رویکردهای نوین آموزشی
ابراهیم ریحانی؛ فرج اله قاسمی؛ زهرا رحیمی
چکیده
پیشینه و اهداف:از آغاز قرن حاضر تغییرات شگرفی در آموزش و پرورش و جامعه صورت گرفته است. از این تغییرات میتوان به تغییر جامعه صنعتی به جامعه دانش بنیان، تغییر در فناوری اطلاعات و اطلاعات جدید در حوزههای مختلف علمی و تغییر در مشاغل اشاره کرد. در نتیجه آموزش و پرورش با توجه به سطح انتظارات جامعه و بروندادهای آن با کاستیهای زیادی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:از آغاز قرن حاضر تغییرات شگرفی در آموزش و پرورش و جامعه صورت گرفته است. از این تغییرات میتوان به تغییر جامعه صنعتی به جامعه دانش بنیان، تغییر در فناوری اطلاعات و اطلاعات جدید در حوزههای مختلف علمی و تغییر در مشاغل اشاره کرد. در نتیجه آموزش و پرورش با توجه به سطح انتظارات جامعه و بروندادهای آن با کاستیهای زیادی مواجه شده است. با توجه به تغییر اهداف نظامهای آموزشی و تغییرات در ابعاد زندگی مردم، راهبرد معلم پژوهنده در سالهای اخیر مورد توجه اغلب نظامهای تربیت معلم قرار گرفته است و به همین دلیل موجب اصلاحاتی در برنامههای تربیت معلم شده است. برنامه درسی تربیت معلم متشکل از مؤلفههای اهداف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی میباشد که یکی از مؤلفههای اصلی و مهم، اهداف برنامه درسی است. پژوهش حاضر به تبیین اهداف برنامه درسی مبتنی بر تربیت معلم پژوهنده در دانشگاه فرهنگیان پرداخته است. اهداف در سه حیطه دانش، توانش و نگرش مورد تبیین قرار گرفته است. با توجه به اهداف پژوهش، از روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی استفاده شده است، که از دو مرحله کیفی و کمّی تشکیل شده است. در مرحله کیفی از روش پدیدارشناسی تفسیری تدوین ابزار جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شده و در مرحله کمّی روش توصیفی پیمایشی بهکار رفته است.روشها: در بخش کیفی پژوهش، جامعه پژوهش متخصصان حوزه تربیت معلم میباشند، که از طریق نمونهگیری هدفمند موارد مطلوب نمونه انتخاب گردید و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. اشباع نظری از مصاحبه با 15 نفر از صاحبنظران حاصل گردید. در تحلیل متن مصاحبهها از روش تحلیل محتوای تفسیری استفاده شد. برای اعتباربخشی به دادهها از قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، اعتماد و تأیید بهره گرفته شد. در مرحله کمّی، جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه فرهنگیان میباشند که چهار استان به عنوان نمونه انتخاب گردید. روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای برای انتخاب نمونه بهکار رفته و از بین اعضای هیأت علمی پردیسها و مراکز استانها با استفاده از فرمول کوکران 274 نفر انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته استخراج شده از بخش کیفی پژوهش انجام گردید. دادهها از طریق آزمون Tتک نمونه و فریدمن تحلیل شد.یافتهها: در این پژوهش اهداف برنامه درسی در ابعاد دانش، توانش و نگرش مورد تبیین قرار گرفت. نتایج نشان داد که حیطه دانش شامل بازتابی بودن، تفکر نقادانه، تخصص علمی و دانش پژوهش است. حیطه توانش دربرگیرنده توانایی پژوهشگری، نوشتن، خلاقیت، سیستمی عمل کردن و استقلال و خودکارآمدی؛ و حیطه نگرش مشتمل بر علاقهمندی به پژوهش و عدم تعصب و کلیشهای عمل نکردن است. نتایج کمّی تحقیق نیز نشان داد که مؤلفههای توجه و دقت نسبت به مسائل تعلیم و تربیت در حیطه دانش؛ توانایی خودارزیابی دانشجویان در حیطه توانش؛ و دوری از تعصب و تفکر سیاه و سفید در حیطه نگرش از بیشترین توجه در نزد اعضای هیأت علمی برخوردارند. شواهد حاکی از فاصله اهداف دانشگاه فرهنگیان در سطح اجرایی در ابعاد دانش، توانش و نگرش میباشد.نتیجهگیری: این تحقیق نشان داد اهداف برنامه درسی تربیت معلم در سطح اجرا نیازمند یک اصلاح کلی میباشد و توجه به همه حیطههای اهداف شامل دانش، توانش و نگرش از اهمیت بالایی برخوردار است و نیاز است بهطور برابر به همه حیطهها
رویکردهای نوین آموزشی
سعید حق جو؛ ابراهیم ریحانی
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهشهای اخیر ریورا وسینکلیر و دیگران، تأثیر تواناییهای فضایی در دستیابی به اهداف مختلف در زمینههای متفاوت درسی و زندگی واقعی را نشان میدهند و نیاز به گسترش یادگیری آن را در تمامی سطوح تحصیلی پیشنهاد میکنند. رویکردهای سنتی گذشته به آموزش هندسه بر پایه طبقهبندی اشکال و اشیاء و خواص آنها به طور شهودی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهشهای اخیر ریورا وسینکلیر و دیگران، تأثیر تواناییهای فضایی در دستیابی به اهداف مختلف در زمینههای متفاوت درسی و زندگی واقعی را نشان میدهند و نیاز به گسترش یادگیری آن را در تمامی سطوح تحصیلی پیشنهاد میکنند. رویکردهای سنتی گذشته به آموزش هندسه بر پایه طبقهبندی اشکال و اشیاء و خواص آنها به طور شهودی و در نهایت اثبات رسمی متمرکز شده است. در حال حاضر تأکید بیشتر بر تواناییهای فضایی مانند چرخش ذهنی، بازنمایی اشیاء سه بعدی، و هماهنگی حرکت و موقعیت میباشد. قراردادن چنین تواناییهایی در کتابهای درسی نقش بسزایی در درک دانشآموزان از مفاهیم هندسه دارد. طبقهبندی سولو (Structure of Observed Learning Outcome) یکی از کاربردیترین نظریهها میباشد که در زمرهی چارچوبهای عمومی و موضعی رشد شناختی قرار میگیرد. اهمیت این نظریه در این است که میتواند در همه مقاطع و سنین، درک و فهم دانشآموزان از یک موضوع را مورد ارزیابی قرار دهد. هدف از این پژوهش، بررسی توانایی مهارتهای فضایی دانشآموزان در حل یک تکلیف و تجزیه و تحلیل پاسخهای آنها بر اساس طبقهبندی سولو است. نظریه سولو یکی از نظریههای آموزش ریاضی است که کاربرد زیادی در شناخت ما از درک و فهم دانشآموزان و یادگیری ریاضی دارد.روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. سؤالی از آزمون استاندارد پردو (Purdue) در مورد تجسم فضایی انتخاب گردیده که روایی صوری و محتوایی آن توسط سه نفر از اساتید آموزش ریاضی و چهار نفر از دبیران هندسه تأیید شده است. به کمک معیار آلفای کرونباخ، ضریب پایایی تقریبی آن به دست آمد. شرکت کنندگان در این مطالعه، 498 نفر از دانشآموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم هستند که به طور خوشهای تصادفی چند مرحلهای، از مدارس نظری و فنی و حرفهای شهرستان بوشهر انتخاب شدهاند.یافتهها: نتایج نشان میدهند که در زمینه تجسم فضایی، دانشآموزان مدارس معمولی در سطح تکساختاری قرار دارند. در این آزمون دانشآموزان هنرستانی هیچکدام به سطوح چندساختاری و رابطهای نرسیدند. در حین بررسی پاسخها، نوع تفکر، راهحلهای چندگانه، استراتژیها و اشتباهات مفهومی رایج نیز تحلیل شده است.نتیجهگیری: مدل سولو به معلمان در مورد ارزیابی از نتایج یادگیری و بررسی درک و فهم دانشآموزان کمک میکند. در جهت بهبود درک دانشآموزان از تجسم فضایی و افزایش مهارتهای فضایی پیشنهاد میشود ارائه مسائلی از این دست در برنامهها و کتابهای درسی نیز مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از هندسه پویا و نرمافزارها در جهت درک بهتر تجسم فضایی همانطور که تحقیقات ازدمیر و ایلدیز نشان میدهد تأثیر گذار است. همچنین استفاده از مدل سولو به پژوهشگران و معلمان برای ارزیابی درک دانشآموزان از یک موضوع پیشنهاد میشود. نتایج مطالعه برای برنامهریزان، مؤلفان کتابهای درسی و محققان بسیار حائز اهمیت است.