یادگیری الکترونیکی
مهدی عرب پشتکوهی؛ افسانه زمانی مقدم؛ علی رجب زاده قطری
چکیده
پیشینه و اهداف: در طی سالیان گذشته با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد تغییرات بنیادی و فزایندهای در آموزش عالی بودهایم. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخش جداییناپذیر و تلفیق شده محیط کار و کلاس درآمده و شیوههای کسب و کار، برقراری ارتباط و یادگیری را تغییر داده است. هنر و علم تعلیم و تربیت با رشد فناوری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در طی سالیان گذشته با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد تغییرات بنیادی و فزایندهای در آموزش عالی بودهایم. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخش جداییناپذیر و تلفیق شده محیط کار و کلاس درآمده و شیوههای کسب و کار، برقراری ارتباط و یادگیری را تغییر داده است. هنر و علم تعلیم و تربیت با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات تلفیق شده و رویکرد جدیدی در یادگیری را به نام یادگیری الکترونیکی به وجود آورده است. یادگیری الکترونیکی به عنوان پاردایم جدید آموزش مدرن مطرح میگردد و بسیاری از آرمانهای آموزشی را از جمله یادگیری در مکان و زمان، یادگیری مشارکتی، خودارزیابی و خودراهبردی تحقق بخشیده است. به همین دلیل در طیف گستردهای از فعالیتهای آموزشی به کار برده میشود و بسیاری از مدارس، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در حال تدارک دیدن و آماده کردن برنامههای آموزش الکترونیکی هستند.هدف پژوهش حاضر،شناسایی معیارهای اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی درس کار و فناوری از دیدگاه صاحبنظران میباشد. رویکرد پژوهش کیفی و از روش نظریه زمینهای اشتراوس و کوربین استفاده شده است.روش ها: جامعه پژوهش صاحبنظران حوزه آموزش، برنامهریزی فناوریهای نوین و درس کار و فناوری میباشند که به صورت هدفمند تعداد 18نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش مقولهبندی باز، محوری و گزینشی استفاده شد.یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده یک چارچوب اثربخشی ماتریسی از عوامل زمینهای، علی، بازدارنده، راهبردها و پیامدها شکل گرفت. بدین صورت که تدوین چارچوب اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی به عنوان مضمون فراگیر شامل عوامل مذکور بودند. هر یک از این دستهها خود دارای ابعاد گوناگونی در مضامین پایه میباشند. بدیهی است که یافتههای این پژوهش امکان ارزشیابی اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی درس کار و فناوری در نظام جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورده است.نتیجهگیری: هدف این مطالعه شناسایی معیارهای اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی درس کاروفناوری از دیدگاه صاحبنظران بود. براساس نظر مصاحبهشوندگان زمانیکه این عوامل به صورت مطلوب پدیدار شوند و زمینههای مطلوب بودن آنها فراهم گردد، کسب فرصتهای جدیدیادگیری، همگام شدن باتکنولوژیهای روزجهانی، صرفهجویی دروقت،انرژی وهزینه، رشدودگرگونی جامعه کاروفناوری، رسیدن به یادگیری مادامالعمر، رسیدن به اهداف برنامههای آموزش الکترونیکی درس کاروفناوری، صرفهجویی درهزینههای اضافی ومازاد، رسیدن به اهداف بالادستی، تعامل باسایرجوامع بشری، بهرهوری کاردرمحیط کسب وکار، بهبودمهارتهای کاربردی، بالابردن مهارتهای فردی فراگیران و امکان یادگیری درحین کاربیش ازپیش خواهد شد. همچنین افزایش متقاضیان ورودبه دوره، افزایش رضایتمندی مخاطبان، افزایش سرعت یادگیری، ارتقاءدانش فناوری اطلاعات مدرسان وفراگیران اتفاق میافتد.
محیط یادگیری
نسرین احمدپورسامانی؛ علیرضا فارسی محمدی پور؛ سیدمحمد بهروز
چکیده
پیشینه و اهداف: پرداختن به موضوع شناسایی عناصری از طبیعت که از نظر کودکان دارای اهمیتاند و موجب افزایش خلاقیت کودکان میشوند. به گونهای که بتوان این عناصر را در یک چهارچوب کلی ارائه کرد تا طراحان و معماران بتوانند با استناد بر آن، اهم مفاهیم و موارد مورد نیاز در طراحی، این فضاها را در نظر بگیرند و آنها را اعمال کنند. البته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پرداختن به موضوع شناسایی عناصری از طبیعت که از نظر کودکان دارای اهمیتاند و موجب افزایش خلاقیت کودکان میشوند. به گونهای که بتوان این عناصر را در یک چهارچوب کلی ارائه کرد تا طراحان و معماران بتوانند با استناد بر آن، اهم مفاهیم و موارد مورد نیاز در طراحی، این فضاها را در نظر بگیرند و آنها را اعمال کنند. البته باید این نکته را خاطرنشان کرد که عوامل محیطی متعددی بر خلاقیت تاثیرگذارند. ولی در این تحقیق سعی بر آن است تا عواملی که بیشترین تاثیرگذاری را دارد، شناسایی کردتا بتوان نیازها کودکان را متناسب با فعالیتشان برطرف نمود و چهارچوبی کلی برای طراحی فضاهای کودکان مطرح کرد. تفاوت اصلی این پژوهش با سایر تحقیقات در الویتبندی عوامل موثر در طبیعت از نظر کودکان و تاثیر آن بر خلاقیت و سپس ارائه نتایج به شکل یک چارچوب طراحی کلی است. تحقیقات مختلفی در ارتباط با این موضوع صورت گرفته است، اما به صورت تک بعدی و در آنها تنها به یک عامل اشاره شده است، مانند تاثیر خلاقیت بر یادگیری، اما هیچ یک از آنها به ارایه تاثیر نقش طبیعت در افزایش خلاقیت و ارائه مجموعهای از عواملی که بتواند طراح یک پروژه را در پاسخ به نیاز مذکور یاری دهد، وجود ندارد از همین رو این پژوهش سعی دارد تا به این مهم دست یابد. هدف این پژوهش این است که چه عناصری از طبیعت از نظر کودکان دارای اهمیت هستند و آیا امکان حضور و کاربست این عناصر در محیطهای آموزشی وجود دارد؟ این پژوهش بر آن است تا به کمک کودکان، راهکارهایی در طراحی حیاط مدرسه با توجه به نقش طبیعت در رشد آموزش آنان مطرح کند.روش ها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوایی است. براساس ماهیت موضوع، از تکنیک پرسشنامه و تصاویر، به عنوان روش اصلی گردآوری اطلاعات استفاده شده است. ساختار پرسشنامه براساس سنجهها و معیارهای بهدستآمده از ادبیات موضوع و براساس طیف لیکرت تدوین شده است. در مرحله اول، 120 عدد پرسشنامه در اختیار کودکان7- 12 سال، نمونه موردی قرار داده شد. پژوهشگر برای اطمینان اینکه نتایج حاصل از پرسشنامهها قابل بسط هستند، در مرحله دوم، تصاویری مرتبط با پرسشنامه، در اختیار کودکان قرار داد تا کودکان براساس ترجیحات بصری (Visual Preference survey)، به آن تصاویر پاسخ دهند. سپس پژوهشگر براساس تحلیل محتوای بصری به نتایجی دست یافت. مشخص گردید که این دو ابزار سنجش در راستای یکدیگر و متناسب با عوامل محیطی موثر بر کودکان حرکت میکنند.یافتهها: در نهایت چارچوبی برای سازماندهی فضایی حیاط مدرسه ارائه شده است. با توجه به نیازهای متفاوت کودکان، میتواند راهنمای مناسبی برای طراحان باشد. اصولی که موجب افزایش خلاقیت و یادگیری کودکان گردد و محیطی مطلوب در جهت رشد آموزش کودکان فراهم کند.نتیجهگیری: با ایجاد چهارچوبی مناسب، پاسخده و هدفمند در طراحی میتوان به هدف اصلی پژوهش، که شناسایی عوامل موثر در طبیعت از نظر کودکان با در نظر گرفتن افزایش خلاقیتشان است، پرداخته و در نهایت، چهارچوبی مناسب با در نظر گرفتن این عوامل جهت سازماندهی فضایی حیاط مدرسه ارایه دادهاست، میتوان ضرورت ارایه چهارچوب را اینگونه بیان کرد که، کمرنگ شدن ارتباط کودکان با بیرون از کلاس، برای کودک مضر است، از طرفی نیز یک نهضت فکری به سمت یادگیری در محیط بیرون(outdoor learning)حرکت میکند. وجود عناصر طبیعی یا همان طبیعت در میزان خلاقیت کودکان تاثیری مثبت دارد، استعداد نهفته در وجود کودکان را کشف و شکوفا میکند و زمینهای مناسب جهت آیندهای روشن برای کودکان ایجاد میکند.