مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
خلیل میرزایی؛ حشمت اله سعدی؛ سید حمید موحد محمدی؛ رضا موحدی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش الکترونیکی جدیدترین شکل آموزش از راه دور است و به رویکردی در برنامهریزی درسی گفته میشود که در آن علاوه بر استفاده از روشهای فراگیرمحور، از ابزارهای رایانهای و اینترنت استفاده میشود. اولین نسل از آموزش الکترونیکی یا برنامههای آموزشی مبتنی بر وب، تأکید بر ارائة کلاسهای فیزیکی بر پایة محتوای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش الکترونیکی جدیدترین شکل آموزش از راه دور است و به رویکردی در برنامهریزی درسی گفته میشود که در آن علاوه بر استفاده از روشهای فراگیرمحور، از ابزارهای رایانهای و اینترنت استفاده میشود. اولین نسل از آموزش الکترونیکی یا برنامههای آموزشی مبتنی بر وب، تأکید بر ارائة کلاسهای فیزیکی بر پایة محتوای آموزشی و اینترنت داشت. امروزه، بسیاری از دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در سراسر دنیا با طراحی و ارائة برنامهها و دورههای آموزش الکترونیکی پا به عرصة وجود نهادهاند تا پاسخگوی تقاضای روزافزون علاقهمندان برای آموزش باشند. یکی از ویژگیهای مطلوبی که میتواند نقش مهمی در افزایش کارایی و اثربخشی این نوع آموزش داشته باشد، شخصیسازی محیط یادگیری مطابق ویژگیهای یادگیرندگان است. این تطابق، به این منظور است که کاربر بتواند با توجه به اهداف، دانش و ترجیحاتش از محتوای یادگیری و خدمات دیگر نظام بهرهمند شود و نظام به جای یک برخورد یکسان با همه، با هرکس مطابق ویژگیهای خودش برخورد کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش آموزش الکترونیکی در مراکز آموزش عالی کشاورزی ایران و تعیین مؤثرترین سازهها بر پذیرش این فناوری از سوی اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی است. این پژوهش بـا اسـتفاده از پیمـایش و با بهرهگیری از تکنیک آماری چند متغیره تحلیل مسیرانجـام شد. روشها: جامعة آماری در این پژوهش، متشکل از اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی مراکز آموزش عالی کشاورزی ایران هستند. برای سنجش میزان پایایی پرسشنامه، از آلفای کرونباخ استفاده شد. میزان آلفای کرونباخ کلی برای 68 گویه پرسشنامه، عدد 5/88% به دست آمد که عدد قابل قبولی بوده و نشاندهنده پایایی بالای پرسشنامه است. در مجموع، تعداد 646 پرسشنامه از جامعه آماری پژوهش در چهار دانشگاه جمعآوری شد. پس از انجام تکنیک آماری چند متغیره تحلیل مسیر و از طریق محاسبه ارقام ضرایب بتا برای مسیرهای مختلف، اهمیت هر مسیر تعیین شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد، در صورتی که اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی آموزش عالی کشاورزی ایران به این ذهنیت برسند که استفاده از آموزش الکترونیکی برای انجام فعالیتهای آموزشی آنان در مراکز آموزش عالی کشاورزی سودمند و قابل اعتماد است، حتی اگر با هنجار ذهنی آنان سازگار نبوده و دارای ریسک باشد، باز هم از آموزش الکترونیکی استفاده خواهند نمود؛ همچنین از منظر پاسخگویان، آموزش الکترونیکی، آموزشی امن و مناسب تشخیص داده شد، به گونهای که، ریسکهای احتمالی موجود در این گونه آموزشها در محیطهای مجازی، تأثیری در نگرش آنها نسبت به این نوع آموزش ندارد. نتیجهگیری: بنابراین، میتوان گفت در صورتی که اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی آموزش عالی کشاورزی ایران به این ذهنیت برسند که استفاده از آموزش الکترونیکی برای انجام فعالیتهای آموزشی آنان در مراکز آموزش عالی کشاورزی «سودمند» و همچنین «قابل اعتماد» است، حتی اگر با «هنجار ذهنی» آنان سازگار نبوده و «ریسک درکشدهای» نیز داشته باشد، باز هم از آموزش الکترونیکی استفاده خواهند نمود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- دوره متوسطه
ابراهیم ریحانی؛ زهرا شریفی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مهم در ریاضیات که درک آن از سوی دانشآموزان همواره با مشکلاتی همراه بوده است، مفهوم حد است. به دلیل ارتباط این مفهوم به بسیاری از مفاهیم دیگر از جمله بینهایت بزرگ و بینهایت کوچک ، پیوستگی، مشتق و انتگرال، درک و فهم صحیح آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و همین امر سبب شده است آموزش و یاددهی آن از سوی آموزشگران ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مهم در ریاضیات که درک آن از سوی دانشآموزان همواره با مشکلاتی همراه بوده است، مفهوم حد است. به دلیل ارتباط این مفهوم به بسیاری از مفاهیم دیگر از جمله بینهایت بزرگ و بینهایت کوچک ، پیوستگی، مشتق و انتگرال، درک و فهم صحیح آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و همین امر سبب شده است آموزش و یاددهی آن از سوی آموزشگران ریاضی مورد توجه قرار گیرد. گرچه این مفهوم بارها در تحقیقات آموزشی از سوی محققان مورد بررسی قرار گرفته است ولی هنوز هم مشکلات در زمینه درک آن توسط دانشآموزان به قوّت خود باقی است. برای شناسایی مشکلات به وجود آمده در زمینة درک مفاهیم از جمله مفهوم حد، روشهای متعددی وجود دارد. از جمله این روشها، بررسی چگونگی تشکیل مفهوم و ساختارهایی است که دانشآموزان برای یادگیری مفاهیم در ذهن خود میسازند است. هدف از این مطالعه بررسی درک دانشآموزان سال سوم متوسطه رشته تجربی و ریاضی از مفهوم حد بر اساس نظریه APOS است. نظریه APOS یک نظریه یادگیری است که بیشتر در ریاضیات دانشگاهی مورد استفاده قرار میگیرد. این نظریه درک دانشآموزان از مفاهیم را در سطوح مختلف دستهبندی میکند و قادر است ساختارهای ذهنی که شخص بهمنظور درک مفهوم میسازد را مدلسازی کند. روشها: این تحقیق یک تحقیق توصیفی است که به روش زمینهیابی انجام شده است. نمونه مورد مطالعه 234دانشآموز دختر سال سوم متوسطه شهرستان قرچک هستند که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار آزمون، پرسشنامهای شامل 6 سؤال است که توسط مؤلفین مقاله طراحی شده است. پایایی آزمون با محاسبه آلفای کرونباخ به میزان 0.82 مورد تأیید است. یافتهها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که اکثر دانشآموزان درک درستی از مفهوم حد نداشته و مسائل حد را در صورتی درست حل میکنند که به یک روش روتین برای حل دسترسی داشته باشند. عملکرد ضعیف دانشآموزان در پاسخ به سؤالات آزمون مخصوصاً گروه سوم تجربی این نکته را بهخوبی مشخص میکند که ساختوسازهای مفهوم حد در ذهن اکثر آنها بسیار ناقص است. این ساختارهای ضعیف نهتنها بر درک آنها از مفهوم حد تأثیر گذاشته است بلکه بر درک مفاهیم وابسته از جمله پیوستگی نیز مؤثر بوده است. نتیجهگیری: معلم زمانی که به معرفی مفهوم حد میپردازد با استفاده از زبان عامیانه و دادن ایدۀ اولیه، میتواند مانع ساخت طرحوارههای درستی از مفهوم حد شود. چون نقش معلم در ساخت طرحی از مفهوم حد بسیار مهم است، اگر معلم با روشی نامناسب به آموزش بپردازد، ممکن است مانع جذب مفهوم حد توسط دانشآموز گردد. علت دیگر توقف رشد و توسعة مفهوم، ارزشیابیهای مستمر در محیطهای آموزشی است که نیاز به درک مفهومی مفاهیم را مهم جلوه نداده و محدود به روشهای روتین برای دستیابی به نتایج بهتر هستند. به همین دلیلپرداختن به تحقیقاتی در زمینۀ تدریس و یادگیری هر مفهومی در ریاضی مانند مفهوم حد، میتواند منجر به ارائه راهکارهایی برای تدریس مؤثرتر شود.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
مجتبی باغدارنیا؛ اقدسی احقر؛ امینه احمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان در دهههای اخیر، افزایش بهره های علمی کسبوکار در مشکلات اطلاعات ناموزون و کاربرد فناوری ارتباطات و ساخت جامعه اطلاعاتی بین تمام کشورها در جهان را گسترش داده است. درحالیکه بهطور گسترده پذیرفتهشده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات پتانسیل ایجاد فرصتهای اقتصادی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان در دهههای اخیر، افزایش بهره های علمی کسبوکار در مشکلات اطلاعات ناموزون و کاربرد فناوری ارتباطات و ساخت جامعه اطلاعاتی بین تمام کشورها در جهان را گسترش داده است. درحالیکه بهطور گسترده پذیرفتهشده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات پتانسیل ایجاد فرصتهای اقتصادی، ترویج تغییرات اجتماعی و سیاسی در جامعه، فراهم آوردن دسترسی به دانش، ایجاد محرک و زمینه برای به اشترک گذاری عملی به بهترین شکل ممکن در تمام زمینههای زندگی را فراهم میکند، فرایندهای واقعی آگاهسازی در سراسر جهان کاملا نامتقارن هستند. برعکس، درحالیکه انقلاب دیجیتال مرزهای دهکده جهانی را گسترش داده است، اکثریت قریب بهاتفاق جهان از این اتفاق آشکار جدا نشده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش فاوا برای کارکنان است. روشها: جهت طراحی، تدوین و ساخت ابزار پژوهش با استفاده از مصاحبه و تحلیل کیفی مولفه هایی شامل مفاهیم پایه فناوری اطلاعات، بهکارگیری رایانه، واژهپرداز، صفحات گسترده، پایگاه داده، ارائه مطلب و اینترنت استخراجشده است. و بر اساس مولفه های فوق پرسشنامهای با 35 گویه تنظیم گردیده است. جامعه آماری پژوهش کارکنان حوزه ستاد وزارت آموزشوپرورش درسال تحصیلی 96-1395 میباشند و حجم نمونه مطالعاتی آن 280 نفر در نظر گرفتهشده است که با استفاده از نمونهگیری تصادفی بهمنظور اعتبارسنجی بیرونی انتخاب شدهاند. پایایی ابزار پرسشنامه در این پژوهش مقدار 92/0 برآورد گردید که نشان از پایایی بالای ابزار طراحیشده داشت.بهمنظور بررسی روایی مدل تحلیل ساختاری روشهای تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی، تحلیل مسیر و برازش بکار گرفتهشده که نتیجه تحلیل اکتشافی شامل هفت مولفه شد که همگی دارای همبستگی مثبت بودند. یافتهها: در پایان نتیجه تحلیل عامل تائیدی به دست آمد و شاخصهای برازش در مولفه های آموزش فاوا مورد ارزیابی قرار گرفتند که نشان از برازش مطلوب و مناسب دارد. نتیجهگیری: اقدامات لازم در جهت تبدیل الگوی پیشنهادی آموزش مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به برنامه آموزشی مدون قابلاجرا به عمل آید. این اقدامات شامل بازنگری در روش آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات کنونی، تدوین مواد آموزشی و تدوین دستورالعملها و ضوابط اجرایی و فراهم نمودن تمهیدات لازم جهت اجرا میباشد. در انجام اقدامات لازم برای تدوین و اجرای آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات باید هماهنگی با الگوی هفت نوع از مهارتهای آموزشICDL پیشنهاد شده فراموش نگردد. آموزشهایمستقلی به نام مهارتهای کاربردی رایانه قرار داده شود و کتابی با همین نام، راهنمای اساتید، و سایر مواد کمکآموزشی طراحی و تدوین گردد. و یا بهطور چندرسانهای انجام پذیرد. با توجه به اجرای این آموزشها بارویکرد جدید در حوزه ستاد وزارت آموزشوپرورش میتوان به کلیه معلمان کشور نیز این آموزشها داده شود و با بازنگری و اطلاعات لازم در بدو استخدام کارکنان و همینطور دورههای ضمن خدمت کارکنان ملحوظ گردد.
مقاله پژوهشی
بازی های رایانه ای آموزشی
زهرا نویسی؛ محمد ابراهیم شیری؛ بهروز مینایی بیدگلی
چکیده
پیشینه و اهداف: توانایی خواندن یکی از تواناییهایی است که در کیفیت زندگی مؤثر است. از بین کودکان با هوشبهر معمولی و بیشتر، دانش آموزان دارای نارساخوانی با توجه به سن و توانایی هوشی خود، نارسایی عمدهای در یادگیری خواندن دارند. در هرگونه برنامهریزی و طراحی برنامهی درمان برای این افراد، تشخیص، اولین قدم و شرط لازم است. شناخت زودهنگام ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: توانایی خواندن یکی از تواناییهایی است که در کیفیت زندگی مؤثر است. از بین کودکان با هوشبهر معمولی و بیشتر، دانش آموزان دارای نارساخوانی با توجه به سن و توانایی هوشی خود، نارسایی عمدهای در یادگیری خواندن دارند. در هرگونه برنامهریزی و طراحی برنامهی درمان برای این افراد، تشخیص، اولین قدم و شرط لازم است. شناخت زودهنگام و بهموقع این اختلال برای پیشگیری از پیامدهای منفی ناشی از اختلال پراهمیت است. ما در این پژوهش به دنبال روشی برای پیشبینی نارساخوانی هستیم که مبتنی بر خواندن نباشد؛ تا بتوان با توجه به قابلدرمان بودن نارساخوانی، قبل از شروع به آموزش خواندن، مداخلات درمانی لازم را برای این کودکان آغاز نمود. هدف این پژوهش، استفاده از هوش مصنوعی و تولید یک سامانهی تشخیص هوشمند با استفاده از الگوریتمها و روشهای یادگیری ماشینی با ناظر است. روشها: ابزار مورد استفاده در جمع آوری داده های مورد نیاز برای هوشمند سازی سامانه و همچنین استفاده از این سامانه، یک بازی رایانه ای هوشمند است که در جریان همین پژوهش طراحی و پیاده سازی شده است. بازیها میتوانند روشی با استرس کم یا بدون استرس و جالب برای کودک ارائه دهند بهطوریکه کودک حتی متوجه نشود که در حال سنجیده شدن است. سیستم تشخیص هوشمند با مشارکت دانش آموزان سالم و نارساخوان، آموزش داده شد. یافتهها: نتایج بررسی بر روی عملکرد این سامانه هوشمند نشان میدهد که این سامانه توانایی پیشبینی نارساخوانی در کودکان را با احتمال بالای 97 درصد دارد. نتیجهگیری: در این پژوهش یک بازی رایانهای هوشمند ارائه شده است که توانایی پیش بینی نارساخوانی در کودکان را دارد. این سامانه برای پیش بینی از یک تفاوت شناختی بین کودکان رساخوان و نارساخوان استفاده می نماید. دقت بالای سامانه در تشخیص، نشان می دهد میتوان نارساخوانی را با استفاده از تکیه بر تفاوتهای شناختی پیشبینی نمود و این پیش بینی را در سنین کمتر از ابتدایی و قبل از ارائه آموزش خواندن به کودکان، انجام داد. در این حالت می توان با مداخلهی به هنگام از اثرات منفی متعدد نارساخوانی بر کودک و خانواده و جامعه، پیشگیری نمود. این روش در قالب یک بازی رایانهای ارائه شده است و مزیت بازیها، در این است که بازیها میتوانند روشی با استرس کم یا بدون استرس و جالب برای کودک ارائه دهند بهطوریکه کودک حتی متوجه نشود که در حال آزموده شدن است. مزیت بعدی، در دسترس بودن بازیها است.
مقاله پژوهشی
آموزش علوم
زهره خوش نشین
چکیده
پیشینه و اهداف: جهان ارتباطات در موج سوم رویکردهای ارتباطی شیوه نوینی از زندگی در قالب ابزارهای نوین را به همراه داشته که سبب شده آن را کلبهی الکترونیک بنامند. تحولات سریع ناشی از کاربرد فنآوری اعم از فنآوری مولد و فنآوری اطلاعاتی در زندگی بشر تغییرات شگرفی را در ساختارهای صنعتی، اقتصادی، سیاسی و مدنی جوامع به وجود آورده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جهان ارتباطات در موج سوم رویکردهای ارتباطی شیوه نوینی از زندگی در قالب ابزارهای نوین را به همراه داشته که سبب شده آن را کلبهی الکترونیک بنامند. تحولات سریع ناشی از کاربرد فنآوری اعم از فنآوری مولد و فنآوری اطلاعاتی در زندگی بشر تغییرات شگرفی را در ساختارهای صنعتی، اقتصادی، سیاسی و مدنی جوامع به وجود آورده است و این تغییرات، تأثیرات بسزایی در روند زندگی و کار مردم در سراسر جهان گذاشته و با روشهای سنتی آموزش، یادگیری و مدیریت آموزش به طور جدی به مقابله پرداخته است. با استفاده از ﻓﻨﺎوریهای نوین آموزشی فرصت انتخاب های نوینی برای همراه ساختن آﻣﻮزش ﺑﺎ ﻧﻴﺎزﻫﺎی داﻧﺶ آﻣﻮزان و ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻲ شود که از جمله آن استفاده از روش آموزش تلفیقی در محیط مبتنی بر فناوری آموزش الکترونیکی است. آموزش به شیوه تلفیقی تدارک محیط فعال و منظور نمودن روش های آموزشی پویاست که از طریق آن امکان استفاده از تسهیلات آموزشی با حداقل و حداکثر مزایای آن فراهم می شود. در این محیط امکان گذر از یادگیری چهره به چهره به سوی ترکیب آن با کلاس های مجازی و در نهایت استفاده از امکانات کاملا برخط امکانپذیر است. آموزش تلفیقی، ترکیب روش تدریس معمول سنتی با قالب چهره به چهره با تجهیزات مبتنی بر کاربرد فناوری است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر یادگیری در محیط تلفیقی و الکترونیکی بر میزان یادگیری دانش آموزان در درس علوم است. روشها: جامعه آماری متشکل از دانشآموزان یک مدرسه متوسطه در یکی از شهرستانهای استان گیلان انتخاب شد که 160 دانش آموز در 6 کلاس مشغول به تحصیل هستند. از میان دانش آموزان دخترانه دبیرستان به کمک پیش آزمون 60 دانش آموز از بین جامعه آماری موجود در مدرسه در 3 پایه تحصیلی برآورد شد. گروه آزمایش مشتمل بر 30 دانشآموز در 3 پایه تحصیلی طی رویکرد آموزش تلفیقی با هماهنگی پژوهشگر و معلم، آموزشهای تکمیلی تلفیقی یا همان آموزش مبتنی بر کاربرد فناوری کامپیوتر و اینترنت دریافت داشتند. تاثیر روش آموزش تلفیقی در مقایسه با روش سنتی به صورت شبه آزمایشی و با تبیین پیش آزمون و پس آزمون روی گروه گواه متشکل از دانش آموزان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافته ها به تفکیک گروه آزمایش و گواه مشتمل بر 2 گروه 30 نفری از دانش آموزان در 2 گروه آزمایش و گواه تحلیل شد. جهت تجزیه و تحلیل دادههایی بدست آمده از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد.از نرم افزار SPSS، آزمون تی، آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس یک متغیری استفاده شد. نتایج تحقیق با استفاده از ابزار آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته نشان داد که آموزش به روش یادگیری تلفیقی باعث پیشرفت دانش آموزان در هر 3 پایه تحصیلی شده است. نتیجهگیری: یادگیری با رویکرد تلفیقی بر اساس اصول مبتنی بر فعالیت شکل میگیرد و فراگیر ملزم به انعکاس و تصمیمگیری درباره وقایع و واقعیتها به صورت برخط یا غیر برخط و تشریح واقعیت از طریق انعکاس فرایندهای گروهی یا انفرادی مؤثر در حل مسئله و یا تصمیمگیری در زمینه راهحل، بازنگری راهحل و بررسی بازخوردهای موثر بر حل مسئله است. استفاده از روش آموزش به شیوه تلفیقی و در واقع تلفیق آموزش به واسطه استفاده از کامپیوتر به عنوان رسانهای پرقدرت در فرآیند های یادگیری و یاددهی علاوه بر بهبود آموزش مفاهیم درسی علوم چنانچه پس از آموزش مستقیم در کلاس و به صورت تلفیقی از برنامه درسی با انجام تکالیف مرتبط با زندگی روزمره ارائه شود میتواند در پیشرفت آموختههای فراگیران موثر واقع گردد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
تیمور اسمعیل زاده؛ آزاد الله کرمی؛ فرانک موسوی
چکیده
پیشینه و اهداف: از روشهای بسیار مناسب که یکی از اهداف اصلی آن آموزش مهارت حل مسئله است؛ برنامه فلسفه برای کودکان است، علاقه به آموزش مهارتهای تفکر به اواخر سالهای 1960 برمیگردد، زمانی که پروفسور لیپمن در دانشگاه کلمبیا (واقع در نیویورک) در رشته فلسفه مشغول تدریس بود متوجه شد که دانشجویان او فاقد قدرت داوری و تمیز و استدلال هستند، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از روشهای بسیار مناسب که یکی از اهداف اصلی آن آموزش مهارت حل مسئله است؛ برنامه فلسفه برای کودکان است، علاقه به آموزش مهارتهای تفکر به اواخر سالهای 1960 برمیگردد، زمانی که پروفسور لیپمن در دانشگاه کلمبیا (واقع در نیویورک) در رشته فلسفه مشغول تدریس بود متوجه شد که دانشجویان او فاقد قدرت داوری و تمیز و استدلال هستند، وی پس از مدتی متوجه شد برای اینکه قدرت تفکر این دانشجویان تقویت شود بسیار دیر شده است. تقویت این تواناییها میبایست در دوران کودکی این دانشجویان انجام میگرفت. بهعبارتدیگر وقتی این دانشجویان در دوران کودکی و نوجوانی بودند، باید یک سری دورههای درسی خاص درزمینه تفکر انتقادی یا حل مسئله یا هر مهارت دیگری که به منطق صوری و غیر صوری مربوط است را شروع میکردند. بنابراین با تأکید بر پرورش تفکر از دوران کودکی برنامه «فلسفه برای کودکان» را بنیان نهاد. محتوای آموزشی مختلف را میتوان با ابزارهای مختلف از کتاب و سخنرانی گرفته تا اینترنت و یا حتی رایانههای دستی به فراگیران ارائه داد. با توجه به اهمیت محتوای فلسفی برای کودکان و با در نظر گرفتن ظرفیت فناوریهای جدید همچون چندرسانهایها و فرا رسانهها میتوان با بهرهگیری از آنها زمینۀ یادگیری مؤثر و مداوم را فراهم آورد. در پژوهش حاضر اثربخشی چندرسانهای فلسفه برای کودک (P4C) بر حل مسئله دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر جوانرود بررسی شد. روشها: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان جوانرود در سال 96-1395 بود. برای انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش خوشهای تصادفی 60 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند که 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده پرسشنامه حل مسئله هپنر (PSI) بود. ابتدا از گروههای آزمایش و کنترل پیشآزمون گرفته شد و پس از پایان دوره آموزشی از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که اجرای چندرسانهای فلسفه برای کودک بر حل مسئله و مؤلفههای آن (اعتماد به حل مسائل، گرایش– اجتناب و کنترل شخصی) در بین دانش آموزان ابتدایی اثرگذار است. نتیجهگیری: به دیگر پژوهشگران نیز توصیه میشود اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان در بستر فناوری را بر دیگر متغیرهای مهم در تعلیم و تربیت را موردبررسی قرار دهند. همچنین پیشنهاد میگردد پژوهشهای مشابهی در دیگر مقاطع تحصیلی نیز انجام شود. مهمترین محدودیتهای پژوهش حاضر محدود بودن جامعه آماری به دانش آموزان پایه ششم مقطع ابتدایی بود، همچنین استفاده صرف از پرسشنامه و عدم استفاده از دیگر روشهای گردآوری دادهها مثل مشاهده و مصاحبه از دیگر محدودیتهای این پژوهش میباشد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
فاطمه جعفرخانی
چکیده
پیشینه و اهداف: برای ترغیب یادگیرندگان به یادگیری باید نیازهای آنان به امنیت، تعلق و احترام ارضا شود و تشویق شوند که به انتخابهای شناختی و رشدی خود دست بزنند. از جهات مختلف، تنها روش مؤثر برای رسیدن به این هدف تنظیم آموزشی است که در آن همه یادگیرندگان تا حدی احساس موفقیت کنند. این احساس موفقیت به ایجاد سطح واقعگرایانهای از توقع ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برای ترغیب یادگیرندگان به یادگیری باید نیازهای آنان به امنیت، تعلق و احترام ارضا شود و تشویق شوند که به انتخابهای شناختی و رشدی خود دست بزنند. از جهات مختلف، تنها روش مؤثر برای رسیدن به این هدف تنظیم آموزشی است که در آن همه یادگیرندگان تا حدی احساس موفقیت کنند. این احساس موفقیت به ایجاد سطح واقعگرایانهای از توقع میانجامد؛ احساس موفقیت نیاز مبرم به پیشرفت را تشویق میکند و موفقیت را برای پیشرفت آتی آماده میکند. هر روشی از رتبهبندی که یادگیرندگان را به احساس شکست برساند غیرمنطقی و مخرب میباشد و به انگیزه آنان در پیشرفت تحصیلی آسیب میرساند. به این ترتیب نوعی ارزشیابی نیاز است که بتواند با حفظ انگیزه نسبت به آگاهی دهی نقاط ضعف وقوت یادگیرنده بدون اعمال نظر شخصی کمک دهنده باشد. یکی از کاربردهای منطق فازی در ارزشیابی عملکردهای آموزشی است. گسترش مجموعههای فازی، موجب تعمیم کاربردهای آن به عرصه سایر علوم و فنون شده است بهنحویکه امروزه در زمینههای کنترل، پردازش تصویر، پزشکی، مطالعات اجتماعی و اقتصادی و هوش در رشتههای مختلف کاربردهای وسیعی پیداکرده است. نیاز به سیستمهایی از سنجش و ارزشیابی که بتواند علاوه بر بعد شناختی ابعاد دیگر رشد را موردتوجه قرار دهد یکی از چالشهای مطرح در آموزش بوده است. روشها: این مقاله با استفاده از معیارهای منطق فازی به ارزشیابی عملکرد درس تولید چندرسانهای پرداخته و با استفاده از نرمافزار مطلب برای یک گروه 30 نفره از دانشجویان دختر که بهصورت تصادفی از میان دانشجویانی که واحد مذکور را برای ترم ششم تحصیلی در دانشگاه علامه طباطبائی اتخاذ نموده بودند (50 نفر) پیادهسازی شد. نتایج حاصل با روش نمرهگذاری معمول با آزمون پیرسون همبستگی داشت (78) که حاکی از قوت اعتبار ساختاری در روش فازی بود. یافتهها: نتایج نشان داد متغیرهای کیفی مؤثر در تولید چندرسانهای (موضوع، طراحی پیام ، طراحی آموزشی و مهارت تولید) با استفاده از امکانات روش فازی قابل ارزشیابی است. بنابراین با توجه به ضرورت تقویت مهارتهای عملی و کاربردی دانش آموزان در زندگی واقعی میتوان در آموزش و ارزشیابی از قابلیت سیستم فازی استفاده کرد بهطوریکه جنبههای دیگر رشد یادگیرندگان چون بعد عاطفی، خلاقیت و یا مهارتهای تولید ازنظر دور نماند. نتیجهگیری: پیشنهاد میشود در ارزشیابی دیگر دروس عملی چون طراحی محیطهای یادگیری، آموزش مبتنی بر وب و دیگر مهارتهای مورد نیاز دانشجو معلمان این روش بکار گرفته شود. مخصوصاً در محیطهای که تاکید بر یادگیرنده محوری است و دانشجو باید از نقاط ضعف و قوت روند یادگیری خود آگاهی یابد. همچنین بستری فراهم میسازد تا با توافق یادگیرندگان با توجه به تحلیل ویژگی و نیاز آنها قوانین ارزشیابی را تعریف کرد. به این ترتیب با حفظ انگیزه میتوان به تداوم یادگیری امیدوار بود.