد ارزشآفرینی منابع انسانی در سازمانهای دولتی بوده است.روشها:روش پژوهش، روش آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی، صاحبنظران حوزه پشتیبانی عملکرد الکترونیکی و ارزشآفرینی منابع انسانی سازمانهای دولتی، در بخش کمی نیز کارکنان ارشد سازمانهای دولتی استان اردبیل بودند. حجم نمونه در بخش کیفی 24 نفر با استفاده از نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی مصاحبهها، و در بخش کمی نیز 278 نفر از میان کارکنان ارشد سازمانهای دولتی استان اردبیل با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدهاند. ابزارهای مورد استفاده در بخش کیفی، مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه بود. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS و PLS، تحلیل شدند.یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، سازههای پژوهش در سطح رضایتبخش بود. همچنین تمامی مؤلفههای نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی ارائه شده در ارزشآفرینی منابع انسانی مطلوب بود.نتیجهگیری: نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی نقش مهمی در تحقق ارزشآفرینی منابع انسانی ایفا میکند. یعنی هرچه سطح نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی افزایش یابد ارزشآفرینی منابع انسانی نیز افزایش خواهد یافت. با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود:با توجه به تکثر و تعدد سازمانهای دولتی پیشنهاد میگردد در پژوهشهای آتی، سازمانهای دولتی بر اساس معیارهای مناسبی خوشهبندی گردند و در هر خوشه به تفکیک مطالعه صورت گرفته و تحلیل شوند و در صورت امکان ادغام گردند تا نتایج قابلاتکاتری در سطح ملی بهدست آید. تدارک زمینه شغلی کامپیوترمحور و تلفیق ابزارهای مناسب در آن که بر عملکرد واقعی کارکنان دلالت دارد، اثربخشی و کارآیی این نظام را در ارزشآفرینی کارکنان افزایش میدهد. مدیران سازمانهای دولتی بایستی در طرح منابع پشتیبانی و انتخاب سطح پشتیبانی به سطح مهارت کارکنان توجه اساسی داشت.در نهایت با توجه به نتایج این تحلیلها سطح و عنصر پشتیبانی عملکرد مناسب جهت افزایش ارزشآفرینی منابع انسانی شناسایی و انتخاب شود.
مقاله پژوهشی
معماری
فاطمه عباس زاده دیز؛ حجت الله رشیدکلویر؛ علی رضایی شریف
چکیده
پیشینه و اهداف: از مسائل مهم و تأثیرگذار موردنظرِ پژوهش، شناخت مؤلفههای محیط کالبدی مدارس است که فرآیند یادگیری را میتواند توسط محیط فیزیکی مدرسه تحت تأثیر قرار گیرد. توجه به ویژگیهای معماری بنای مدارس در کنار دیگر ویژگیهای آن میتوان به ایجاد مدارسی با دانشآموزان موفق دست یافت. آنچه امروزه بهصورت متداول بهعنوان مدل کالبدی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از مسائل مهم و تأثیرگذار موردنظرِ پژوهش، شناخت مؤلفههای محیط کالبدی مدارس است که فرآیند یادگیری را میتواند توسط محیط فیزیکی مدرسه تحت تأثیر قرار گیرد. توجه به ویژگیهای معماری بنای مدارس در کنار دیگر ویژگیهای آن میتوان به ایجاد مدارسی با دانشآموزان موفق دست یافت. آنچه امروزه بهصورت متداول بهعنوان مدل کالبدی مدرسه شناخته میشود، کلاسهای درسی هستند که بهصورت پیوسته از طریق راهرو به هم متصل شدهاند و این الگوی ساخت از مدارس بهصورت تیپ همچنان ادامه دارد. اگر فضای یادگیری، اعم از کلاس یا مدرسه بهگونهای طراحیشده باشد که محورِ فعالیت در آن دانشآموزان باشند، زمینه ی بسیار مطلوبی جهت افزایش علاقهمندی دانشآموزان به محیط مدرسه فراهم میشود. در شیوه یادگیری مشارکتی که هدف تحقیق است، دانشآموزان در چنین محیطی قرار گرفته و به فعالیت مشارکتی میپردازند. پژوهش حاضر، باهدف شناسایی مؤلفههای محیطکالبدی مدارس، با رویکرد یادگیری مشارکتی صورت گرفته است.روشها: نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش آن، توصیفی- تحلیلی از نوع میدانی است. جامعه آماری مطالعه را دانشآموزان پسر دوره اول متوسطه در شهر تبریز تشکیل میدهد که 356 نفر به روش تصادفی از بین چهار مدرسه در نقاط مختلف شهر انتخاب شدند. دادهها با استفاده از آزمون t تک نمونهای و خیدو مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافتهها نشان داد میزان رضایت از محیط کالبدی در هر چهار مدرسه بررسیشده پایین و تمایل به وجود محیطهایی که دانشآموزان بتوانند بهطور مشارکتی در آن فرا گرفته و به فعالیت بپردازند بسیار بالا بوده است. همچنین استنباط میگردد، هرچه محیط کالبدی مدرسه از شرایط مناسب و مطلوبی جهت یادگیری مشارکتی برخوردار باشد، میزان رضایت و علاقه به یادگیری در دانشآموزان افزایشیافته و درنهایت آموزشوپرورش بهدرستی تحقق مییابد.نتیجهگیری: نتایج نشان دادند، عناصر تشکیلدهنده محیط کالبدی مدارس نظیر مبلمان، فضای سبز، رنگ، هندسه و فضا یکی از مهمترین عوامل در یادگیری بهخصوص یادگیری و فعالیت مشارکتی در مدارس است که میتواند تأثیر قابلتوجهی بر میزان رضایت و حضور باعلاقه دانشآموزان در مدرسه داشته باشد. از پیشنهادهای پژوهش حاضر، میتوان به طراحی فضاهای درخور و کارا با توجه به اصول زیباییشناختی و روانشناسی و همچنین استفاده از روش یادگیری مشارکتی جهت جایگزینی در تدریس سخنرانی محور اشاره کرد.
مقاله پژوهشی
معماری
محمدعلی بنی هاشمی؛ حامد بیتی
چکیده
پیشینه و اهداف: ترسیم پرسپکتیو بهعنوان یکی از شیوههای بیان تصویری، نقش بسیار مهمی در فرآیند طراحی معماری دارد که کیفیات فضایی معماری را از دید ناظری ایستا بازگو میکند؛ لیکن این نحوه بیان تصویری که در غرب رایج میباشد، مطابقتی با نگاه معماری گذشته ایران که در آن فضا ناایستا و در حرکت بوده، ندارد. ازاینرو درصورتی که ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ترسیم پرسپکتیو بهعنوان یکی از شیوههای بیان تصویری، نقش بسیار مهمی در فرآیند طراحی معماری دارد که کیفیات فضایی معماری را از دید ناظری ایستا بازگو میکند؛ لیکن این نحوه بیان تصویری که در غرب رایج میباشد، مطابقتی با نگاه معماری گذشته ایران که در آن فضا ناایستا و در حرکت بوده، ندارد. ازاینرو درصورتی که به دنبال ارائه یک روش در تطابق با نگاه هستیشناسانه مبتنی بر حکمت اسلامی- ایرانی باشیم، میتوان از اصول فرایند نگاشت مدارک تصویری معماریِ گذشته ایران پرسید تا بر مبنای نتایج به دستآمده، روش جدیدی برای بیان تصویری پیشنهاد داد. در این مطالعه نگرش هنرمندان ایرانی به فضا در محیط نگارگری از یکسو و تاریخچه پرسپکتیو و مبانی مطرح در ترسیم پرسپکتیو از دیگر سو مورد مطالعه قرار گرفته است. انتظار میرود با بررسی این نگرش به فضا و بسط آن در چارچوب فکری حکمت اسلامی و با مداقه در جایگاه دو عنصر زمان و مکان در فضای فکری این دو جهان، نقطه افتراق دو نگرش غرب و ایران به فضا شناسایی شود.روشها: این مطالعه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه نگرش هنرمندان ایرانی به فضا در محیط نگارگری از یکسو و مبانی مطرح در ترسیم پرسپکتیو در غرب از دیگر سو میپردازد تا با مداقه در فضای فکری این دو جهان، نقطه افتراق به نگرش آنها نسبت به فضا را شناسایی نماید.یافتهها: بر اساس نتایج این تحلیل، روش فراپرسپکتیو به عنوان رویه ترسیمی با رویکرد کلنگاری معرفی می گردد که حاصل تفکر در قواعد حاکم بر شیوههای ترسیمی گذشته ایران و تلفیق با اصول مطرح در پرسپکتیو خطی است. این روش با افزایش نقاط گریز، و به تبع آن افزایش میدان دید و نمایش حرکت، از واقع نمایی صرف به فرانمایی فضایی در حوزه ترسیمات معماری پیش میرود.نتیجهگیری: با توجه به جایگاه ترسیمات فضایی در فرایند طراحی معماری و آموزش نحوه ترسیم پرسپکتیو در دروس پایه با دانشجویان معماری، و همچنین اهمیت آشنایی دانشجویان معماری با اصول مربوط به بیان تصویری و روشهای ترسیمی مربوط به آن، این مطالعه روش ترسیم کل نگر را معرفی نموده و آن را جهت ارائه به دانشجویان معماری پیشنهاد مینماید. روش پرسپکتیو کلنگار (فراپرسپکتیو) تلاش میکند تعبیری کارکردی از جهانبینی کمالگرایانه هنرمند ایرانی (آنگونه که پیش از این بوده) داشته باشد. این روش امکان تصویر همه جزئیات فضایی را در یک قاب فراهم میآورد و تصورِ فضایی مناسبی در بیننده ایجاد مینماید و موجب تسهیل فهم فضای معماری در فرایند طراحی معماری میگردد. همچنین امکان آموزش این روش بر مبنای اصول و قواعد حاکم بر پرسپکتیو خطی بهطوریکه برای دانشجویان معماری قابل فهم باشد، میسر است.
مقاله پژوهشی
مدیریت آموزشی
قاسم آذری آرانی؛ جلال رضائی نور
چکیده
پیشینه و اهداف: رشد اقتصادی یک کشور وابسته به عوامل متعددی است که در این میان نقش دانش در آن غیر قابل انکار مینماید. مطالعات بسیاری نشان داده است که تولید ناخالص داخلی کشورها در اغلب موارد تحت تأثیر زیرساختهای دانشی یک کشور میباشد. اقتصاد دانش محور اقتصادی است که مستقیماً بر اساس تولید، توزیع و مصرف دانش شکل گرفته باشد و سرمایهگذاری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رشد اقتصادی یک کشور وابسته به عوامل متعددی است که در این میان نقش دانش در آن غیر قابل انکار مینماید. مطالعات بسیاری نشان داده است که تولید ناخالص داخلی کشورها در اغلب موارد تحت تأثیر زیرساختهای دانشی یک کشور میباشد. اقتصاد دانش محور اقتصادی است که مستقیماً بر اساس تولید، توزیع و مصرف دانش شکل گرفته باشد و سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانش پایه مورد توجه خاص قرار گیرد. در این اقتصاد که سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی از فعالیتهای مبتنی بر دانش و دانشآفرین است، دانش بیش از عوامل سنتی نظیر کار و سرمایه موجب تولید میشود و ارزش بسیاری از شرکتهای نرم افزاری و فناوری زیستی، ناشی از سرمایههای غیر فیزیکی یعنی دانش و امتیازات علمی آنها است. بر این اساس، خلق دانش یک سلاح ضروری در دنیای امروز بوده و بدون یک فرآیند مستمر خلق دانش هر جامعهای محکوم به تباهی میباشد. خلق و یادگیری دانش، ایجاد دانش جدید یا جایگزینی و بهسازی دانش موجود از طریق روابط اجتماعی و همکاریهای سازمانی است و ایجاد و بهرهبرداری از دانش، سهم عمدهای در ایجاد ثروت در اقتصاد دانشمحور دارد. مسئله اینجاست که تاکنون به موضوع خلق و یادگیری دانش در سطح ملی پرداخته نشده است.روش و مواد: با استفاده از روش کیفی-کمی ابتدا با تکیه بر تکنیک اکتشافی دلفی به شناسایی و تبیین فرایندهای خلق و یادگیری دانش ملی پرداخته شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مقدار آماره تی بین ابعاد شناسایی شده و متغیر خلق و یادگیری دانش ملی معنادار و بزرگتر از 96/1 بهدست آمده و مورد تأیید قرار گرفتند.یافتهها: همچنین با تحقیق پیمایشی و استفاده از پرسشنامه، تأثیر فرایند خلق و یادگیری دانش ملی بر تولید ناخالص داخلی با در نظر گرفتن نقش واسطهای هوش ملی با استفاده از آمون سوبل سنجیده و مشخص شد که با ورود متغیر میانجیگر هوش ملی، بتای استاندارد برای رابطه بین خلق و یادگیری دانش ملی و تولید ناخالص داخلی از 80/0 به 18/0 کاهش یافته اما معنیدار میباشد.نتیجهگیری: بنابراین، نقش متغیر هوش ملی، میانجیگری جزئی است یعنی با حفظ تآثیر رابطهی متغیر اصلی خلق و یادگیری دانش ملی، اثر واسطهای هوش ملی نیز بر تولید ناخالص داخلی تأثیرگذار است. این پژوهش محدودیتهایی نیز به همراه داشت. یکی از این محدودیتها تفکر کلیشهای در خصوص فرایند خلق دانش بود. در این پژوهش تنها از یکی از ابعاد مدیریت دانش یعنی "خلق دانش" استفاده شد. در حالی که میتوان برای ارتقاء عملکرد ملی به جای این که تنها به خلق دانش در سطح ملی بیندیشیم به کلیه فرایندهای چرخه مدیریت دانش در جامعه توجه داشته باشیم. بر این اساس پیشنهاد میشود سایر محققین ابعاد دیگر چرخه مدیریت دانش را نیز در نظر گرفته و یک گام فراتر روند.