مقاله پژوهشی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
سعید خزائی؛ رضا نجاتی؛ مجتبی کرباسی
چکیده
پیشینه و اهداف: برنامه ریزی برای ورود موفق دانش آموزان به جهان واقعی از جمله اولویت های آموزش زبان انگلیسی در دوره متوسطه در آسیا بهشمار میرود. ارتقای مهارت خواندن انگلیسی برای درک نیازهای واقعی که با عنوان زبان افزوده تعریف میشود با بازنمایی رخدادهای جهان پیرامون در پودمان های زبانآموزی مبتنی بر فناوری آموزشی در ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برنامه ریزی برای ورود موفق دانش آموزان به جهان واقعی از جمله اولویت های آموزش زبان انگلیسی در دوره متوسطه در آسیا بهشمار میرود. ارتقای مهارت خواندن انگلیسی برای درک نیازهای واقعی که با عنوان زبان افزوده تعریف میشود با بازنمایی رخدادهای جهان پیرامون در پودمان های زبانآموزی مبتنی بر فناوری آموزشی در جریان است. اگرچه بسط حواس در صحنه های بازیهای جدی برای زبان آموزی آسان صورت میگیرد؛ اما ظرفیت حافظه های فعال دیداری و شنیداری-کلامی دانش آموزان به عنوان عامل مؤثر در یادگیری خواندن به حاشیه رفته است. این پژوهش با هدف بررسی تخصیص وزن حسی در واقعیت مجازی برای آموزش خواندن انگلیسی به دانشآموزان آسیایی با ظرفیت های متفاوت حافظه فعال انجام شد.روشها: این پژوهش نیمه-تجربی با انتخاب در دسترس 916 دانشآموز دختر و پسر از مقطع متوسطه دوم انجام شد. این دانشآموزان ایرانی (612N =) و غیرایرانی (پاکستانی 204N =، عراقی 40N = و کشمیری 64N =) در پایه دهم دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل بودند و در آموزشگاههای آزاد در نیمسال تحصیلی 1401-1402 برای یادگیری زبان انگلیسی ثبتنام کرده بودند. برای همگونسازی شرکتکنندگان بهلحاظ سطح بسندگی زبان انگلیسی، یک آزمون تافل نوجوانان برگزار شد و دانشآموزانی که نمره بسندگی انگلیسی آنها بین یک انحراف معیار بالاتر و یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود، برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. با کاربرد طرح گروههای موازی، دانش آموزان در آزمون تعیین ظرفیت حافظه فعال شرکت کردند. نمرههای آزمون حافظه فعال شرکتکنندگان به نمرات معیار با میانگین صفر و انحراف معیار یک تبدیل شد. بر اساس ظرفیت حافظه فعال شرکتکنندگان در یکی از چارکهای حافظه فعال قرار گرفتند. سپس، شرکتکنندگان به شیوهی تصادفی بلوکی به دو گروه گواه و تجربی تقسیم شدند تا در 14 جلسه مهارت خواندن انگلیسی را به دو شکل برخط یا مبتنی بر واقعیت مجازی فراگیرند. در هر جلسه، نخست پژوهشگر اصلی محتوای خواندن انگلیسی را با استفاده نرمافزار آموزشی اسکایروم به شرکتکنندگان به مدت 30 دقیقه آموزش میداد. سپس، فعالیتهای برخط یا مبتنی بر واقعیت مجازی در اختیار دانشآموزان قرار داده میشد تا در مدت 20 دقیقه به تمرین مهارت خواندنی بپردازند. ارزیابی پیشرفت در یادگیری مهارت خواندن انگلیسی شرکتکنندگان، به شکل تکوینی هر جلسه انجام شد و برای هر دانش آموز نمرهای از 0-20 ثبت میشد. شرکتکنندگان تجربه خویش از حواس در جریان یادگیری خواندن در کلاسهای ترکیبی برخط یا واقعیت مجازی را در هر جلسه بهصورت شفاهی بیان یا بهشکل نوشتاری به زبان مادری، حین تمرین، حاشیهنویسی میکردند.یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس با مقادیر تکراری نشان داد که بسط حواس در آموزش خواندن انگلیسی از طریق واقعیت مجازی به شکل معناداری یادگیری دانشآموزان را تسهیل کرد. تخصیص حس شنیداری به صحنههای واقعیت مجازی بهطور معناداری پیشرفت خواندن دانش آموزانی را که از ظرفیت حافظه فعال کلامی-شنیداری قویتری برخوردار بودند، ارتقا داد. یادداشتها یا حاشیهنویسی شرکتکنندگان به شیوه مضمون-محور تحلیل شد. مضمون ها بهصورت استقرایی و از جزء به کل تعریف شد. اگرچه دو مقوله روانشناختی و زندگی واقعی تأکید دانش آموزان در مصاحبه بود؛ دانشآموزان با ظرفیت حافظه های فعال قوی، بسط حواس را برای یادگیری خواندن انگلیسی در رابطه با جهان پیرامون، مفید ارزیابی کردند.نتیجهگیری: یافته های این پژوهش نشان داد بسط حواس در واقعیت مجازی برای آموزش خواندن انگلیسی زمانی مفید واقع میشود که هم راستا با ظرفیت حافظههای فعال دانش آموزان باشد. تخصیص درست حواس در صحنه های واقعیت مجازی به دانشآموزان غیرانگلیسی زبان کمک میکند تا با برخورداری از سطح مهارت خواندن مناسب به آسانی نیازهای خویش در جهان واقعی را رفع کنند. کاربرد درست خواندن انگلیسی در جهان واقعی یا همان زبان افزوده را نتیجه می دهد. نتایج بهتفضیل بحث میشود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
راضیه شاهوردی؛ مرتضی رضایی زاده؛ مجتبی وحیدی اصل
چکیده
پیشینه و اهداف: با تغییر کلاسهای حضوری به برخط، مشارکت دانشجویان بهطور قابل توجهی کاهش یافته و به یکی از چالشهای تدریس مجازی تبدیل شده است. به همین دلیل، برخورداری از مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در کنار سایر مهارتها، از شایستگیهای مورد نیاز استادان برای آموزش دورههای برخط در آموزش عالی است. بنابراین، یکی از استراتژیهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با تغییر کلاسهای حضوری به برخط، مشارکت دانشجویان بهطور قابل توجهی کاهش یافته و به یکی از چالشهای تدریس مجازی تبدیل شده است. به همین دلیل، برخورداری از مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در کنار سایر مهارتها، از شایستگیهای مورد نیاز استادان برای آموزش دورههای برخط در آموزش عالی است. بنابراین، یکی از استراتژیهای تدریس برخط، تدوین راهبردهای تدریس برای ارتقای تعاملات کلاس برخط است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی انواع روشها و ابزارهای ایجاد تعامل اثربخش میان استادان و دانشجویان در کلاسهای مجازی دانشگاه بود.روشها: این پژوهش براساس رویکرد کیفی قومنگاری دیجیتال انجام شده است. دادههای پژوهش با استفاده از مشاهده گردآوری شد و جامعه پژوهش، کلاسهای مجازی دانشگاه بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند ملاکمحور کلاسهای مجازی گروه علوم تربیتی انتخاب شد؛ بهطوریکه 16 واحد درسی مربوط به 12 استاد (89 جلسه و جمعاً 120 ساعت) مشاهده شد. در فرآیند گردآوری دادهها، نقش پژوهشگر بهصورت مشاهدهگر غیرمشارکتی بود. دادههای مشاهده یا همان یادداشتهای میدانی علاوه براینکه بهصورت توصیفی ثبت شدند، در مورد آنها تأمل (معنایی که مشاهدهگر از موقعیت، و افراد دارد) نیز صورت گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش در ارتباط با انواع روشها و ابزارهای ایجاد تعامل در چهار بخش شامل تعامل ابتدای کلاس، حین کلاس، پایان کلاس و خارج از کلاس دستهبندی شد. یخشکنی، پیگیری تکالیف، ارزیابی تشخیصی و مرور دانش، روشهای پرکاربرد تعامل ابتدای کلاس بودند. در مورد تعامل حین کلاس، پرسش و پاسخ و پرسشگری، یادگیری مبتنی بر ارائه، ارائه بازخورد، بهرهگیری از نظرات دانشجویان، استفاده از انگیزانندهها، مدیریت مشارکت، و ایفای نقش، پرکاربردترین روشها و تکنیکها بودند. جمعبندی و برنامهریزی، و ارزیابی و بازخورد در بخش تعامل پایان کلاس قرار گرفتند و در ارتباط با تعامل خارج از کلاس، ارائه آموزشهای تکمیلی، ارسال تکلیف، بحث و گفتگو، و همکاریهای علمی- پژوهشی، پرکاربردترین روشها بودند. روشها و تکنیکهایی که به آنها اشاره شد با استفاده از ابزارهای چت، میکروفون، وبکم، اشتراکگذاری صفحه نمایش، ابزار وضعیت یا status، اسلاید، فایل ورد، ویدئو، تصویر، نظرسنجی یا poll، واتساپ و مودل (شامل پلاگین آزمون، تکلیف، فروم، و فایل) انجام میشد.نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، با صرف ایجاد تعاملات نمیتوان انتظار ارتقای کمّی و کیفی یادگیری دانشجویان را داشته باشیم؛ بلکه اثربخش شدن تعاملات، نیازمند رعایت اصول و تکنیکهایی مانند استفاده از سؤالات تأملی در کنار سؤالات توصیفی، و آگاهی و غلبه بر موانع ایجاد تعاملات اثربخش است. همچنین، بهکارگیری ابزارها و فناوریهای متنوع لزوماً منجر به اثربخشی تعاملات نمیشود؛ بلکه نحوه استفاده از آنها در زمان مناسب اهمیت بیشتری دارد. نکته قابل توجه دیگر اینکه تعاملات خارج از کلاس (مانند ارسال تکلیف و بازخورد به آن) در کنار تعاملات داخل کلاس مجازی اهمیت بالایی دارد. علاوه براین، اشتراک تجربه و دانش میان استادان و شرکت در دورههای دانشافزایی و توانمندسازی میتواند به آشنایی استادان با روشها و ابزارهای ایجاد تعامل در کلاس مجازی کمک کند. همچنین، لازم است فرصتهایی برای استادان ایجاد شود تا روشهایی را که آموختهاند، بهصورت عملی تمرین کنند و با آزمون و خطا و دریافت بازخورد به اثربخشتر شدن تدریس و تعاملات کمک نمایند.
مقاله پژوهشی
اموزش الکترونیکی- مجازی
لیلا السادات حمیدیان دیوکلائی؛ سیده مهسا باقری
چکیده
پیشینه و اهداف: آشنایی با تفاوت های فرآیند یادگیری در میان دانشجویان یکی از عوامل مهم در توسعه و بهبود امر آموزش است. بررسی سبکهای یادگیری در میان دانشجویان، از جمله مواردی است که می توان از آن به منظور ارتقاء کیفیت آموزش به خصوص در حوزۀ آموزشهای مجازی بهره برد. یکی از موضوعاتی که ممکن است در حوزۀ آموزش مجازی نادیده گرفته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آشنایی با تفاوت های فرآیند یادگیری در میان دانشجویان یکی از عوامل مهم در توسعه و بهبود امر آموزش است. بررسی سبکهای یادگیری در میان دانشجویان، از جمله مواردی است که می توان از آن به منظور ارتقاء کیفیت آموزش به خصوص در حوزۀ آموزشهای مجازی بهره برد. یکی از موضوعاتی که ممکن است در حوزۀ آموزش مجازی نادیده گرفته شود، تفاوتهای یادگیری در بین دانشجویان است. سبک یادگیری مشخصه ای است که تعیین میکند دانشجو چگونه یاد می گیرد و چگونه دوست دارد یاد بگیرد. عدم توجه به تفاوت سبکهای یادگیری دانشجویان به ویژه در آموزشهای مجازی که در آن مدرس ارتباط دیداری و حضوری چندانی با دانشجویان ندارد، گاه منجر به عدم انتقال کامل مفاهیم آموزشی میشود. با توجه به اهمیت چگونگی برگزاری دروس در یادگیری الکترونیکی، در این مقاله سعی بر آن است تا با استفاده از تقسیمبندیهای چهارگانۀ سبک یادگیری کلب، عملکرد دانشجویان در دروس مختلف رشتۀ معماری مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بررسی سبکهای مختلف یادگیری دانشآموزان، میتواند برای ارتقاء کیفیت آموزشی و یادگیری بهتر دانشآموزان به ویژه در آموزش مجازی مفید باشد. روشها: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و در زمان برگزاری فرآیند یادگیری الکترونیکی انجام شده است. این پژوهش بر روی 48 نفر از دانشجویان ترم اول از مقاطع کاردانی رشتۀ معماری و معماری داخلی و کارشناسی رشتۀ معماری صورت گرفته است. شروع به تحصیل این دانشجویان به صورت مجازی بوده است. انتخاب دروس نیز به گونهای بوده است که توزیع مناسبی از دروس عملی، نظری و عملی-نظری صورت گیرد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار spss23استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان میدهد که دانشجویان رشتۀ معماری در مقاطع کاردانی و کارشناسی جامعۀ آماری مورد نظر، بیشتر دارای سبک یادگیری انطباقدهنده با حداکثر میزان 39.6% در مقطع کارشناسی می باشند. از طرفی دانشجویان رشتۀ معماری داخلی بیشتر دارای سبک یادگیری همگرا با حداکثر میزان 25% بودهاند. کمترین سبک یادگیری که دانشجویان از آن بهره می بردند سبک یادگیری جذب کننده با میزان 14.6% بوده است. همچنین مطالعات نشان می دهد که بین رشته و مقطع تحصیلی دانشجویان با عملکرد ایشان ارتباط معناداری وجود ندارد.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رفتار غالب دانشجویان نمونۀ آماری مورد نظر در رشتۀ معماری از نوع انطباق یابنده بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد، تفاوت معناداری بین سبکهای مختلف یادگیری و عملکرد دانشجویان در مقاطع (کاردانی و کارشناسی) و واحدهای مختلف درسی (شامل نظری، عملی و نظری-عملی) وجود ندارد. در سبک یادگیری انطباق یابنده، فراگیران تمایل بیشتری به انجام آزمایش و عملی نمودن آموخته های خود دارند. این نتیجه از آن جهت حائز اهمیت است که ماهیت رشتۀ معماری به خصوص در دانشگاه فنی و حرفه ای که رسالتی مهارت محور دارد، مستلزم کار عملی و نقش فعال دانشجویان در فرآیند آزمایش آموخته ها میباشد. پیشنهاد میشود مربیان در ابتدای هر دورۀ آموزشی از سبکهای مختلف یادگیری آگاه باشند تا برای هر گروه از افراد دارای سبک یادگیری مشترک، طبقه بندی خاصی در نظر بگیرند. فراگیران با یادگیری سبک یادگیری خود میتوانند از ساختار انعطاف پذیری در آموزش الکترونیکی استفاده کنند تا به یادگیری مطلوب دست یابند.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
توحید اشرف زاده؛ جواد مصرآبادی؛ بهبود یاری قلی؛ سیاوش شیخ علیزاده
چکیده
پیشینه و اهداف: طی چند دهۀ گذشته یادگیری الکترونیک مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است و محققان زیادی به بررسی تأثیر یادگیری الکترونیک بر عملکرد تحصیلی پرداخته اند که منجر به نتایج متفاوتی شده است. وجود پژوهشهای متعدد در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل، یا پژوهش ترکیبی در این حوزه را مورد تأکید قرار میدهد. پژوهش حاضر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: طی چند دهۀ گذشته یادگیری الکترونیک مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است و محققان زیادی به بررسی تأثیر یادگیری الکترونیک بر عملکرد تحصیلی پرداخته اند که منجر به نتایج متفاوتی شده است. وجود پژوهشهای متعدد در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل، یا پژوهش ترکیبی در این حوزه را مورد تأکید قرار میدهد. پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل تأثیر یادگیری الکترونیک بر عملکرد تحصیلی انجام شده است.روشها: پژوهش حاضر به روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه تحقیقات معتبر منتشر شده در پایگاههای اطلاعاتی رایانهای بود که به بررسی اثربخشی یادگیری الکترونیکی بر عملکرد تحصیلی پرداخته بودند. جامعه آماری شامل مطالعات در دسترس بود که در بین سالهای 1375 تا 1400 منتشر شده بود. به منظور جمعآوری اطلاعات از چکلیست مشخصات طرحهای پژوهشی مصرآبادی (1389) استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و جستجوی گسترده براساس کلیدواژه های مشخص شده و با اعمال ملاکهای ورود و خروج، 243 پژوهش بهعنوان نمونه انتخاب و وارد فرآیند فراتحلیل شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل حساسیت، نمودار قیفی، مدلهای ثابت و تصادفی و تحلیل ناهمگنی با استفاده از CMA استفاده شد. از پژوهشهای منتخب بهعنوان نمونه، در مجموع 311 اندازه اثر استخراج شد که 17 اندازه اثر افراطی در تحلیل حساسیت حذف و تحلیلهای بعدی بر روی 294 اندازه اثر انجام شد. شاخص تعداد امن از تخریب مقدار 1911 بهدست آمد که نشان میدهد پس از ورود این تعداد اندازه اثر غیرمعنیدار، اندازه اثر ترکیبی محاسبه شده غیرمعنیدار خواهد شد.یافتهها: یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی پژوهش های مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت 726/0 و برای مدل اثرات تصادفی 009/1 بود که هر دو از نظر آماری معنیدار بودند (p<0.001) که این امر بیانگر رابطه مثبت و معنیدار بین یادگیری الکترونیکی و عملکرد تحصیلی بود. با توجه به ناهمگونی اندازه های اثر، جنسیت، نوع نمونه، نوع یادگیری الکترونیک، نوع درس، سن آزمودنیها و نوع روش پژوهش بهعنوان متغیرهای تعدیلکننده بررسی شدند. نتایج نشان داد که اندازه اثر یادگیری الکترونیک با عملکرد تحصیلی در دختران بیش از پسران، در دانشآموزان پیش دبستانی بیش از دیگران، در یادگیری با موبایل بیش از سایر انواع یادگیری الکترونیک، در درس روشهای تدریس بیش از سایر دروس و در تحقیقات آزمایشی بیشتر از تحقیقات همبستگی است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که سن آزمودنیها در تبیین ناهمگنی سهم بسیار اندکی دارد.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که یادگیری الکترونیکی بر عملکرد تحصیلی تأثیر معناداری دارد و براساس معیار کوهن، اندازه اثر این رابطه بالا بود (009/1). ارائه برنامههایی در راستای آموزش تأثیر یادگیری الکترونیک بر عملکرد تحصیلی، ضرورتی است که باید بیشازپیش مورد ملاحظه قرار گیرد. با توجه به نتایج بهدست آمده و کمیّت و کیفیت پژوهشهای موجود، پیشنهاد میشود تحقیقات این دو حوزه در سطح بالاتری از لحاظ رعایت قواعد تدوین مقاله و اجرای پژوهش انجام شود. همچنین برای رسیدن به یک نتیجه قابل اعتماد در مرحله اول از آمار پارامتریک در طرح خود استفاده کنند و روشهای آماری قوی همراه با نمونه متناسب و روشهای نمونه گیری مناسب با جامعه استفاده شود.
مقاله پژوهشی
فناوری های آموزشی نوظهور
زینب رشیدی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف: معلمان یکی از مهمترین و حیاتیترین عناصر آموزش مجازی ضمن خدمت محسوب میشوند و پشتیبانی از آنها یکی از وظایف مدیریتی و یکی از عناصر اساسی در نظام آموزش مجازی است. پشتیبانی از معلمان در محیط یادگیری مجازی یکی از عوامل کلیدی موفقیت و توسعه نظام آموزش مجازی است که چنانچه بهطور مستمر فراهم نباشد؛ موجب هدر رفت سرمایه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: معلمان یکی از مهمترین و حیاتیترین عناصر آموزش مجازی ضمن خدمت محسوب میشوند و پشتیبانی از آنها یکی از وظایف مدیریتی و یکی از عناصر اساسی در نظام آموزش مجازی است. پشتیبانی از معلمان در محیط یادگیری مجازی یکی از عوامل کلیدی موفقیت و توسعه نظام آموزش مجازی است که چنانچه بهطور مستمر فراهم نباشد؛ موجب هدر رفت سرمایه و سلب انگیزه برای ماندگاری در محیط یادگیری مجازی میشود. پشتیبانی از معلمان دارای حیطههای مختلفی است که از جمله آنها میتوان به پشتیبانی آموزشی اشاره کرد. در آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان، پشتیبانی آموزشی بر دیگر حیطههای مختلف پشتیبانی اولویت دارد و دارای اهمیت بیشتری است. پشتیبانی آموزشی از مؤلفههای اصلی مؤثر بر اثربخشی آموزش مجازی ضمن خدمت بهشمار میرود. داربستسازی پویای رایانهای یکی از اشکال پشتیبانی آموزشی است که بهصورت شخصیسازی شده از یادگیرندگان پشتیبانی میکند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر داربستسازی پویای رایانهای بر اثربخشی آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان بود.روشها: این پژوهش به روش شبهآزمایشی و با استفاده از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را معلمان ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل میدادند که متقاضی شرکت در آموزش ضمن خدمت مجازی بودند. بهصورت در دسترس 30 معلم ابتدایی بهعنوان نمونه جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند که بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان براساس الگوی توسعه یافته رودریک سیمز بود. این الگو دارای 11 مؤلفه شامل اهداف آموزشی، محتوا، طراحی و واسط کاربری، تعامل، ارزشیابی، خدمات پشتیبانی، کیفیت پیامدها، سازماندهی، مدیریت، فناوری آموزشی و اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات است. روایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82/0 بهدست آمد. گروه آزمایش داربستسازی پویای رایانهای را طی آموزش مجازی ضمن خدمت دریافت کرد؛ ولی آموزش ضمن خدمت مجازی به روش متداول به گروه کنترل ارائه شد. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کواریانس استفاده شد.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش از طریق داربستسازی پویای رایانهای بر اثربخشی آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان مؤثر است. همچنین داربستسازی پویای رایانهای در هریک از مؤلفههای اثربخشی آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان شامل سازماندهی و مدیریت، فناوری آموزشی، اهداف آموزشی، محتوا، طراحی و واسط کاربری، اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعامل با واسط کاربری، ارزشیابی، خدمات پشتیبانی و کیفیت پیامدها تأثیر معناداری دارد.نتیجهگیری: در آموزش مجازی ضمن خدمت داربستسازی پویای رایانهای میتواند کمک و راهنمایی مورد نیاز معلمان را ارائه داده و منجر به تسلط در یادگیری شود و به معلمان کمک میکند نقش فعالی در آموزش داشته باشند. صرف نظر از این، استفاده از ابزارهای مبتنی بر وب و فناوریها تا زمانی که بتوانند عملکرد یادگیرندگان را در یادگیری تسهیل کنند، و بر اثربخشی آموزش مؤثر باشند، در مطالعات مورد تأکید است. از اینرو با توجه به مزایای داربستسازی پویای رایانهای پیشنهاد میشود دستاندرکاران آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان طراحی و توسعه داربستسازی پویای رایانهای را در دستور کار خود قرار دهند.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
نسرین حیدری سورشجانی؛ فخرالسادات نصیری؛ سیروس قنبری
چکیده
پیشینه و اهداف: بدون تردید یکی از عوامل اصلی تحقق اهداف آموزش و پرورش، نیروی انسانی وفادار و متعهد است. در این راستا، یکی از عواملی که موجب میشود اعضای سازمان، خود را وقف سازمان کنند و وفادار بمانند، سبک رهبری مدیران است. از میان سبکهای رهبری، سبک رهبری هوشمند، تأثیر زیادی بر وفاداری سازمانی معلمان دارد. این سبک، زمینه همکاری، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بدون تردید یکی از عوامل اصلی تحقق اهداف آموزش و پرورش، نیروی انسانی وفادار و متعهد است. در این راستا، یکی از عواملی که موجب میشود اعضای سازمان، خود را وقف سازمان کنند و وفادار بمانند، سبک رهبری مدیران است. از میان سبکهای رهبری، سبک رهبری هوشمند، تأثیر زیادی بر وفاداری سازمانی معلمان دارد. این سبک، زمینه همکاری، همفکری و سرمشقگیری را در میان جامعه معلمان فراهم میکند و موجب پیوند محکمتر آنها با سازمان میشود. در این مطالعه نقش میانجی دانشآفرینی سازمانی در رابطه بین رهبری هوشمند با وفاداری سازمانی معلمان در استان چهارمحال و بختیاری تبیین شده است. روشها: روش مطالعه، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و بهویژه الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان سال دوم مقطع متوسطه دوم استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2687 نفر بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی متناسب و بر مبنای فرمول کوکران تعداد 337 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای محققساختۀ رهبری هوشمند براساس الگوی سیدانمانلاکا (2008) شامل چهار بعد رهبری معنوی، هیجانی، عقلانی و جمعی در 22 گویه در طیف پنجدرجهای لیکرت استفاده شد. پرسشنامه محققساخته دانشآفرینی سازمانی براساس الگوی نونوکا و تاکوچی (2006)، در چهار بعد اجتماعیسازی درونیسازی و برونیسازی و ترکیبسازی در 15 گویه در طیف پنجدرجهای لیکرت، طراحی شد. پرسشنامه وفاداری سازمانی از ولز و همکاران (2011)، دارای دو بعد وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری در 7 گویه با طیف پنجدرجهای لیکرت استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی پرسشنامهها آزمونهای آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مرتبه دوم بهکار گرفته شد. آلفای کرونباخ رهبری هوشمند (%95)، دانشآفرینی سازمانی با آلفای (%90) و وفاداری سازمانی (%94) بهدست آمد و روشﻫﺎی آﻣﺎری بهکار رفته در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ آﻣﺎر ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و آمار اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ و نیز الگویابی معادلاتساختاری به کمک نرمافزار AMOS v 26, SPSS v 21 بود.یافتهها: ضریب همبستگی بین رهبری هوشمند و وفاداری سازمانی (%45) و رهبری هوشمند و دانشآفرینی سازمانی (%48) و دانشآفرینی و وفاداری سازمانی (%86) بهدست آمد. بین رهبری هوشمند و وفاداری سازمانی و دانشآفرینی سازمانی در سطح (001/0) رابطه مثبت و معنادار بود. همچنین، رهبری هوشمند بر وفاداری سازمانی معلمان از طریق دانشآفرینی سازمانی با اثر کل و ضریب (45%) با اثر غیرمستقیم و ضریب (39%) در سطح (001/0 p=) معنادار بود.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد، رهبری هوشمند افزایش پیداکند وفاداری سازمانی افزایش مییابد و همچنین، با اثر میانجی دانشآفرینی سازمانی، وفاداری سازمانی افزایش مییابد. با توجه به تأثیر رهبری هوشمند بر وفاداری سازمانی با میانجیگری دانشآفرینی سازمانی در معلمان، پیشنهاد میشود متولیان آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری برای مدیران سطوح مختلف به برگزاری کارگاههای آموزشـی برای معلمان برای آشنایی با هر چهار بعد، یعنی رهبری عقلانی، رهبری هیجانی، رهبری معنوی و رهبری جمعی اقدام کنند و با ایجاد تعامل و همکاری بین معلمان، فراهم و شرایط تصمیمگیری گروهی و مشارکتی را ایجاد کنند.
مقاله پژوهشی
سواد اطلاعاتی
فاطمه فضلی نژاد؛ سمانه سلیمی
چکیده
پیشینه و اهداف: در دوران پاندمیک کووید-19 تنها راه حل باقی مانده برای دانشآموزان و دانشجویان حرکت به سمت آموزش برخط است. برای انجام بهتر آموزش برخط، داشتن سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات برای معلمان بسیار حیاتی است. فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع مدرن بهعنوان ابزاری برای دگرگونی سیستمهای آموزشی و همچنین حمایت از توسعه اقتصادی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دوران پاندمیک کووید-19 تنها راه حل باقی مانده برای دانشآموزان و دانشجویان حرکت به سمت آموزش برخط است. برای انجام بهتر آموزش برخط، داشتن سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات برای معلمان بسیار حیاتی است. فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع مدرن بهعنوان ابزاری برای دگرگونی سیستمهای آموزشی و همچنین حمایت از توسعه اقتصادی در کشاورزی، بهداشت و آموزش وایجاد ارتباط بین جوامع، معلمان و دانشآموزان فراگیر شده است. تحولات مختلف تکنولوژیکی و اجتماعی تقریباً تمام جنبههای زندگی بشر را تغییر داده است. برخی از دانشها، مهارتها، تواناییها، شایستگیها و ویژگیهای شخصی که در قرون گذشته برای زندگی ضروری بودند، اکنون بیربط و برخی دیگر حیاتی شدهاند. اکثراین تغییرات با گسترش فناوریهای جدید، به ویژه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات مرتبط است. ظرفیت بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزههای مختلف زندگی انسان کمک مهمی به رفاه انسان و شکوفایی جامعه شده است. ارتقای سواد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات اولویت اصلی سیاستهای اجتماعی، اقتصادی و بخصوص در حوزه آموزشی بسیاری از کشورها است. با توجه به عصر حاضر داشتن سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند در جهت افزایش توسعه حرفهای معلمان بسیار اثربخش باشد. لذا هدف از انجاماین پژوهش بررسی رابطه بین سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه حرفهای معلمان بود.روشها: روشاین پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی شهر خرمشهر در سال تحصیلی 1400-1401 به حجم 615 نفر بودند که به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای و براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 235 نفر معلم مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات کاتز و مکلین (2007) در قالب 63 گویه در 7 بّعد شرح دادن (4 گویه)، دستیابی (6 گویه) ارزشیابی (4 گویه) مدیریت (7 گویه)، ترکیب (9 گویه)، خلق کردن (17 گویه) ارتباط برقرار کردن (16 گویه) و پرسشنامه توسعه حرفهای نوا (2008) در شش بعد موارد آموزش(5 گویه)، کار تیمی (5 گویه)، مهارت سازمانی (6 گویه)، توسعه مسیر شغلی (6 گویه)، توسعه روابط بین فردی (4 گویه) و ارتباطات ( 4 گویه) بوده است. روایی محتوایی و پایایی هر دو پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و آزمون t) با کمک نرمافزار spss 21 استفاده شده است.یافتهها: یافتهها نشان داد بین سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه حرفهای و ابعاد آن رابطه معنیداری وجود دارد و از بین ابعاد سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات، ارتباط برقرار کردن، خلق کردن، ترکیب و ارزشیابی قادر به پیشبینی توسعه حرفهای معلمان است. همچنین، یافتهها نشان داد وضعیت سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان و توسعه حرفهای مطلوب بوده است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههایاین مطالعه به برنامهریزان و سیاستگذاران آموزش و پروش پیشنهاد میشود زمینههای بهبود سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان را در رأس برنامهها و آموزشهای ضمن خدمت قرار دهند. طراحی و اجرای درس سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات برای دورههای تربیت معلم توصیه میشود.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی فناوری آموزش
حسین افلاکی فرد؛ محمد قلعه نوی؛ صفی اله رمضان خانی
چکیده
پیشینه و اهداف: زنان سرپرست خانوار زنانی عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار هستند. این زنان بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال سرپرستی خانوار را بر عهده میگیرند و مسئولیت اداره اقتصادی خانواده، تصمیمگیریهای عمده و حیاتی با آنهاست. این زنان به دلیل ایفای نقش دوگانه (پدر و مادر) برای فرزندان با مشکلاتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: زنان سرپرست خانوار زنانی عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار هستند. این زنان بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال سرپرستی خانوار را بر عهده میگیرند و مسئولیت اداره اقتصادی خانواده، تصمیمگیریهای عمده و حیاتی با آنهاست. این زنان به دلیل ایفای نقش دوگانه (پدر و مادر) برای فرزندان با مشکلاتی از قبیل از دست دادن درآمد، تربیت فرزندان، اداره امور خانه، کار در خارج از خانه با دستمزد پایین و ... مواجه شده و تحمل این مشکلات زندگی به سبب سبک زندگی متفاوتی که نسبت به سایر زنان دارند منجر به عواملی شده که در آنها رخنمایی کرده است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه سرسختی روانشناختی، تمایزیافتگی خود و فرسودگی روانشناختی در زنان سرپرست خانوار و عادی شهر مرودشت است.روشها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش علّی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهر مرودشت بود. گروه نمونه متشکل از 80 نفر در دو گروه (40نفر زنان سرپرست خانوار و40 نفر زنان عادی) است که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند؛ ابزار گردآوری داده ها جهت بررسی میزان سرسختی روانشناختی پرسشنامه کوباسا و همکاران بود که روایی صوری و محتوایی آن در پژوهشهای مختلف مناسب گزارش شده است. همچنین میزان پایایی این ابزار به شیوه آلفای کرونباخ مطلوب بهدست آمد. برای سنجش تمایزیافتگی از مقیاس تمایزیافتگی خود (DSI) استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. فرسودگی روانشناختی زنان هم از طریق پرسشنامه اسمتس مورد سنجش قرار گرفت که روایی و پایایی این پرسشنامه در گروههای مختلف جمعیت شناختی، ارزیابی شد. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که سؤالات هر بعد، توصیفگر همان بعد بوده و پرسشنامه از همسانی درونی مناسبی برخوردار است. دادههای گردآوریشده در دو سطح مورد تجزیهوتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل مانوا استفاده شد.یافتهها: با توجه جدول توزیع حجم نمونه آماری براساس سن، درگروه زنان سرپرست خانوار (00/35 درصد) افراد کمتر از 30 سال و (5/12 درصد) افراد بیشتر از 40 سال سن داشتهاند. در گروه زنان عادی (00/30 درصد) زنان کمتر از 30 سال و (00/20 درصد) زنان بیشتر از 40 سال سن داشتهاند. طبق جدول توزیع حجم نمونه آماری از نظر تحصیلات (00/35 درصد) زنان سرپرست خانوار زیر دیپلم و (00/65 درصد) بالای دیپلم بودهاند و در گروه زنان عادی (5/32 درصد) زیر دیپلم و (5/67 درصد) بالای دیپلم بودهاند. نتایج نشان داد که بین سرسختی روانشناختی و ابعاد آن در زنان سرپرست خانوار و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بین تمایزیافتگی خود و ابعاد در زنان سرپرست خانوار و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. بین فرسودگی روانشناختی و ابعاد آن در زنان سرپرست خانوار و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین سرسختی روانشناختی و فرسودگی روانشناختی در بین زنان سرپرست خانواده بیشتر از زنان عادی است.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند مورداستفاده سازمانهای ذیربط با زنان سرپرست خانوار و محققین علاقهمند به این حوزه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
اموزش الکترونیکی- مجازی
سوسن مهرزاد؛ زینب گلزاری؛ زهرا طالب
چکیده
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه گواه و آزمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته ( پیش آزمون و پس آزمون) با روایی مناسب و اعتبار 73/0 و 76/0 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از شاخصهای گرایش مرکزی، و پراکندگی و در سطح استنباطی نیز با استفاده از آزمون کوواریانس، استفاده گردیده است. علاوه بر این از آزمون تی همبسته، نمرات پس آزمون دوم که با فاصله یک ماه از پیش آزمون اول اجرا شد، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری هنرجویان تأثیر مثبت دارد. استفاده از کتاب تعاملی بر یادداری هنرجویان تأثیر مثبت دارد.
مقاله پژوهشی
علوم تربیتی
جواد ایمانی؛ مهدی باقری؛ نادرقلی قورچیان؛ پریوش جعفری
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان در رشته های مرتبط با تعلیم و تربیت بود که از بین ایشان 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین در بخش کیفی نیز حجم نمونه با اشباع نظری 10 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کمی از آزمون t تک نمونهای و در بخش کیفی از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بُعد از 24 مفهوم منجر شد که نامگذاری آنها ترتیب زیر بود: مدیریت و رهبری، اعتقاد به خرد جمعی، ارتقای سطح سلامت، بهداشت و ایمنی در مدرسه، توانمندسازی نیروی انسانی، استقرار نظام یاددهی – یادگیری و فعالیتهای فوقبرنامه.
مقاله پژوهشی
معماری
ملیحه تقی پور؛ علی اکبر حیدری؛ خاطره سجادی
چکیده
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش ...
بیشتر
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش سعی شده که با ارزیابی نقش ویژگیهای محیطی مدارس، تاثیر آن را بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان مورد ارزیابی قرار گیرد. از میان فضاهای مدرسه، حیاط به عنوان جمعیترین فضا انتخاب و ویژگیهای فضایی-کالبدی آن در 6 مدرسه ابتدایی پسرانه در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استراتژیهای کمی و کیفی است و از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته با دانشآموزان و معلمین بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان ویژگیهای مختلف فضایی حیاط مدارس، پوشش گیاهی و فضای سبز موجود در حیاط و نیز تنوع فضاهای باز و نیمهباز در سطح حیاط مدارس، بیشترین تاثیر را در کاهش اختلال رفتاری دانشآموزان داشته است.
مقاله پژوهشی
تربیت بدنی
شیدا رنجبری؛ زین العابدین فلاح؛ وحید شجاعی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند که در عرصههای ورزش در آموزش و پرورش تجربه کافی و همچنین دانش مناسب را داشتند. بر اساس نمونهگیری گلولهبرفی، تعداد 17 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. همچنین در بخش کمی تحقیق تعداد 250 نفر کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، اساتید مدیریت ورزشی و برخی از معلمان ورزش کشور به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای محققساخته با 23 سوال که شامل 23 عامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس، بود که بر اساس مطالعه جامع منابع شناسایی گردیدند. تمامی روند تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق حاضر در نرم افزارهای SPSS و MicMac انجام گرفت. تحقیق حاضر مشخص نمود که برخی عوامل به عنوان عوامل مستقل کلیدی نقش بسیاری مهمی در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس دارد. در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس نیاز می باشد که برنامه ریزی جامع ای در جهت گسترش برخی عوامل مستقل کلیدی انجام گردد.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عمومی
زهرا غلامزاده؛ عباس خمسه
چکیده
پیشینه و اهداف: با ظهور صنعت ۴.۰ در ابتدای قرن 21 و معرفی فناوریهای وابسته به آن، نظیر اینترنت اشیا، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، کلان داده، رباتهای خودکار و... تحولات بسیاری رخ داد که نتایج آن بر حوزه آموزش نیز اثرگذاشت و مفهومی تحت عنوان تعلیم و تربیت ۴.۰ را متولد کرد. دانشآموزان متأثر از این مفهوم در آینده نزدیک باید ظرفیت یادگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با ظهور صنعت ۴.۰ در ابتدای قرن 21 و معرفی فناوریهای وابسته به آن، نظیر اینترنت اشیا، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، کلان داده، رباتهای خودکار و... تحولات بسیاری رخ داد که نتایج آن بر حوزه آموزش نیز اثرگذاشت و مفهومی تحت عنوان تعلیم و تربیت ۴.۰ را متولد کرد. دانشآموزان متأثر از این مفهوم در آینده نزدیک باید ظرفیت یادگیری و توسعه مهارتها در دنیای واقعی و مجازی را کسب کنند. فناوریهایی چون واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و فناوریهای مبتنی بر سایبرفیزیکال و تلفیق آنها با کلاس درس در این شرایط اهمیتی دو چندان مییابند؛ بهطوریکه امروزه مدارس بسیاری در دنیا برای نیل به اهداف تعلیم و تربیت ۴.۰ استفاده از این فناوریها را در برنامههای آموزشی خود ضروری میدانند. بنابرین شناخت، انتخاب فناوری مناسب و بهکارگیری آن در مدارس، میتواند مسیر تعلیم و تربیت دانشآموزان را در زمینه یادگیری تسهیل نماید. از آنجاکه بسیاری از فناوریهای صنعت ۴.۰ نوظهور بوده و در مرحله رشد فزاینده قرار دارند؛ لذا توجه به فرآیند انتقال فناوری و اولین مرحله آن یعنی فاز انتخاب و اکتساب مهم بهشمار میرود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی پیشینه پژوهشها و معرفی برخی از این فناوریها، تبیین برخی از کاربردها و شناسایی مؤلفههای اثرگذار بر انتخاب فناوری مناسب، برای اکتساب فناوری دارای اولویت در مدرسه مورد مطالعه است.روشها: روش این پژوهش آمیخته (کیفی-کمّی) است که در ابتدا با جستجوی اسناد، کتب و مقالات، به شیوه فراترکیب 13 مؤلفه اثرگذار بر انتخاب فناوریهای صنعت ۴.۰ برای بهکارگیری در مدرسه، استخراج شد. مورد مطالعه این پژوهش مجتمع آموزشی دخترانه واقع در شهر تهران است و زمان انجام پژوهش سال تحصیلی1400 میباشد. همچنین با توجه به نیازمندیهای پیش رو در دوره کوتاه مدت 5 ساله و نیز با بررسی مقالات و نظر خبرگان سیستم، 5 فناوری از صنعت ۴.۰( اینترنت اشیا، دوقلوی دیجیتال، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و رباتهای خودکار) انتخاب شد و سپس به روش تاپسیس فازی، نظر تخصصی هفت نفر از خبرگان، که به شیوه هدفمند برای این پژوهش انتخاب شدند، در مورد اولویت انتخاب فناوریهای منتخب، از طریق پرسشنامه ماتریس تصمیمگیری، دریافت شد.یافتهها: نتایج محاسبات تاپسیس فازی نشان داد که فناوری واقعیت افزوده با عدد 6.836 کمترین فاصله از ایدهآل مثبت را داراست، و با محاسبه شاخص شباهت و با امتیاز نهایی 0.522 در بین فناوریهای منتخب از اولویت بالاتری برخوردار است و فناوری واقعیت مجازی با عدد 7.654 دومین گزینه در فاصله از ایدهآل مثبت است و با امتیاز نهایی 0.473 رتبه دوم را دارد. همچنین فناوری اینترنت اشیا با امتیاز نهایی 0.459 در اولویت سوم قرار گرفت.نتیجهگیری: با توجه به یافتهها و براساس 13 مؤلفه اصلی اثرگذار بر انتخاب فناوری، استفاده از واقعیت افزوده در فضای کلاس درس و تلفیق آن با آموزش در مدرسه مورد مطالعه میتواند منجر به بهرهوری در استفاده از این فناوری شود و زمینه توسعه ظرفیتهای یادگیری در دانشآموزان را با توجه به الزامات تعلیم و تربیت ۴.۰ فراهم آورد.