معماری
ملیحه تقی پور؛ علی اکبر حیدری؛ خاطره سجادی
چکیده
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش ...
بیشتر
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش سعی شده که با ارزیابی نقش ویژگیهای محیطی مدارس، تاثیر آن را بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان مورد ارزیابی قرار گیرد. از میان فضاهای مدرسه، حیاط به عنوان جمعیترین فضا انتخاب و ویژگیهای فضایی-کالبدی آن در 6 مدرسه ابتدایی پسرانه در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استراتژیهای کمی و کیفی است و از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته با دانشآموزان و معلمین بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان ویژگیهای مختلف فضایی حیاط مدارس، پوشش گیاهی و فضای سبز موجود در حیاط و نیز تنوع فضاهای باز و نیمهباز در سطح حیاط مدارس، بیشترین تاثیر را در کاهش اختلال رفتاری دانشآموزان داشته است.
فناوری آموزش
امیر دانا؛ سعید قربانی؛ اعظم فتحی زادان
چکیده
پیشینه و اهداف: رشد فناوری و بهره مندی از این دانش، در آموزش تربیت بدنی در بین محققین علم ورزش در حال افزایش می باشد. اگرچه استفاده از شیوه های نوشتاری اولین گام در نفوذ فناوری در آموزش تربیت بدنی می باشد، با پیدایش رایانه و ظهور فناوری های جدید، نحوه آموزش رسانهای کاملا پیشرفت کرده و سبب ایجاد تعامل بین یادگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رشد فناوری و بهره مندی از این دانش، در آموزش تربیت بدنی در بین محققین علم ورزش در حال افزایش می باشد. اگرچه استفاده از شیوه های نوشتاری اولین گام در نفوذ فناوری در آموزش تربیت بدنی می باشد، با پیدایش رایانه و ظهور فناوری های جدید، نحوه آموزش رسانهای کاملا پیشرفت کرده و سبب ایجاد تعامل بین یادگیری و برداشتن فاصله بین آموزش شنیداری و آموزش ترکیب دیداری و شنیداری شده است. تربیت بدنی یکی از دروس مهم و مورد اعتنا در حوزه آموزش در جهت اجتماعی بار آوردن دانش آموزان و به تبع آن مسئولیت پذیری دانش آموزان است. با توجه به اینکه استفاده از تکنولوژی آموزشی میتواند مشارکت دانش آموزان را فعالانه تر و درگیر در این درس کند، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات ذکر شده و استفاده از تکنولوژی در یادگیری و آموزش درس تربیت بدنی در مدارس است. روشها: مطالعه حاضر از نوع کیفی مشاهدهای و مطالعه موردی میباشد که از طریق مصاحبه و مشاهده فعالیت صورت گرفت. جامعه آماری تمامی دانش آموزان و معلمان شهر گرگان میباشد که به صورت تصادفی سه مدرسه از میان مدارس مورد مطالعه انتخاب شدند و از میان کلاسهای هر مدرسه 8 دانشآموز به صورت کاملا تصادفی انتخاب شدند. برای مصاحبه با معلمین هم 6 نفر از میان معلمین هر مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سه روش برای جمعآوری دادهها برای این تحقیق استفاده شده است: (1) مصاحبه با معلم، (2) مصاحبه با شاگردان، (3) مشاهده کلاس در حین عمل. برای رسیدن به اهداف تحقیق، طبقه بندیهای خاصی انجام گرفت تا بر اساس آنها تحقیق انجام شود. این طبقه بندی به صورت زیر آمده است: 1- مشاهده کیفیت تربیت بدنی (سرگرمی، فعال بودن، پیشرفت). 2- مشاهده عملکرد خود و دیگران (خودکارآیی، انگیزش و پویایی گروه). در این تحقیق از دوربینهای فیلمبرداری برای ثبت عملکرد دانش آموزان استفاده شد تا سبب افزایش انگیزش و یادگیری تربیت بدنی در بین آنها شود. برای جمعآوری داده ها در طی دو دوره مشاهده مدارس و مصاحبه تلفنی با معلم چند روز بعد از مشاهده دوم صورت گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد که دانش آموزان برای یادگیری مهارت های جدید در درس تربیت بدنی مانند مبارزه طلبی (5 نفر موافق) و سرگرمی (5 نفر موافق) ارزش قائل هستند و آنرا مؤلفه کلیدی برای تربیت بدنی با کیفیت قلمداد میکنند. جالبتر اینکه دانش آموزان معتقد بودند که استفاده از فیلمبرداری و فیلم گرفتن از عملکرد آنها باعث افزایش موفقیت در درس شده است. همچنین دانش آموزان استفاده از تکنولوژی در آموزش تربیت بدنی را یکی از راههای کسب موفقیت در تربیت بدنی میدانند. در این راستا معلمین استفاده از تکنولوژی در آموزش تربیت بدنی در مدارس را بیش از بیش مفید میدانند و معتقدند که رشد عاطفی و اجتماعی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد. از یافته های تحقیق حاضر چنین به نظر می رسد که که دانش آموزان فعال بودن، در گروه بودن، سالم ماندن و سرگرمی را از مؤلفه های اصلی کیفیت تربیت بدنی دانسته اند. معلمان معتقدند که مربی مجازی راه خوبی برای انگیزه دادن به دانش آموزان میباشد.نتیجهگیری: تکنولوژی باید در جهت آگاهی و بهبود کیفیت تربیت بدنی و یادگیری باشد و استفاده توام این دو با هم سبب رشد و بهبود آموزش معلمین و یادگیری دانش آموزان میشود. این تحقیق میتواند استفاده از تکنولوژی در درس تربیتبدنی مدارس ابتدایی را توجیه و توصیه کند، که بیشتر تمرکز در افزایش کیفیت تجربه تربیت بدنی باشد، بنابراین هدف اصلی بر روی رشد مهارت های حرکتی باشد. استفاده از تکنولوژی در آموزش می تواند به معلمان کمک کند تا همه ابعاد یادگیری (جسمانی، عاطفی، اجتماعی و شناختی) در دانش آموزان را با استفاده از این امکان تقویت کنند.
محیط یادگیری
حامد حیاتی؛ مهسا بهداروند
چکیده
پیشینه و اهداف: مسجد- مدرسهها از مراکز اجتماعی، سیاسی و مذهبی مردم مسلمان بوده است که در سرزمینهای اسلامی بهعنوان پناهگاهی برای زندگی پرآشوب شهری بهشمار میآید. حکومتهای مذهبی در ایران بهمنظور آموزش امور دینی در فضایی مذهبی، به کمک زمینه فراهم شده به وسیله مسجد-آرامگاهها و مسجدخانقاهها، دست به ساخت کالبدی جدید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مسجد- مدرسهها از مراکز اجتماعی، سیاسی و مذهبی مردم مسلمان بوده است که در سرزمینهای اسلامی بهعنوان پناهگاهی برای زندگی پرآشوب شهری بهشمار میآید. حکومتهای مذهبی در ایران بهمنظور آموزش امور دینی در فضایی مذهبی، به کمک زمینه فراهم شده به وسیله مسجد-آرامگاهها و مسجدخانقاهها، دست به ساخت کالبدی جدید به نام مسجد-مدرسه زدند که با وجود مطالعات موجود در مورد کالبد و خصوصیات کالبدی آنها، به نظر میرسد ظاهر مسجد- مدرسهها هنوز برای معماری معاصر ایران آموزههای بسیاری دارد. اینکه دو فضای آموزشی (مدرسه) و نیایشی (مسجد) در دو دوره تیموری و صفوی چگونه با یکدیگر ارتباط داشتهاند و مسجد- مدرسه چه ویژگیهایی دارد که از دیگر گونههای ترکیبی متمایز میشود، بهطور مشخص شناخته شده نیست. این تحقیق به شناخت چگونگی پیوند مراکز آموزشی نیایشی که همان مسجد- مدرسهها هستند میپردازد. چگونگی ارتباط میان دو فضای آموزشی و نیایشی در دورههای تیموری و صفوی، و ویژگیهای متمایز مسجد- مدرسهها در مقایسه با دیگر گونههای ترکیبی، هدف این مقاله است.روشها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش تفسیری- تاریخی و پژوهش نمونه موردی است و تحلیلهای مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است که در این راستا ابتدا به بحث فضاهای آموزشی و نیایشی در هر دوره به صورت جداگانه پرداخته شد و بعد تأثیر این فضاها در فرم کلی مسجد مدرسههای مورد بحث و همچنین چگونگی ارتباط بخشهای مختلف آنها با یکدیگر تحلیل و بررسی شدند.یافتهها: بهمنظور بررسی تطبیقی رابطه میان مسجد مدرسههای دو دوره صفوی و تیموری، هفت مورد از مسجد- مدرسههای این دو دوره به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در رابطه با چگونگی ارتباط فضاهای آموزشی و نیایشی، دو دسته بندی کلی جهت گونهشناسی معرفی گردید. در این گونه بندیها، مسجد- مدرسهها از نظر سلسله مراتب و جایگیری و ترکیب فضاهای آموزشی و نیایشی تفکیک شدند و معیارهایی جهت نحوه رشد آموزش و پرورش به صورت همزمان، تمرکز بر آموزش، ارتقاء تعاملات اجتماعی طلاب و ... معرفی و در نهایت بهصورت اصول طراحی مراکز آموزشی-مذهبی تدوین و تبیین شد. اصولی همچون، رشد همه جانبه در ابعاد مختلف، اهمیت مباحثه، ارتقاء تعاملات اجتماعی، تذکردهی به معنویات و دیگر سیاستها، اهمیت توجه به این مسائل در مسجد مدرسهها را مشخص میکند.نتیجهگیری: عمدهترین دگرگونیها در مدارس دوره صفوی، پاسخ به تأمین فضاهای اقامتی، آموزشی و نیایشی مطلوبتر برای طلاب بوده است. گاهی مدارس دارای دو ورودی جداگانه جهت دسترسی به فضاهای آموزشی و عبادتی هستند. در دوره تیموری این دو بخش کاملاً در همجواری یکدیگر میباشند. مدارس غیاثیه و دودر مشهد از دوره تیموری و مدارس چهارباغ و حکیم اصفهان از دوره صفوی گواهی بر این مسأله هستند. در مورد اصول حاکم بر مسجد- مدرسهها نیز بهعنوان مثال میتوان به معیار رعایت حریم شخصی طلاب که باعث ایجاد سلسله مراتب فضایی و رعایت نظم در مسجد مدرسه میشود، اشاره داشت. همچنین اهمیت مباحثه و توجه به حیاط مرکزی همچنین باعث در نظر گرفتن فضای باز و نیمهخصوصی مانند ایوانچه، و همچنین توجه به حضور عناصر طبیعی جهت تمرکز ذهن برای تفکر و رشد آموزشی میشود. این اصول باعث نظمدهی و کمک به تمرکز به امر آموزش در جوار نیایش درمسجد مدرسهها میشود.
محیط یادگیری
فاطمه ابراهیم زاده؛ فاطمه مهدیزاده سراج؛ سعید نوروزیان ملکی؛ سعید پیری
چکیده
پیشینه و اهداف: تغییرات ایجاد شده در نوع زندگی موجب قطع تدریجی ارتباط کودکان با طبیعت و فضاهای باز شده است و مدارس یکی از مهمترین فضاها برای برقراری دوباره این ارتباط میباشند؛ چرا که دومین مکانی است که کودکان پس از خانه زمان زیادی را در آن سپری میکنند و اکثر فعالیتهای حرکتی روزانه کودکان در طول روز در آن انجام میشود. در تحقیق ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تغییرات ایجاد شده در نوع زندگی موجب قطع تدریجی ارتباط کودکان با طبیعت و فضاهای باز شده است و مدارس یکی از مهمترین فضاها برای برقراری دوباره این ارتباط میباشند؛ چرا که دومین مکانی است که کودکان پس از خانه زمان زیادی را در آن سپری میکنند و اکثر فعالیتهای حرکتی روزانه کودکان در طول روز در آن انجام میشود. در تحقیق حاضر با هدف تبیین ویژگیهای فضاهای باز مدارس در جهت افزایش آرامش و یادگیری کودکان، با تحلیل اطلاعات بهدستآمده از مطالعات پیشین، معیارهای مؤثر در افزایش حس دلبستگی کودکان به فضاهای باز مدارس تدوین شد. بررسی پیشینه پژوهش و تدوین مبانی نظری در دو بخش انجام شد؛ در ابتدا با تجمیع پژوهشهای مختلف پیرامون دلبستگی، ابعاد دلبستگی و عوامل مؤثر بر آن سعی شده است به رابطه بین این عوامل با یکدیگر و نیز با مقوله معماری پرداخته شود تا بتوان به عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی در حوزه معماری دست یافت. پس از آن پیشینه تحقیق در حوزه کودک و فضای باز بررسی و متغیرهای مؤثر در ایجاد دلبستگی شناسایی شده است. سپس این معیارها، بر اساس نظرات متخصصان معماری تدقیق گردید.روشها: به منظور دستیابی به هدف پژوهش و یافتن ارتباط میان عوامل مؤثر در دلبستگی با متغیرهای استخراج شده، از سامانه کیفی-کمّی، روش تحلیل محتوا و تکنیک دلفی بهرهگیری شد. از اینرو جهت دستیابی به برآیندی جامعتر و ترکیبی از محتوای کمّی و کیفی، پس از جستجوی منابع و جمعآوری اطلاعات، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد تا بتوان دادههای خام و مؤلفههای موجود را به صورتی منظم دستهبندی کرد. پس از آن، جهت تأیید چارچوب و متغیرهای استخراج شده توسط گروهی از متخصصان و صاحبنظران در حوزه معماری، از پرسشنامهای بر پایهی ارزشگذاری طیف لیکرت استفاده شد. دادههای بهدستآمده از پرسشنامهها، توسط تحلیل عاملی در نرمافزار Spss تحلیل شد. پایایی پرسشنامه توسط ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. کفایت حجم نمونهها توسط آزمون KMO و سطح معناداری بارتلت تحلیل و ارزیابی شده است.یافتهها: یافتههای حاصل نشان داد که از دیدگاه متخصصان، متغیرهای مستقل مطرح شده بر اساس پاسخهای پرسششوندگان را میتوان در پنج گروه عوامل تأثیرگذار دستهبندی نمود. با توجه به تعاریف عوامل دلبستگی در پیشینه تحقیق و یافتههای حاصل از آزمون آماری، متغیرهای بهدست آمده نامگذاری شدند. از اینرو متغیرهای تحرکپذیری محیط، انعطافپذیری فضا و گوشههای دنج تحت (عوامل تعاملی)، محیط آشنا، طول مدت تحصیل، جنسیت کودک و طبقه فرهنگی- اقتصادی وی (عوامل فردی)، ابعاد فضای باز، آسایش کالبدی محیط، تنوع فضایی و ادراک فضایی (عوامل کالبدی)، مشارکت کودک، عناصر طبیعی محیط و ایمنی و احساس امنیت (عوامل اجتماعی-گروهی) و بازیسازی، تحریککنندگی محیط و رنگ و بافت آن زیرمجموعه (عوامل فعالیتی) طبقهبندی شدند.
معماری
فاطمه عباس زاده دیز؛ حجت الله رشیدکلویر؛ علی رضایی شریف
چکیده
پیشینه و اهداف: از مسائل مهم و تأثیرگذار موردنظرِ پژوهش، شناخت مؤلفههای محیط کالبدی مدارس است که فرآیند یادگیری را میتواند توسط محیط فیزیکی مدرسه تحت تأثیر قرار گیرد. توجه به ویژگیهای معماری بنای مدارس در کنار دیگر ویژگیهای آن میتوان به ایجاد مدارسی با دانشآموزان موفق دست یافت. آنچه امروزه بهصورت متداول بهعنوان مدل کالبدی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از مسائل مهم و تأثیرگذار موردنظرِ پژوهش، شناخت مؤلفههای محیط کالبدی مدارس است که فرآیند یادگیری را میتواند توسط محیط فیزیکی مدرسه تحت تأثیر قرار گیرد. توجه به ویژگیهای معماری بنای مدارس در کنار دیگر ویژگیهای آن میتوان به ایجاد مدارسی با دانشآموزان موفق دست یافت. آنچه امروزه بهصورت متداول بهعنوان مدل کالبدی مدرسه شناخته میشود، کلاسهای درسی هستند که بهصورت پیوسته از طریق راهرو به هم متصل شدهاند و این الگوی ساخت از مدارس بهصورت تیپ همچنان ادامه دارد. اگر فضای یادگیری، اعم از کلاس یا مدرسه بهگونهای طراحیشده باشد که محورِ فعالیت در آن دانشآموزان باشند، زمینه ی بسیار مطلوبی جهت افزایش علاقهمندی دانشآموزان به محیط مدرسه فراهم میشود. در شیوه یادگیری مشارکتی که هدف تحقیق است، دانشآموزان در چنین محیطی قرار گرفته و به فعالیت مشارکتی میپردازند. پژوهش حاضر، باهدف شناسایی مؤلفههای محیطکالبدی مدارس، با رویکرد یادگیری مشارکتی صورت گرفته است.روشها: نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش آن، توصیفی- تحلیلی از نوع میدانی است. جامعه آماری مطالعه را دانشآموزان پسر دوره اول متوسطه در شهر تبریز تشکیل میدهد که 356 نفر به روش تصادفی از بین چهار مدرسه در نقاط مختلف شهر انتخاب شدند. دادهها با استفاده از آزمون t تک نمونهای و خیدو مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافتهها نشان داد میزان رضایت از محیط کالبدی در هر چهار مدرسه بررسیشده پایین و تمایل به وجود محیطهایی که دانشآموزان بتوانند بهطور مشارکتی در آن فرا گرفته و به فعالیت بپردازند بسیار بالا بوده است. همچنین استنباط میگردد، هرچه محیط کالبدی مدرسه از شرایط مناسب و مطلوبی جهت یادگیری مشارکتی برخوردار باشد، میزان رضایت و علاقه به یادگیری در دانشآموزان افزایشیافته و درنهایت آموزشوپرورش بهدرستی تحقق مییابد.نتیجهگیری: نتایج نشان دادند، عناصر تشکیلدهنده محیط کالبدی مدارس نظیر مبلمان، فضای سبز، رنگ، هندسه و فضا یکی از مهمترین عوامل در یادگیری بهخصوص یادگیری و فعالیت مشارکتی در مدارس است که میتواند تأثیر قابلتوجهی بر میزان رضایت و حضور باعلاقه دانشآموزان در مدرسه داشته باشد. از پیشنهادهای پژوهش حاضر، میتوان به طراحی فضاهای درخور و کارا با توجه به اصول زیباییشناختی و روانشناسی و همچنین استفاده از روش یادگیری مشارکتی جهت جایگزینی در تدریس سخنرانی محور اشاره کرد.
محیط یادگیری
حامد حیاتی؛ فاطمه غلامی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش از مسائل مهم موجود در هر جامعه است و نقش تعیینکنندهای در ارتقای سطح دانش افراد و رشد فرهنگ آن جامعه دارد. در زمانهای گذشته وظیفه و مسئولیّت مدارس، بیشتر آموزشهای دینی بود. مدارس به منزله یکی از ارکان اصلی سازمانهای شهری به وسیلۀ قشرهای مختلفی همچون علماء و مدرسان، سلاطین و ثروتمندان و ... ساخته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش از مسائل مهم موجود در هر جامعه است و نقش تعیینکنندهای در ارتقای سطح دانش افراد و رشد فرهنگ آن جامعه دارد. در زمانهای گذشته وظیفه و مسئولیّت مدارس، بیشتر آموزشهای دینی بود. مدارس به منزله یکی از ارکان اصلی سازمانهای شهری به وسیلۀ قشرهای مختلفی همچون علماء و مدرسان، سلاطین و ثروتمندان و ... ساخته میشد و علاوه بر کارکرد آموزشی مذهبی در بسیاری از اوقات نقش سیاسی اجتماعی نیز بر عهده میگرفت. مدرسه طرحی برای پاسخ به نیازهای جامعۀ اسلامی است. «مدرسه بنایی سفارشی بود که به منظور خدمت به نهادی ایجاد شد که خود نوعی نوآوری در عرصه آموزش به شمار میآمد. به علاوه، مدرسه عبارت بود از ایجاد نوعی تمدن ریشهدار که دستاوردهای جدیدی را برای جامعه در پی داشت. در گذشته هستة مرکزی آموزش دانش اسلامی در مساجد بود، چون نخستین مکانی که در سدههای نخستین اسلامی به منظور آموزش مورد استفاده قرار میگرفت؛ مسجد بود. از همین رو مسجد از دیرباز تاکنون در کنار کارکرد عبادت، مکان گردهمآیی مسلمانان و کسب علم بوده است. این تحقیق به پیدایش مراکز آموزشی مذهبی که همان مسجد-مدرسهها هستند، میپردازد و چون عمدۀ این مراکز در زمان قاجاریه ساخته شدهاند، جمعیتّ آماری را مسجد- مدرسههای این دوره تشکیل داده است. این مقاله در نظر دارد تا با بررسی مدارس دورة قاجار و ویژگیهای آن به آزمون کیفیتّ آموزش در این مدارس بپردازد.روش ها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش تفسیری-تاریخی است و تحلیلهای مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمعآوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانهای استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی مفهوم آموزش، سه مورد از مسجد-مدرسههای دوره قاجار به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند.یافتهها: نتایج نشان میدهد اولاً مفهوم آموزش و شیوههای آموزشی در طول دوره قاجار، تغییراتی داشته است. ثانیا این تغییرات در مفهوم آموزش باعث به ایجاد تنوع فرمی و شکلی و تغییرات در کالبد و معماری مدارس شده است؛ این نکته در پلان بنا، عملکرد داخلی بنا از جمله تغییر در دستگاه ورودی، حیاط مدارس، تعداد و کیفیت حجرهها مشهود است.نتیجهگیری: مفهوم آموزش در دورهی قاجار رویکرد همگانیتر نسبت به ادوار گذشته به خود گرفت و از انحصار اشراف و نجیبزادگان خارج شد. این امر علاوه بر اینکه باعث گسترش و پیشرفت مدارس از لحاظ مقیاس و تعداد گردید؛ باعث شد تا فضاهای اقامتی و حجره با تعداد و کیفیت بالاتر در مدارس قاجار شکل گیرند. در دوره سنتی، مدارس دارای معماری کاملا سنتی است. مدرسه سردار، سپهسالار و آقابزرگ از نمونههای این دورهاند. الگوی این مدارس شامل یک حیاط مرکزی با تعدادی حجره اطراف آن است و ساختار آموزشی- اقامتی دارد. رویکرد عمومی در مدارس قاجار، باعث شد تا این مدارس نقشی اساسی در فعالیتهای اجتماعی داشته باشند و حتی برخی مراسم مذهبی و نمازهای جماعت برای عموم مردم در آنجا شکل گیرند. همین امر باعث تغییر در سیستم ورودی و ایجاد ورودیهای جداگانه برای طلاب و مردم عادی گردید. حیاط در معماری مدارس قاجار از اهمیت ویژهای برخوردار است. حیاط مدرسه فضایی روحافزا، چشمنواز و آرامش بخش را با استفاده از گیاهان، درختان و حوض آب برای طلاب فراهم میآورد. این حیاطها در برخی مواقع حتی محل مباحثه و تدریس نیز بودهاند.
محیط آموزشی
خسرو موحد؛ خاطره سجادی
چکیده
پیشینه و اهداف: استفاده از محیط معماری بهعنوان ابزار آموزشی مستلزم شناسایی معیارهای محیطی مؤثر بر ارتقای کیفیت یادگیری کاربران است. با شناخت معیارهای مؤثر بر آرایش و نظم فضا میتوان اصولی را برای طراحی بهتر محیط یادگیری تبیین نمود و میزان عوامل مزاحم یادگیری را به حداقل رساند. از طرفی مدارس بهعنوان مهمترین فضاهای تربیت کنندهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استفاده از محیط معماری بهعنوان ابزار آموزشی مستلزم شناسایی معیارهای محیطی مؤثر بر ارتقای کیفیت یادگیری کاربران است. با شناخت معیارهای مؤثر بر آرایش و نظم فضا میتوان اصولی را برای طراحی بهتر محیط یادگیری تبیین نمود و میزان عوامل مزاحم یادگیری را به حداقل رساند. از طرفی مدارس بهعنوان مهمترین فضاهای تربیت کنندهی نیروی انسانی، نقش بهسزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میکنند. از اینرو طراحی محیطهایی مناسب در راستای تکامل همه جانبهی دانشآموزان، یک ضرورت است. مدرسه یک مرکز اجتماعی است و اساسیترین هدف آن یادگیری مفاهیم درسی و آموزش رفتار اجتماعی مطلوب است. رفتار مرتبط با کالبدی است که انسان در آن محیط قرار میگیرد، بنابراین ویژگیها و کیفیتهای فضاهای آموزشی در شکلگیری رفتارها تأثیرگذار هستند. محققان روانشناسی محیط، با مطالعه الگوهای رفتاری کودکان در فضاهای آموزشی به تأثیر عواملی مانند نور، تهویه، گرمایش و سرمایش، چیدمان و ... در افزایش روند یادگیری پرداختند. از مهمترین مؤلفههای کلاس درس با بهرهوری بالا، مبلمان مناسب با چیدمان مطلوب است. پژوهش حاضر به عملکرد و کارکرد مبلمان روی نحوه یادگیری دانشآموزان پرداخته است. هدف پژوهش طراحی بهینه محیطهای آموزشی در جهت ارتقاء کیفیت میزان یادگیری دانشآموزان است. روشها: روش جمعآوری مطالعات، میدانی و کتابخانهای در منابع روانشناسی محیطی و روش پژوهش همبستگی و استفاده از آزمون آماری مقایسهای تحلیل واریانس (ANOVA) میباشد. جامعهی آماری شامل تغییرات در مبلمان سه کلاس با شرایط نورگیری و تهویه یکسان در مدرسهای از شیراز بوده و بررسی رفتاری میزان یادگیری از طریق ایجاد تغییر در مبلمان فضای آموزشی و سنجش میزان یادگیری از طریق مقایسه معدل دانشآموزان چیدمانهای مختلف در دو ترم متوالی با استفاده از نرمافزارهای اکسل و SPSS بوده است. یافتهها: نتایج حاصل بیانگر تأثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر میزان یادگیری بوده است و محیط کالبدی کلاس درس میتواند بهعنوان معلمی جهت انگیزهی یادگیری برای دانشآموزان باشد. نتیجهگیری: بر اساس تحقیقات بهعمل آمده، این پژوهش بر روی یکی از عوامل مهم مؤثر بر کیفیت یادگیری دانشآموزان مدرسه جمعآوری شده است. همانطور که قبلا بیان شد، عوامل متفاوتی در کیفیت یادگیری نقش دارد و یا تجمیع عوامل، نتایج مطلوبتری میدهد؛ از جمله این عوامل میتوان به تأمین ارتباط فضای آموزشی با فضای سبز، پخش موسیقی، پیشبینی آزادی حرکتی و گردش در فضا، قابلیت نشستن و استراحت، خوردن و آشامیدن و ... اشاره کرد.با توجه به تحلیل یافتهها، فرضیه پژوهش ثابت شد و انعطافپذیری در کالبد محیط یادگیری، حس کنجکاوی کودک را بر انگیخته و منجر به بروز خلاقیت وی خواهد شد. در فضای آموزشی نحوه چیدمان میز و صندلی دانشآموزان موجب ارتباط فعال و دو سویه آنها با محیط میشود. در نهایت میتوان مبلمان را یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری و تحریک حس کنجکاوی محسوب کرد. کیفیت محیط کالبدی با میزان یادگیریس ارتباط مستقیم دارد و طراحی فضای داخلی در محیط آموزشی میتواند باعث افزایش یادگیری دانشآموزان و پیشرفت آنها گردد.