نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: «حس تعلق» در معماری در تعامل بین انسان و محیط در روانشناسی محیط و طراحی محیطی شکل گرفته است. با تعمیم مفهوم تعلق بر اساس فرهنگ دهخدا، یکی از وجوه حستعلق به معنای متعلق دانستن خود به مکان و اجتماعی است که هویت انسان با وجود آنها تعریف می گردد. در کودکان، حستعلق به خانواده و خانه به عنواننهادهای فطری وابستگی عاطفی و مکانی کودک، در نقطه اوج مفهوم دلبستگی قرار دارند. پس از آنکه کودکان در مدرسه حضور مییابند، خانواده و معلمین و همچنین مکان و کالبد مدرسه ما به ازای دومین نهاد اجتماعی و فیزیکی بایستی ادامه دهنده و تکمیل کننده حس تعلق اجتماعی و مکانی باشد. اهمیت مفهوم حستعلق برای دومین مکانی که دانشآموزان، زمان زیادی را در آن سپری میکنند بسیار است. مقاله حاضر ضمن بیان مفهوم حستعلق دانشآموزان دبستانی به مدرسه، به بیان و تحلیل قابلیتهای فضایی و پیشنهادهای مولفههای کالبدی مدارس در تقویت حستعلق میپردازد. هدف پژوهش تقرب به راهبردهایی کالبدی در جهت ارتقای مولفه های تقویت حس تعلق کودکان به مدارس خود می باشد.
روشها: روش تحقیق، کیفی و روش جمعآوری دادهها اسنادی است. روش تحلیل دادهها، تحلیل محتوای تصاویر و تجربه از نزدیک برخی از نمونههای موردی است و روش نمونهگیری منوط به منطق در دسترسبودن نمونههاست. در مقایسه تطبیقی، فصل مشترک مدارس داخل و خارج در تکیه بر فضای باز است.
یافتهها: وجه تمایز مدارس خارج از کشور، توجه به قابلیتهای فضا در به رسمیت شناختنِ حق جولان دانشآموزان، تقویت تعاملات اجتماعی آنان و راحتی و امنیت فیزیکی کودکان است. وجه تمایز مدارس داخل کشور، وجود فضای بسته چندمنظوره با سبقه مذهبی و فضای باز چندمنظوره با سبقه ورزشی تفریحی است.
نتیجهگیری: ویژگی خاص تعلق اجتماعی دانشآموزان ایرانی به مدارس خود تحت تاثیر عامل سبقه فرهنگی-مذهبی مدارس است که خود زیرساختی برای یافتن محملهایی در تقویت روابط و تعاملات اجتماعی دانشآموزان با یکدیگر و با معلمان در خانواده دوم مدرسه است. به این ترتیب مشارکت بیشتر دانشآموزان از وجه اجتماعی عامل مهم و به نوعی تضمینی برای بالا بردن حس تعلق آنان به مدرسه تلقی می گردد و مدارس بایستی قابلیتهای کالبدی خود را در جهت اجتماعپذیری بیشتر دانشآموزان و معلمان به عنوان اعضای خانواده مدرسه فراهم سازند. همچنین با توجه به اهمیت نقش فضاهای باز مدارس، بایستی با باز-طراحی حیاطهای مدارس، ایجابات امن و راحت و جولان دانشآموزان را در آنها احیا نمود. پیشنهاد بر این است برای ارتقای مولفههای تقویت حس تعلق در مدارس کشور، مولفههای کالبدی همچون تعریف مناسبتر ورودی، دیوارهای وصل با محله، حیاط دبستان، راهروهای پویا، فضاهای چندمنظوره با کیفیت و کلاسها در مقام نظر، بازنگری شود و در مقام عمل، باز-طراحی صورت بگیرد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Increasing primary school students’ connectedness based on spatial affordances of the schools
نویسنده [English]
- H. Pour mehdi Ghayem Maghami
Department of Architecture, Faculty of Architecture and Urban Planning, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Background and Objectives:The "sense of belonging" in architecture is formed in the interaction between man and the environment in environmental psychology and environmental design. By generalizing the concept of belonging based on Dehkhoda’s dictionary, one of the aspects of the sense of belonging means knowing oneself belonging to the place and the society with which human identity is defined. In children, the sense of belonging to the family and the home as innate institutions of the child's emotional and spatial dependence are at the peak of the concept of attachment. After the children attend school, the family and teachers, as well as the place and body of school for the second social and physical institution, must continue and complement the sense of social and spatial belonging. The concept of a sense of belonging is very important for the second place where students spend a lot of time. The current study expresses the concept of primary school students’ connectedness and tries to define and analyse school environment affordances to increase the connectedness.
Methods: The research method is qualitative based on library and case studies. The case studies have been chosen from two categories: initial cases and the ones from abroad so that a comparative comparison would be done.
Findings: As the comparative comparison revealed the intersection of the two kinds of case studies focus is on open space or yard. The different between them is that in abroad cases space affordances refer to social interaction, hominess and controlled career while in Iranian cases they refer to religious social interactions and athletic acts.
Conclusion: As the results show, the affordances of Iranian schools should be better in increasing connectedness by re-designing these elements: schools entrance, schools wall which link to community, better yards, dynamic corridors, multipurpose classrooms, etc. Reviewing these elements should be followed both in theory and practice. Thus, more student participation is considered as an important social factor and a kind of guarantee to increase their sense of belonging to the school, and schools should provide their physical capabilities for more socialization of students and teachers as members of the school family. Also, due to the importance of the role of open spaces in schools, it is necessary to re-design school yards to meet safe and comfortable facilities and revive students' safe mobility in them.
کلیدواژهها [English]
- connectedness
- students
- special affordance
- primary school building
- spatial affordances
COPYRIGHTS
©2020 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله