مقاله پژوهشی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
مهسا صمدپور شهرک؛ منصوره طاهباز
چکیده
پیشینه و اهداف: تحقیقات نشان میدهد حضور دانشآموزان در طبیعت و فضای باز موجب کاهش استرس، افزایش جنبوجوش و تحرک، بالا رفتن تمرکز و ... میشود. لذا نباید کودکان را از نعمت حضور در این محیط محروم کرد. امروزه با توجه به افزایش ساختوساز در ایران و توسعه فرهنگ آپارتماننشینی حیاط خانهها کوچکتر و در بیشتر موارد غیرقابل استفاده شده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تحقیقات نشان میدهد حضور دانشآموزان در طبیعت و فضای باز موجب کاهش استرس، افزایش جنبوجوش و تحرک، بالا رفتن تمرکز و ... میشود. لذا نباید کودکان را از نعمت حضور در این محیط محروم کرد. امروزه با توجه به افزایش ساختوساز در ایران و توسعه فرهنگ آپارتماننشینی حیاط خانهها کوچکتر و در بیشتر موارد غیرقابل استفاده شده است و جای خود را به تراس در هر واحد آپارتمانی داده است. این موضوع باعث شده تا ارتباط کودک با طبیعت و محیطهای طبیعی محدودشودواز آنجاییکه بعد از محیط خانه، اکثر اوقات کودکان در مدرسه سپری میشود، حیاط مدرسه میتواند محل مناسبی برای حضور در طبیعت را برایشان فراهم کند. گذران وقت در حیاط مدرسه اعم از اینک هدر فرصتهای تفریحی باشد یا آموزشی میتواند کمبود ارتباط کودکان با فضای باز را تا حدودی جبران کند. حیاط مدرسه به عنوان بخشی از فضای فیزیکی مدرسه دارای ویژگیهایی است که میتواند تاثیرات قابل توجهی در افزایش میزان یادگیری، رشد و پرورش دانشآموزان داشته باشد. از آنجا که در چند دهۀ اخیر در اکثر مدارس ساخته شده در ایران توجه به حیاط مدارس مورد غفلت واقع شده است، ضرورت توجه به این موضوع را بیان میکند.لذا پژوهش حاضر در پی تاکید ر اهمیت فضای باز مدارس، جهت بهبود شرایط فعلی با توجه به نیازهای دانشآموزان به عنوان بهرهبرداران اصلی است. روشها: در راستای دستیابی به این اهداف، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی، به بررسی 8 مدرسه ابتدایی دخترانه با روش انتخاب تصادفی در شهر تبریز پرداخته شد. در این مقاله سعی شده از روشهای مشارکتی مانند نقاشی و نگارش، مصاحبه با دانشآموزان در مورد خواستههایشان از حیاط مدرسه استفاده شود. در مجموع از 280 دانشآموز مصاحبه بعمل آمد و نقاشیهایشان مورد بررسی قرارگرفت. اطلاعات بدست آمده در نرمافزار 11MAXQDA کدگذاری شده و میزان اهمیت دادن دانشآموزان به هر کدام از دادهها مشخص گردید و درنهایت برای ارزیابی رضایتمندی آنان از آزمونtزوجی و ویلکاکسون (Wilcoxon) در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان میدهد تفاوت معنیداری بین وضعیت حیاط مدرسه با وضعیت ایدهآلشان وجود دارد. در نهایت پیشنهادهایی در راستای ارتقای کیفیت حیاط مدارس ارائه گردید که برخی از آنها عبارتند از: افزایش ارتباط بین فضاهای باز و بسته، حوزهبندی عملکردها، استفاده از مصالح انعطافپذیر با رنگهای شاد در کف و جداره، استفاده از مبلمانهای متحرک و سبک. نتیجهگیری: با توجه به پژوهشهای صورت گرفته و یافتههای تحقیق میتوان نتیجه گرفت که محیط اطراف کودکان میتواند به صورت عامل بازدارنده و یا عامل تسهیلکننده در یادگیری، رشد و پرورش آنان عمل کند. میزان یادگیری و رشد کودک هنگام پیوند وی با محیط و ارتباط کودک با فضای باز و طبیعت بیشتر میشود. لذا باید با ایجاد محیطی مناسب و مطابق با نظر آنان تمایل کودکان به حضور در محیط را افزایش داد. عامل کلیدی در طراحی قادر بودن کودکان به خلق محیطهای یادگیری خودشان است، نه اینکه در محیطی قرار بگیرند که همه چیز از قبل برای آنها از پیش تعیین شده باشد. در پاسخ به سوال اول تحقیق میتوان به افزایش وسایل ورزشی و توجه به کیفیت و رعایت مقیاس با 97% و افزایش سبزینگی با 96% اشاره کرد که بیشترین سهم را در میان خواستههای دانشآموزان دارند. در پاسخ به دیگر سوالات تحقیق باید گفت که میان خواستههای آنان از حیاط مدرسه با شرایط فعلی تفاوت وجود دارد که با راهکارهای پیشنهاد شده در این تحقیق میتوان به خواستههای آنان جهت رسیدن به شرایط ایدهآل نزدیک شد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
فاطمه ورداسبی؛ مرتضی رضایی زاده؛ اباصلت خراسانی؛ پرستو علیخانی
چکیده
پیشینه و اهداف: دانشگاهها نقش مهمی در جامعه ایفا میکنند. آنها مراکز نوآوری هستند، استعدادها را جذب کرده و پرورش میدهند، دانش جدید را ایجاد کرده و به اشتراک میگذارند و ارزش زیادی در اقتصاد کشوری و منطقهای دارند. بنابراین، کاهش بودجههای دولتی و افزایش رقابت جهانی برای جذب کارکنان و دانشجویان شایسته، دانشگاهها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: دانشگاهها نقش مهمی در جامعه ایفا میکنند. آنها مراکز نوآوری هستند، استعدادها را جذب کرده و پرورش میدهند، دانش جدید را ایجاد کرده و به اشتراک میگذارند و ارزش زیادی در اقتصاد کشوری و منطقهای دارند. بنابراین، کاهش بودجههای دولتی و افزایش رقابت جهانی برای جذب کارکنان و دانشجویان شایسته، دانشگاهها را بر آن داشته تا شرایط بهتری را برای ارائه آموزش به شیوههای متنوع فراهم آورند. از طرفی، فناوریهای ارتباطی نیز با ارائه شیوههای نوینی برای آموزش، راه را برای آموزش از راه دور هموار کردهاند. بنابراین، با توسعه اینترنت و فناوریهای چندرسانهای و استفاده از آنها در برنامههای آموزشی، نوعی مدل آموزشی به نام یادگیری الکترونیکی ایجاد شده است. در یادگیری الکترونیکی، به علت وجود شبکه جهانی وب، تمامی مراحل آموزش، از آنچه که اینترنت فراهم کرده است، بهرهمند شدهاند. در فضای وب، امکانات متنوعی از جمله قرار دادن یادداشتهای کلاسی و مواد سخنرانی بهصورت برخط، سیستمهای پرسش و پاسخ برخط پویا، آمادهسازی کلاس برای امتحانات، بازیها و شبیهسازی مشابه زندگی واقعی برای مربیان و فراگیران فراهم است. به منظور ارائه و مدیریت فعالیت ها در محیط یادگیری الکترونیکی، از نرمافزاری به نام سیستم مدیریت یادگیری (LMS) استفاده میشود که تسهیلاتی را برای به اشتراک گذاشتن مواد آموزشی، ارسال اطلاعیههای مربوط به هر درس، ارائه و انجام تکالیف، ارتباطات برخط کاربران با یکدیگر، انجام ارزیابی و نتایج ارزیابیها، فراهم میکند. در دسترس بودن یکی از شاخصهای مهم برای اقبال و علاقهمندی دانشجویان و استادان نسبت به یک درسافزار میباشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثرگذار بر قابلیت دسترسی درسافزار دانشگاه شهید بهشتی است. روشها: متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران هستند که تجربه فعالیت در درسافزار را داشتهاند. 15 نفرمشارکتکننده با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند ملاک محور،نفر انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته نسبت به جمعآوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافتهها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس (Strauss) و کوربین (Corbin)، در دو سطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: بر طبق یافتههای حاصل از پانزده مورد مصاحبه، شش مقوله «ضعف درسافزار در دسترسی سریع به محتوای بحثها»، «فراهم نبودن امکان دسترسی برون خط به بحثهای ثبت شده»، «فراهم نبودن بسترهای چندگانه برای فعالیت در درسافزار»، «فاقد قابلیت نمایش کاربران برخط و فعالیتهای در لحظه آنها»، «ضعف درسافزار در دسترسی به بحثهای گروه قبلی» و «فاقد امکانی برای دسترسی دانشجویان به نتیجه ارزیابی عملکردشان» بدست آمدند. نتیجهگیری: نتیجه اصلی این تحقیق، برجسته سازی اهمیت شاخص «در دسترس بودن» برای درسافزارها و سیستمهای مدیریت یادگیری و نیز تعیین عوامل اثرگذار بر روی این شاخص مهم میباشد. چنانچه طراحان و دست اندرکاران اجرای سیستمهای مدیریت یادگیری در مدارس و دانشگاهها علاقهمند به ارتقای کارکرد مدیریتی درسافزارشان میباشند، لازم است بر روی این عوامل ششگانه توجه و تأکید درست داشته باشند. فرایندها و اجزای موجود در درسافزارها باید به گونهای تغییر یابند که بتوانند با رعایت عوامل ششگانه فوق، خود را برای ذینفعانشان «در دسترستر» بنمایند. بنابراین، یافتههای بدست آمده نشان میدهند که از دیدگاه دانشجویان، این عوامل در قابلیت دسترسی درسافزار دانشگاه اثر منفی دارند. لذا پیشنهاد میشود که زیر ساخت سخت افزاری و نرم افزاری مناسب برای درسافزار فراهم شود تا سرور بطور کامل پاسخگوی نیاز کاربران باشد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
علی جعفری؛ امیرهوشنگ عندلیبیان
چکیده
پیشینه و اهداف: تحصیل فرزندان امروزه یکی از دغدغه های مهم خانواده های کشورمان را تشکیل میدهد. این دغدغه بیشتر به دلیل وابستگی آینده فرزندان به میزان توفیق آنان در تحصیل است، اگر چه این دل نگرانی ها برای اعتلا و ارتقای تحصیلی فرزندان و در کل نظام آموزش و پرورش نقطه ای امید بخش و خوشایند به حساب میآید. در شکل دیگر نوعی اضطراب و تشویش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تحصیل فرزندان امروزه یکی از دغدغه های مهم خانواده های کشورمان را تشکیل میدهد. این دغدغه بیشتر به دلیل وابستگی آینده فرزندان به میزان توفیق آنان در تحصیل است، اگر چه این دل نگرانی ها برای اعتلا و ارتقای تحصیلی فرزندان و در کل نظام آموزش و پرورش نقطه ای امید بخش و خوشایند به حساب میآید. در شکل دیگر نوعی اضطراب و تشویش برای خانوادهها و دانشآموزان فراهم مینماید که چنانچه فردی مراحل تحصیل را به شکلی کامل طی نماید و راه یابی او به دانشگاه دچار اشکال گردد، دیگر نمیتواند فردی موفق و شهروندی مؤثر به لحاظ اجتماعی به شمارآید. یکی از مشکلات نظامهای آموزشی هر کشور افت تحصیلی است؛ که یک نظام آموزشی کارآمد کمترین افت و بالاترین بازدهی را دارد. وقتی صحبت از افت تحصیلی میشود شامل جنبههای مختلف شکست چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایه تحصیلی، کیفیت نازل تحصیلات دانشآموزان با آنچه تداعی میگردد. کامپیوتر و اینترنت یکی از وسایل ارتباطی در عصر جدید است که توسط انسان بکار گرفته شده است این وسیله باعث سرعت و دقت در کارها و گسترش ارتباطات شده است، بگونهای که کره زمین را تبدیل به دهکده جهانی کردهاست با وجود این نفوذ و گسترش آن باعث بروز مشکلاتی در جوامع شده است. از جمله این مشکلات میتوان به افت تحصیلی در بین دانشآموزان اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازیهای رایانهای در افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه شهر تهران انجام شد. روشها: تحقیق از نوع همبستگی و روش جمع آوری اطلاعات پیمایشی است، جامعه آماری تحقیق دانشآموزان متوسطه منطقه 3 شهر تهران که تعداد آنها 27535 نفر میباشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 385 نفر برآورد گردید که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که دارای اعتبار صوری و میزان پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ برآورد شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون، آزمونt و تحلیل واریانس انجام گرفته است. یافتهها: نتایج نشان می دهد 88درصد دانشآموزان اظهار داشته اند که به اینترنت دسترسی دارند و مهمترین ابزار دسترسی آنها گوشی همراه است که میانگین استفاده از اینترنت 4 ساعت و 23 دقیقه میباشد. حدود 41درصد بازی رایانهای انجام میدهند که 65درصد از گوشی همراه و 17 درصد نیز از پلی استیشن برای بازی استفاده میکنند و میانگین میزان بازی رایانهای در شبانهروز حدود 2 ساعت و 55 دقیقه میباشد. از بین بازیها، بازیهای جنگی بالاترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاست. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشانداد که بین میزاناستفاده از بازیهای رایانهای، نوع بازیهای رایانهای، جنس، سن، رشتهتحصیلی و پایگاه اجتماعی دانشآموزان با افت تحصیلی رابطه معنیداری وجود دارد. آنچه مسلم است امروزه نقش رایانه در زندگی انسانها انکار ناپذیر است و بخش اعظمی از وقـت انسان در زندگی را به خود اختصاص داده و بازی های رایانه ای نیز به زنگ تفریح انسـانهـای ایـن عصر و به ویژه دانشآموزان تبدیل شده است. در سال هـای اخیـر شـاهد ورود بـازی هـای رایانـه ای زیادی به بازار هستیم، که در اوقات فراغت و سرگرمی، همدم اقشار مختلف جامعه از خردسـال تـا بزرگسال چه دانشآموز و چه غیر دانشآموز میباشد. در ایـن میـان جدا از تأثیرات مثبتی که رایانه در انتقال اطلاعات و آشنایی با دنیای پیرامون دانشآموزان و انجـام کارهای روزمره زندگی دارد، استفاده بیش از حد آن میتواند، تبعات منفی چون افت تحصـیلی را به همراه داشته باشد، که در این پژوهش این نتیجه حاصل شد.
مقاله پژوهشی
علوم تربیتی
عبدالمحمد طاهری؛ نجف طهماسبی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: هوش هیجانی مجموعهای از تواناییهای اجتماعی و هیجانی انسان است که به شخص در حل مشکلات روزمره و تعامل با دیگران کمک میکند. اگرچه بهره هوشی عمومی نسبتا ثابت است، اما هوش هیجانی میتواند ایجاد و آموزش داده شود و سازمانها و شرکت میتوانند هوش هیجان را بیازمایند و یاد بدهند. هوش هیجانی به توانایی کنترل احساسات و عواطف ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هوش هیجانی مجموعهای از تواناییهای اجتماعی و هیجانی انسان است که به شخص در حل مشکلات روزمره و تعامل با دیگران کمک میکند. اگرچه بهره هوشی عمومی نسبتا ثابت است، اما هوش هیجانی میتواند ایجاد و آموزش داده شود و سازمانها و شرکت میتوانند هوش هیجان را بیازمایند و یاد بدهند. هوش هیجانی به توانایی کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران، تفکیک این احساسات و سمت و سو بخشیدن به رفتار و تفکر شخصی براساس این اطلاعات اطلاق میشود. پژوهشهای انجام شده در مورد هوش هیجانی نشان داده اند که هوش هیجانی عامل موثر و تعیین کننده ای در برآیندهای زندگی واقعی مانند موفقیت در مدرسه و تحصیل، موفقیت در شغل و روابط بین فردی و به طور کلی در کارکرد سلامت میباشد. هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت و با اختلالات روانی همبستگی منفی دارد. به علاوه پژوهشهای مختلف نقص در تنظیم هیجانات و هوش هیجانی را در برخی اختلالات از جمله اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت اسکیزوتایپیال، اسکیزوفرنی، افسردگی و اختلالات اضطرابی نشان داده اند. در واقع، ارتباط بین هوش هیجانی که با مقیاس رگه های فراخلقی اندازه گیری میشود با متغیرهایی مانند افسردگی، اضطراب و سلامت روانی و جسمانی کلی در بزرگسالان مورد تأیید قرار گرفته است.هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و مولفههای آن با علائم اضطرابی دانشآموزان المپیادی کشور در سال تحصیلی 94-93 بوده است. روشها: برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی استفاده گردیده است.جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان پسر المپیادی مقطع متوسطه سراسر ایران در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 380 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 181 نفر تعیین گردید. ابزارهای مورد مطالعه عبارتند از: مقیاس رگه های فراخلقی (TMMS) که این مقیاس یک ابزار خودگزارشی عینی بر مبنای الگوی رگهی هوش هیجانی است که توسط سالووی و همکاران برای سنجش سه مولفهی هوش هیجانی ساخته شده است؛ و پرسشنامه ی اضطراب بک (BAI): این پرسشنامه برای سنجش میزان اضطراب طراحی شده و شامل 21 عبارت است. روش تحلیل دادهها در این پژوهش ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون بود. یافتهها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که: بین هوش هیجانی و مولفههای آن با علایم اضطرابی دانشآموزان المپیادی رابطه معناداری وجود دارد. بین مولفه توجه به احساسات با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد. بین مولفه وضوح احساسات با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد. بین مولفه اصلاح خلق (ترمیم احساسات) با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری: مطابق با تجزیه و تحلیلهای انجام گرفته بین هوش هیجانی و اضطراب رابطه معنادار وجود دارد و این متغیر، اضطراب را به صورت منفی پیشبینی میکند. بدین معنا که دانشآموزانی که هوش هیجانی بالایی دارند به مراتب کمتر دچار اضطراب میشوند. علاوه بر این، تبیینی که در این رابطه وجود دارد این است که هوش هیجانی با دو گستره مهم خلق و خو یعنی عاطفه مثبت (احساس لذت، اشتیاق و علاقه مند و ...) و عاطفه منفی (اضطراب، احساس خصومت و نارضایتی و...) نیز رابطه دارد. افراد با خلق منفی به علت ثبات تجربه هیجانی گرایش دارند که چنین حالاتی ممکن است درک واقعی آنچه را که احساس میشود با مشکل مواجه سازد.
مقاله پژوهشی
آموزش زبان انگلیسی
موسی پیری؛ حافظ صاحب یار؛ آرش سعداللهی
چکیده
پیشینه و اهداف: عصرحاضر را عصر اطلاعات می نامند، چرا که شتاب تحول و پیشرفت علم و تکنولوژی در عصر حاضر خیلی زیاد و چشمگیر است. هر روز تکنولوژیهای جدیدی تولید شده و در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. بخش عظیمی از دانش و علومی که در مدارس و دانشگاهها آموخته میشود پس از مدتی به علت تغییرات اجتماعی و تکنولوژی نیاز به بازنگری پیدا میکنند. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: عصرحاضر را عصر اطلاعات می نامند، چرا که شتاب تحول و پیشرفت علم و تکنولوژی در عصر حاضر خیلی زیاد و چشمگیر است. هر روز تکنولوژیهای جدیدی تولید شده و در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. بخش عظیمی از دانش و علومی که در مدارس و دانشگاهها آموخته میشود پس از مدتی به علت تغییرات اجتماعی و تکنولوژی نیاز به بازنگری پیدا میکنند. به علاوه موقعیتهای شخصی و حرفه ای به طور فزاینده ای بستگی به یادگیری مستمر دارد در دهه های اخیر با توجه به تغییرات شگرف و گستردگی علوم، ضرورت ارتقاء و به روز رسانی دانش و مهارتهای انسان، ارتقاء مهارت ای یادگیری مادام العمر به عنوان یکی از اهداف اولیه نظام آموزشی میباشد. با ظهور فناوری اطلاعات و پیشرفت روزافزون نظام آموزشی فعالیت های خود را به سمت استفاده از آموزش الکترونیکی سوق داده است. اقبال عمومی به سوی این نوع آموزش تا جایی است که برخی مزایای آموزش سنتی و تعامل بین معلم و دانش آموز را نادیده گرفته و آموزش الکترونیکی را تنها راه آموزش برای یادگیری پایدار در صدر آموزش رسمی قلمداد کردند. بنابراین از نظر آموزشی، فضای جدیدی بر دنیا حاکم شده است. حجم زیاد اطلاعات و تحول آن در زمان اندک که در نظام آموزش و پرورش باید به آن پرداخته بشود؛ ولی به دلیل محدودیتهایی از جمله کمبود زمان، نبود انگیزه یادگیری، به روز نمودن اطلاعات با فضای جدید نظام آموزشی سازگار نیست. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ کلاس معکوس ﺑﺮ مهارت خودراهبری در یادگیری داﻧﺶآﻣﻮزان دختر پایه دهم شهرستان کلیبر در سال تحصیلی 96-1395 در درس زبان انگلیسی اﻧﺠﺎمﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. روشها: روش ﭘﮋوﻫﺶ حاضر نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل بود. ﺷﺮﮐﺖﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در پژوهش 30 نفر بودند، که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و ﺑﻪﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﯽ به دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ و ﮐﻨﺘﺮل تقسیم شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سنجش خودراهبردی در یادگیری دانشآموزان (SDL) با پایایی 82/0 برای کل آزمون و با روایی صوری و محتوایی تایید شده از سوی متخصصان، استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافتهها: یافته ها ی حاصل از تحلیل کواریانس نشان دادند که کلاس معکوس توانسته است با کمک متغییر کووریت (پیش آزمون) اثر معنی داری بر متغییر خودراهبری (به جز مولفهی خود مدیریتی) در یادگیری اثر بگذارد (p <0.05). همچنین میانگین نمرات دانشآموزان درپیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش تفاوت چشمگیری با یکدیگر داشتند؛ که میانگین نمرات خود راهبری یادگیری دانشآموزان آموزش دیده از طریق کلاس معکوس بالاتر بود. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش علیرغم محدودیتهای روش شناختی، مانند عدم انتخاب تصادفی آزمودنیها و محدود بودن تعداد جلسات مداخلات آموزشی، می تواند تلویحات علمی و کاربردی برای نظام آموزشی داشته باشد. پیشنهاد مشخص این پژوهش، بکارگیری و استفاده از این روش در تدوین برنامهی درسی و کتب درسی و همچنین برگزاری دورههای آموزش ضمن خدمت کلاسهای معکوس برای معلمان جدید و نا آشنا به این روش و همچنین بکارگیری این روش توسط معلمان برای درگیری تحصیلی دانشآموزان، ایجاد و تقویت مهارتهای ضروری تحصیلی در این عصر انفجار اطلاعات، پیشنهاد می شود. مطالعات اثرات بلند مدت کلاس معکوس، اجرای پژوهشهای همانند در دروس و پایههای مختلف و همچنین مطالعهی آن بر روی نمونههای بیشتر در سایر مناطق آموزشی، از جمله پیشنهادها برای محققان آینده است.
مقاله پژوهشی
شایستگی حرفه ای معلمان
آذردخت کوهستانی نژادطاری؛ زهرا اباذری؛ زهره میر حسینی
چکیده
پیشینه و اهداف: فناوری با سرعتی چشمگیر تغییر میکند و همراه با خلق فناوریهای جدید، فناوریهای موجود نیز بهبود و توسعه مییابند. فناوریهای قرن بیست و یکم، امکاناتی را برای بشر به ارمغان آورده و پیشرفتهای حاصل از آن زندگی انسان امروز را از هر سو احاطه کرده است. ازجمله این تغییرات، میتوان از تأثیر پیشرفت فناوری در آموزشوپرورش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: فناوری با سرعتی چشمگیر تغییر میکند و همراه با خلق فناوریهای جدید، فناوریهای موجود نیز بهبود و توسعه مییابند. فناوریهای قرن بیست و یکم، امکاناتی را برای بشر به ارمغان آورده و پیشرفتهای حاصل از آن زندگی انسان امروز را از هر سو احاطه کرده است. ازجمله این تغییرات، میتوان از تأثیر پیشرفت فناوری در آموزشوپرورش و دگرگونیهای حاصل از آن در فرآیند یاددهی-یادگیری نام برد. در دنیای امروز نظامهای آموزشی به دنبال رویکردهای نوینی هستند که در مواجهه با تحولات گسترده جهان، آنها را در بازسازی خویش یاری نماید. آنها برای این بازسازی، به برنامه درسی غنی، آموزش انعطافپذیر، رهبری آموزشی اثربخش، محیط یادگیری و محتوای آموزشی مناسب و معلمانی توانمند و حرفهای نیازمندند. آمادگی برای کاربرد فناوری و آگاهی از چگونگی پشتیبانی فناوری در یادگیری دانشآموزان باید جزء مهارتهای اساسی معلمان قرار گیرد. توانمندی معلمان در زمینه سواد فناوری، آنها را قادرمی سازد تا در فرآیند یاددهی- یادگیری از فناوریهای نوین خصوصاً فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده نموده و از این طریق کیفیت آموزشی خود و سطح سواد اطلاعاتی دانشآموزان را ارتقا داده و دسترسی به منابع یادگیری وسیع اطلاعاتی را برای خود و دانشآموزان فراهم آورند. هدف از پژوهش حاضر بررسی سواد فناوری معلمان در سند برنامه درسی ملی آموزشوپرورش، حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری میباشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. روشها: جامعه آماری، اسناد بالادستی آموزشوپرورش، شامل نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین آموزشوپرورش و سند برنامه درسی ملی میباشد. برای جمعآوری دادهها از سیاهه وارسی و برای تجزیه و تحلیل یافتههای کمی تحقیق، از روشهای آمار توصیفی برای تعیین فراوانیها و استنباطی جهت تعیین نتایج آزمون t تک متغیره و نتایج آزمون کروسکال- والیس استفاده شده است. پایایی سیاهههای وارسی، با استفاده از ضریب بازنمایی گاتمن، نشان دهنده مقدار ضریب توافق مابین 0.48 تا 0.95 میباشد و پایایی تحقیق را تائید مینماید همچنین روایی سیاهههای وارسی با استفاده از روش روایی محتوا مورد تائید قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که میزان توجه به سواد فناوری در برنامه درسی ملی در حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری، بالاتر از حد متوسط بوده و تا حد بسیار زیادی به آن توجه شده است و مابین استانداردهای سواد فناوری ازلحاظ میزان انطباق با صلاحیتهای در نظر گرفته شده برای معلمان، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری: نتایج حاصله حاکی از آن است که مابین استانداردهای سواد فناوری معلمان و انطباق آن با صلاحیتهای در نظر گرفتهشده، تفاوت معناداری وجود نداشته است. اجرای مطلوب برنامه درسی ملی، در حوزه مربوطه، نیازمند مساعدت و توجه ویژه معلمان و بهرهمندی از صلاحیتها و شایستگیهای حرفهای و تخصصی مناسب درنظر گرفتهشده در این برنامه میباشد، لذا مفاد آن باید در مهندسی نیروی انسانی و در برنامههای آموزشی، جذب و توانمندسازی و بازآموزی معلمان قبل از خدمت و در ضمن خدمت موردتوجه جدی قرار گیرد. با توجه به جامع بودن برنامه درسی ملی، در حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری، در زمینه سواد فناوری، باید در تهیه و تدوین کلیه محتواهای آموزشی، اعم از کتابهای درسی و کمکآموزشی، راهنمای برنامههای درسی و تولید بستههای آموزشی و...، به مفاد و اهداف آن توجه کامل نمود
مقاله پژوهشی
معماری
سعید عظمتی؛ فرهنگ مظفر؛ بهرام صالح صدق پور؛ سیدباقر حسینی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه مسئله الگوهای یاددهی و یادگیری و فعالیتهای گروهی از مسائل مورد توجه حوزههای مرتبط با آموزش در دانشگاهها می باشد. چگونگی دستیابی به الگوهای یاددهی ویادگیری جایگاه ویژهای در میان صاحب نظران علوم کسب نموده است. در سالهای اخیر با توجه به رشد روز افزون و وسعت تغییرات روشهای آموزشی، سازگار نمودن بستر یادگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه مسئله الگوهای یاددهی و یادگیری و فعالیتهای گروهی از مسائل مورد توجه حوزههای مرتبط با آموزش در دانشگاهها می باشد. چگونگی دستیابی به الگوهای یاددهی ویادگیری جایگاه ویژهای در میان صاحب نظران علوم کسب نموده است. در سالهای اخیر با توجه به رشد روز افزون و وسعت تغییرات روشهای آموزشی، سازگار نمودن بستر یادگیری با تمامی جوانب نیازهای یادگیرنده، در کانون توجه متخصصین آموزش قرار گرفته است. چرا که محیط فیزیکی به سبب ساختار خود میتواند تعاملات و در پی آن فرآیند یادگیری را تقویت و یا تضعیف نماید .از آنجا که تعاملات مداوم انسانها با یکدیگر و با منابع محیطی و الگوی یادگیرنده- محوری جوهره نظامهای آموزشی جهان امروز و فردا را شکل میبخشد، این اعتقاد وجود دارد که رویکردهای جدید، نیازمند حرکت، کار گروهی و پویایی دانشجویان است .از این رو تعریف نیازها و چگونگیِ سازماندهیِ بستری که چنین نحوهی یادگیری، در آن قابلیت ظهور داشته باشد، از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به تأثیری که فضاهای دانشگاهی میتواند برمخاطبان وکاربران اینگونه فضاها داشته باشد، هدف پژوهش حاضر ارائه رهنمودهایی برای طراحی فضاهای باز دانشگاهی مبتنیبر افزایش سرزندگی و تعاملات اجتماعی میان استفاده کنندگان و بهبود سطح آموزش در بین آنها است. پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻲﻛﻮﺷﺪ ﺿﻤﻦ ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻣـﺆﺛﺮ ﺑـﺮ ارﺗﻘـﺎء سرزندگی و ارتقاء آموزش از طریق فعالیت گروهی، راﺑﻄﻪ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﻴﻦ اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ را در ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻚ مدل ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻛﻨﺪ. روشها: دراین پژوهش از روش تحقیق تلفیقی (کیفی کمّی) استفاده شده است. پس از تدوین جدول هدف محتوی و پرسشنامه، حجم نمونه از طریق دیدگاه کلاین با توجه به تعداد سوالات پرسشنامه به 341 نفر رسید. لذا از دانشجویان در رشته های معماری، معماری منظر، شهرسازی و عمران در سطح دانشگاههای ایران بصورت نمونهگیری خوشهای تصادفی انجام گرفت و نتایج برای تحلیل دادههای جمعآوری شده، در نرم افزار SPSS نسخهی 22 بر اساس تحلیل عامل R استخراج، و مدل توسط Amos صورت گرفت. یافتهها: ﻧﺘﺎﻳﺞ اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ابعاد فیزیکی فضا شامل: انعطافپذیری، تنوع فضایی، عناصر محیطی، دسترسیپذیری، ابعاد انسانی و عملکردی شامل: شکلگیری رفتار انسانی، آسایش روانی و اجتماعپذیری، ابعاد معنا و سرزندگی شامل: سرزندگی محیطی ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعات گذشته و پژوهش حاضر، وجود صفات اجتماعی، کالبدی، طراحی و روانشناسی محیط، در فضاهای جمعی دانشگاه، میتواند شرایط لازم را برای افزایش سرزندگی، اجتماع پذیری و فعالیت گروهی تسهیل کنند. به اینترتیب که وجود صفت فضایی در فضاهای جمعی باز دانشگاهی، به واسطه افزایش امکان سرزندگی، فرآیند خلاقیت و نوآوری را برای محققین تسهیل و منجر به اجتماعپذیری میشود. همینطور، افزایش اشتیاق به انجام فعالیتهای گروهی و دسته جمعی و امکان حل مسائل در قالب گروه منجر به ارتقائ سطح آموزش در بین کاربران میشود. بازنگری این تحقیقات بیانگر این حقیقت است که رفتار انسان، برخوردها و کاربرد فضا میتوانند به واسطه فضا و ارتباطات فضایی تحت تاثیر قرار گیرند و نهایتاً منجر به سرزندگی اجتماعی در کانونهای جمعی شوند.