مقاله پژوهشی
آموزش فنی حرفه ای
عباس صدری؛ انسیه زاهدی؛ نیره رحمانی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش به عنوان اساسی ترین عامل توسعه پایدار در کشور ما نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقبال روزافزون از آموزش در تمامی سطوح، لزوم توجه به کیفیت برتر، مدیریت مؤثر و انطباق آموزش با نیازهای جامعه و ویژگیهای قرن بیست و یک را بیشتر می نماید. توسعه آموزشهای فنی و حرفهای با توجه به محدودیت دانشگاهها و راههای دستیابی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش به عنوان اساسی ترین عامل توسعه پایدار در کشور ما نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقبال روزافزون از آموزش در تمامی سطوح، لزوم توجه به کیفیت برتر، مدیریت مؤثر و انطباق آموزش با نیازهای جامعه و ویژگیهای قرن بیست و یک را بیشتر می نماید. توسعه آموزشهای فنی و حرفهای با توجه به محدودیت دانشگاهها و راههای دستیابی به آموزش عالی و لزوم اشتغال جوانان، و به خصوص بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی، نیاز به برنا مه ریزی ویژهای می یا بد. علاوه بر آن، در این برهه میبایست به آموزش فنی و حرف های به عنوان سلاح اصلی میدان رقابت جهانی توجه ویژه ای مبذول شود. برنامه های آموزش فنی و حرفه ای در ایران در شکل رسمی علاوه بر سطح متوسطه و کاردانی، تا مقطع کار شنا سی ناپیو سته نیز ارتقا یافته است. تقاضای اجتماعی برای این آموزشها به خصوص در سطح کاردانی، زمینه های توسعه و عنایت خاص به این آموزشها را در پی داشته است. با توجه به اهمیت توسعه درونزا و تکیه بر نیروهای داخلی در جنبه های مختلف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نتیجه توسعه پایدار، تربیت نیروهای ماهر و کارآمد که بتواند به حرکت چرخ های اقتصادی سرعت بیشتری دهد و کشور را از وابستگی به نیروهای ماهر و متخصص خارجی برهاند، آموزشهای فنی و حرفه ای از اهمیت ویژه برخوردار می شود. اما آموزشهای فنی و حرفه ای زمانی میتوانند مدعی انجام و تحقق این رسالت باشند که محصولات آن با نیازهای بازار کارهم از نظر کمی و هم از نظر کیفی هماهنگ و سازگار باشد. به عبارت بهتر دانش آموخته فنی و حرفه ای در رشت های مهارت آموزی کرده باشد که بازار کار به آن نیاز دارد و به فنون و مهارت هایی مجهز شود که بتواند نیازهای بنگاه ها و کارفرماها را تأمین نماید. چنانچه برنامه های توسعه آموزش به طور دقیق و از لحاظ کمی و کیفی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد، نکات ارزشمندی را روشن می سازد که نتایج حاصل از این مطالعات، به دلیل تأثیر درازمدت آموزش بر جامعه، میتواند به برنامه ریزان و تصمیم اگیران آموزش و پرورش کمک نماید تا از نتایج این بازنگری و ارزیابی در جهت تدوین برنامه های بهتر و کامل تر برای توسعه آموزش استفاده لازم به عمل آید. پژوهش حاضر به مقایسه عرضه دانشآموختگان فنی و حرفهای با تقاضای نیروی انسانی در این بخش میپردازد و مشتمل به بررسی کارآیی خارجی و اشتغال دانشآموختگان و مقایسه عرضه و تقاضای نیروی آموزشدیده در بخش کاردانی فنی و حرفهای به تفکیک رشته و گروههای تخصصی میباشد. روشها: در این پژوهش، روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شده است. پرسشنامه تحقیق پیگیرانه فارغالتحصیلان با همکاری کالج کلمبو به عنوان مبنا انتخاب گردیده برای این ارزیابی جامعه آماری مورد نظر را دانشکدهها و آموزشکدههای فنی و حرفهای تحت نظر وزارت آموزش و پرورش وقت، تشکیل داده است. در نمونهگیری، در سطح کشور از 24 رشته و 69 مرکز (با استفاده از نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای) نمونهگیری شد. یافتهها: بر اساس نتایج تحقیق بین شغل و جنسیت فارغالتحصیلان ارتباط معنادار متوسطی وجود دارد. همچنین 76 درصد شاغلان، مشاغل مرتبط با تحصیلات خود را یافتهاند و تنها 22 درصد شاغلان، خوداشتغال هستند که ضریب همبستگی کرامر این رابطه را بسیار بالا و موثر گزارش کرده است. همچنین رابطه بین جنسیت و مشکلات اشتغال معنادار گزارش شده است. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که برای تحقق اشتغال دانش آموختگان فنی و حرفهای، به میزان 63% فرصت شغلی دیگر برای 163 هزار نفر احتیاج است. نتیجهگیری: در نهایت نتایج پژوهش نشان میدهند که به منظور افزایش اثربخشی واقعی آموزش فنی و حرفهای در کشور، برنامه درسی باید متناسب با نیازها و اقتضائات تغییراتی را شامل شوند. برخی تغییرات پیشنهادی با توجه به نتایج این تحقیق عبارتند از: :واحدهای عملی بیشتری باید در دروس و رشته های فنی و حرفهای گنجانده شود. در بحثهای نظری در حوزه فنی و حرفه ای، به مباحث مربوط به کارآفرینی توجه بیشتری شود. فعالیتها و رشته هایی که بیشترین جذابیت را در بازار کار دارند، گسترش یابند. نتایج مطالعه نشان میدهد که توانایی بازآموزی فارغ- التحصیلان در سطح پایینی است، بنابراین در برنامه درسی باید به دروس پایه توجه بیشتری شود. برنامه ریزی برای رشته ها و مراکز باید بر مبنای آمایش سرزمین صورت گیرد. مراکزی به عنوان مرکز تجمیع قرار گیرند که بالاترین میزان جذب فارغالتحصیلان را دارا هستند. بر اساس نتایج تحقیق بین شغل و جنسیت فارغ التحصیلان ارتباط معنادار متوسطی وجود دارد، یعنی هر چند رابطه معنادار بین این دو مولفه وجود دارد ولی لازم است تلاش هایی در زمینه افزایش این رابطه صورت گیرد.
مقاله پژوهشی
آموزش فنی حرفه ای
یوسف گرجی مهلبانی؛ زهرا متولی الموتی
چکیده
پیشینه و اهداف: جهان امروز با توسعه فناوری و تغییرات گسترده برخاسته از آن، کشورها را ناگزیر کرده تا از رویکرد "اقتصاد مبتنی بر منابع" به رویکرد "اقتصاد مبتنی بر دانش" تغییر جهت دهند و همین موضوع سبب شده تا سه محور نوآوری، فناوری و شایستگی در روند توسعه و پیشرفت از اهمیت قابل توجهی برخوردار شود. بهبود شایستگی های و مهارتهای نیروی انسانی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جهان امروز با توسعه فناوری و تغییرات گسترده برخاسته از آن، کشورها را ناگزیر کرده تا از رویکرد "اقتصاد مبتنی بر منابع" به رویکرد "اقتصاد مبتنی بر دانش" تغییر جهت دهند و همین موضوع سبب شده تا سه محور نوآوری، فناوری و شایستگی در روند توسعه و پیشرفت از اهمیت قابل توجهی برخوردار شود. بهبود شایستگی های و مهارتهای نیروی انسانی و توانمندیهای یادگیری آنها از طریق آموزشهای مادام العمری چون آموزش- های فنی و حرفهای مهمترین ابزارهای دسترسی به این محور است. از سویی، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جوامع در قالب آموزشهای فنی و حرفهای از اواخر قرن نوزدهم میلادی و اوایل قرن بیستم، مورد توجّه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفت. در پی پیشرفتهای علمی و صنعتی پس از جنگ جهانی دوم، این آموزشها به نحو بی سابقه ای در جهان گسترش یافت؛ تا آنجا که امروز آموزش های فنی و حرفه ای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پس از آموزش و پرورش، در بسیاری از کشورها خصوصا جوامع صنعتی در جهت پاسخگویی هر چه بیشتر به نیازهای اقتصادی و اجتماعی در حرکت است. میتوان ادعا داشت که آموزشهای فنی و حرفه ای به دلیل توأم کردن آموزشهای نظری و عملی، از توانایی زیادی در تشکیل سرمایه انسانی و تربیت کارگر دانشمدار برخوردار هستند. نقش اشتغال در پویایی زندگی انسان انکارناپذیر است و میتوان آن را کانون ارتباطات انسان و اجتماع تلقی کرد. دنیای کنونی شاهد تغییرات عمدهای در عرصه کسب و کار و محیط های کاری است. از یک سو سازمانها، روز به روز کوچکتر و انعطافپذیرتر شده و از سوی دیگر، مرزهای میان خانه و محل کار در حال از بین رفتن هست. در واقع توسعه امروزه ایجاد بنگاه های اقتصادی کوچک و زودبازده در عرصه بیشتر نظامهای اقتصادی دنیا، به عنوان یک ضرورت پذیرفته شده است.در این میان توجه آموزشهای سازمان فنی و حرفهای به مشاغل خانگی، به دلیل همراستایی آموزشهای نظری و عملی، از توانایی قابل ملاحظهای به منظور تشکیل سرمایه انسانی برخوردار هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آموزشهای فنی و حرفهای در ایجاد فرصتها و ظرفیتهای پیش رو در ارتباط با مشاغل خانگی در شهر قزوین است. روشها: با توجه به جامعه شاغلین در زمینه مشاغل خانگی در شهر قزوین، نوع پژوهش بر پایه مطالعات اسنادی-میدانی و به صورت تحلیلی-توصیفی برای جامعه آماری 100 نفر میباشد. ابزار پژوهش پرسشنامه می باشد که اعتبار روایی و پایایی آن توسط کارشناسان مرتبط مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج توسط نرمافزار SPSS تحلیل شده است. یافتهها: به منظور تحلیل آماری استنباطی از آزمون کایدو استفاده شد. نتیجه حاکی از کمتربودن سطح معنیداری از مقدار بحرانی است. تأثیر قابل ملاحظه اهداف آموزشهای فنی و حرفهای در ایجاد ظرفیتها و فرصتهای بیشتر در ارتباط با مشاغل خانگی مورد تأیید است. امّا دستیابی به این هدف نیازمند توجه بیش از پیش مسئولین ذیربط در این زمینه میباشد. نتیجهگیری: زمینه مشاغل خانگی میتواند یکی از بهترین پیشنهادها به افراد در وضعیت امروز باشد؛ امّا پیمودن این راه متعالی مستلزم غلبه بر ترسهایی است که لاجرم در هنگام اقدام پیش میآید و مانع از حرکت فرد در مسیری میشود که رشد فردی و جمعی را در پیش دارد. نکته مهم این است که فرد برای شروع کار به ایده- هایی نیاز دارد که بتواند تجاری شود. در واقع وقتی ایدهای به ذهن وی خطور میکند باید چگونگی اجرای آن را به صورت یک نقشه راه برای خود مجسم کند و اگر توفیق اجرای آن ایده را در شرایط مطلوبش دید شروع بکار کند. در کنار آن نباید از بحث مشاوره غافل ماند؛ مشاهده و بررسی افرادی که در شرایط مشابه توانستهاند موفقیت روزافزونی کسب کنند میتواند یکی دیگر از پیشنهادهایی باشد که به عنوان سرعت دهنده در مسیر کار عمل میکند، آموزشهای فنی و حرفهای در این میان میتوانند به عنوان راهکاری قابل ملاحظه در دستیابی به اهداف شاغلین در زمینه های فنی از جمله مشاغل خانگی تلقی شوند.
مقاله پژوهشی
سواد اطلاعاتی
روشن احمدی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ داریوش نوروزی؛ علی دلاور؛ فریبرز درتاج
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به تأثیری که فناوریهای نوین بر نحوه فعالیتهای فردی و اجتماعی داشته است، وظیفه ی تعلیم و تربیت است که پاسخگوی نیازهای فزاینده اجتماع باشد. بر همین اساس یونسکو برای تأکید بر این وظیفه، در سال 2008 با همکاری شرکتهای بزرگی چون مایکروسافت، اینتل، سیسکو، انجمن بین المللی فناوری در آموزش، موسسه پلی تکنیک و دانشگاه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به تأثیری که فناوریهای نوین بر نحوه فعالیتهای فردی و اجتماعی داشته است، وظیفه ی تعلیم و تربیت است که پاسخگوی نیازهای فزاینده اجتماع باشد. بر همین اساس یونسکو برای تأکید بر این وظیفه، در سال 2008 با همکاری شرکتهای بزرگی چون مایکروسافت، اینتل، سیسکو، انجمن بین المللی فناوری در آموزش، موسسه پلی تکنیک و دانشگاه ویرجینیا، سندی را برای دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان طراحی کرد. با توجه به اهمیت موضوع و استقبال کشورهای عضو، این سند مورد بازنگری تکمیلی قرار گرفت. در مقدمه این سند آمده است: برای زندگی، یادگیری و کارکرد موفق در محیط های بسیار پیچیده، دانشمحور و غنی از اطلاعات، دانش آموزان و معلمان باید بتوانند به طور مؤثر از فناوری بهره گیرند. تعلیم و تربیت باید از طریق طراحی یک محیط مناسب، تالش کند دانش آموزانی با ویژگیهای خاصی تربیت کند که پاسخگوی نیازهای حرف های جوامع امروز باشند. برخی از این ویژگیها عبارتاند از: توانمند در کاربرد فناوری اطالعات، جستجوگر، تحلیلگر و ارزیاب اطلاعات، تصمیم گیرنده و توانمند در حل مسئله، توانمند در کاربرد مؤثر و خالقانه ابزارهای بهره وری، شهروندانی آگاه، مسئول و مشارکت پذیر. با افزایش کاربرد روزمره و مؤثر فناوری در فرایند آموزش، دانشجومعلمان، فرصت یادگیری از طریق فناوری را به دست میآورند. رشد و توسع هی انواع فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، امکان ساخت انواع نرم افزارها، سخت افزارها و شبکه های اینترنتی را فراهم کرده که در انواع یادگیری های رسمی، غیررسمی و آزاد میتواند نظام آموزشی هر کشور را یاری نماید. بر همین اساس با توجه به نقش مهمی که معلم در سازماندهی تجارب یادگیری دارد، برای وی ضروری است به گونه ای آموزش ببیند که نگرش، دانش و مهارتهای الزم را پیدا کند. بر همین اساس برنامه های حرفه ای ضمن خدمت و پیش از خدمت معلمان، باید دربرگیرنده تجارب عینی از فناوری اطلاعات و ارتباطات در ابعاد حرف های باشد. مقاله حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه یادگیری صلاحیت های فناورانه دانشجو معلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران انجام شده است. روشها: به منظور رسیدن به این هدف، پرسشنامه ای بر اساس مرور نظام مند مبانی نظری در زمینه یادگیری صلاحیتهای فناورانه تهیه شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای 60 نفری از دانشجو معلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی انتخاب و ابزار پژوهش که شامل پرسشنامه صلاحیت های فناورانه با 49 سئوال بود، اجرا شد. روش های به کار رفته برای تحلیل گویه ها ( ضریب تمیز و روش لوپ)، و برای رواسازی از روایی صوری، محتوی و سازه (تحلیل عاملی) و برای اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) استفاده شد. یافتهها: در نتیجه تحلیل عاملی، سه عامل شناسایی شد که عبارتند از: سواد فناوری، تعمیق دانش و خلق دانش. اعتبار این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 98.0 به دست آمد. نتیجهگیری: با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش می توان گفت که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده و عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی می تواند یادگیری صلاحیت های فناورانه دانشجو معلمان را اندازه گیری کند.
مقاله پژوهشی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
فاطمه ایمانی؛ خسرو موحد
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از عوامل موثر تربیتی در آموزش و پرورش جدید، نحوه معماری فضاهای آموزشی است. در تعلیم و تربیت جدید، فضای کالبدی مدرسه نه تنها یک محیط خشک و بی روح در فرآیند یادگیری محسوب نمیگردد، بلکه به عنوان یک عامل زنده و پویا درکیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان نقش ایفا می کند. در محیط های یادگیری توجه به شاخصه های ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از عوامل موثر تربیتی در آموزش و پرورش جدید، نحوه معماری فضاهای آموزشی است. در تعلیم و تربیت جدید، فضای کالبدی مدرسه نه تنها یک محیط خشک و بی روح در فرآیند یادگیری محسوب نمیگردد، بلکه به عنوان یک عامل زنده و پویا درکیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان نقش ایفا می کند. در محیط های یادگیری توجه به شاخصه های طراحی نه تنها در راستای ارتقای کیفی محیط بلکه به عنوان ابزاری برای بالا بردن تأثیر محیط بر ویژگی های رفتاری است. در برخی تحقیقات تازه از محیط کالبدی به عنوان «موضوع پنهان در برنامة آموزش» یاد می شود. در این تعبیر مقصود از «موضوع پنهان» هر آن چیزی است که علاوه بر مواد درسی رایج، به وسیلة سازماندهی هوشیارانه فضای آموزشی، نوجوان را تحت تأثیرات احساسی و روانی خود قرار می دهد. این موضوع ازآن جهت «پنهان» است که الزاماً واجد اثرات عینی و ملموس نیست و یا آنکه معمولا مورد غفلت همگان است. استرس های زندگی، نقش تعیین کننده ای در سالمت روانی و جسمانی دارند و به ویژه با آسیب های روانی و اجتماعی متعددی همراهند. شناسایی استرس های دانش آموزان، مبنای اساسی برای طراحی و تدوین برنامه های مختلف پیش گیرانه می باشد. در این میان مدرسه به عنوان مکانی که نوجوانان زمان زیادی را در آن می گذرانند از اهمیت خاصی برخوردار است و بایست با طراحی مناسب در جهت کاهش استرس دانش آموزان نقش ایفا کند. استرس، رابطه ای خاص بین فرد و محیط است که در این حالت، شخص محیط را فراتر از منابع خود یا تهدید کننده سلامت خود ارزیابی می کند. عوامل مختلفی در ایجاد استرس نقش دارد. یکی از این عوامل، عوامل محیطی است. روشها: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نور طبیعی بر کاهش استرس دانش آموزان در کلاس درس انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است و به لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی می باشد. روش تحقیق، روش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد سنجش استرس، اضطراب و افسردگی (DASS-21) است. روایی این پرسشنامه با توجه به آلفای کرونباخ معادل 897/0 مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافتهها: روش آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آماره استیودنت (t)، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت، هم چنین از آزمون لوین نیز جهت اثبات فرضیه تحقیق استفاده شد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بین استرس، اضطراب و افسردگی با وضعیت نور با ضریب همبستگی های به ترتیب 634/0، 742/0 و 698/0 در سطح معنی داری 01/0 رابطه وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در محیط های با نور نامطلوب میزان افسردگی، اضطراب و استرس بیشتر از محیط های با نور مطلوب می باشد. به طور کلی می توان گفت که با توجه به تاثیر نور روز در کاهش استرس، اضطراب و افسردگی دانش آموزان و عملکرد بهتر آن ها، لذا اهمیت توجه به تاثیراتی که طراحی مدرسه بر روی استفاده کنندگان از ساختمان می گذارد بیش از پیش مشخص می گردد. معماران نقش اصلی را در طراحی فضاهای آموزشی بر عهده دارند و با طراحی صحیح و متناسب با نیازهای جسمی و روحی دانش آموزان می توانند سطح آموزش را در جامعه ارتقا بخشند. جهت بهره گیری مناسب از نور روز در فضاهای آموزشی موارد زیر بایست مدنظر قرار گیرد: ارتفاع پنجره ها (با افزایش ارتفاع پنجره عمق و مقدار نور روز زیاد می شود)، نوع سایبان (سایبان داخلی، خارجی و یا شیشه های کنترل کننده پرتو مستقیم خورشید) و خصوصیات شیشه از عوامل موثر در میزان نور روز است که بایستی به شکل صحیح طراحی شود. هم چنین علاوه بر مقدار مناسب نور و روشنایی طبیعی، باید تابش مستقیم آفتاب کنترل شود تا باعث خیرگی چشم و نیز برهم خوردن تعادل حرارتی فضاها نشود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
نرگس اکبری؛ محسن آیتی؛ علی زارع مقدم؛ هادی پورشافعی
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن حاضر یادگیری و سوادآموزی از اهمیت زیادی برخوردار است. سواد به عنوان یک فرایند یادگیری مادامالعمر و در سراسر گستره زندگی به عنوان بخشی از سیستم یادگیری مادام العمر شناخته شده است. مفهوم سواد به عنوان پایه ای برای یادگیری مادام العمر به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به عنوان یک اصل اساسی سازماندهی برای همه آموزشها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن حاضر یادگیری و سوادآموزی از اهمیت زیادی برخوردار است. سواد به عنوان یک فرایند یادگیری مادامالعمر و در سراسر گستره زندگی به عنوان بخشی از سیستم یادگیری مادام العمر شناخته شده است. مفهوم سواد به عنوان پایه ای برای یادگیری مادام العمر به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به عنوان یک اصل اساسی سازماندهی برای همه آموزشها و همچنین به عنوان یک ضرورت برای همه است و در چهارچوب یک دنیای سریع و ناپایدار، مخصوصاً برای افراد محروم و یا افرادی که مهارت های اساسی را از طریق تحصیلات رسمی به دست نمیآورند، ضروری است. یادگیری مادام العمر، دارای کلیتی است که همه سطوح و مراحل سنی را در برمیگیرد و در پی آن است که محیط های یادگیری خارج از آموزشگاه را با محیط یادگیری درون آموزشگاه ارتباط دهد و مرزهای تصنعی یادگیری را از بین ببرد. یادگیری مادام العمر بیانگر این است که هر محیطی، بالقوه یک محیط یادگیری است و درنتیجه مدرسه و آموزشگاه دیگر جایگاه انحصاری تعلیم و تربیت نیست. به عنوان هدف یادگیری در آموزش، جامعه و دولت مورد توجه قرار میگیرد و در بسیاری از محیطها، مانند خانه، مدرسه، محیط کار و جامعه، نیازمند ایجاد فرصتهای آموزشی مؤثر است. بدون شک امروزه جامعه نیازمند افرادی هست که بتوانند دانش خود را بهبود بخشند و دارای مهارتهای یادگیری مادام العمر در زندگی باشند. تغییرات سریع، ضرورت کسب دانش های جدید و تخصصی را موجب شده است؛ از این رو سواد یادگیری مادامالعمر و ارتقاء آن به عنوان یک توانمندی ضروری پیش روی کارکنان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرآیند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادامالعمر دبیران دوره دوم متوسطه شهر بیرجند است. روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. نمونه آماری شامل 40 نفر دبیر زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه شهر بیرجند بوده که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش به دریافت آموزشهای لازم، طی فرایند مدیریت دانش طبق الگوی جاشپارا (2004) پرداختند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرده و فعالیتی در جهت مدیریت دانش نداشتند. و پرسشنامه سواد یادگیری مادامالعمر لی و تسای (2007) به عنوان ابزار استفاده شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که فرایند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادامالعمر دبیران تأثیر معناداری داشت. همچنین فرایند مدیریت دانش بر مؤلفههای سواد یادگیری مادامالعمر (ورودی، فرایندی و خروجی) دبیران تأثیر معناداری داشت نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد فرایند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادام العمر دبیران تأثیر معنی داری دارد. مدیریت دانش، فراتر از یادگیری است، به عبارت دیگر مدیریت دانش عبارت است از یادگیری مادام العمر. بنابراین می توان اینگونه تبیین کرد توانمندی در تبدیل شدن به یک فراگیر مادام العمر مستقل میشود. همچنین، مدیریت دانش، افراد را در جذب دانش ضروری کمک میکند، راه و رسم و آگاهی نسبت به یادگیری مادام العمر را پرورش میدهد، پایه و اساسی برای مطالعه دانش فردی و پیشرفت توانایی ایجاد میکند و به این ترتیب، مهارتهای تخصصی و قدرت رقابتی افراد را افزایش میدهد.معلمان از طریق مدیریت دانش، با محتوای الکترونیکی متنوع در دروس مختلف و مواد آموزشی جدید و خلق ایده ها و نظرات سازنده معلمان در امر تدریس موفق در کلاس درس آشنا میشوند. پاسخگویی به نیازهای معلمان در زمینه تدریس و به اشتراک گذاری منابع و کتابهای راهنمای تدریس و به وسیله همکاران و مدیر سایت در سامانه مدیریت دانش به کار گرفته میشود. معلمان باید چگونه واردکردن اطلاعات و دانش خلق شده خود را در مدیریت دانش یاد بگیرند و دوره های آموزشی برای ساختن محتوای الکترونیکی و کار با رایانه و اینترنت را فراگیرند تا بتوانند به عنوان افرادی توانا در فرایند مدیریت دانش فعالیت کنند و تدریس کارآمدتری داشته باشند. بر این اساس توصیه میشود از فرایند مدیریت دانش در توسعه سواد یادگیری مادامالعمر دبیران بهره گرفته شود.
مقاله پژوهشی
حسن کاویانی؛ محمد جواد لیاقت دار؛ بی بی عشرت زمانی؛ یاسمین عابدینی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه در کلاس های درس، بیشتر آموزش مستقیم مطالب مورد نظر است و نه برانگیختن حس تحقیق و خالقیت در فراگیران. با توجه به اینکه تدریس عاملی است که فرصتهایی برای یادگیری فراگیران فراهم میکند، لازم است فرآیندهای یاددهی- یادگیری نیز با این تحولات هماهنگ شود و از راهبردهای سنتی انتقال اطلاعات به سمت راهبردهای آموزشی جدید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه در کلاس های درس، بیشتر آموزش مستقیم مطالب مورد نظر است و نه برانگیختن حس تحقیق و خالقیت در فراگیران. با توجه به اینکه تدریس عاملی است که فرصتهایی برای یادگیری فراگیران فراهم میکند، لازم است فرآیندهای یاددهی- یادگیری نیز با این تحولات هماهنگ شود و از راهبردهای سنتی انتقال اطلاعات به سمت راهبردهای آموزشی جدید مساله محوری و مشگل گشایی حرکت کند که به رشد توانایی های خالق در فراگیران منجر میشود. از سویی دیگر طی دهه های گذشته استانداردهای آموزشی بر ارزش بالقوه محیطهای یادگیری فراگیرمحور تاکید کرده اند که در آن فراگیران به طور فعالانه در فعالیت های یادگیری سطح بالا درگیر میشوند. محیط های یادگیری فراگیرمحور، مستلزم استفاده از روشهای یادگیری فعال در کلاس درس است، از جمله ارائه ها، حل مساله در گروه های کوچک، خود ارزیابی و ارزیابی توسط همکاران و بحث گروهی، اما ایجاد چنین محیط- هایی یک چالش است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی بازدههای آموزشی کلاس معکوس با استفاده از روش سنتزپژوهی انجام گرفت. روشها: از این رو واحد تحلیل، شامل کلیه پژوهشهای علمی مرتبط بود که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی داخلی و خارجی بر اساس معیارهای ورود تعداد 1298 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 106 پژوهش جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده گردید و برای اطمینان از نحوه کدگذاریها از دونفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافتهها استفاده شد. جهت تحلیل یافتهها از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روشهای کدگذاری باز و محوری از نرم افزار Nvivo-8 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد کاربست کلاس معکوس در آموزش منجر به وقوع 119 نوع بازده آموزشی میشود که باتوجه به دسته بندی کردن بازدهها در محورهای کلی این بازدهها شامل 7 بعد در حیطههای زمانی، تعامل، مهارت، فردی، گروهی، تحصیلی و تدریس میشد که بیشترین بازده آموزشی آن متوجه فرد بود. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که باید پذیرفت که امروزه رویکردهای یاددهی- یادگیری دچار تحول شده است، فراگیران بیشتر ترجیح میدهند که در کلاس درس و یادگیری نقش فعالی داشته باشند، امروزه کمتر فراگیری یافت میشود که نقش منفعل در کلاس درس را ترجیح دهد، از سویی دیگر ابزارها و موقعیت های یادگیری نیز دچار تحول شده است، بنابراین در زمان حال متناسب با این تحولات صورت گرفته یکی از مهم ترین مواردی که باید در رویکردهای یاددهی-یادگیری به آن توجه کرد، خلق موقعیتهای یادگیری جذاب میباشد. این اقدام میتواند از طریق استفاده از فناوریهای صوتی و تصویری و همچنین کاربست کلاس معکوس در آموزش محقق شود. لذا انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه و شناخت مزایا و موانع آن در اجرا ضروری به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
برنامه ریزی درسی
سمیه زارع؛ حسین زینلی پور؛ اقبال زارعی؛ مهدی محمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه با گسترش فناوری های نوین مطالعاتی و ارتباطی، روش کسب و کار، فعالیت های روزمره، ارتباط با دیگران، دستیابی به اطالعات و به طور کلی تمامی ارکان زندگی بشر دچار تحولی عظیم گشته است. این فناوری ها عمدتا با هدف ارتقاء سطح کیفی ارائه خدمات آموزشی و نیز اهدافی چون گسترش تعداد مخاطبین، آموزش دهندگان و موسسات آموزشی و حتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه با گسترش فناوری های نوین مطالعاتی و ارتباطی، روش کسب و کار، فعالیت های روزمره، ارتباط با دیگران، دستیابی به اطالعات و به طور کلی تمامی ارکان زندگی بشر دچار تحولی عظیم گشته است. این فناوری ها عمدتا با هدف ارتقاء سطح کیفی ارائه خدمات آموزشی و نیز اهدافی چون گسترش تعداد مخاطبین، آموزش دهندگان و موسسات آموزشی و حتی شرکت ها و مراکز کسب و کار را قادر می سازند تا به صورتی مقرون به صرفه و در کوتاه ترین زمان ممکن مطالب و محتویات مورد نظر را به دانشجویان، مشتریان و به طور کلی مخاطبین منتقل نمایند. آموزش برای توسعه پایدار ، رویکردی از آموزش است که در جستجوی توانمندسازی مردم برای پذیرش مسئولیت برای ایجاد یک آینده پایدار میباشد. می توان در جهت تحقق بهتر اهداف آموزش برای توسعه پایدار، از رویکرد یادگیــری الکترونیــکـی استفاده کرد، که در این تحقیق به تدوین و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی الکترونیکی توسعه پایدار در آموزش عالی پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی محتوای الکترونیکی برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی بود. روشها: طرح پژوهش کیفی و به طور ویژه «مطالعه موردی کیفی» بوده است؛ جامعه آماری عبارت بود از: 1- تمامی اعضای هیأت علمی رشته های مهندسی عمران، معماری، کشاورزی؛ 2- تمامی اعضای هیأت علمی رشته روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز و 3-تمامی متخصصین، صاحبنظران و پژوهشگران حوزه برنامه ریزی درسی و اموزش الکترونیکی. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 8 از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: طرح محتوای برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی ایران، به عنوان مضمون فراگیر 4 مضمون سازمان دهنده و 73 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج شد. چارچوب برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در سطح آموزش عالی در قالب عناصر دوازده گانه: هدف، محتوا، نقش مربی، نقش فراگیرنده، روش یاددهی- یادگیری، ارزشیابی، مواد آموزشی، نوع برنامه درسی، سطح تحصیلی، مشارکتکنندگان در طراحی و اجرای برنامه درسی، مکان آموزش، زمان آموزش، طراحی شد و برنامه درسی نیز در پنج فصل، پنج عنوان و شانزده سر فصل تدوین گردید. به طوریکه، می توان این برنامه درسی تدوین شده را در قالب کتاب اموزشی، به صورت درس دو واحدی- عمومی در رشته های مختلف، از جمله مهندسی عمران، معماری، کشاورزی به صورت الکترونیکی تدریس کرد. بدیهی است که یافته های این پژوهش امکان آموزش توسعه پایدار در سطح آموزش عالی بر مبنای محتوای الکترونیکی را فراهم آورده است. نتیجهگیری: در نظام آموزش عالی، بحث توسعه پایدار به صورت خاص مطرح نشده لکن به عنوان بخشی از دروس رشته های مهندسی عمران، معماری، کشاورزی به دانشجویان آموزش داده میشود؛ از طرفی دیگر، تلفیق آمـوزش الکترونیکـی بـه عنـوان دستاورد نظام آموزشی نوین در فرآیند آموزش و یـادگیری و برنامـه درسـی مؤسسـات آموزشـی، امری اجتنـاب ناپـذیر اسـت. با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت: بسیاری از واحدهای درسی رشتههای مهندسی عمران، معماری، کشاورزی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم اشاراتی به موضوع توسعه پایدار دارند و یا اساتید، طبق تخصص و عالیق خود، در رابطه با موضوع توسعه پایدار اطالعاتی را به دانشجویان ارائه می کنند. در تحقیق حاضر، ضمن توجه به این موضوع، سعی شد محتوای الکترونیکی برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی طراحی شود.