مقاله پژوهشی
تکنولوژی آموزشی
آزاد میرزایی؛ زهره خوش نشین؛ ساسان سلیمی؛ سید عبدالله قاسمی تبار
چکیده
پیشینه و اهداف: به کار گیری نقشه مفهومی از جمله رویکردهای نوین آموزشی است که ریشه در رویکرد ساختن گرایی دارد. در ساختن گرایی براهمیت ساختن دانش از راه ارتباط دادن پیش آموخته ها با آموخته های جدید تأکید می شود. در این دیدگاه ارتباطی و بر اساس رویکرد نقشه مفهومی افراد بین یادگیری پیشین و جدید به جست و جو می پردازند، خودِ افراد طرح واره ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: به کار گیری نقشه مفهومی از جمله رویکردهای نوین آموزشی است که ریشه در رویکرد ساختن گرایی دارد. در ساختن گرایی براهمیت ساختن دانش از راه ارتباط دادن پیش آموخته ها با آموخته های جدید تأکید می شود. در این دیدگاه ارتباطی و بر اساس رویکرد نقشه مفهومی افراد بین یادگیری پیشین و جدید به جست و جو می پردازند، خودِ افراد طرح واره ها یا نقشه های ذهنی خود را می سازند و در یادگیری های جدید این نقشه های ذهنی بازنگریِ گسترده و بازسازی می شوند. نقشههای مفهومی ابزاری برای نمایش روابط بین مفاهیم؛ به طریقی منسجم و مبتنی بر سلسله مراتب است که یادگیری معنادار را آسان می سازد، زیرا که در این روش مفاهیم به صورت اجزای پراکنده از هم نبوده بلکه در قالب شبکه ای از روابط نسبت به هم قرار دارند. همچنین به دلیل برخورداری از ویژگیهای منحصر به فرد، نقشه های مفهومی در تسهیل تفکر خلاقانه نیز مؤثر می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش فعال یادگیری به کمک نقشهی مفهومی معلم ساخته با تلفیق چند رسانهایدر یادگیری مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با نیازهای ویژه (کمتوان ذهنی) بوده است. روشها: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه مورد مطالعه حاضر را دانش آموزان کم توان ذهنی در محدوده شهر دیواندره به تعداد 18 نفر تشکیل داده و نمونه مشتمل است بر 14 دانش آموز کمتوان ذهنی (خفیف) 16-14 ساله با حذف افرادی که علاوه بر مشکل ذهنی دچار اختلال جسمی نیز بودهاند. انجام نمونه گیری از نوع تمام شماری محسوب میشود. ابزار پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته مهارت های اجتماعی است که در سه مؤلفه تعامل با دیگران، رفتار اجتماعی سازگارانه و کنترل خود با پایایی 80/0 مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای مقایسه مؤلفه های مهارت اجتماعی بین دو گروه کنترل و آزمایش از آزمون U من- ویتنی استفاده شد. برای مقایسه توافق بخشی پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش پس از مداخله ی اثر از آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون همراه با اندازه اثر استفاده شد. یافتهها: نمرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت. میزان یادگیری مهارت اجتماعی دانش آموزان کمتوان ذهنی (خفیف) که به شیوه ی نقشه های مفهومی معلم ساخته با تلفیق چند رسانهای آموزش دیده بودند متاثر از این شیوه از آموزش نسبت به آنها که از روش معمول آموزش استفاده می کنند بالاتر بوده است. نتیجهگیری: آموزش مبتنیبر منظور نمودن نقشه مفهومی در قالب چندرسانهای میتواند در بهبود یادگیری خرده مقیاسهایی در زیر مجموعه مهارتهای اجتماعی، رفتار اجتماعی سازگارانه، در بهبود یادگیری مهارتهای اجتماعی به شکل تعامل با دیگران، یادگیری مهارتهای اجتماعی در شکلِ کنترل خود و در ریز مولفههایی همچون تمیز نگه داشتن میز خود، بحث و گفتگو در مورد احساسات و هیجانات خود، نشان دادن واکنش مناسب به غریبهها، تفکیک عادات خوب و بد و ابراز خوشحالی به هنگام موفقیت در مؤلفه کنترل خود موثر واقع شود. تجربه آموزش به شیوههای نقشه مفهومی معلم ساخته در تلفیق با چندرسانهای حاکی از تاثیر کاربرد شیوههای فعال و نوین در آموزش برای یادگیری معنادار در کودکان کمتوان ذهنی، عینی کردن آموزشهای دانشآموزان کمتوان ذهنی همراه با رسانههای آموزشی به روز و مؤثر مانند عکسها، فیلمها، انیمیشنها و سایر نرم افزارهای آموزشی، تهیه منابع آموزشی مورد نیاز مهارتهای اجتماعی متناسب با شرایط زمانی مناسب برای کودکان کمتوان ذهنی و ترسیم نقشههایی برای برقراری ارتباط بین اجزاء اصلی و فرعی مفاهیم مرتبط با مهارتهای اجتماعی است. مجموعهها و سازمانهای آموزشی بهتر است در توسعه و بهبود یادگیری این گروه از دانشآموزان به آنها توجه داشته باشند.
مقاله پژوهشی
آموزش فنی حرفه ای
ابوالفضل غفاری؛ محمد رضا آهنچیان؛ علی اصغر خلاقی؛ مهدی نادری
چکیده
پیشینه و اهداف: با وجود آن که در تاریخ آموزش و پرورش کشور به موضوع تربیت حرفهای توجه شده است، درباره فلسفه تربیت حرفهای به سند علمی معتبری برخورد نمیکنیم. به عبارت دیگر بررسی شواهد اولیه نشان داد که فلسفه تربیت حرفهای در ایران به اندازه ارزش و حساسیتی که دارد مورد توجه قرار نگرفته است. برای مثال در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با وجود آن که در تاریخ آموزش و پرورش کشور به موضوع تربیت حرفهای توجه شده است، درباره فلسفه تربیت حرفهای به سند علمی معتبری برخورد نمیکنیم. به عبارت دیگر بررسی شواهد اولیه نشان داد که فلسفه تربیت حرفهای در ایران به اندازه ارزش و حساسیتی که دارد مورد توجه قرار نگرفته است. برای مثال در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش صرفاً به طور کلی توجه به تربیت حرفهای را مهم شمرده است. در یک نگاه کلی شاهد آن هستیم که در دورههای زمانی مختلف با تصمیمات لحظهای مسئولان، تربیت حرفهای فراز و نشیب های فراوانی داشته است. در این فراز و نشیبهای عمدتاً بدون پشتوانه منطقی، گاه نظام تربیت حرفهای با انتقادات تندی نیز از سوی برخی از صاحب نظران تعلیم و تربیت کشور مواجه شده است، از آنجا که روشن نبودن فلسفه تربیت و ابعاد مختلف آن، از جمله تربیت حرفهای، یک خلاء در هر نظام آموزشی محسوب میشود، هدف این مقاله، شناخت فلسفه تربیت حرفهای و تبیین سیر تحول آن در ایران معاصر (از زمان تأسیس دارالفنون، تاکنون) است. روشها: جهت رسیدن به این هدف، محقق سعی نموده تا با رویکرد فلسفی و با روش تحلیلی استدلالی سیر تحول فلسفه تربیت حرفهای در ایران معاصر را مورد بررسی قرار داده تا ضمن بیان چالشها و مسائل موجود به ارائه پیشنهادهای لازم در این خصوص بپردازد. برای تحقق این هدف، با بهرهگیری از روش تحلیل اسنادی، اسناد آموزش و پرورش مورد مطالعه قرار گرفته است. یافتهها: بررسی مبانی فلسفی نظام آموزشی قبل و بعد از تأسیس جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که روح حاکم بر فلسفه تربیت حرفهای در نظام آموزشی ایران، متأثر از چند مشرب فلسفی شامل مکاتب، رئالیسم، پراگماتیسم، لیبرالیسم و ناتورالیسم و سودگرایی است که در برخی از مبانی ارزششناختی و معرفت شناختی، با فلسفه تربیتی اسلامی تفاوت دارند. نتیجهگیری: به طور خلاصه بررسی مبانی فلسفی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که روح حاکم بر فلسفه تربیت حرفهای در نظام آموزشی ایران، متأثر از چند مشرب فلسفی است که در برخی از مبانی ارزششناختی و معرفت شناختی، با فلسفه تربیتی اسلامی تفاوت دارند. عمدهترین این مکاتب، عملگرایی، لیبرالیسم و سودگرایی بوده است. بنابراین چنین استنباط میشود که برنامه ریزی و اجرای برنامههای تربیت حرفهای با کاستیهای فراوان همراه بوده است و با تداوم این وضع نمیتوان به موفقیت این برنامهها در آینده امید بست. چون هر نظام تربیت حرفهای نیازمند فلسفهای است تا به کمک آن به سؤالاتی در زمینه چیستی و چرایی تربیت حرفهای پاسخهای اساسی و بنیادین بدهد. بر اساس پیش فرض مطالعه حاضر، تربیت حرفهای کارآمد یکی از بنیادیترین راهها برای تحقق برخی هدفهای هر نظام آموزشی است، و داشتن فلسفه روشن و چارچوب نظری معین برای تربیت حرفهای، یکی از نخستین اقدامات بنیادی در تحقق هدف تربیت حرفهای کارآمد است. همان طور که در این پژوهش بیان شد، و مرور پیشینه نظری و عملی پژوهش در ایران نیز نشان میدهد، نظام آموزشی کشور به طور مشخص فاقد فلسفه اعلام شده تربیت حرفهای بوده است. روشن نبودن فلسفه تربیت حرفهای، یک خلاء در هر نظام آموزشی محسوب میشود. روشن است که دارا بودن پشتوانه فلسفی به تنهایی کافی نیست، بلکه ثبات و سیاستهای مالی دولتی نیز می تواند به موفقیت طرح های تربیت حرفهای کمک نماید.
مقاله مروری
آموزش ریاضی
الهام محمدزاده چیانه؛ حسین سلطان زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش معماری به منظور توانمند نمودن دانشجویان جهت خلق فضاهایی سه بعدی برای فعالیتهای بشری و یا فراهم آوری محیطی بهتر برای جوامع بشری است. امروزه طیف وسیعی از فعالیتهای گوناگون در عرصههای مهارت، صناعت، خلاقیت، دانش، معرفت و حکمت، تحت عنوان کلی «آموزش معماری» در مدرسههای معماری جریان دارد. به طور معمول ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش معماری به منظور توانمند نمودن دانشجویان جهت خلق فضاهایی سه بعدی برای فعالیتهای بشری و یا فراهم آوری محیطی بهتر برای جوامع بشری است. امروزه طیف وسیعی از فعالیتهای گوناگون در عرصههای مهارت، صناعت، خلاقیت، دانش، معرفت و حکمت، تحت عنوان کلی «آموزش معماری» در مدرسههای معماری جریان دارد. به طور معمول برنامه آموزشی در مدارس معماری معاصر مجموعهای است از دروس پایه که دانش طراحی را بسط میدهند، دروس تکنولوژی که شکل گیری علمی معماری را توسعه میدهند؛ دوره های هنری برای بیان معماری و در نهایت دروس طراحی، که ترکیبی از سه مورد قبلی بوده و بخش تعیینکننده آموزش طراحی می باشد. ضرورت آموزش ریاضی و کاربرد مؤثر مفاهیم آن در طراحی معماری از دغدغههای مهم برنامههای آموزشی دانشگاهها و مؤسسات معاصر بهشمار میرود. در نظام آموزشی معماری در ایران ریاضی به شیوه سنتی و مستقل از دورههای عملی طراحی و آموزش داده میشود و با دانش ریاضی به عنوان یک موضوع فرعی و بعضاً یک معضل در عرصه آموزش برخورد میشود. اساتید معماری همواره به مشکلات دانشجویان در درک مفاهیم ریاضیات و کاربرد آن در فرآیند طراحی و سازه اشاره میکنند. روشها: در این راستا تحقیق حاضر درصدد است تا میزان توجه به ریاضیات در برنامه آموزش معماری را در برخی دانشگاههای منتخب خارجی و ایران مقایسه کند، تا با درکی جامع از چگونگی رویکرد این کشورها به جایگاه دانش ریاضی در برنامه های آموزشی خود بتواند به ایجاد زمینه طراحی الگوی آموزشی مناسب برای تلفیق این دانش با برنامههای درسی آموزش معماری در کشورمان کمک نماید. یافتهها: بررسی و مقایسه تطبیقی جایگاه دروس ریاضی در برنامه آموزشی دانشگاه های مختلف و اهداف آن، با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و هدف کاربردی نشان میدهد، میانگین دروس ریاضی ارائه شده در مدارس معماری ایالت متحده در طول دوره آموزشی 3%؛ کشورهای آسیایی 2/2%، و در ایران 7/1% میباشد. بررسیهای این پژوهش بر لزوم هماهنگی روشهای آموزش ریاضی با تحولات جدید در فرآیند طراحی تأکید داشته و آن را مستلزم انتقال دانش ریاضی در قالب دورههای مستقل و ترکیبی با رویکرد مقدماتی، کاربردی، تکنولوژی و طراحی میداند. نتیجهگیری: دورههای ریاضیات و آموزش آن در معماری باید با تحولات جدید در فرآیند طراحی هماهنگی داشته باشد. این موضوع مستلزم تعریف دورههای جدید در زمینه کاربرد ریاضی در معماری، تاریخ ریاضی درمعماری و همچنین دورههای ترکیبی جهت انتقال دانش ریاضی به کارگاه های طراحی می باشد. سرفصل دروس ریاضیات به عنوان دروس مستقل آمادگی و پایه دانشجویان مهندسی با محتوای حساب دیفرانسیل و انتگرال، ریاضیات و یا ترکیب آنها بایستی مورد تجدید نظر قرار گیرد. این موضوع تعریف جدیدی برای ذات ارتباط بین معماری و ریاضیات خواهد داشت همانطور که در قرون وسطی نقش ریاضیات در طراحی در اولویت قرار داشت. با در نظر گرفتن کارگاه طراحی به عنوان هسته برنامه آموزشی معماری در سال اول و دوم تحصیلی با میانگین 40-36 واحد درسی در هر سال، لازم است کاربرد و معنای جدید ریاضیات در کارگاه های مقدماتی طراحی در دو مفهوم تحلیلی-منطقی و ساختاری مورد توجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
آموزش زبان انگلیسی
رضا نجاتی؛ زهرا چراغی؛ اعظم ناصری
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه در سراسر جهان و در کشور ما نیاز به گفتگو به زبان انگلیسی افزایشیافته و سبب درخواست فراوان برای یادگیری این زبان شده است. این نیاز از راههای گوناگون مانند آموزش رسمی در مدارس و آموزشگاهها، سفر به کشورهای انگلیسیزبان و... برآورده میشود. ولی آموزش کلاسی رایجترین فرصت برای زبانآموزی به نظر میرسد؛ بنابراین، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه در سراسر جهان و در کشور ما نیاز به گفتگو به زبان انگلیسی افزایشیافته و سبب درخواست فراوان برای یادگیری این زبان شده است. این نیاز از راههای گوناگون مانند آموزش رسمی در مدارس و آموزشگاهها، سفر به کشورهای انگلیسیزبان و... برآورده میشود. ولی آموزش کلاسی رایجترین فرصت برای زبانآموزی به نظر میرسد؛ بنابراین، نیاز به آموزش باکیفیت و مواد و مطالب درسی مناسب گریزناپذیر است. به باور متخصصان تعلیم و تربیت کتاب درسی نمودی از برنامه درسی مصوب نظام آموزشی است. کتاب درسی یکی از مهمترین منابع یادگیری در نظامهای آموزشی است و مواد اصلی برنامه درسی مدارس را تشکیل میدهد. پژوهش دربارۀ کتاب درسی بایسته است زیرا دبیران و دانشآموزان فراوانی از آن بهره میبرند و این پژوهشها در طراحی فرصتهای مناسب برای یادگیری دانشآموزان تأثیرگذار است. مطالعه و بررسی کتابهای درسی میتواند ارتباط میان برخی مشکلات یادگیری دانشآموزان با برنامه درسی را آشکار نماید و کمک کند که مفاهیم برنامه درسی به روش مناسبی در کتابهای درسی گنجانده شود. نویسندگان ارجمند در پیشگفتار کتاب زبان انگلیسی پایۀ هفتم گفتهاند که این کتاب با «رویکرد ارتباطی فعال خودباورانه» تألیف شده است. محقق بر آن است تا میزان انطباق این ادعا را با اصول و اهداف رویکرد ارتباطی بررسی کند و به این پرسش پاسخ دهد که این کتاب تا چه اندازه با معیارهای رویکرد ارتباطی در آموزش زبان انگلیسی سازگار است.جامعه تحقیق، کتاب مذکور و نمونه تحقیق تمام دروس، تصاویر، متن و تمرینهای این کتاب است. روشها: واحد تحلیل جمله و مکالمههای کتاب است. روش پژوهش در این پژوهش شیوۀ توصیفی تحلیل محتوا است و ابزار آن دربرگیرندۀ شش مؤلفه از مؤلفههای رویکرد ارتباطی است که روایی آن از راه کسب نظر 5 نفر متخصص آموزش زبان انگلیسی فراهمشده است. دستهبندی محتوای کتاب به دست سه محقق حاضر بهصورت جداگانه انجامشده است. ضریب توافق (شاخص کاپا) در همه موارد بالاتر از 8/0 است و حاکی از پایایی نتایج دسته بندی محتویمطالب کتاب است. یافتهها: نتایج نشان میدهد که مؤلفه ارتباط گروهی دارای بیشترین وزن آنتروپی (37/0) و مؤلفه برقراری ارتباط زبانی دارای کمترین وزن آنتروپی (009/0) است. وزن آنتروپی دیگر مؤلفهها عبارتاند از: مؤلفه میزان انطباق با فرهنگ کشور (167/0)، مؤلفه تقویت ارتباط دونفره (139/0)، مؤلفه توجه به اصل معناداری (079/0) و مؤلفه برقراری ارتباط از طریق شکاف اطلاعاتی (046/0). درمجموع انطباق این کتاب با معیارهای ارتباطی قابل قبول است. نتیجهگیری: براساس نتایج بهدستآمده اهمیت مولفه های رویکرد ارتباطی در کتاب زبان انگلیسی پایۀ هفتم به این ترتیب است: 1- تقویت ارتباط گروهی، 2- انطباق با فرهنگ کشور، 3- تقویت ارتباط دونفره، 4- اصل معناداری، 5- برقراری ارتباط از طریق شکاف اطلاعاتی، 6- برقراری ارتباط زبانی. بارزترین ویژگی این کتاب آنست که بنحو شایسته ای به مولفههای رویکرد ارتباطی پرداخته است. توجه به تقویت ارتباط گروهی بیانگر این مسأله است که آموزش زبان در حال فاصله گرفتن از حالت سنتی است که این کمک شایانی به زبان آموز میکند. توجه به انطباق محتوی آموزشی با فرهنگ کشور باعث ملموس و جذاب شدن محتوی دروس و بالمال تقویت یادگیری میشود.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
مریم فلاحی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ داریوش نوروزی
چکیده
پیشینه و اهداف: از رایانه به عنوان ابزاری قدرتمند و در عین حال مقرون به صرفه در زندگی مردم برای هر کار و فعالیتی استفاده میشود. استفاده از رایانه در آموزش و پرورش، در سالهای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و در حال حاضر از رایانهها و فنآوریهای مرتبط در بسیاری از مدارس در سراسر جهان استفاده میگردد. ﺗﺎ ﭼﻨﺪی ﭘﯿﺶ ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از رایانه به عنوان ابزاری قدرتمند و در عین حال مقرون به صرفه در زندگی مردم برای هر کار و فعالیتی استفاده میشود. استفاده از رایانه در آموزش و پرورش، در سالهای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و در حال حاضر از رایانهها و فنآوریهای مرتبط در بسیاری از مدارس در سراسر جهان استفاده میگردد. ﺗﺎ ﭼﻨﺪی ﭘﯿﺶ اﻓﺮاد ﺑﺮای آﻣﻮزش و ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻧﯿﺎز ﺑﻪ زﻣﺎن و ﻣﮑـﺎن ﻣﺸﺨﺼـﯽ داﺷـﺘﻨﺪ ﮐـﻪ دورﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﺷﻮﻧﺪ وﻟﯽ اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی راﯾﺎﻧﻪ و ﺷﺒﮑﻪ ﺗﺎ ﺣﺪودی اﯾﻦ ﻧﯿـﺎز از ﺑﯿﻦ رﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪزودی ﻗﺎدر ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﻫﺮ ﭼﯿـﺰی را در ﻫﺮ زﻣـﺎﻧﯽ و ﻣﮑـﺎﻧﯽ ﯾﺎد ﺑﮕﯿﺮد. اﯾﻦ اﻣـﺮ در ﺳـﺎﯾﻪ ﻧﻈـﺎم ﺟﺪﯾـﺪی از آﻣـﻮزش ﺻـﻮرت ﻣﯽﮔﯿـﺮد ﮐـﻪ آﻣـﻮزش الکترونیکی نامیده میشود. مهارتهای اجتماعی شامل مؤلفههایی میباشند. تحملپذیری، نحوه واکنش در مواجهه با تعارض، تفکر انتقادی، تصمیم به قبول یا قطع یک عقیده و موفقیت براساس دلایل و شواهد منطقی، مسئولیتپذیری، بر عهده گرفتن کار یا وظیفهای و پاسخگو بودن نسبت به آن، فعالیتهای گروهی، شرکت در فعالیتهای دسته جمعی، انجام وظیفه، خویشتنداری، همدلی، به دست آوردن، غنی کردن و توسعه ارتباطات جدید با سایر افراد جامعه، احترام به دیگران، توجه به روابطی که موجب حفظ منزلت اجتماعی خود و دیگران میشود و در نهایت همکاری و هماهنگی با اعمال دیگران در جهت هدف مشترک از مؤلفههای مهارتهای اجتماعی هستند. از میان تمام سازمانهایی که نقش کلیدی در اجتماعی کردن افراد دارند، نظامهای آموزشی، اولین جایگاه رسمی جهت کسب تجربههای اجتماعی و از اساسیترین عنصر رشد اجتماعی افراد محسوب میشوند چرا که نظام تعلیم و تربیت هر جامعه زیربنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه به شمار میرود. هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی دانشجویان نظام آموزش حضوری و الکترونیکی بوده است. روشها: روش تحقیق، روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی میباشد. اولین اندازهگیری با اجرای یک پیش آزمون و دومین اندازهگیری با اجرای پس آزمون صورت گرفته است. به روش تصادفی ساده جمعاً 48 نفر، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. دو گروهی که به این طریق تشکیل شد مشابه هم بودند و اندازهگیری متغیرهای وابسته برای هر دو گروه در یک زمان و تحت یک شرایط صورت گرفت. برای اندازهگیری از پرسشنامهی مهارت اجتماعی گرشام و الیوت استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل پژوهش، از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافتهها: در نهایت نتایج نشان داد، بین میانگین دو گروه آزمودنی تفاوت معنیداری وجود دارد و محیط یادگیری الکترونیکی در میزان مهارتهای اجتماعی و مولفههای مهارتهای اجتماعی کاربران این محیط، عملکرد بهتری نسبت به آموزش حضوری (رو در رو) نشان داده است. نتیجهگیری: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق حاکی از آن است، که محیط یادگیری الکترونیکی بر میزان مهارتهای اجتماعی و مولفههای آن بر دانشجویان تاثیر مثبت دارد. دانشجویانی که در محیط یادگیری الکترونیکی قرار داشتند، نمرات بالاتری از گروه دیگر که تحت آموزش در محیط سنتی بودند کسب نمودند. این امر بیانگر موثر بودن محیط طراحی شده برای یادگیری الکترونیکی در میزان مهارتهای اجتماعی است.
مقاله پژوهشی
روانشناسی تربیتی
حمید رضا عظمتی؛ بهرام صالح صدق پور؛ زینت امینی فر
چکیده
کمبود فعالیت بدنی یکی از نگرانیهای عمده در مورد بهداشت عمومی کودکان است. محیط کالبدی و خصوصاً فضای باز یکی از متغیرهایی است که به نظر میرسد، میتواند سطح فعالیت بدنی کودکان را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، ساخت ابزاری برای ارزیابی ویژگیهای کالبدی ارتقادهندهی فعالیت جسمانی کودکان در حیاط مدرسه است. جامعه ...
بیشتر
کمبود فعالیت بدنی یکی از نگرانیهای عمده در مورد بهداشت عمومی کودکان است. محیط کالبدی و خصوصاً فضای باز یکی از متغیرهایی است که به نظر میرسد، میتواند سطح فعالیت بدنی کودکان را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، ساخت ابزاری برای ارزیابی ویژگیهای کالبدی ارتقادهندهی فعالیت جسمانی کودکان در حیاط مدرسه است. جامعه آماری موردبررسی کودکان 8 تا 11 سالهی شهر تهران بودهاند. نمونهگیری بهصورت خوشهای چندمرحلهای انجامشده است و در حوزههای انتخابشده تعداد 120 کودک بهصورت داوطلبانه در نظرسنجی شرکت نمودهاند. روایی محتوایی ابزار پژوهش توسط گروهی از متخصصان روانشناسی محیطی، روایی صوری آن با استفاده از نظرسنجی از کودکان و روایی سازۀ آن بهوسیله تحلیل عامل موردبررسی و تأیید قرار گرفت. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد، 21 سؤال در سه عامل قرار گرفتند که این عوامل مقدار 53.858 درصد از واریانس کلی را به خود اختصاص دادهاند. با بهرهگیری ازنظر متخصصان، عاملهای بهدستآمده تحت معانی «جذابیت محیط»، «اجتماعپذیری فضا» و «بازیسازی محیط» نامگذاری شد. این ابزار میتواند پیش از طراحی یک فضای باز در مدرسه، برای سنجش نیازهای کاربران و تشخیص اولویتهای آنان مورداستفاده قرار گیرد. همچنین یافتههای این پژوهش که مهمترین متغیرهای کالبدی مؤثر بر فعالیت جسمانی در حیاط مدرسه را معرفی میکند، در طراحی فضاها و عناصر کالبدی حیاط مدرسه قابلاستفاده خواهد بود.
مقاله پژوهشی
روانشناسی فناوری آموزش
فریدون یزدانی
چکیده
پیشینه و اهداف: گسترش اینترنت، رسانههای تصویری، صوتی و تلفن همراه بهصورت لحظهبهلحظه بسیاری از خانوادهها را عملاً در رابطه با فرزندان با مشکلات بسیار روبهرو کرده است. هنجارهای موردقبول خانوادهها بهصورت گسترده از طرف فرزندان موردتردید و انکار قرار میگیرند و موجب بروز مسائلی میشوند که خصلت کژکارکردی داشته و باعث ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: گسترش اینترنت، رسانههای تصویری، صوتی و تلفن همراه بهصورت لحظهبهلحظه بسیاری از خانوادهها را عملاً در رابطه با فرزندان با مشکلات بسیار روبهرو کرده است. هنجارهای موردقبول خانوادهها بهصورت گسترده از طرف فرزندان موردتردید و انکار قرار میگیرند و موجب بروز مسائلی میشوند که خصلت کژکارکردی داشته و باعث نوعی بینظمی و عدم تعادل در سیستم اجتماعی میشود، بهطوریکه ارزشهای محوری و امنیت عمومی نظام اجتماعی را مورد چالش قرارداده و موجب جریحهدار کردن وجدان جمعی و نگرانی عمومی نخبگان میشود. رسانههای ارتباطی نوین به کودکان امکان میدهد تا خارج از حدومرز اجتماعی و جغرافیایی ارتباط برقرار کنند. امروزه رایانهها، شبکهها، نرمافزارها و هر چیز مرتبط با آنها فشارها و مسائل جدیدی ایجاد میکنند که افراد باید با آنها و عرصۀ جدیدی که در آن واکنشهای بهنجار یا نابهنجار خود را نشان میدهند، سازگار شوند. کسب آگاهی لازم پیرامون رسانههای ارتباطی نوین و آموختن مهارت استفاده از آنها میتواند آثار تربیتی آن را جهت دهد. ماهواره، تلفن همراه و اینترنت پدیدههای نوظهور مؤثر بر تربیت هستند که بخشی از زندگی افراد جامعهها شده، افکار و احساسات، روابط و بهصورت کلی تربیت را متأثر ساختهاند؛ زیرا شخصیتهای به تصویر کشیده شده در رسانهها ممکن است تبدیل به مُدلی برای افراد شوند و نگرش، باورها و رفتار آنها را تحت تأثیر خود قرار دهند. بالا رفتن اطلاعات و در جریان اخبار مختلف بودن یکی از مزایای رسانههای ارتباطی نوین است که با سرعت و حجم بالایی اطلاعات را از منابع اخذ و به مخاطبان ارائه مینماید. هدف اصلی این پژوهش تعیین آثار استفاده از رسانههای ارتباطی نوین از دید دانشآموزان شهر بهار بوده است. روشها: روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل تمامی دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر بهار میشده است که بر این اساس تعداد 288 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. ابزار اصلی جهت جمعآوری دادهها پرسشنامهای محقق- ساخته بوده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای آماری مختلفی چون آزمون کلموگراف- اسمیرونف، آزمون t تکگروهی و t گروههای وابسته استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد ازنظر دانشآموزان استفاده از رسانههای ارتباطی نوین (اینترنت، ماهواره و تلفن همراه) دارای آثار سودمند و زیانبار تربیتی است و آثار زیانبار آن بهطورکلی بیش از آثار سودمند آن است. آثار سودمند تربیتی رسانههای نوین ارتباطی عبارتاند از: افزایش روابط اجتماعی مفید، ارتقاء آگاهی فردی و تسهیل یادگیری زبان دوم؛ و آثار زیانبار تربیتی آن عبارتاند از: ایجاد آشفتگی اخلاقی در دانشآموزان، انزوای دانشآموزان، افت تحصیلی، کاهش استفاده از لهجۀ محلی و کمشدن زمان فعالیت ورزشی در دانشآموزان است. نتیجهگیری: با توجه تأثیر مثبت استفاده از رسانههای ارتباطی نوین بر روابط اجتماعی، آگاهی فردی و تسهیل یادگیری زبان دوم، پیشنهاد میگردد معلمان و مسئولین مدرسه طرحی را برای استفاده از این رسانهها در کلاس درس طراحی و مورد استفاده قرار دهند. همچنین معلوم شد که آثار زیانبار تربیتی رسانههای ارتباطی نوین عبارتاند از: ایجاد آشفتگی اخلاقی در دانشآموزان، انزوای دانشآموزان، افت تحصیلی، کاهش استفاده از لهجۀ محلی و کمشدن زمان فعالیت ورزشی در آنان است. بنابراین با توجه به این یافته پیشنهاد میشود که به کودکان شیوههای استفادۀ صحیح از این رسانهها و نیز شیوۀ ارزشیابی و شیوههای انتخاب محتوای رسانهها، در مدرسه آموزش داده شود. علاوه بر موارد بالا پیشنهاد میگردد در مورد آثار تربیتی هر یک از رسانههای ارتباطی نوین نظیر: تلفن همراه و شبکههای مجازی مربوطه، و همچنین ماهواره و اینترنت، بهطور جداگانه پژوهش صورت گیرد. نیز پیشنهاد میگردد در مورد الگوی صحیح کاربرد تلفن همراه و فرصتها و تهدیدهای تربیتی آن در بین دانشآموزان پژوهش بهعمل آید.
مقاله پژوهشی
تربیت معلم
حسین واحدی کوجنق؛ ناصر کریمی؛ رسول رضایی؛ ایوب اسماعیل پور
چکیده
پیشینه و اهداف: در آرمانهای مطرح شده از طرف صاحبنظران برای نظامهای تعلیم و تربیت در قرن بیست ویکم، از معلم به عنوان تکیهگاه هر تغییر و تحولی یاد میشود. صلاحیت مجموعهای از دانش، مهارت و تواناییهای یک شغل خاص است که باعث میشود، فرد در انجام وظایف به موفقیت دست پیدا کند. درتحقیقات آموزشی اخیر، اصطلاح صلاحیت حرفهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در آرمانهای مطرح شده از طرف صاحبنظران برای نظامهای تعلیم و تربیت در قرن بیست ویکم، از معلم به عنوان تکیهگاه هر تغییر و تحولی یاد میشود. صلاحیت مجموعهای از دانش، مهارت و تواناییهای یک شغل خاص است که باعث میشود، فرد در انجام وظایف به موفقیت دست پیدا کند. درتحقیقات آموزشی اخیر، اصطلاح صلاحیت حرفهای برای توصیف پیش نیازهای خاصی استفاده میشود که معلمان برای موفقیت در کار لازم دارند. فرض بر این است که این صلاحیت حرفهای میتواند، آموخته و تدریس شود. صلاحیت حرفهای شامل دارا بودن دانش حرفهای و همچنین جنبههای انگیزشی و عاطفی میباشد. دانش حرفهای به انواع مختلفی از جمله دانش محتوا، دانش محتوای پداگوژیک و دانش پداگوژیکی-روانشناختی تقسیم میشود. صلاحیت معلم به توانایی او درکفایت تامین خواستها و مقتضیات حرفهی تدریس، با بکارگیری مجموعهای یکپارچه از دانش، مهارت، و نگرش گفته میشود به گونهای که این مجموعه در عملکرد و واکنش معلم تجلی یابد. بر اساس مدل رشدی صلاحیت حرفهای معلمان، به نظر میرسد ویژگیهای روانشناختی معلم نقش مهمی برای به دست آوردن فرصتهای یادگیری ایفا کند. علاوه بر این پیشنهاد شده است که فراتر از دانش موضوعی خاص جنبههای بیشتری ازمعلم مانند باور معلمان و ویژگیهای انگیزشی و عاطفی، پیش نیازهای مهمی برای آموزش و انگیزه دادن به دانشآموزان میباشند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی صلاحیتهای حرفهای معلمان، فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم سابق و سایر دانشگاه ها میباشد. روشها: طرح پژوهش حاضر از نوع تحقیقات علی-مقایسهای است. نمونه آماری عبارت است از 210 معلم فیزیک و ریاضی در سه گروه فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم سابق و سایر دانشگاههای کشور که از نظر ویژگیهای جمعیت شتاختی مشابه می باشند. هر سه گروه به وسیله پرسشنامه صلاحیتهای حرفهای معلمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس دوراهه نتایج نشان میدهد که صلاحیتهای حرفهای معلمان سه گروه باهم تفاوت دارند. از نظر صلاحیت شناختی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان وضعیت بالاتری در مقایسه با دو گروه دیگر دارند. فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نیز تفاوت معنیداری با فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها دارند. از نظر صلاحیت مدیریتی تفاوت فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان با فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم معنی دار نیست، اما از فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها بالاتر است. در مورد صلاحیت نگرشی تفاوت بین گروه ها معنیدار نمیباشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که صلاحیت حرفهای معلمان باهم تفاوت معنیداری دارد. صلاحیت شناختی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان از سایر فارغالتحصیلان بالاتر است. فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نیز صلاحیت شناختی بالاتری در مقایسه با فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها دارند. از نظر صلاحیت مدیریتی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان تفاوت معنیداری را با فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نشان ندادهاند، اما در مقایسه با گروه فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها وضعیت بهتری دارند. در این مورد، تفاوت بین فارغالتحصیلان تربیت معلم سابق و سایر دانشگاهها معنیدار نمیباشد. در صلاحیت نگرشی، تفاوت بین گروههای معلمان معنیدار نمیباشد، به این معنی که این سه دسته، به یک اندازه در فارغالتحصیلان خود صلاحیت نگرشی ایجاد کردهاند.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عالی
اصغر زمانی؛ مهتاب پورآتشی؛ سیما قجربیگی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از فعالیتها در زمینه برندسازی، مدیریت برند یا مدیریت نام تجاری است که در تلاش است تا با سیاستگزاری دقیق و اصولی و برنامه ریزی های به موقع برای نام تجاری (برند)، ایجاد ارزش نماید و سپس، در راستای رهبری تغییرات برای توسعه و بهبود آن بکوشد . نام تجاری دانشگاه زمانی موفق میشود که مدیران آموزش عالی و سیاستگزاران حوزه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از فعالیتها در زمینه برندسازی، مدیریت برند یا مدیریت نام تجاری است که در تلاش است تا با سیاستگزاری دقیق و اصولی و برنامه ریزی های به موقع برای نام تجاری (برند)، ایجاد ارزش نماید و سپس، در راستای رهبری تغییرات برای توسعه و بهبود آن بکوشد . نام تجاری دانشگاه زمانی موفق میشود که مدیران آموزش عالی و سیاستگزاران حوزه کلان آموزش عالی درک درستی از دارائیهایی نامشهود دانشگاه و نظام آموزش عالی و برند دانشگاه داشته باشند. در این راستا، باید برای مدیریت نام تجاری و مدیریت برند دانشگاه برنامه ریزی استراتژیک داشت، به این معنی که ابتدا با تدوین بیانیه مأموریت و چشم انداز دانشگاه، اهداف را به خوبی و دقیق و روشن تعریف نمود. و سپس، بر اساس ارزیابی محیط داخلی و خارجی دانشگاه استراتژی هایی برای رسیدن به برند مطلوب دانشگاهی، اتخاذ نمود. و با استفاده از نظارت دقیق در هرمرحله ،بازخورد لازم به مدیران کلان دانشگاه در رابطه با میزان دستیابی به هدف ،داده شود. به بیان دیگر، برای هر دانشگاه یک نام تجاری دقیق باید انتخاب شود، و زمانی که به شیوهای جامع و یکپارچه نام تجاری مدیریت شود، به منزله یک دارایی با ارزش محسوب میشود. هویت نام تجاری دانشگاهو تصویر ذهنیمثبت یکی از مهمترین مواردی است که امروزه مورد توجه بسیاری از دانشگاها در سراسر دنیا می باشد. به همین دلیل، این مقاله به مطالعه مدیریت نام تجاری در آموزش عالی و بررسی ارزش ویژه برند بر جذب استعدادهای علمی در آموزش عالی پرداخته است. روشها: تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی است و جامعه آماری در این پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی شهر تهران بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شد. ابزار اندازه گیری برای جمع آوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با استفاده از نظر اساتید وآلفای کرونباخ (بیشتر از 7/0) تایید شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار های SPSSو مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از LISRELاستفاده شد. یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که ارزش ویژه برند و معیار هویت نام تجاری دانشگاه بر جذب استعدادهای علمی تاثیر گذارند و بیشترین ضریب مسیر مربوط به «ارزش ویژه برند» است (88/0). نتیجهگیری: اکنون که دانشگاهها در کشور ما به تدریج به سمت رقابت با یکدیگر برای جذب استعدادهای علمی پیش میروند تا بهترین افراد را جذب نمایند باید تلاش کنند تا برند و تصویر ذهنی خود را در جامعه و بین نخبگان افزایش دهند و توسعه هویت برند دانشگاهی استراتژیک را در سندچشم انداز دانشگاه برنامهریزی و اجرا کنند. زیرا هویت معتبر دانشگاه از موفقیت و اعتبار درک شده آن سرچشمه میگیرد که میتواند شامل برند کلی دانشگاه باشد و یا زیربرندهای مختلف آن ،که علاوه بر برند اصلی دانشگاه، مواردی نظیر برند محوطهها، دانشکدهها، انجمنها و گروههای علمی، و تیمهای ورزشی را نیز شامل میگردد. در واقع نقش هویت برند در بازاریابی و موفقیت دانشگاه و همچنین چشمانداز سیاست عمومی دانشگاه موثر است.
مقاله پژوهشی
محیط آموزشی
خسرو موحد؛ خاطره سجادی
چکیده
پیشینه و اهداف: استفاده از محیط معماری بهعنوان ابزار آموزشی مستلزم شناسایی معیارهای محیطی مؤثر بر ارتقای کیفیت یادگیری کاربران است. با شناخت معیارهای مؤثر بر آرایش و نظم فضا میتوان اصولی را برای طراحی بهتر محیط یادگیری تبیین نمود و میزان عوامل مزاحم یادگیری را به حداقل رساند. از طرفی مدارس بهعنوان مهمترین فضاهای تربیت کنندهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استفاده از محیط معماری بهعنوان ابزار آموزشی مستلزم شناسایی معیارهای محیطی مؤثر بر ارتقای کیفیت یادگیری کاربران است. با شناخت معیارهای مؤثر بر آرایش و نظم فضا میتوان اصولی را برای طراحی بهتر محیط یادگیری تبیین نمود و میزان عوامل مزاحم یادگیری را به حداقل رساند. از طرفی مدارس بهعنوان مهمترین فضاهای تربیت کنندهی نیروی انسانی، نقش بهسزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میکنند. از اینرو طراحی محیطهایی مناسب در راستای تکامل همه جانبهی دانشآموزان، یک ضرورت است. مدرسه یک مرکز اجتماعی است و اساسیترین هدف آن یادگیری مفاهیم درسی و آموزش رفتار اجتماعی مطلوب است. رفتار مرتبط با کالبدی است که انسان در آن محیط قرار میگیرد، بنابراین ویژگیها و کیفیتهای فضاهای آموزشی در شکلگیری رفتارها تأثیرگذار هستند. محققان روانشناسی محیط، با مطالعه الگوهای رفتاری کودکان در فضاهای آموزشی به تأثیر عواملی مانند نور، تهویه، گرمایش و سرمایش، چیدمان و ... در افزایش روند یادگیری پرداختند. از مهمترین مؤلفههای کلاس درس با بهرهوری بالا، مبلمان مناسب با چیدمان مطلوب است. پژوهش حاضر به عملکرد و کارکرد مبلمان روی نحوه یادگیری دانشآموزان پرداخته است. هدف پژوهش طراحی بهینه محیطهای آموزشی در جهت ارتقاء کیفیت میزان یادگیری دانشآموزان است. روشها: روش جمعآوری مطالعات، میدانی و کتابخانهای در منابع روانشناسی محیطی و روش پژوهش همبستگی و استفاده از آزمون آماری مقایسهای تحلیل واریانس (ANOVA) میباشد. جامعهی آماری شامل تغییرات در مبلمان سه کلاس با شرایط نورگیری و تهویه یکسان در مدرسهای از شیراز بوده و بررسی رفتاری میزان یادگیری از طریق ایجاد تغییر در مبلمان فضای آموزشی و سنجش میزان یادگیری از طریق مقایسه معدل دانشآموزان چیدمانهای مختلف در دو ترم متوالی با استفاده از نرمافزارهای اکسل و SPSS بوده است. یافتهها: نتایج حاصل بیانگر تأثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر میزان یادگیری بوده است و محیط کالبدی کلاس درس میتواند بهعنوان معلمی جهت انگیزهی یادگیری برای دانشآموزان باشد. نتیجهگیری: بر اساس تحقیقات بهعمل آمده، این پژوهش بر روی یکی از عوامل مهم مؤثر بر کیفیت یادگیری دانشآموزان مدرسه جمعآوری شده است. همانطور که قبلا بیان شد، عوامل متفاوتی در کیفیت یادگیری نقش دارد و یا تجمیع عوامل، نتایج مطلوبتری میدهد؛ از جمله این عوامل میتوان به تأمین ارتباط فضای آموزشی با فضای سبز، پخش موسیقی، پیشبینی آزادی حرکتی و گردش در فضا، قابلیت نشستن و استراحت، خوردن و آشامیدن و ... اشاره کرد.با توجه به تحلیل یافتهها، فرضیه پژوهش ثابت شد و انعطافپذیری در کالبد محیط یادگیری، حس کنجکاوی کودک را بر انگیخته و منجر به بروز خلاقیت وی خواهد شد. در فضای آموزشی نحوه چیدمان میز و صندلی دانشآموزان موجب ارتباط فعال و دو سویه آنها با محیط میشود. در نهایت میتوان مبلمان را یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری و تحریک حس کنجکاوی محسوب کرد. کیفیت محیط کالبدی با میزان یادگیریس ارتباط مستقیم دارد و طراحی فضای داخلی در محیط آموزشی میتواند باعث افزایش یادگیری دانشآموزان و پیشرفت آنها گردد.