مریم فلاحی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ حمید رضا مقامی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف: وزارت نفت در طول سالیان متمادی فعالیت خود در یکی از مهمترین صنایع کشوری تاکنون شیوههای مختلف آموزشی را اعم از الکترونیکی و غیرالکترونیکی امتحان کرده است و اساسا مقوله آموزش کارکنان در زمینههای تخصصی و عمومی در دستور کارش قرار داشته و دارد. از این حیث چنین سازمان بزرگی برای توسعه فردی و شغلی تمامی چند هزار کارکنانش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: وزارت نفت در طول سالیان متمادی فعالیت خود در یکی از مهمترین صنایع کشوری تاکنون شیوههای مختلف آموزشی را اعم از الکترونیکی و غیرالکترونیکی امتحان کرده است و اساسا مقوله آموزش کارکنان در زمینههای تخصصی و عمومی در دستور کارش قرار داشته و دارد. از این حیث چنین سازمان بزرگی برای توسعه فردی و شغلی تمامی چند هزار کارکنانش برنامههای متفاوتی را بسته به اقتضای دوره و نوع آن برای افراد در سطوح متفاوت از کانال اداره آموزش و زیرمجموعه هایش به صورت حرفهای برگزار میکند و همواره به دنبال شیوههای نوین و کارآمد آموزشی و رفع اشکالات موجود در برنامههای کنونی خود از طریق بازخورد گرفتن و ارزیابی میباشد. بنابراین محقق بر آن است که چگونگی طراحی الگوی منتورینگ الکترونیکی به منظور بهبود عملکرد کارکنان را در شرکت پالایش نفت تهران مورد کندوکاو قرار دهد. بنابراین و با توجه به موارد گفته شده در پژوهش حاضر به دنبال دست یافتن به الگویی جهت طراحی دورهای بر پایه منتورینگ الکترونیکی به منظور بهبود عملکرد کارکنان شرکت پالایش نفت تهران بوده و در پی پاسخگویی به این پرسش میباشد که الگوی منتورینگ الکترونیکی مناسب به منظور بهبود عملکرد کارکنان از چه مولفههایی تشکیل شده است؟روشها: در این پژوهش از چارچوب رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه مقالات، منابع مکتوب، پایاننامهها و اسناد موجود در پایگاههای اطلاعاتی مختلف و کلیه اساتید و متخصصان آشنا به حوزه منتورینگ، متخصصان آموزش در حوزه صنعت میباشد و جهت نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی استفاده شد. جهت جمعآوری اطلاعات ابتدا الگوی منتورینگ و سپس پرسشنامه محققساخته برای اندازهگیری متغیر بهبود عملکرد کارکنان طراحی شد. از روش تحلیل محتوای کیفی، از نوع استقرایی و تحلیل مضمون برای جمعآوری دادهها استفاده شد. بدین صورت که ابتدا مبانی نظری منتورینگ به صورت عمیق مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین مصاحبه نیمهساختارمند از۱۵ نفر از متخصصان حوزه آموزش و منتورینگ به عمل آمد و درنهایت منجر به طراحی الگو شد.یافتهها: پس از مصاحبه اولیه با صاحبنظران و تحلیل مضمون مصاحبه، کدگذاری سهمرحلهای انجام گرفت. سپس دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت. در طراحی پرسشنامه محققساخته نیز، ابتدا مبانی نظری و ادبیات پژوهشی بهبود عملکرد کارکنان به صورت دقیق مطالعه شد و براساس آن سؤالات مصاحبۀ نیمهساختارمند و در نهایت پرسشنامه محققساخته برای اندازهگیری بهبود عملکرد کارکنان با کمک متخصصین و کارشناسان طراحی شد.نتیجهگیری: در پایان مولفههایی از این قرار استخراج و در طراحی الگوی منتورینگ الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفت: ویژگیهای منتور (مربی)، شایستگیهای مربی (شایستگیهای مدیریتی، شایستگیهای یادگیری مربی، شایستگیهای ارتباطی مربی، شایستگیهای تخصصی مربی، شایستگیهای بینفرهنگی مربی، مهارتهای نرم مربی، تعاملات الکترونیکی در منتورینگ، بازخورد الکترونیکی در منتورینگ، ارزیابی الکترونیکی در منتورینگ، زیرساختهای فناوری در منتورینگ الکترونیکی، شایستگیهای منتی در منتورنیگ الکترونیکی. در نهایت پیشنهاد میشود به طراحی الگوی منتورینگ الکترونیکی در ارگانها و صنایع دیگر و همچنین در سیار متغیرهای کارکنان پرداخته شود. همچنین طراحی الگوی منتورینگ تلفیقی در ارگانها و صنایع انجام شود. کارگاههای آموزشی به منظور پرورش و تربیت مربی برگزار شود. پست سازمانی مربی بخاطر حساسیت بالای کاری آنها تعیین و انتصاب شود. منتی پس از گذران دورههای منتورینگ ارتقا یابد.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
ویسعلی بخشی خیلگاوانی؛ خدیجه علی آبادی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ صمد برزویان؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر، ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات دنیای آموزش را تحت تأثیر قرار داده است. چنانکه به اذعان برخی صاحبنظران روشها، الگوها و نظریههای قبلی یادگیری و آموزش قادر به تبیین یادگیری و آموزش در این عصر نیستند. نظریه ارتباطگرایی، از جمله نظریههای جدید عصر دیجیتال است که تلاش میکند با نگاهی متفاوت به ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر، ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات دنیای آموزش را تحت تأثیر قرار داده است. چنانکه به اذعان برخی صاحبنظران روشها، الگوها و نظریههای قبلی یادگیری و آموزش قادر به تبیین یادگیری و آموزش در این عصر نیستند. نظریه ارتباطگرایی، از جمله نظریههای جدید عصر دیجیتال است که تلاش میکند با نگاهی متفاوت به تبیین امر یادگیری بپردازد. هدف این تحقیق، اکتشاف عناصر یک الگوی آموزشی مناسب محیط، مبتنی بر ارتباطگرایی در آموزش و یادگیری است.روشها: تحقیق از نظر پارادایمی، کیفی و در بین انواع این نوع تحقیقات، تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه تحقیق شامل مقالات علمی و پژوهشی مرتبط با آموزش و یادگیری ارتباطگرایی 10 سال اخیر( ابتدای2013 تا انتهای 2022) موجود در 4 بانک اطلاعاتی خارجی(1) اریک(ERIC)، (2) امرالد اینسایت(Emeraldinsight)، (3) اسپرینگر(Springer)، (4) ساینس دایرکت(ScienceDirect) با کلید واژههای مشخص، به تعداد 592 اثر بود که بعد از بررسی اولیه، چکیده و متن کامل در دو مرحله و حذف موارد نامرتبط، به تعداد 194مقاله تقلیل یافت. بعد از تنظیم مقالات باقیمانده و به شیوه نمونهگیری هدفمند، از بین این مقالات 28 اثر مورد تحلیل قرار گرفت و به علت تکراری بودن کدهای بهدست آمده و نیل به اشباع نظری، تحلیل باقی مانده مقالات جامعه مورد مطالعه، متوقف گردید. برای تحلیل متون، از کدگذاری آزاد با رویکرد استقرایی استفاده شد.یافتهها: از محتوای آثار مورد تحلیل، برای یک محیط یادگیری ارتباطگرا، سه لایه به نام «بنیانهای نظری و فناورانه»، «اصول و مفروضههای ارتباطگرایی» و «شبکههای یادگیری» بهعنوان مؤلفههای اصلی استخراج شد. لایه اول شامل 14 نظریه، رویکرد، جنبش و تحولات فناورانه بهعنوان زیرمؤلفه بود. هر یک از این نظریهها، جنبشها و رویکردها با اصول و مفروضههای خود دارای نفوذ مستقیم و غیرمستقیم بر لایههای بعدی هستند. لایه دوم به اصول، ویژگیها و مفروضههای کلی و اختصاصی درباره پدیدههای دانش، یادگیری و شبکه مرتبط بوده و زیر مؤلفههای آن، حاوی حقایقی هستند که لایه اجرایی محیط ارتباطگرا را به شدت متأثر ساخته و محیط یادگیری طراحی شده بر اساس این نظریه را از سایر نظریهها متمایز میسازد. در این لایه، چهار زیر مؤلفه با عناوین(1) اصول ارتباطگرایی زیمنس و دیگران، (2) مفروضههای ارتباطگرایی درباره یادگیری، (3) مفروضههای ارتباطگرایی درباره دانش، (4) ویژگیها و اصول شبکه/ محیط یادگیری نیز مشخص شد. در لایه سوم، شبکهها قرار گرفتهاند که هر شبکه، دارای 9 زیر مؤلفه به نام (1) انواع تکالیف، اقدامات و فعالیتهای یادگیری( به 6 شکل همپوشان همکاری، تعامل، ارزشیابی، ارتباط برقرار کردن، درگیر شدن و مشارکت کردن) (2) نقش معلم (3) نقش دانشآموز (4) مکان/ محل یادگیری (5) مراحل/ گامهای یادگیری (6) سطوح یادگیری (7) مهارتهای مورد نیاز (8) مواد/ منابع/ ضمائم/ رسانهها یا گرههای یادگیری (9) ساخت شبکههای جدید است.نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که محیط یادگیری ارتباطگرا یک محیط باز، غیرهدفمند، آشوبی و فاقد چارچوب سازمان یافته و عناصر ثابت است. محیط عملیاتی یادگیری ارتباطگرا، متأثر از دو سطح نظری و مفروضههای اساسی بعنوان لایه است. نظریهها، بعنوان لایه اول، بنیانهای نظری و فناورانه ارتباطگرایی است که مانند یک چتر بر دو لایه دیگر تسلط دارند و تعیینکننده مفروضهها و فعالیتهای این محیط هستند. مفروضهها و اصول ارتباطگرایی که بعنوان لایه دوم این محیط تلقی میشوند، لایه سوم را تحت تأثیر قرار داده و چارچوب و انواع فعالیتهای علمیاتی این محیط را تعیین میکنند. در لایه سوم نیز، مؤلفههای اصلی یادگیری و چگونگی وقوع این مهم دیده شده است. زیر مؤلفههای لایه سوم یعنی شبکه، عناصر حداکثری اکتشافی برای یک شبکه یادگیری بوده و ممکن است تعداد آنها در شبکههای مختلف کاهش پیدا کند.
فناوری های آموزشی نوظهور
زینب رشیدی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف: معلمان یکی از مهمترین و حیاتیترین عناصر آموزش مجازی ضمن خدمت محسوب میشوند و پشتیبانی از آنها یکی از وظایف مدیریتی و یکی از عناصر اساسی در نظام آموزش مجازی است. پشتیبانی از معلمان در محیط یادگیری مجازی یکی از عوامل کلیدی موفقیت و توسعه نظام آموزش مجازی است که چنانچه بهطور مستمر فراهم نباشد؛ موجب هدر رفت سرمایه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: معلمان یکی از مهمترین و حیاتیترین عناصر آموزش مجازی ضمن خدمت محسوب میشوند و پشتیبانی از آنها یکی از وظایف مدیریتی و یکی از عناصر اساسی در نظام آموزش مجازی است. پشتیبانی از معلمان در محیط یادگیری مجازی یکی از عوامل کلیدی موفقیت و توسعه نظام آموزش مجازی است که چنانچه بهطور مستمر فراهم نباشد؛ موجب هدر رفت سرمایه و سلب انگیزه برای ماندگاری در محیط یادگیری مجازی میشود. پشتیبانی از معلمان دارای حیطههای مختلفی است که از جمله آنها میتوان به پشتیبانی آموزشی اشاره کرد. در آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان، پشتیبانی آموزشی بر دیگر حیطههای مختلف پشتیبانی اولویت دارد و دارای اهمیت بیشتری است. پشتیبانی آموزشی از مؤلفههای اصلی مؤثر بر اثربخشی آموزش مجازی ضمن خدمت بهشمار میرود. داربستسازی پویای رایانهای یکی از اشکال پشتیبانی آموزشی است که بهصورت شخصیسازی شده از یادگیرندگان پشتیبانی میکند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر داربستسازی پویای رایانهای بر اثربخشی آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان بود.روشها: این پژوهش به روش شبهآزمایشی و با استفاده از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را معلمان ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل میدادند که متقاضی شرکت در آموزش ضمن خدمت مجازی بودند. بهصورت در دسترس 30 معلم ابتدایی بهعنوان نمونه جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند که بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان براساس الگوی توسعه یافته رودریک سیمز بود. این الگو دارای 11 مؤلفه شامل اهداف آموزشی، محتوا، طراحی و واسط کاربری، تعامل، ارزشیابی، خدمات پشتیبانی، کیفیت پیامدها، سازماندهی، مدیریت، فناوری آموزشی و اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات است. روایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82/0 بهدست آمد. گروه آزمایش داربستسازی پویای رایانهای را طی آموزش مجازی ضمن خدمت دریافت کرد؛ ولی آموزش ضمن خدمت مجازی به روش متداول به گروه کنترل ارائه شد. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کواریانس استفاده شد.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش از طریق داربستسازی پویای رایانهای بر اثربخشی آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان مؤثر است. همچنین داربستسازی پویای رایانهای در هریک از مؤلفههای اثربخشی آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان شامل سازماندهی و مدیریت، فناوری آموزشی، اهداف آموزشی، محتوا، طراحی و واسط کاربری، اخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعامل با واسط کاربری، ارزشیابی، خدمات پشتیبانی و کیفیت پیامدها تأثیر معناداری دارد.نتیجهگیری: در آموزش مجازی ضمن خدمت داربستسازی پویای رایانهای میتواند کمک و راهنمایی مورد نیاز معلمان را ارائه داده و منجر به تسلط در یادگیری شود و به معلمان کمک میکند نقش فعالی در آموزش داشته باشند. صرف نظر از این، استفاده از ابزارهای مبتنی بر وب و فناوریها تا زمانی که بتوانند عملکرد یادگیرندگان را در یادگیری تسهیل کنند، و بر اثربخشی آموزش مؤثر باشند، در مطالعات مورد تأکید است. از اینرو با توجه به مزایای داربستسازی پویای رایانهای پیشنهاد میشود دستاندرکاران آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان طراحی و توسعه داربستسازی پویای رایانهای را در دستور کار خود قرار دهند.
رویکردهای نوین آموزشی
شیلا سلیمانی؛ خدیجه علیآبادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف: نیاز به عملکرد و استقلال سبکهای حل مسأله یادگیری دستور زبان انگلیسی دانشجویان در دنیای دانش مدار کنونی، امری ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف بهبود آن تحت الگوی یادگیری معکوس به این موضوع پرداخته است.روشها: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و نیمهآزمایشی است. جامعه آماری پژوهش از میان کلیه فراگیران ثبتنام شده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نیاز به عملکرد و استقلال سبکهای حل مسأله یادگیری دستور زبان انگلیسی دانشجویان در دنیای دانش مدار کنونی، امری ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف بهبود آن تحت الگوی یادگیری معکوس به این موضوع پرداخته است.روشها: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و نیمهآزمایشی است. جامعه آماری پژوهش از میان کلیه فراگیران ثبتنام شده در مرکز آموزشهای تخصصی کوتاه مدت زبان انگلیسی علاءالدین از سال تحصیلی 1397 تا 1399 (تعداد 380 نفر) بهصورت هدفمند و در دسترس تعیین شد. معیار انتخاب زبانآموزان با جایگزینی تصادفی بود. در پرسشنامههای پیش آزمون و پس آزمونی که فراگیران به سؤالات بهطور کامل پاسخ نداده بودند و یا مواردی که بدون جواب بودند از این مجموعه حذف شدند. در نهایت مشارکتکنندگان تعداد 220 نفر شدند که در دو گروه کنترل و آزمایش هر گروه 110 نفر قرار گرفتند. بهمنظور جمعآوری دادهها، از پرسشنامهی حلمسأله کسیدی و لانگ (Cassidy & Long, 1996) با 24 سؤال که روی یک مقیاس سه درجهای (بله، خیر و نمیدانم) تنظیم شده و شش عامل را میسنجد، استفاده شد. این پرسشنامه ابتدا بهعنوان پیشآزمون روی گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. سپس در گروه کنترل از آموزش به شیوه معمول و متداول که تمام مراکز آموزش زبان از آن بهره میگیرند، استفاده شد. بدین معنی که ارائه مفاهیم بهصورت تدریس سخنرانی شفاهی یا کتبی از طرف مدرس صورت گرفت که شامل استفاده از روش حفظ و تکرار و پرسش و پاسخ توسط فراگیر است. در آن به علاقه، استعداد و تفاوتهای فردی فراگیران توجه نمیشود. شیوه تدریس معکوس در گروه آزمایش اجرا شد. به این معنی که مدرس معکوس تدریس نمود. در این روش، مدرس کتاب، اسلایدها، جزوه آموزشی و همچنین آزمونهای تعاملی (interactive tests) را تهیه کرد و سپس بستر شبکه اجتماعی مناسب با توجه به دسترسی آسان (تلگرام و واتس اپ) را در نظر گرفت. او این موارد را قبل از کلاس در اختیار فراگیران قرار داد. فراگیران و مدرس میتوانستند با به اشتراک گذاشتن مطالب آموزشی، ایدهها، سؤالات، تکالیف و نکات را از طریق این شبکههای اجتماعی تعاملی با یکدیگر به اشتراک گذاشته و در ارتباط باشند. این روش به مدت 16 ماه (بدون درنظر گرفتن جلسات لغو شده) در 10 دوره و برای هرکدام از گروههای آزمایش و کنترل 5 دوره آموزش داده شد. هر دوره شامل 39 جلسه 90 دقیقهای (58.5 ساعت) 2 جلسه در هفته و یا 20 جلسه 180 دقیقهای (60 ساعت) یک جلسه در هفته فقط جمعهها تحت آموزش یک مربی برگزار شد. در ابتدای جلسه بعد، از مطالب جلسه قبل پسآزمون و مصاحبه شده و در مورد محتوای همان جلسه پیشآزمون گرفته میشد. برای پاسخ به سؤالات تحقیق، از آزمون اندازهگیری مکرر (repeated measurement) و آزمونهای پارامتریک T یک نمونه استفاده شد.یافتهها: یافتهها حکایت از اثر این روش تدریس بر بهبود عملکرد و استقلال در حل مسأله یادگیری دستور زبان انگلیسی دانشجویان تحت الگوی یادگیری معکوس داشت.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ارزش و مقبولیت الگو در کنار روشهای تدریس سنتی بر عملکرد و استقلال در حل مسأله یادگیری دستور زبان انگلیسی دانشجویان تأثیر فراوان داشته و باعث افزایش اعتماد به نفس فراگیران میشود. اجرای پژوهشهای همانند در دروس مختلف رشتههای مختلف دانشگاهی و همچنین بررسی این شیوه تدریس بر روی نمونههای بیشتر از جمله پیشنهادها برای پژوهشهای آتی است.
کاربرد بازی در آموزش
محسن روشنیان رامین؛ خدیجه علی آبادی؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف: بازیهای رایانه ای امروزه یکی از رسانههای موثر در بین رسانههای مختلف آموزشی میباشد. گرچه انجام بازی می تواند در جریان آموزش به عنوان یک روش آموزشی بکار گرفته شود اما به اذعان بسیار از محققان ساختن بازی توسط خود دانش آموزان می تواند تاثیرات عمیق تری داشته و یکی از تجارب آموزنده و لذت بخش برای افراد بویژه دانش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بازیهای رایانه ای امروزه یکی از رسانههای موثر در بین رسانههای مختلف آموزشی میباشد. گرچه انجام بازی می تواند در جریان آموزش به عنوان یک روش آموزشی بکار گرفته شود اما به اذعان بسیار از محققان ساختن بازی توسط خود دانش آموزان می تواند تاثیرات عمیق تری داشته و یکی از تجارب آموزنده و لذت بخش برای افراد بویژه دانش آموزان است. در بازی سازی رایانه ای به دلیل درگیری فرد با فعالیت های چندوجهی باعث رشد تفکر و خلاقیت خواهد شد. با توجه به جدید بودن پدیده بازی سازی رایانه ای توسط دانش آموزان و کمبود پژوهش در زمینه بررسی تاثیر این فعالیت بر خلاقیت، نیاز به پژوهش بیشتر در این زمینه احساس می شود. در همین راستا، هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر بازیسازی رایانهای بر خلاقیت دانشآموزان پسر ابتدایی انجام شد و اهداف فرعی شامل: 1-بررسی تأثیر بازیسازی رایانهای بر بعد سیالی خلاقیت؛ 2-بررسی تأثیر بازیسازی رایانهای بر بعد اصالت خلاقیت؛ 3-بررسی تأثیر بازیسازی رایانهای بر بعد انعطافپذیری خلاقیت؛ 4-بررسی تأثیر بازیسازی رایانهای بر بعد بسط خلاقیت، بود.روشها: روش تحقیق در این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه مدارس ابتدایی پسر شهرستان اسلامشهر بود که یکی این مدارس انتخاب شد. نمونه این پژوهش40 دانشآموز از پایه چهارم تا ششم بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و بهصورت جایگزینی تصادفی در گروه گواه و آزمایش قرار داده شدند. ابزار گردآوری دادهها آزمون تصویری فرم ب خلاقیت تورنس بود که شامل چهار خرده مقیاس: سیالی، انعطافپذیری، اصالت و بسط میباشد. روش گردآوری دادهها بهصورت پیمایشی و روش تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آزمون آماری تی افتراقی بود.یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بازی سازی رایانهای بر خلاقیت و ابعاد آن تأثیر مثبت داشته است. در مورد فرضیه های فرعی نتایج نشان داد که میانگین نمره بعد سیالی خلاقیت گروه آزمایش 21/9 با انحراف معیار 52/4 و میانگین گروه کنترل 25/2 با انحراف معیار 43/1 بود. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تغییراتی بیشتری را در بعد سیالی خلاقیت تجربه کردهاند و نسبت به قبل از اجرای بازیسازی، سیالی آنها افزایشیافته است (001/0 sig) درنتیجه فرضیه پژوهشی در سطح 01/0 p <تائید شد. در مورد فرضیه دوم نتایج نشان داد که میانگین نمره بعد اصالت خلاقیت گروه آزمایش 28/32 با انحراف معیار 12/9 و میانگین گروه کنترل 43/8 با انحراف معیار 6/4 بود. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تغییراتی بیشتری را در بعد اصالت خلاقیت تجربه کردهاند و نسبت به قبل از اجرای بازیسازی، بعد اصالت آنها افزایشیافته است (001/0 sig) درنتیجه فرضیه پژوهشی در سطح 01/0 p <تائید شد. در مورد فرضیه سوم نتایج نشان داد که میانگین نمره بعد انعطافپذیری خلاقیت گروه آزمایش 71/9 با انحراف معیار 35/4 و میانگین گروه کنترل 06/2 با انحراف معیار 43/2 بود. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تغییراتی بیشتری را در بعد انعطافپذیری خلاقیت تجربه کردهاند و نسبت به قبل از اجرای بازیسازی، بعد انعطافپذیری آنها افزایشیافته است (001/0 sig) درنتیجه فرضیه پژوهشی در سطح 01/0 p <تائید شد. در مورد فرضیه چهارم نتایج نشان داد که میانگین نمره بعد بسط خلاقیت گروه آزمایش 92/79 با انحراف معیار 32/29 و میانگین گروه کنترل 68/18 با انحراف معیار 63/8 بود. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تغییراتی بیشتری را در بعد بسط خلاقیت تجربه کردهاند و نسبت به قبل از اجرای بازیسازی، بعد بسط آنها افزایشیافته است (001/0 sig) درنتیجه فرضیه پژوهشی در سطح 01/0 p <تائید شد.نتیجهگیری: نتایج نشان داد بازیسازی به دلیل اینکه کاربر را در یک مسئله واقعی چندبعدی درگیر میکند میتواند زمینه را برای پرورش خلاقیت فراهم نماید، بازی سازی نیازمند ارائه ایده های جدید در فرآیند طراحی و تولید بازی بوده و دانش آموزان چون به صورت عینی نتیجه کار خود را می دیدند برای ادامه کار داری انگیزه درونی بودند و به تکمیل ایده های خود و همچنین ارئه ایده های جدید ادامه می دادند و این همان نکته ای که در نظریه های خلاقیت به آن تاکید شده است.
آموزش الکترونیکی- مجازی
خدیجه علی آبادی؛ علی دلاور؛ محمدرضا نیلی احمد آبادی؛ مریم ایزی
چکیده
پیشینه و اهداف: نظام آموزشی، در هر دههای با مخاطبان خاص خود به عنوان یادگیرنده مواجه است که این دانشجویان دارای ویژگیها، نیازها، علایق و ترجیحات آموزشی خاصی هستند که به نحو قابل ملاحظهای سیاستها، کمیت و کیفیت خدمات نظام آموزشی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. ظهور پدیده نسلی در مباحث و گفتمانهای عمومی دانشگاهی با مضامینی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نظام آموزشی، در هر دههای با مخاطبان خاص خود به عنوان یادگیرنده مواجه است که این دانشجویان دارای ویژگیها، نیازها، علایق و ترجیحات آموزشی خاصی هستند که به نحو قابل ملاحظهای سیاستها، کمیت و کیفیت خدمات نظام آموزشی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. ظهور پدیده نسلی در مباحث و گفتمانهای عمومی دانشگاهی با مضامینی چون، «دانشجوهای این دوره و زمانه» و مباحثی از این قبیل مطرح میشود که دانشجویان دوره حاضر نسبت به زمان گذشته چه تفاوتهایی دارند و اغلب در مورد تفاوتهای انگیزشی، پشتکار علمی، علایق تحصیلی و اخلاق آکادمیک دانشجویان، مباحثی مطرح میشود. از مبحث مربوط به تفاوتهای یادگیرندگان یک دوره نسبت به دوره دیگر، تحت عنوان شکاف نسلی یاد میشود. مباحث نسلی یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه نظام آموزشی به ویژه نظام آموزش عالی است. در سالهای آغازین قرن 21، در مورد نسل جدیدی که وارد دانشگاهها میشوند نظریههایی مطرح شد و آن اینکه این یادگیرندگان به دلیل تولد و رشد در عصر فناوری، دارای ویژگیهای خاصی هستند که به این نسل، برچسبهایی چون بومیان دیجیتال، هزاره گرایان، نسل شبکه، دیجیتالوند، نسل وای و یادگیرنده دیجیتال زده شده است. پژوهش حاضر در صدد اعتباریابی مقیاس سنجش ویژگیهای بومیان دیجیتال بود.روشها: با توجه به مساله اعتباریابی در نسخههای الکترونیکی، دو نسخه الکترونیکی و چاپی این مقیاس با استفاده از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و نمونهگیری خوشهای در نمونهای 374 نفری از دانشجویان نیمسال دوم تا سوم دانشگاه بیرجند اجرا شد. جامعه پژوهش حاضر 7320 دانشجوی کارشناسی دانشگاه بیرجند بودند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه پژوهش حاضر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای از 10 دانشکده دانشگاه بیرجند انتخاب شدند. روش نمونهگیری به گونهای بود که در هر دانشکده یک کلاس به طور تصادفی انتخاب شد و پس از هماهنگی با استاد به کلاس مذکور مراجعه و به طور تصادفی حدود 50 درصد از جمعیت کلاس به صورت الکترونیکی و 50 درصد دیگر به طور چاپی مقیاس سنجش بومیان دیجیتال را تکمیل کردند.یافتهها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با تحلیل مؤلفههای اصلی نشان داد، هر دو نسخه الکترونیکی و چاپی از روایی و پایایی مطلوب برخوردارند. این مقیاس چهار ویژگی 1) رشد با فناوری؛ 2) اتکاء بر تصویر در ارتباطات؛ 3) چندکارگی و 4) بازخورد سریع را برای بومیان دیجیتال شناسایی کرد. نسخه الکترونیکی 71/65 درصد و نسخه چاپی 43/62 درصد از تغییرات سازه بومیان دیجیتال را تبیین میکرد. پایایی کل ابزار برای نسخه الکترونیکی (0.89=a) و نسخه چاپی (0.91= a) به دست آمد. هر چهار مؤلفه شناسایی شده از پایایی مطلوب در هر دو نسخه چاپی و الکترونیکی برخوردار بودند.نتیجهگیری: مقایسه شاخصهای روانسنجی دو قالب الکترونیکی و چاپی در پژوهش حاضر تفاوت قابل ملاحظهای در هر دو نسخه نشان نداد. به توجه به یافتههای پژوهش که روایی سازه و پایایی این مقیاس را مورد تأیید قرار داده است، میتوان این ابزار را در پژوهشهای آتی برای اهداف سنجش ویژگیهای بومیان دیجیتال در فرهنگ ایران و در سطح جامعه دانشگاهی استفاده کرد، هر چند در مقاطع پیش از دانشگاه نیازمند پژوهش بیشتر است. استفاده دیگر اینکه، این ابزار میتواند، برای مقاصد طراحی آموزشی و تدریس توسط طراحان آموزشی بکار رود و برای انطباق آموزش با ویژگیهای این نسل استفاده شود. علیرغم روایی و پایایی مطلوب ابزار در جامعه این پژوهش، توصیه میشود در پژوهشهای آتی، با توجه به یافتهها و مؤلفههای پژوهش حاضر و با استفاده از نظریههای نسلی در ایران و همچنین با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص جامعه ایرانی، ابزار جدید طراحی و اعتبار یابی شود.
یادگیری سیار
سونیا موسی رمضانی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ محمدرضا نیلی احمد آبادی؛ علی دلاور؛ مهران فرج اللهی
چکیده
پیشینه و اهداف: یادگیری سیار یکی از زیرمجموعههای یادگیری الکترونیک محسوب میشود و محورِ آن استفاده از ابزارهای قابل حمل در یادگیری است. این شیوه از یادگیری امکان یادگیری فارغ از زمان و مکان را فراهم میآورد. در یادگیریسیار دانشآموزان قادر به یادگیری از منابع گوناگون در سرتاسر دنیا هستند. این غنیسازی سبب یادگیری موثر و معنادار ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یادگیری سیار یکی از زیرمجموعههای یادگیری الکترونیک محسوب میشود و محورِ آن استفاده از ابزارهای قابل حمل در یادگیری است. این شیوه از یادگیری امکان یادگیری فارغ از زمان و مکان را فراهم میآورد. در یادگیریسیار دانشآموزان قادر به یادگیری از منابع گوناگون در سرتاسر دنیا هستند. این غنیسازی سبب یادگیری موثر و معنادار میگردد. علاوه بر آن، یادگیرندگان در این محیط میتوانند محیط آموزشی خود را تغییر داده و از تجربههای آموزشی گوناگون استفاده کنند. نقش فرایندهای اجتماعی (ارتباطات) و مدیریتی (مهارت تدریس و کلاسداری) نیز در این زمینه حایز اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر کاربرد الگویِ آموزش مبتنی بر محیطهای یادگیری سیار بر حضور اجتماعی و حضور تدریس دانشآموزان مدارس هوشمند در درس ریاضی بوده است.روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در قسمت تحقیق کمی از روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشآموزانی هستند که در شهر تهران در مدارس هوشمند مشغول به تحصیل هستند. جهت گزینش حجم نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از میان مدارس هوشمند شهر تهران، یک مدرسه انتخاب و سرانجام 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. جهت بررسی فرضیههای اول و دوم تحقیق از تجزیه و تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد.یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که کاربرد این الگو بر تمام اَبعاد حضور اجتماعی و حضور تدریس در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل (در پسآزمون) موثر بوده است.نتیجهگیری: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر کاربرد الگوی آموزش مبتنی بر محیطهای یادگیری سیار بر حضوراجتماعی و حضورتدریس یادگیرندگان مدارس هوشمند در درس ریاضی انجام گرفت و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق حاکی از آن است که کاربرد الگوی آموزش مبتنی بر محیطهای یادگیری سیار بر حضوراجتماعی و حضورتدریس یادگیرندگان مدارس هوشمند در درس ریاضی تاثیر مثبت دارد. دانشآموزانی که در محیط سیستم مدیریت یادگیری سیار قرار داشتند، نمرات بالاتری از گروه دیگر که تحت آموزش در محیط سنتی بودند، کسب نمودند. این امر بیانگر موثر بودن محیط طراحی شده برای یادگیری سیار در میزان حضور اجتماعی و تدریس است.
سواد اطلاعاتی
روشن احمدی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ داریوش نوروزی؛ علی دلاور؛ فریبرز درتاج
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به تأثیری که فناوریهای نوین بر نحوه فعالیتهای فردی و اجتماعی داشته است، وظیفه ی تعلیم و تربیت است که پاسخگوی نیازهای فزاینده اجتماع باشد. بر همین اساس یونسکو برای تأکید بر این وظیفه، در سال 2008 با همکاری شرکتهای بزرگی چون مایکروسافت، اینتل، سیسکو، انجمن بین المللی فناوری در آموزش، موسسه پلی تکنیک و دانشگاه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به تأثیری که فناوریهای نوین بر نحوه فعالیتهای فردی و اجتماعی داشته است، وظیفه ی تعلیم و تربیت است که پاسخگوی نیازهای فزاینده اجتماع باشد. بر همین اساس یونسکو برای تأکید بر این وظیفه، در سال 2008 با همکاری شرکتهای بزرگی چون مایکروسافت، اینتل، سیسکو، انجمن بین المللی فناوری در آموزش، موسسه پلی تکنیک و دانشگاه ویرجینیا، سندی را برای دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان طراحی کرد. با توجه به اهمیت موضوع و استقبال کشورهای عضو، این سند مورد بازنگری تکمیلی قرار گرفت. در مقدمه این سند آمده است: برای زندگی، یادگیری و کارکرد موفق در محیط های بسیار پیچیده، دانشمحور و غنی از اطلاعات، دانش آموزان و معلمان باید بتوانند به طور مؤثر از فناوری بهره گیرند. تعلیم و تربیت باید از طریق طراحی یک محیط مناسب، تالش کند دانش آموزانی با ویژگیهای خاصی تربیت کند که پاسخگوی نیازهای حرف های جوامع امروز باشند. برخی از این ویژگیها عبارتاند از: توانمند در کاربرد فناوری اطالعات، جستجوگر، تحلیلگر و ارزیاب اطلاعات، تصمیم گیرنده و توانمند در حل مسئله، توانمند در کاربرد مؤثر و خالقانه ابزارهای بهره وری، شهروندانی آگاه، مسئول و مشارکت پذیر. با افزایش کاربرد روزمره و مؤثر فناوری در فرایند آموزش، دانشجومعلمان، فرصت یادگیری از طریق فناوری را به دست میآورند. رشد و توسع هی انواع فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، امکان ساخت انواع نرم افزارها، سخت افزارها و شبکه های اینترنتی را فراهم کرده که در انواع یادگیری های رسمی، غیررسمی و آزاد میتواند نظام آموزشی هر کشور را یاری نماید. بر همین اساس با توجه به نقش مهمی که معلم در سازماندهی تجارب یادگیری دارد، برای وی ضروری است به گونه ای آموزش ببیند که نگرش، دانش و مهارتهای الزم را پیدا کند. بر همین اساس برنامه های حرفه ای ضمن خدمت و پیش از خدمت معلمان، باید دربرگیرنده تجارب عینی از فناوری اطلاعات و ارتباطات در ابعاد حرف های باشد. مقاله حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه یادگیری صلاحیت های فناورانه دانشجو معلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران انجام شده است. روشها: به منظور رسیدن به این هدف، پرسشنامه ای بر اساس مرور نظام مند مبانی نظری در زمینه یادگیری صلاحیتهای فناورانه تهیه شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای 60 نفری از دانشجو معلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی انتخاب و ابزار پژوهش که شامل پرسشنامه صلاحیت های فناورانه با 49 سئوال بود، اجرا شد. روش های به کار رفته برای تحلیل گویه ها ( ضریب تمیز و روش لوپ)، و برای رواسازی از روایی صوری، محتوی و سازه (تحلیل عاملی) و برای اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) استفاده شد. یافتهها: در نتیجه تحلیل عاملی، سه عامل شناسایی شد که عبارتند از: سواد فناوری، تعمیق دانش و خلق دانش. اعتبار این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 98.0 به دست آمد. نتیجهگیری: با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش می توان گفت که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده و عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی می تواند یادگیری صلاحیت های فناورانه دانشجو معلمان را اندازه گیری کند.