مقاله پژوهشی
محیط یادگیری
آزاده منتظری؛ محبوبه شمسی؛ روح الله دیانت
چکیده
پیشینه و اهداف: پردازش تصویر یکی از مسائل مهم در حوزهی هوش مصنوعی میباشد که در موارد مختلف صنعتی، پزشکی، نظامی، سیستم مای امنیتی و.. کاربرد دارد. از مهمترین زمینههای کـاربـردی پردازش تصویر استخـراج قـواعـد طبقهبندی در حیطـه علـم پـزشکی است. با بهکارگیری الگوریتمهای قدرتمند این حوزه میتوان سیستم های هوشمندی ابداع کرد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پردازش تصویر یکی از مسائل مهم در حوزهی هوش مصنوعی میباشد که در موارد مختلف صنعتی، پزشکی، نظامی، سیستم مای امنیتی و.. کاربرد دارد. از مهمترین زمینههای کـاربـردی پردازش تصویر استخـراج قـواعـد طبقهبندی در حیطـه علـم پـزشکی است. با بهکارگیری الگوریتمهای قدرتمند این حوزه میتوان سیستم های هوشمندی ابداع کرد که به شکل خودکار و بدون نیاز به نظارت پزشک قادر به فهم و تفسیر ویژگیهای پزشکی افراد باشند یا اطلاعات مفیدی را اکتشاف کنند که متخصصان را در قضاوت صحیح یاری رساند. زمانی که پارامترهای لازم برای تشخیص بیماری زیاد میشود، تشخیص و پیشبینی بیماری حتی برای یک متخصص خبره پزشکی نیز بهسختی ممکن میگردد به همین دلیل در چند دهه اخیر ابزار تشخیص کامپیوتری باهدف کمک به پزشک مورد استفاده قرارگرفته است. این مهم موجب شده است که خطاهای احتمالی ناشی از خستگی یا بیتجربگی فرد متخصص تا حدی کاهش پیدا کند و دادههای پزشکی موردنیاز، طی مدتزمان کمتر و با جزئیات و دقت بیشتر در اختیار پزشک قرار گیرد. هدف از این مطالعه بهبود عملکرد طبقهبندی روشهای نوین، با استفاده از مدلی چندلایه بهمنظور کمک به تشخیص بیماریهای شبکیهی چشم است.روش ها: این مدل از الگوریتم K-SVD پیشرفته، برای یادگیری ماتریس دیکشنری و الگوهای پایه استفاده میکند تا بتواند با الگوپذیری از معماری چندلایه، ویژگیهای بهتری را در تصاویر OCT شبکیه بیاموزد. همچنین در این معماری، علاوه بر استفاده از برچسبهای کلاس دادههای آموزشی، اطلاعات برچسب نیز در هر ستونپایه در ماتریس دیکشنری ترکیب میشود تا در کدگذاری تنک در طی فرآیند یادگیری دیکشنری بیشترین تبعیض اعمال شود که این منجر به موفقیت مراحل کدگذاری تنک و جمعبندی، در پیدا کردن نمایش مؤثرتری از داده بهمنظور طبقهبندی میگردد. برای اعتبارسنجی الگوریتم، از مجموعه دادههای داک استفادهشده است. این مجموعه داده شامل اسکنهای حجمی از 45 نوع، که 15 نوع حجم از آن طبیعی، 15 نوع بیمار تخریب ماکولای وابسته به سن (AMD) و 15 نوع بیمار ورم ماکولای دیابتی (DME) است که تعداد اسکنهای OCT در هر حجم بین 36 تا 97 تصویر متغیر میباشد.یافته ها: نتایج تجربی نشان میدهد که الگوریتم پیشنهادی این مقاله توانسته است با پیشی گرفتن از بسیاری از مدلهای جدید یادگیری دیکشنری و نمایش تنک، بسیار خوب عمل نماید و با دقت خوبی منجر به طبقهبندی صحیح %95.85 برای تصاویر نرمال و صد درصد برای تصاویر بیمار (DME و AMD) شود.نتیجه گیری: نتیجهی این تحقیق ارائهی سیستمی اتوماتیک بهمنظور تشخیص برخی ناهنجاری مای شبکیه بود بهطوریکه با تحلیل و آنالیز بر رویدادههای دام توانست با دقت بسیار خوبی در مقایسه با روشهای نوین این حوزه در شناسایی الگوهای ظریف بیماری در تصاویر OCT موفق عمل نموده، تصاویر نرمال و بیمار را در دو بیماری تباهی ماکولای وابسته به سن یعنی AMD ورم ماکولای دیابتی یعنی DME را تفکیک و در تشخیص پاتولوژی شبکیه با دقت بسیار بالایی به پزشک معالج کمک کند. بهعنوان یک پیشنهاد تحقیقاتی و کاربردی برای متخصصین و آیندگان با تعمیم این روش به کلاس مای بیشتر میتوان تمام بیماری مای شبکیه را پوشش داد و از آن بهعنوان ابزاری بالقوه مؤثر در تشخیص کامپیوتری و غربالگری بیماریهای شبکیه و یا در حوزه مای وسیعتر چشم استفاده نمود.
مقاله پژوهشی
محیط یادگیری
سیدمحمد بهروز؛ اسماعیل ضرغامی
چکیده
پیشینه و اهداف: رشد سالم کودک مسیر رسیدن او به قابلیتهای لازم است و او را به سوی بزرگسالی و مشارکت در زندگی بالغانۀ جامعه رهنمون میشود. رشد کودک شامل تغییرات زیستشناسانه، روانشناسانه و عاطفی میشود که از تولد تا نوجوانی رخ میدهد. مسیرهای نورونی در مغز در خردسالی به واسطۀ حرکت و تحریک حواس قوام مییابند، که این نشاندهندۀ ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رشد سالم کودک مسیر رسیدن او به قابلیتهای لازم است و او را به سوی بزرگسالی و مشارکت در زندگی بالغانۀ جامعه رهنمون میشود. رشد کودک شامل تغییرات زیستشناسانه، روانشناسانه و عاطفی میشود که از تولد تا نوجوانی رخ میدهد. مسیرهای نورونی در مغز در خردسالی به واسطۀ حرکت و تحریک حواس قوام مییابند، که این نشاندهندۀ اهمیت تجربیات روزمره، تعامل اجتماعی و فعالیت بدنی خردسالان برای رشد اجتماعی-عاطفی، بدنی و زبانی آنها است. بیش از نیمی از جمعیت جهانی انسانها اکنون در محدودههای شهری میزیند. در گذشته، کودکان اکثر اوقات فراغت خود را در فضای باز میگذراندند؛ که این زمان صرف فعالیتهایی در فضاهای غیررسمی، بدون مدیریت و به تعبیری بیساختار میشد. این فضاها در زندگی اجدادی (پیش از برآمدن کشاورزی و یکجانشینی) طبیعت ناب اجدادی بود و پس از آن محیط محله، که جایگاه مهمی برای بازی کودکان در طول تاریخ و در اکناف جهان بوده است. یا اینحال، کودکان امروز اغلب ساعات فراغت خود را در فضاهای بسته، و بیشتر زمان فضای باز خود را به فعالیتهای زمانبندیشده و ساختارمند میگذرانند.فرصتهای کودکان برای داشتن تجربۀ آزاد و مستقل (پیشنیاز اصلی یادگیری طبیعی) در فضاهای باز محیطهای شهری کاهش یافته است. پژوهشهای پیشین بر نقش ادراک والدین از ایمنی صحه نهادهاند. از سوی دیگر، شهرهای بزرگ شاهد جدایی بیسابقهای از عناصر و فرایندهای طبیعی بودهاند. در این مطالعه، رفتار کودکان 7 تا 12 ساله در مدرسۀ طبیعت کاویکنج (مرکز مراقبت از کودکان با فضای غالب باز و حال و هوای طبیعی-روستایی) «نگاشت» شد، و نتایج نگاشت با مصاحبههایی با تسهیلگران کودکان تکمیل شد.روش ها: روش مشاهدۀ رفتار با نگاشت نقشه GIS ترکیب گردید تا پایگاه دادهای از تعاملات محیط-رفتار ایجاد شود که ارتباط مستقیمی با الگوهای فضایی داشته باشد. مرحلۀ آغازین شامل مشاهدات ابتدایی سایت بود تا محدودههای اصلی مشاهده و دید به تمام بخشهای سایت را بررسی کنیم. بر این مبنا، سایت به چند محدوده برای مشاهده تقسیم شد، تا مطمئن باشیم که هر دور از مشاهدات شامل تمام بخشهای سایت میشود. گردآوری تفصیلی دادهها شامل مشاهدات سیستماتیک تمام بخشهای سایت در موقعیتهای متعدد و متفاوت بود. مشاهدهگر تمام محدودههای مدنظر را مشاهده میکرد، که در واقع یک اسکن بصری 9 دقیقهای از تمام محدودهها بود. این مشاهدات با دادههای اضافی، از جمله نام کودکان، شدت فعالیت آنها (ساکن، متوسط و شدید)، و عناصری که در رفتار کودکان دخیل بود تکمیل میشد. زمان و وضعیت آب و هوا- دما، باد، رطوبت، و تابش آفتاب- برای هر دور مشاهده ثبت شدند. سپس برای درک بهتر رفتار کودکان و تفسیر مشاهدات، یک مصاحبۀ دستهجمعی با شش نفر از تسهیلگران (مجربترین آنها) در مدرسه انجام شد.یافته ها: مشاهدات ما الگوهایی از رفتارهای کودکان را بر مبنای سن آنها آشکار میکند؛ در حالیکه مصاحبهها نشاندهندۀ آن است که «تخیل» رانۀ اصلی انتخابها و حرکات فضایی کودکان در این سنین است. ما بحث میکنیم که حق کودکان به فضاهای روزمرۀ آنها باید بر مبنای ضرباهنگهای طبیعی آنها به رسمیت شناخته شود.نتیجه گیری: یافتههای اولیه اشاره میکنند که فضاهای بلافصل «خانه» یا «بازنمایی خانه»، که ما «امتداد خانه» نامیدیم، اهمیت بالایی برای خردسالان دارند، که در آنها بخش عمدهای از زمان خود را میگذرانند، و در طول سفرهای دوربُردشان بارها به آنها بازمیگردند. یافتههای بعدی میتواند به دانش ما دربارۀ وجوه محیطی ارتقاءبخشِ ظرفیتهای حرکتی کودکان کمک کند. علاوه بر این، این یافتهها دلالتهایی برای طراحی مراکز کودکان و مهمتر از آنها مسکن خواهدداشت که در آن کودکان میزیند و بنا به فرض، منبع اصلی حس اجتماع برای آنها است، تا دوستانی بیابند و اولین ارتباطات اجتماعی حقیقی خود را برقرار کنند.
مقاله پژوهشی
تربیت معلم
اسمعیل علی سلیمی؛ محمد میثم صفرزاده
چکیده
پیشینه و اهداف: جهانیسازی و حرکت به سمت یک اجتماع بینالمللی به هم پیوسته توسط تغییرات بزرگ در حوزه فنآوری مانند پیشرفتهای ارتباطات دیجیتال و انتقال پیوسته حجم زیادی از دادهها در سرتاسر جهان و پیشرفتهای صنعت حمل و نقل که موجبات تسهیل جابهجایی ارزان و سریع مسافران و کالاها را به همراه داشته است، تسریع شده است. این ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جهانیسازی و حرکت به سمت یک اجتماع بینالمللی به هم پیوسته توسط تغییرات بزرگ در حوزه فنآوری مانند پیشرفتهای ارتباطات دیجیتال و انتقال پیوسته حجم زیادی از دادهها در سرتاسر جهان و پیشرفتهای صنعت حمل و نقل که موجبات تسهیل جابهجایی ارزان و سریع مسافران و کالاها را به همراه داشته است، تسریع شده است. این جهانیسازی باعث ایجاد سطحی از تعاملات بین افراد با ملیتها، فرهنگها و قومیتهای گوناگون شده است که با گذشته قابل قیاس نیست. اگر چه برقراری ارتباط موفق در گذشته یکی از مهمترین ویژگیهای یک تعامل اجتماعی کارا بوده است ولی در سالهای اخیر، همین برقراری ارتباط موفق به یک ویژگی حیاتی تبدیل شده است.همنوا با فرآیند جهانیسازی، انگلیسی بهعنوان زبان میانجی خود را بهعنوان رایجترین زبان در تعاملات علمی و تجاری به اثبات رسانده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش معلمان ایرانی زبان انگلیسی پیرامون پدیده جهانی-بومیسازی آموزش زبان از طریق پرسشنامهی ابداعی برای نخستین بار صورت پذیرفت.روش ها: شرکتکنندگان در مطالعه معلمان زبانی بودند که دارای پیشینه تحصیلاتی، سن، تجربه تدریس و جنسیتهای متفاوت بودند. این مطالعه در دو مرحله انجام گرفت که در مرحله اول یک پرسشنامه طراحی و ساخته شد. در مرحله دوم مطالعه، پرسشنامه ابداعی به منظور جمعآوری اطلاعات درباره نگرش معلمان بهکار گرفته شد و روش تحلیل آماری توصیفی برای تحلیل دادهها استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامه نشان داد که معلمان معتقدند که دیگر انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی تنها گونههای انگلیسی نیستند. گونههای مختلفی از زبان انگلیسی نیز وجود دارند که متناسب با نیازهای جهانی-بومی کاربران آنها دارای رشد مستقل و ویژگیهای خاص خود هستند. همچنین معلمان بر این باورند که در فرآیند جهانی-بومیسازی میبایست نیازهای جهانی و بومی پوشش داده شوند. نکته مهم دیگر اینکه معلمان بر این باورند که آموزش زبان نباید تنها منعکسکننده فرهنگ و گونهی زبانی انگلیسیزبانان باشد.نتیجه گیری: یافتههای حاصل از این تحقیق با کمک به معلمان در یافتن نقش واقعی و حرفهای خود در آموزش زبان، بینش مناسبتری را در طرح برنامههای آموزشی برای بافت ایران به دست میدهد. نتایج حاصل از این مطالعات میتواند آموزشدهندگان به معلمان را از تواناییهای فردی آنها آگاه سازد و برای طراحی و اجرای هرچه بهتر برنامههای آموزشی کمککننده باشد. همچنین شناخت نسبت به نگرش و تواناییهای معلمان میتواند به سیاستگذاران و طراحان طرحها و مواد آموزشی در انجام هر چه بهتر وظایف خود کمک شایانی نماید.
مقاله پژوهشی
محیط یادگیری
حسنی سادات شمس دولت آبادی؛ فرهنگ مظفر؛ نیلوفر ملک؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
پیشینه و اهداف: حیاط مدرسه با فراهم آوردن فرصت برای فعالیتهای متنوع نقش مهمی را در دورهی شکلگیری شخصیت دانشآموز به ویژه در مراحل اولیهی شکلگیری توانمندیهای اجتماعی آنها بازی میکند. ایجاد حس تعلق به مدرسه قادر است تأثیر جدی در وجود و هویت دانشآموزان داشته باشد. این حس با ایجاد ارتباط مکرر با فضا و در اثر هماهنگی آن با ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حیاط مدرسه با فراهم آوردن فرصت برای فعالیتهای متنوع نقش مهمی را در دورهی شکلگیری شخصیت دانشآموز به ویژه در مراحل اولیهی شکلگیری توانمندیهای اجتماعی آنها بازی میکند. ایجاد حس تعلق به مدرسه قادر است تأثیر جدی در وجود و هویت دانشآموزان داشته باشد. این حس با ایجاد ارتباط مکرر با فضا و در اثر هماهنگی آن با عادتهای رفتاری و الگوی فکری و تواناییهای بالقوه و بالفعل فرد صورت گیرد که موجب تعلق خاطر بیشتر فرد به فضا میشود، و به ویژه زمانی که مکان به یک گروه تعلق دارد (مانند مدرسه)، افزون میگردد. به بیان دیگر، فرد تنها پس از برآورده شدن نیازهای خود از لحاظ اجتماعی و هیجانی میتواند تأثیرگذار باشد و ظرفیت وجودی خود را برای رشد شکوفا سازد. هدف این پژوهش ارائه اصول طراحی برای فضاهای باز مدرسه در دبستان مبتنی بر افزایش هوشمندیهیجانی و فرآیند یادگیری است.روش ها: پژوهش بر روش تحقیق کیفی-کمی و استفاده از روش پیمایش اکتشافی دلفی استوار است. مرحله اول تحقیق، مصاحبه باز پاسخ با متخصیص در رشتههای معماری و روانشناسی در حوزهی هوشهیجانی را دربرمیگیرد، سپس با کمک تکنیک کدگذاری باز و محوری و تشکیل جدول هدف-محتوی، پرسشنامهی محقق ساخت شکل میگیرد که طی دو مرحله توسط متخصصان تکمیل شده است. نمونهگیری با استفاده از روش شبکهای (گلوله برفی) و حجم نمونه با اشباع نظری که 17 نفر از متخصصین را شامل میشود، صورتگرفته است.یافتهها: درنهایت، نتایج براساس تحلیل عامل Qاستخراج شده است. تأثیرگذارترین عوامل بر هوشمندیهیجانی در فرآیند یادگیری کودکان عبارتند از؛ ابعاد فردی، اجتماعی، کالبدی، طراحی، مشارکت کودکان در طراحی و روانشناسی محیط بر فضاهای باز مدرسه در دوران ابتدایی.نتیجه گیری: پژوهش حول محور استخراج اصول طراحی فضای باز مدرسه با توجه به یادگیری و هوشهیجانی شکل گرفته است. از نظر متخصصان برخی ویژگیهای فردی، اجتماعی، طبیعی و کالبدی، مشارکت در فضاسازی، طراحی و روانشناسیِ محیط قادرند شرایط را برای ارتقا هوشمندی هیجانی و یادگیری تسهیل نمایند. به این ترتیب که با بهرهگیری از برخی ویژگیها و صفات فضایی در حیاط مدرسه میتوان به حضور و تعلق خاطر کودکان نسبت به فضای باز کمک کرد. در این بین، عواملی چون تنوع فضا و تنوع عملکرد، بهرهگیری از فضاهای چند عملکردی و انعطافپذیری نیز بر این روند تأثیرگذار هستند. باید توجه داشت که فضای باز مدرسه علاوه براینکه مکانی اجتماعی است، مکانی کالبدی هم به شمار میآید. به این معنی که، نه تنها مکانی برای عملکرد اصلی مدرسه، یعنی یادگیریهای محیطی و شناختی پدید میآورد بلکه فضایی برای انواع تعاملات اجتماعی، یادگیریهای فرهنگی و مهارتآموزی هیجانی از طریق حواس و مشارکت فعالانه را نیز ایجاد میکند که زمینه ساز ایجاد مفهوم هوشمندیهیجانی است.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
فاطمه رحمانی؛ حامد احمدی؛ الهام قنبری؛ سیدمحمود خراسانی کیاسری
چکیده
پیشینه و اهداف: یادگیری الکترونیکی شیوهای در آموزش است که مجموعه قابلیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات را برای تسهیل و بهبود یادگیری بکار میگیرد. مجموعه این امکانات، فرصتهایی را برای یادگیرنده فراهم میآورد تا او بتواند در هر زمان، متناسب با تعهدات شغلی و خانوادگی خود به دوره آموزشی و برنامه درسی دسترسی پیدا کند. امکان دسترسی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یادگیری الکترونیکی شیوهای در آموزش است که مجموعه قابلیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات را برای تسهیل و بهبود یادگیری بکار میگیرد. مجموعه این امکانات، فرصتهایی را برای یادگیرنده فراهم میآورد تا او بتواند در هر زمان، متناسب با تعهدات شغلی و خانوادگی خود به دوره آموزشی و برنامه درسی دسترسی پیدا کند. امکان دسترسی به ابزارها، امکان انتخاب زمان و مکان آموزش و وجود قالبهای مختلف محتوایی در این محیط، یادگیرنده را در موقعیت انتخابهای گوناگون قرار میدهد. در این محیط یادگیرنده با استفاده از ابزارهای مختلف میتواند به صورت همزمان و غیر همزمان با همکلاسان، معلم و افراد دیگر ارتباط برقرار کند. اجرا و پیادهسازی برنامههای کیفی و بادوام در یادگیری الکترونیکی نیازمند شناخت الزامات استقرار و توسعه نظامهای یادگیری الکترونیکی است. طراحی، راهاندازی و نگهداری محیطهای آموزش الکترونیکی به دانش و مهارتهای گوناگونی در زمینههای فنی، تربیتی و مدیریتی نیازمند است. هدف از این پژوهش امکان سنجش و رتبه بندی عوامل مؤثر بر توسعه یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی استروش ها: در تحقیق حاضر براساس تحقیقات پیشین و نظر خبرگان عوامل مؤثر بر توسعه یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی از نظر فاکتورهای سنجش توسعه یادگیری الکترونیکی شامل فاکتورهای انسانی، فنی، اجتماعی،سازمانی شناسایی شدند. برای آزمون و تایید فرضیه های تحقیق از روش های آماری و برای رتبه بندی شاخص ها، از رتبه بندی AHPفازی استفاده شده است. به این منظور دو پرسشنامه تنظیم گردید؛ پرسشنامه شماره یک به منظور صحت فرضیه های تحقیق و پرسشنامه دوم که پرسشنامه زوجیست برای رتبه بندی شاخص ها می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان و اساتید دانشگاه واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد در سال تحصیلی 96-95 می باشد. حجم نمونه آماری مطابق فرمول کوکران، معادل384 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه ها بین 384 نفر توزیع گردید که از این تعداد 84 عدد از هر پرسشنامه به دلایل مختلف از جمله پاسخگویی اشتباه به سؤالات و نبودن زمان کافی حذف و تعداد 300 عدد از هر پرسشنامه مورد قبول واقع شد.یافته ها: فهرستی از 8 شاخص (ویژگی دانشجو، ویژگی مربی، کیفیت محتوا، مدیریت ساختار، فرآیند آموزش، زیرساخت نرمافزار، زیرساخت سختافزار، تصویر دانشگاه) براساس فاکتورهای فنی، انسانی، اجتماعی، سازمانی برای ارزیابی اثربخشی یادگیری الکترونیکی استخراج و بر اساس آن مقیاسی معتبر ساخته شد. نتایج نشان داد که مقیاس معرفی شده، ابزاری روا و پایا برای ارزیابی اثربخشی یادگیری الکترونیکی است.نتیجه گیری: نتایج نشان میدهند که ویژگیهای دانشجو اهمیت بیشتری داشته و زیرساخت نرم افزار به عنوان دومین عامل تأثیرگذار در این جهت ارزیابی شده است. همچنین ویژگی های مربی، کیفیت محتوا، مدیریت ساختار، زیرساخت سخت افزار، فرآیند آموزش و تصویر دانشگاه به ترتیب رتبه های سوم تا هشتم را بدست آوردند.
مقاله پژوهشی
رویکردهای نوین آموزشی
سیما رضائی آشتیانی؛ جمالالدین مهدینژاد
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش معماری از موضوعات مهم در جریان رشد معماری است. یکی از ارکان مهم آموزش، ارزیابی است. ارزیابی پروژهها، رایجترین روش بازخورد در معماری است. در این دهه، دانشگاهها و مدارس به طور فزایندهای متعهد به ارزیابی و رتبهدهی مؤثر برای دانشجویان هستند، به طوری که ارزیابی و نمرهدهی باعث ارتقاء یادگیری دانشجویان شود ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش معماری از موضوعات مهم در جریان رشد معماری است. یکی از ارکان مهم آموزش، ارزیابی است. ارزیابی پروژهها، رایجترین روش بازخورد در معماری است. در این دهه، دانشگاهها و مدارس به طور فزایندهای متعهد به ارزیابی و رتبهدهی مؤثر برای دانشجویان هستند، به طوری که ارزیابی و نمرهدهی باعث ارتقاء یادگیری دانشجویان شود نه اینکه فقط، نمرهای به آنها داده باشند. اهمیت بررسی این موضوع در این است که به حتم روشهای ارزیابی در مورد سیستمهای آموزشی معماری که مبتنی بر طراحی و آتلیه است مثل معماری، نسبت به سایر رشتهها، نیاز بیشتری به تحقیق و بررسی دارد. در رشته طراحی معماری، مانند رشتههای دیگر نمیتوان از دانشجویان امتحان کتبی، تشریحی یا تستی گرفت و تبدیل کردن کاری که دانشجویان معماری ارائه میدهند به یک نمره، در مقایسه با بقیه رشتهها بسیار دشوارتر است. در تحقیقاتی که در مورد ارزیابی انجام شده، توجه کمی به احساس و دریافت دانشجویان از فرایند ارزیابی شده است، درحالیکه به عنوان یکی از بزرگترین نارضایتیهای دانشجویان شناخته شده است. هدف از این تحقیق، درک نظرات دانشجویان از روشهای رایج ارزیابی است تا ضمن بررسی روشهای سنجش توان طراحی دانشجویان، ارزیابی طرح و فرآیند، به شیوهای جهت قضاوت پروژههای معماری در جهت ارتقای کیفیت داوری و آموزش در این رشته بپردازد و الگویی را در خصوص روش صحیح سنجش و داوری مبتنی بر اهداف و فرآیند طراحی، با اتکای بر معیارهایی که بر اساس اهداف آموزشی است، ارائه دهد.روش ها:. نمونههای این تحقیق، 40 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده معماری دانشگاه سوره، به روش نمونهگیری خوشهای، به صورت گروههای تمرکز است و از متخصصین برای وزندهی به معیارها، به روش AHP استفاده شده است.یافته ها: پنج معیار اصلی برای ارزیابی ارائه شد: از بین آنها توضیح انتقادی با وزن 38% از اهمیت بیشتری برخوردار است، بعد از آن توسعه ایده منتخب با 21%، کانسپت و راه حل طراحی، با 17% و 14% و در نهایت طرح نهایی با 10% کمترین اهمیت را از بین پنج معیار به خود اختصاص میدهد.نتیجه گیری: در راستای ارزیابی طراحی معماری بر اساس بررسی نظر دانشجویان و بررسی روشهای گذشته ارزیابی، الگویی پیشنهاد شد. الگوی پیشنهادی هر چهار نقش ارزیابی- بازخورنده، ایجادکننده انگیزش، هدایت کننده، ارتباطی ارزیابی- را به درستی ایفا میکند. با این الگو به دانشجویان بر اساس کیفیت کارشان نمره داده میشود و هیچ ارتباطی با کارایی دانشجویان دیگر ندارد و بنابراین هیچ مقایسهای بین دانشجویان وجود ندارد. در عین حال، به دلیل اینکه یک عدد ارائه میشود، در آخر، جایگاه دانشجو در بین دانشجوهای دیگر تعیین میشود، در حالیکه کار هر شخص با خودش مقایسه شده است. در این الگو معیارها بر اساس اهداف دوره تعریف و الویتبندی شدهاند. الگوی ارائه شده میتواند راهبردهایی را برای کنشگران آموزش معماری، اعم از مدرس و دانشجو در امر ارتقا یادگیری ارائه دهد.
مقاله پژوهشی
رویکردهای نوین آموزشی
جلال الدین نصیری؛ امیر محمود میر؛ سمیه فتاحی
چکیده
پیشینه و اهداف:دسترسی به اینترنت و کامپیوتر فرصتهایی را برای آموزش الکترونیکی ایجاد کردهاند. دسترسی راحتتر به منابع و آزادی عمل کاربران از مزایای آموزش الکترونیکی است. با این حال آموزش الکترونیکی جذابیت و پویایی آموزشهای سنتی یا چهره به چهره را ندارد و در این سیستمها وضعیت کاربر مانند نرخ یادگیری و وضعیت انگیزشی آنها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:دسترسی به اینترنت و کامپیوتر فرصتهایی را برای آموزش الکترونیکی ایجاد کردهاند. دسترسی راحتتر به منابع و آزادی عمل کاربران از مزایای آموزش الکترونیکی است. با این حال آموزش الکترونیکی جذابیت و پویایی آموزشهای سنتی یا چهره به چهره را ندارد و در این سیستمها وضعیت کاربر مانند نرخ یادگیری و وضعیت انگیزشی آنها در نظر گرفته نمیشود. از این رو، توسعه دهندگان سیستمهای آموزش الکترونیکی می توانند با در نظر گرفتن سبک یادگیری و طراحی رابطهای کاربری تعاملی به حل کردن مشکلات مذکور در این سیستمها کمک نمایند. همچنین تشخیص خودکار سبک یادگیری نه تنها جذابیت آموزش الکترونیکی را افزایش میدهد، بلکه موجب افزایش کارایی و انگیزه یادگیرندگان در محیطهای الکترونیکی نیز میشود.مطالعات روانشناسی نشان میدهد که افراد در تصمیمگیری، حل مسئله و یادگیری با یکدیگر متفاوت هستند. سبک یادگیری باعث میشود که افراد به گونه متفاوتی یک مطلب را درک کنند. برای مثال افرادی که حافظه بصری خوبی دارند، ارائه مباحث به صورت بصری را نسبت به صورت شفاهی ترجیج میدهند. لحاظ کردن یک شیوه مناسب آموزش باعث بهبود عملکرد یادگیرنده در محیط آموزشی میشود. عدم توجه به سبک یادگیری دانشجویان باعث کاهش انگیزه و علاقهی آنها به مطالعه و شرکت در دورههای آموزشی میشود.موفقیت تحصیلی دانشجویان از اهداف مهم در محیطهای آموزشی است. یکی از عوامل مهم در تحقق این هدف، توجه به سبک یادگیری دانشجویان است. آگاهی از سبک یادگیری دانشجویان به طراحی یک روش مناسب آموزش کمک میکند. لحاظ کردن یک شیوه مناسب آموزش باعث بهبود عملکرد دانشجویان در محیط آموزشی میشود. در این مقاله، هدف ساخت یک مدل برای تشخیص خودکار سبکهای یادگیری است.روش ها: بدین منظور از یک محیط آموزش الکترونیکی متشکل از 202 دانشجو رشته مهندسی برق و کامپیوتر، دو مجموعه داده برای ایجاد مدل جمع آوری شده است. ویژگیهای رفتاری از نحوه تعامل دانشجویان با سامانه آموزش الکترونیکی استخراج شده و سپس سبکهای یادگیری با روش ماشین بردار پشتیبان دو قلو دستهبندی میشوند. ماشین بردار پشتیبان دو قلو گونه جدیدی از دستهبندهای مبتنی بر مرز مانند SVM است که هدف آن بدست آوردن حاشیه ناموازی است. این دستهبند به دادگان نامتوزان حساس نمی باشد و سرعت آموزش آن بسیار سریع است.یافته ها: در این پژوهش، ضمن تاکید بر افزایش جذابیت آموزش الکترونیکی، مسئله تشخیص خودکار سبک یادگیری دانشجویان بررسی شده است و مدل MBTI برای تعیین سبکهای یادگیری استفاده شده است. دو مجموعه داده از تعامل 202 دانشجو مهندسی برق و کامپیوتر با سامانه آموزش الکترونیکی مودل جمع آوری شده است. مجموعه داده جمعآوری شده بسیار نامتوزان است که تاثیر منفی روی دقت دسته بندها دارد. با در نظر گرفتن این نکته، ماشین بردار پشتیبان دو قلو کمترین مربعات به عنوان دستهبند استفاده شده است. ویژگی بارز این دستهبند حساسیت کم به توازن دادهها و سرعت بسیار زیاد است. نتایج نشان میدهد که روش پیشنهادی با وجود نامتوزان بودن دادهها، در دستهبندی سبک یادگیری دانشجویان بسیار خوب عمل کرده است و با دقت 95 درصد سبکهای یادگیری را تشخیص میدهد.
مقاله پژوهشی
برنامه ریزی درسی
غلامعلی احمدی؛ هاله شیخ الاسلامی؛ علیرضا عصاره؛ ابراهیم ریحانی
چکیده
پیشینه و اهداف: نقش ریاضی در عرصههای مختلف علوم و فناوری و سودمندی آن در بهبود زندگی بشر، آنچنان موثر و بیبدیل بوده که مادر علوم نام گرفته است. ازاینرو توسعه و بهبود برنامههای درسی ریاضی همواره در دستور کار برنامهریزان قرار داشته است. بهگونهای که این برنامهها بتوانند بیش از پیش، زمینهی رشد فرآیندی و مهارتی و نگرشی فراگیران ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نقش ریاضی در عرصههای مختلف علوم و فناوری و سودمندی آن در بهبود زندگی بشر، آنچنان موثر و بیبدیل بوده که مادر علوم نام گرفته است. ازاینرو توسعه و بهبود برنامههای درسی ریاضی همواره در دستور کار برنامهریزان قرار داشته است. بهگونهای که این برنامهها بتوانند بیش از پیش، زمینهی رشد فرآیندی و مهارتی و نگرشی فراگیران را در ریاضی فراهم آورده، موجب رشد و بالندگی قوه درک و استدلال منطقی آنان گردد.از این جهت دستیابی به اهداف آموزش ریاضی باید به روشهای مختلف پایش شود. آزمونهای بینالمللی نیزکه به همین منظور انجام میشوند، برای اندازهگیری سواد ریاضی دانشآموزان کشورهای شرکتکننده طراحی و اجرا میگردند و نشاندهندهی حساسیت نظامهای آموزشی نسبت به وضعیت عملکرد ریاضی دانشآموزان هستند. این مقاله به ارزشیابی برنامه درسی ریاضی دهم انسانی از دیدگاه دبیران این درس در شهر تهران میپردازد. این پژوهش بر اساس عناصر دهگانه برنامه درسی اکر و با تاکید بر رویکرد زمینهمحور انجام شده است.روش ها: روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایش است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده و روایی آن با روش اعتبار محتوا مورد تایید قرار گرفته است. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که در این پژوهش برابر 0/910 بوده است. جامعه آماری این پژوهش دبیران ریاضی دهم انسانی دبیرستانهای شهر تهران که درسال تحصیلی 95 -96 مشغول به تدریس بودهاند، میباشد. برای تعیین نمونه از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون t تک نمونهای استفاده شد.یافتهها: تفسیر نتایج یافتههای پژوهش نشان میدهد که پاسخ به شش پرسش پژوهشی از دیدگاه دبیران منفی بوده است. یعنی در برنامه درسی ریاضیات دهم انسانی به عناصر برنامه درسی ریاضیات زمینه محور توجه نشده است.نتیجه گیری: پژوهشهای ارزشیابی زمینهساز ورود به عرصه تغییر و تحول برنامههای درسی محسوب میشوند. تغییر برنامههای درسی ریاضی به سمتوسوی رویکرد زمینهمحور و پیوند ریاضیات مدرسهای به زندگی روزمره و تجربیات دانشآموزان میتواند مفید بودن ریاضی را برای آنها عیان نماید. بدین وسیله علاقه و انگیزه یادگیری در فراگیران افزایش مییابد. بنابراین لازم و ضروری است که پژوهشهای دیگری در بعد نظری برای تدوین مبانی نظری این رویکرد مطابق با فرهنگ کشور انجام پذیرد تا بتوان با استفاده از این مبانی اصول مستخرج شده را در طراحی برنامه درسی ریاضیات زمینهمحور بهکار گرفت. همچنین در بعد عملی با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود سازماندهی محتوای کتاب ریاضی دهم انسانی به گونهای تغییر کند که مباحث کتاب با یک مسئله از زندگی روزمره دانشآموزان آغاز شود تا در طی حل این مسائل دانشآموزان مفاهیم ریاضی را خود بازآفرینی کنند. تغییر سازماندهی محتوا مستلزم در نظر گرفتن زمان مناسب
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش
رضا شریفی؛ قاسمعلی بازآیی؛ حسن اسدزاده
چکیده
پیشینه و اهداف: حمل نقل ریلی با توجه به مزایای ویژه و سازگاری با محیطزیست، از زیرساختهای مهم توسعه کشور محسوب میشود. در بندهای 24 و 25 امور اقتصادی سیاستهای کلی برنامهی ششم توسعه بر اولویت صنعت حملونقل ریلی تأکید شده و در بندهای 34 و 38 امور فناوری اطلاعات و ارتباطاتِاین برنامه به توسعه زیرساخت ارتباطی و هوشمندسازی سامانهها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حمل نقل ریلی با توجه به مزایای ویژه و سازگاری با محیطزیست، از زیرساختهای مهم توسعه کشور محسوب میشود. در بندهای 24 و 25 امور اقتصادی سیاستهای کلی برنامهی ششم توسعه بر اولویت صنعت حملونقل ریلی تأکید شده و در بندهای 34 و 38 امور فناوری اطلاعات و ارتباطاتِاین برنامه به توسعه زیرساخت ارتباطی و هوشمندسازی سامانهها اشاره دارد. نقش آموزش در راستای تحقق این برنامهها بسیار پراهمیت است و بررسی، طراحی مدل و پیادهسازی سامانه هوشمند یادگیری همچون اهرمی به توسعه یادگیری در حملونقل ریلی شتاب خواهد داد.رسیدن به اهداف سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با محیط متغیر دارد. اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی سبب میشود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر فعالیتشان را ادامه داده و بر کارایی خود بیفزایند. سامانه یادگیری همراه تعاملی بهعنوان ابزاری برای تحقق نظریه هیتاگوژی قابل طرح و بررسی است. این رویکرد بهعنوان زنجیرهای از آندراگوژی مطرح است و نگاه فرآیندی دارد. با توجه به اهمیت ارتقاء ایمنی در بهرهبرداری راهآهن، تجهیزات متعددی در حوزههای تأسیسات زیربنایی، ناوگان و سیر و حرکت این وظیفه را بر عهده دارند. مسئلهای که راه آهن با آن روبرو است، ضعف در بهرهبرداری مطمئن از این تجهیزات و نگهداری و تعمیرات (نت) نامطلوب ناشی از عدم آموزش اثربخش است که میتوان بهعنوان یکی از عوامل ایجاد سانحه از آن نام برد.روش ها: جامعه آماری این پژوهش لوکوموتیورانان شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران به تعداد 3000 نفر بودند که از میان آنان 280 نفر به روش خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ضمن بررسی و مطالعه مدلها و رویکردهای یادگیری، از طریق بهکارگیری ابزارهای آماری، مدلی هوشمند برای حرکت از آموزش به سمت یادگیری همراه، مشارکتی، همهجا حاضر و زمینه آگاه، متناسب با راهآهن کشور و زیرساختهای موجود بهوسیله نرمافزار Smart PLS طراحی و پیادهسازی شد. تأثیر استقرار این سامانه بر ایمنی و مؤلفه کاهش خطرات بالفعل محیط کار، مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد استقرار سامانه هوشمند یادگیری همراه تعاملی از طریق اثرگذاری بر قابلیت اطمینان، قابلیت دسترسی و عملکرد شخصی لوکوموتیوران، بر ایمنی تأثیر گذار است.نتیجه گیری: سامانه یادگیری همراه تعاملی هوشمند بهعنوان یک ابزار بالقوه در امر آموزش و توانمندسازی کارکنان قابل طرح و بررسی است. نقش آموزش در راستای تحقق این برنامهها بسیار پر اهمیت است و بررسی، طراحی مدل و پیادهسازی این سامانه همچون اهرمی به توسعه یادگیری حملونقل ریلی شتاب خواهد داد. امروزه مسائلی از قبیل قابلیت اطمینان، قابلیـت نگهـداری و در دسـترس بـودن بهعنوان یکـی از مهمترین اصول مدیریت زیرساختها مورد توجه است و هدف اصلی آن ارائه خدمات در زمان مطلـوب و بـا کیفیت مناسب با رویکردی رقابتی است؛ بهطوری که یک سازمان تنها در صورتی میتواند خود را با شرایط گسترده بازار خدمات سازگار کند که از یک ساختار در دسترس و قابلاعتماد برخوردار باشد. در این راستا ایمنی به عنوان یک مزیت رقابتی صنعت حمل و نقل ریلی مطرح و به دنبال کاهش خطرات بالفعل محیط کار است. بهطور کلی نتایج پژوهش نشان داد که استقرار سامانه هوشمند یادگیری همراه تعاملی از طریق اثرگذاری بر قابلیت اطمینان، قابلیت دسترسی و عملکرد شخصی لوکوموتیوران، بر ارتقاء ایمنی تأثیر گذار است.
مقاله مروری
روباتیک آموزشی
رحیمه منصوری گرگر؛ علی حسینیخواه؛ مینو عالمی؛ زهرا نیکنام
چکیده
پیشینه و اهداف: همزمان با تغییرات گسترده در اجتماع، استفاده از فناوری نیز گسترش یافته است. برای آمادهسازی و مقابله مؤثر دانشآموزان با تحولات قرن حاضر، نیازمند طراحی و تدوین برنامههای درسی ویژه هستیم. رباتیک تربیتی، فناوری آموزشی پیشرفتهای است که مستلزم توجه ویژه است. در دهه گذشته، رباتیک تربیتی بهمثابه یک ابزار ارزشمند در ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: همزمان با تغییرات گسترده در اجتماع، استفاده از فناوری نیز گسترش یافته است. برای آمادهسازی و مقابله مؤثر دانشآموزان با تحولات قرن حاضر، نیازمند طراحی و تدوین برنامههای درسی ویژه هستیم. رباتیک تربیتی، فناوری آموزشی پیشرفتهای است که مستلزم توجه ویژه است. در دهه گذشته، رباتیک تربیتی بهمثابه یک ابزار ارزشمند در راستای شکوفاسازی و پرورش مهارتهای شناختی/ اجتماعی دانشآموزان و در پشتیبانی از یادگیری موضوعات علوم، ریاضیات، زبان و فناوری توجه و علاقه پژوهشگران و معلمان را جلب کرده است. دلایل مهم متعددی برای در معرض قرار دادن دانشآموزان خردسال با رباتیک وجود دارد. چون دنیای ما بهطور فزایندهای فناورانه میشود، بنابراین دانشآموزان نیاز به تجارب سالهای اولیه دارند تا آنها در مورد فناوری احساس راحتی نموده و در مورد آن آگاه شوند. علاوهبراین، گنجاندن رباتیک در برنامه درسی مدارس به آماده شدن دانشآموزان برای ورود به بازار کار بهمنزله سواد فناورانه کمک خواهد کرد. رباتیک به علت ماهیت میانرشتهای که نیاز به تخصص در طیف وسیعی از حوزهها از ریاضیات تا زیباییشناسی دارد، یک رویکرد جذاب به تربیت فناوری محسوب میشود. این امر میتواند موجب جلب علاقه و درگیر ساختن دانشآموزانی شود که در دروس سنتی موفقیت کسب نکردند.هدف این نوشتار، تبیین جهتگیری فلسفی و مبانی رباتیک تربیتی در دوره ابتدایی است تا سیاستگذاران، مهندسان و برنامهریزان بر اساس آن، الگوهای درسی را برای اجرا تدوین کنند.روش ها: در این پژوهش، رباتیک تربیتی با استفاده از روش سنتزپژوهی مورد تحلیل و ترکیب قرار گرفت. اسناد و پژوهشهای معتبر چهار دهه اخیر با استفاده از فن نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکمحور انتخاب شده و مورد واکاوی و دستهبندی قرار گرفت.یافتهها: یافتههای سنتز حاکی از آن است که رباتیک در مدارس به دو صورت عمل میکند: الف) بهمنزله یک موضوع درسی مستقل؛ ب) یا بهمنزله یک توانمندساز آموزشی که در خدمت سایر موضوعات درسی است. توجیه منطقی رباتیک تربیتی، مبتنی بر نظریات سازندهگرایی شامل مبانی سهگانه معرفتشناختی (معرفت شخصی و چندرشتهای)، روانشناختی (توجه به انگیزش، خلاقیت و ...) و جامعهشناختی (تعامل، آیندهنگری و ...) است.نتیجه گیری: یک برنامهریز برای طراحی برنامه درسی ابتدا لازم است به ماهیت موضوع یا دانش موردنظر توجه نموده سپس بر اساس جهتگیریهای برنامه درسی نسبت به تدوین برنامه اقدام نماید. چون موضوع، تربیت رباتیک در دوره ابتدایی است؛ لذا برنامهریز به ماهیت آن بایستی توجه کند. یافتههای این سنتز نشان داد که رباتیک میتواند در مدارس در تمام سطوح بهعنوان یک موضوع درسی مستقل و یا بهعنوان یک توانمندساز آموزشی در خدمت سایر موضوعات درسی عمل کند. پس لازم است میان مفاهیم تربیت رباتیک و رباتیک تربیتی تفاوت قائل شد. در تربیت رباتیک موضوع تربیت ربات است؛ درصورتیکه در رباتیک تربیتی، ربات بهعنوان روش، ابزار یا فنی در نظر گرفته میشود که از آن برای تدریس سایر موضوعات استفاده میشود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش
شهرام رنج دوست
چکیده
پیشینه و اهداف: استرس امتحان یکی از استرسهای موقعیتی است که با عملکرد و پیشرفت تحصیلی میلیونها دانشآموز و دانشجو در مراکز آموزشی رابطة تنگاتنگ دارد. افراد دارای استرس امتحان بالا بر خلاف افراد دارای استرس امتحان پائین که اغلب به متغیرهای مرتبط با تکلیف توجه دارند به متغیرهای مرتبط با خود توجّه میکنند. به بیان دیگر، افراد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استرس امتحان یکی از استرسهای موقعیتی است که با عملکرد و پیشرفت تحصیلی میلیونها دانشآموز و دانشجو در مراکز آموزشی رابطة تنگاتنگ دارد. افراد دارای استرس امتحان بالا بر خلاف افراد دارای استرس امتحان پائین که اغلب به متغیرهای مرتبط با تکلیف توجه دارند به متغیرهای مرتبط با خود توجّه میکنند. به بیان دیگر، افراد دارای استرس امتحان در طی امتحان نگران و دلواپس هستند. افراد دارای اضطراب و استرس امتحان بالا در مقایسه با افراد دارای اضطراب و استرس امتحان پایین حواسپرتی بیشتری دارند و از خودشان ناراضیترند. این افراد وقتی که در یک موقعیت ارزیابی قرار میگیرند، از خود پاسخهای منفی و خود مدارانهای نشان میدهند که موجب میشود گذشت زمان آهستهتر به نظر آید و در انجام تکلیف در دست اقدام اختلال بوجود میآید. استرس امتحان مرکب از سه مؤلفه مهم نگرانی، هیجانپذیری و واکنش جسمانی است. اثرات منفی استرس امتحان بر پیشرفت تحصیلی در تحقیقات زیادی تأیید شده است.علت عمدة افت عملکرد این است که افراد دارای استرس امتحان نمیتوانند به بخشهای مرتبط با تکلیف توجه کنند و افکار نامربوطی به ذهنشان خطور میکند که مانع از پیشرفت آنها میشود. عوامل زیادی میتوانند استرس امتحانات را در بین دانشجویان پیام نور کاهش دهند؛ یکی از مهمترین این عوامل نقش برگزاری آزمونهای مجازی میباشد. آموزش مجازی یا آموزش الکترونیکی شیوه جدید یادگیری از راه دور، و مبتنی بر شبکه اینترنت- اینترانت میباشد. در این شیوهی آموزش، منابع مورد نیاز از طریق شبکه اینترنت دراختیار دانشجویان قرار گرفته و دانشجویان میتوانند درهرزمان و درهرمکان, از منابع آموزشی جهت یادگیری استفاده کنند. در این روش از ابزارهایی مانند قالبهای تعاملی، شبیهسازی، کلاس آنلاین، تمرینها، آزمون های مجازی، فیلم، تصویر و صوت، بر اساس استانداردهای رایج آموزشی، امکان آموزش مخاطبان را فراهم میسازد. این پژوهش باهدف بررسی نقش آزمونهای مجازی در کاهش استرس از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند درسال تحصیلی1395-1396انجام گرفته است. روش ها: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع میدانی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید و دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند به تعداد1896می باشد (تعداد جامعه آماری دانشجویان1740 و اساتید156 نفر). تعداد نمونه آماری دانشجویان بر اساس جدول مورگان293 نفرو تعداد نمونه آماری اساتید27 نفر است. روش نمونه گیری برای هر دو گروه روش نمونه گیری طبقه ای نسبی است. ابزار اندازه گیری در پژوهش حاضر، دو پرسشنامه است. پرسشنامه اول، پرسشنامه استاندارد آموزش مجازی و پرسشنامه دوم محقق ساخته میباشد. روایی پرسشنامهها حاضر توسط اساتید متخصص مورد تایید قرار گرفته است. در بررسی پایایی این آزمون، میزان همسانی درونی با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردیده که برای پرسشنامه استاندارد آموزش مجازی 91.0 و برای پرسشنامه محقق ساخته 0.87 می باشد. برای تحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی از نمودار، درصد و فراوانی و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.یافته ها: از این مطالعه نتایج زیر حاصل شده است: برگزاری آزمونهای مجازی در کاهش نگرانی نقش دارد؛ برگزاری آزمونهای مجازی در کاهش هیجانپذیری نقش دارد؛ برگزاری آزمونهای مجازی در کاهش انجام واکنشهای جسمانی نقش دارد.نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد آزمونهای مجازی در کاهش نگرانی، کاهش هیجان پذیری و کاهش واکنش های جسمانی نقش دارد بنابراین برای کاهش میزان استرس در دانشجویان و به بوجود آوردن شرایط لازم برای کاهش استرس توصیه میشود زیر ساختهای آزمونهای مجازی جهت کاهش استرس در دانشگاهها توسعه و نهادینه شود.
مقاله پژوهشی
محیط یادگیری
یزدان موحدی
چکیده
پیشینه و اهداف خلاقیت، یکی از ویژگی های عالی تفکر انسانی می باشد. یکی از راهکارهای پشتیبانی خلاق در آموزش و پرورش شناختی و افزایش خلاقیت، طراحی فضای آموزشی است. فضای آموزشی که با هدف تقویت خلاقیت طراحی می گردد می بایست فراتر از ایجاد کلاسی برای ارائه برنامه درسی، برای دانش آموزان امکان یادگیری از طریق قرار گرفتن در موقعیت را نیز ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف خلاقیت، یکی از ویژگی های عالی تفکر انسانی می باشد. یکی از راهکارهای پشتیبانی خلاق در آموزش و پرورش شناختی و افزایش خلاقیت، طراحی فضای آموزشی است. فضای آموزشی که با هدف تقویت خلاقیت طراحی می گردد می بایست فراتر از ایجاد کلاسی برای ارائه برنامه درسی، برای دانش آموزان امکان یادگیری از طریق قرار گرفتن در موقعیت را نیز ایجاد کند. بر این مبنا، فضای آموزشی طراحی شده بر اساس آموزش شناختی باید ضمن آشنا کردن دانش آموزان با خلاقیت در حل مسائل باز، آنها را به مکاشفه و جستجو دعوت کرده و به تجربه و دست ورزی با پدیده ها ترغیب نماید. در حیطه آموزش و پرورش شناختی نیز، تقویت خلاقیت دانش آموزان و افزایش توانایی آنها در حل مسائل باز بعنوان یکی از اولویتهای اصلی مورد توجه است. همچنین، خلاقیت و ابتکار عمل برای رشد و ارتقای علمی کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است. جامعهای که بتواند خلاقیت نسل جوان و به خصوص دانش آموزان را فراهم سازد به طور حتم از رشد و شکوفایی علمی بهره مند خواهد شد. سازمان آموزش و پرورش به عنوان متولی این بخش می تواند بستر مناسبی برای رشد فکری دانش آموزان ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف تاثیر طراحی بهینه فضای آموزشی بر ارتقای خلاقیت انجام شد.روش ها: مطالعه حاضر از نوع طرح های تحلیلی توصیفی بود که به روش رگرسیون یا پیش بین انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تبریز در سالتحصیلی 97-1396 بودند. تعداد 370 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسشنامه طراحی بهینه فضای آموزشی و خلاقیت در بین آنها توزیع شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSSنسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش تحلیل آماری داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون بود.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تنوع در جزئیات فضا، استفاده از مصالح طبیعی، تنوع در رنگ پردازی، تنوع در نورپردازی، فضای متنوع و انعطاف پذیر و وجود گل و گیاه با خلاقیت شناختی ارتباط معناداری دارد و این تفاوت در سطح p نتیجه گیری: طراحی فضاهای آموزشی مانند مدارس از آن جهت با ارزش است که به طور میانگین هر فردی، حدود 14 هزار ساعت از زندگی خویش را از دبستان تا دبیرستان در فضای آموزشی میگذراند.این در حالی است که بسیاری از ساختمان های مدارس بنا به علل مختلفی دچار صدمات جدی شده اند و این در تناقض با محیط جذاب برای افزایش خلاقیت است. در این چنین فضاهای آموزشی که فضای کالبدی مدرسه و محیط حاکم بر روح و روان دانش آموزان باعث خستگی، اختلال در تمرکز، بی انظباطی در دانش پژوهان می شود و به همین خاطر تحقق یافتن اهداف مورد نظر در زمینه خلاقیت با مشکلات جدیدی روبرو می شود. تنوع پذیری عناصر طبیعی در ارتقاء خلاقیت کودکان تاثیر به سزایی دارد. برای مثال گیاهان با شکل، رنگ و اندازه گل و برگ های متفاوت در فصل های مختلف به تنوع فضایی کمک شایانی می کند یا همچنین رنگ های متفاوت طیف نور با استفاده از شیشه های رنگی و یا ایجاد حوض آب، آبشار، آکواریوم و فواره برای تنوع در فضای آموزشی بسیار موثر می باشد. بازی با آب، کاشت گیاهان توسط خود فرد و مانند آن علاوه بر اینکه در ارتقاء انگیزش و آزاد سازی هیجانات تاثیر به سزایی دارد و می تواند یک بستر مناسب برای مشارکت دانش آموز در فعالیت های گروهی به شمار بیاید.به متصدیان آموزش و پرورش توصیه میشود برای ارتقای خلاقیت دانش آموزان مولفه های محیطی و کالبد پردازی بیرونی را مد نظر قرار دهند.
مقاله مروری
قاسم آذری آرانی؛ جلال رضائی نور
چکیده
پیشینه و اهداف: جامعه در سطح کلان شامل انواع صنایع و سازمانهاست که هر یک به نوبه خود به سمت دانشبنیان شدن در حرکت هستند زیرا عدم تطابق با تحولات جهانی به منزله فناست. پس باید سازمانها انعطاف لازم برای تغییر ساختار، اهداف، استراتژیها و چشمانداز خود داشته باشند. یکی از ابزارهای مورد استفاده برای ایجاد سازمان دانشبنیان، ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جامعه در سطح کلان شامل انواع صنایع و سازمانهاست که هر یک به نوبه خود به سمت دانشبنیان شدن در حرکت هستند زیرا عدم تطابق با تحولات جهانی به منزله فناست. پس باید سازمانها انعطاف لازم برای تغییر ساختار، اهداف، استراتژیها و چشمانداز خود داشته باشند. یکی از ابزارهای مورد استفاده برای ایجاد سازمان دانشبنیان، ایجاد فرایند خلق دانش سازمانی برای کسب مزیت رقابتی است. در سطح سازمان دانش کارکنان نقش تعیین کننده داشته و به تبع آن در سطح جامعه دانش افراد و سازمانها مدنظر خواهد بود. پس لازم است مدیریت دانش و به طور خاص خلق دانش در سطح ملی مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا دانش خلق شده به صورت نظاممند در اختیار همه افراد و سازمانها باشد و کل جامعه از آن منتفع شوند. امروزه کشورها برای توسعه و پیشرفت دانش نیازمند مدیریت منابع دانشی و به طور مشخص خلق دانش و نواوری در حوزه ملی هستند. ادبیات زیادی در حوزه خلق دانش سازمانی وجود دارد و مدلهای مختلفی بدین منظور توسعه داده شده است؛ اما موضوع خلق دانش تاکنون در سطح سازمان و در مواردی فراسازمانی و در بین زیرمجموعههای داخلی یک سازمان اتفاق افتاده است و در حوزه خلق دانش در سطح ملی فعالیتهای اندکی صورت پذیرفته است. آنچه به عنوان نوآوری این مقاله میتوان به آن اشاره کرد این موضوع است که خلق دانش در سطح ملی با چه فرایندهایی تعریف میشود.روش ها: بدین منظور پس از مرور ادبیات و تحلیل شکاف مطالعاتی، با استفاده از روش دلفی و نظرسنجی از خبرگان به شناسایی فرایندهای ممکن در خلق دانش ملی پرداخته شده است. پنل خبرگان شامل 7 تن از اساتید و متخصصان حوزه مدیریت دانش است که به صورت نظری و تجربی با این مفهوم آشنا هستند.یافته ها: نتایج حاصل از تکنیک دلفی نشان میدهد که فرایندهای اجتماعیسازی، بیرونیسازی، ترکیب، فرهنگسازی، کاربرد و درونیسازی را میتوان بعنوان فرایندهای خلق دانش در سطح ملی نام برد. با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری مشخص شد که فرایندهای اجتماعیسازی، بیرونیسازی و درونیسازی در سطح 1، فرایندهای فرهنگسازی و ترکیب در سطح دوم و فرایند کاربرد در سطح سوم مدل قرار دارند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از مدل خلق دانش ملی حاکی از این است که اجتماعیسازی، بیرونیسازی و درونیسازی سنگ بنای الگوی خلق دانش ملی هستند. این بدان معنا است که برای پیاده سازی موفق خلق دانش در سطح ملی، باید پیش از هر چیز روی این موارد سرمایهگذاری کرد. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل نهایی ترسیمی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری نیز به وضوح مشاهده می شود، که فرایندهای ترکیب و فرهنگسازی ابعادی مستقل بوده و برنامهریزی برای ترکیب دانش در میان سازمانهای مختلف و نیز برنامهریزی برای فرهنگسازی در سطح سازمانها برای پذیرش و اعمال دانش جدید در سطح سازمانها مستقل از دیگر فرایندها قابل انجام است.باید این نکته را یادآوری کرد که شناسایی و سطحبندی سازههای فرایند خلق دانش ملی، مبتنی بر مبانی نظری موضوع و دریافت آرا و نظرات خبرگان دانشگاهی و تجربی محدودی به سرانجام رسیده است. از این رو، زمینة تحقیقاتی که می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیرد، به کارگیری روش تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پژوهش پیش رو است تا اعتبار مدل به دست آمده بررسی شود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش
گودرز علی بخشی؛ محمد زینلی؛ مرتضی بختیاروند
چکیده
پیشینه و اهدافیکی از پیشرفت های جدید در تکنولوژی آموزشی که در حال حاضر به طور گسترده در کلاس های درس استفاده می شود تابلوی هوشمنداست که از آن برای افزایش میزان یادگیری و انگیزه دانش آموزان استفاده می شود. تابلوی هوشمند یک ابزار آموزشی است که باعث می شود تصاویر رایانه با استفاده از ویدیو پروژکتورروی تابلو نمایش داده شوند. سپس معلم می ...
بیشتر
پیشینه و اهدافیکی از پیشرفت های جدید در تکنولوژی آموزشی که در حال حاضر به طور گسترده در کلاس های درس استفاده می شود تابلوی هوشمنداست که از آن برای افزایش میزان یادگیری و انگیزه دانش آموزان استفاده می شود. تابلوی هوشمند یک ابزار آموزشی است که باعث می شود تصاویر رایانه با استفاده از ویدیو پروژکتورروی تابلو نمایش داده شوند. سپس معلم می تواند با استفاده از انگشت خود بهعنوان موش واره، به طور مستقیم بر صفحه، مواردی را بر تخته دستکاری و کپی کند سخنران می تواند مطالب ارائه شده را ذخیره کند. قابلیت های فنآوری برد هوشمند و نرم افزار همراه آن دانش آموزان را تشویق می کند تا عمیقا در مطالب آموزشی غرق شوند و با انگیزه بالا گام به گام با معلم در راستای فراگیری مطالب درس پیش روند. برخی نقاط قوت و ضعف این فنآوری آموزشی قابل درک است و با انجام پژوهشهای بیشتر، می توان به اثربخشی آن بر پیشرفتهای آموزشی پی برد. این تحقیق به بررسی تاثیر تابلوهایهوشمند بعنوان یک وسیله مفید آموزش بر یادگیری افعال دو کلمه ای و انگیزه یادگیری زبان آموزان سال چهارم در شهرستان خرمشهر، ایران پرداخته است. روش ها: از میان کلاس های سال چهارم دبیرستان یکی از دبیرستان های خرمشهر دو کلاس به صورت تصادفی انتخاب شده است. از هر کلاس 15 نفر که علاقه مند به شرکت در کلاس فوق العاده زبان انگلیسی بودند به صورت هدفمند انتخاب شدند.تعداد کل دانش آموزان 30 نفر بوده است. برای انجام پژوهش از طرح پژوهشی اندازه گیری مکرراستفاده شده است. فراگیران ابتدا پیش آزمون افعال دو کلمه ای و پرسشنامه انگیزه را دریافت نمودند. سپس طی هشت جلسه افعال دو کلمه ای بوسیله تابلو هوشمند آموزش داده شد. سپس پس آزمون ها برگزار گردید. بعد از سه هفته آزمون های پی گیری برگزار شد. داده ها بوسیله آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفری تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که استفاده از برد هوشمند تاثیر مثیت معنادار بر یادگیری مداوم افعال دو کلمه ای و افزایش انگیزه فراگیران دارد.نتیجه گیری: تابلوهای هوشمند بعنوان یک ابزار، دارای پتانسیل زیاد برای افزایش عملکرد آموزشی معلمان و دست آوردهای آموزشی فراگیران هست و در نهایت موفقیتهای دانش آموز را بهبود میبخشد. به هر حال، این ادعا که میتوان با استفاده از این فناوری به طور خودکار موفقیت دانشآموز را افزایش داد، ممکن است نادرست باشد. از این رو معلمها باید در مورد چگونگی استفاده از این ابزار با دقت فکر کنند. با توجه به محدودیت مکانی اجراء پژوهش، تکرار پژوهشهای مشابه در دیگر مدارس ممکن است نتایج متفاوت به همراه داشته باشد. بنابراین، نتایج شاید به تمام دانشآموزان دبیرستانی و تمام نواحی دیگر تعمیم داده نشود. مدت زمان اجرای این پژوهش فقط هشت جلسه بوده است که به نظر می رسدزمان محدودی است. بعلاوه، شرکت کنندگان دانشآموزان سال آخر دبیرستان بودند و دیگر سطوح دبیرستان در نظر گرفته نشده است و فقط از دانشآموزان دختر استفاده شد. در نتیجه انتخاب حجم نمونه بزرگتر از دانشآموزان دختر و پسر میتواند به اعتبار نتایج بیفزاید.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
مژگان اسمعیل نیا؛ حسینعلی کوهستانی؛ علی معقول
چکیده
پیشینه و اهداف: مدیران آموزش عالی به دنبال راههای افزایش تعداد دورهها و رشتهها هستند. این در حالی است که بودجه دانشگاهها پیوسته کاهش مییابد، لذا ناچارند دورههای آموزش از راه دور را افزایش دهند تا پاسخگوی نیاز روزافزون یادگیرندگان در دوران محدودیت بودجه و رکودهای اقتصادی باشند. زیرا این نوع آموزش نیاز به کلاس درس نداشته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مدیران آموزش عالی به دنبال راههای افزایش تعداد دورهها و رشتهها هستند. این در حالی است که بودجه دانشگاهها پیوسته کاهش مییابد، لذا ناچارند دورههای آموزش از راه دور را افزایش دهند تا پاسخگوی نیاز روزافزون یادگیرندگان در دوران محدودیت بودجه و رکودهای اقتصادی باشند. زیرا این نوع آموزش نیاز به کلاس درس نداشته و استاد تماموقت کمتری را میطلبد. در طول دو دهه گذشته، موضوع کیفیت و تعالی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به یکی از موضوعات مهم در حوزه آموزشعالی و علیالخصوص دانشگاه نوپایفرهنگیان تبدیل شده است؛ نظامهای ارزشیابی ملی جهت ارزیابی برنامههای تدریس و یادگیری در دانشگاهها طراحی شدهاند و در سطح بینالمللی در تحقیقات آموزش عالی مورد توجه قرارگرفته اند و علاقه به بهبود آموزش، به صورت ملی و بینالمللی افزایش یافته است. تعداد فزایندهای از دانشگاهها در ایران دورههای آموزش مجازی را آغاز کردهاند. دانشگاه فرهنگیان نیز بسترسازی مناسب جهت این آموزشها را فراهم کرده است ولی تا به حال نتوانسته آموزش صحیح و با کیفیت جامع را نهادینهکند. لذا با توجه به این مساله که رشد کمی آموزشهای مجازی در حال پیشرفت بوده، ولی بهبودی درکیفیت آموزشها صورت نگرفته، پژوهشگر را بر آن داشت تا گامی در جهت پاسخ به این چالشها و پرکردن شکاف ادبیات تحقیق در این زمینه بردارد. هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود کیفی آموزشهای مجازی به روش آمیخته است.روش ها: در بخش کمی 608 نفر دانشجو و استاد به شیوة تصادفی طبقهای انتخاب شدند. در بخش کیفی با 18 استاد مصاحبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای کمی از روشهای آمار توصیفی و در بخش کیفی از راهبرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در نهایت 14 مقوله اصلی شامل بهبود کیفی آموزش مجازی دانشگاه فرهنگیان به صورت موجبات علّی، راهبردها، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و پیامدها بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت یاددهی، یادگیری و کنشگران انسانی تاثیر مثبت و معناداری روی بهبود کیفیت و راهبردهای استقرار دارند؛ همچنین راهبردهای استقرار بر روی بهبود کیفیت تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ ویژگیهای زمینهای تاثیر مثبت و معناداری روی راهبردهای استقرار و بهبود کیفیت دارد؛ همچنین راهبردهای استقرار و بهبود کیفیت بر پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: با توجه به موقعیت دانشگاه فرهنگیان در الگوهای حاضر در بخش پیامدها به توزیع منصفانه علم و نادیده گرفتن منش معلم و اثر مثبت بر جذب اساتید برجسته تاکید شدهاست و در بخش موجبات علّی در بحث مدیریت به تصمیمگیریهای متمرکز و در بحث راهبردها به تدوین راهبرد اعتمادسازی و فرهنگسازی آموزشهای مجازی و استفاده از تجارب سایر کشورها و در بخش شرایط مداخلهگر استفاده از وب 2و وب3، دانشقبلی یادگیرندگان و ترکیب آموزشهای حضوری و مجازی در دانشگاه فرهنگیان اشاره شده است.
مقاله پژوهشی
رویکردهای نوین آموزشی
سیداحسان بلادی ده بزرگ؛ محمدهادی کابلی؛ علی اکبر حیدری
چکیده
پیشینه و اهداف: خلاقیت از ویژگیهای اساسی و سازنده انسان به شمار میآید که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشری، نقش موثری داشته و زیربنای اختراعها و دستاوردهای علمی و هنری است. بخشی از خلاقیت افراد از طریق آموزشهایی که در طول دوران مختلف زندگیشان دریافت میکنند، حاصل میآید. این موضوع به ویژه در حرفههای مرتبط با طراحی به ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: خلاقیت از ویژگیهای اساسی و سازنده انسان به شمار میآید که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشری، نقش موثری داشته و زیربنای اختراعها و دستاوردهای علمی و هنری است. بخشی از خلاقیت افراد از طریق آموزشهایی که در طول دوران مختلف زندگیشان دریافت میکنند، حاصل میآید. این موضوع به ویژه در حرفههای مرتبط با طراحی به ویژه معماری و طراحی محیط که مسئله خلاقیت در آنها از اهمیت خاصی برخوردار است، نمود بیشتری دارد. خلاقیت، حلقهی گمشدهی آموزشهای معاصر در رشته معماری است. این موضوع در دروس عملی با رویکرد خلق اثری بدیع بیشتر است. با این حال به نظر میرسد که نحوه آموزش در این گونه دروس، میتواند به رشد خلاقیت آنها کمک شایانی کند.روش ها: با این هدف در این پژوهش دو شیوه آموزش معماری مبتنی بر استاد و دانشجو مدلهای پایه در نظر گرفته شد. تاثیر آن بر درس درک و بیان محیط در طی ترم، با مقایسه میزان خلاقیت دانشجویان پس از اتمام ترم بررسی شد. بدین منظور تعداد 80 دانشجو ترم اول معماری دانشگاه آزاد تهران غرب به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و با استقرار آنها در دو آتلیه (هر آتلیه شامل 40 دانشجو)، با دو شیوه استاد محور و دانشجو محور در طول یک ترم به تدریس درک و بیان محیط برای آنها پرداخته شد. در انتهای ترم با برگذاری آزمون تورنس، به سنجش میزان خلاقیت آنها پرداخته و آزمون های آنوا و F برای سنجش میزان معناداری نتایج بهره گرفته شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بین دو شیوهی «استاد محور» و «دانشجو محور»، شیوهی دانشجو محور در ارتقاء سطح خلاقیت دانشجویان درس درک و بیان محیط موفقتر بود.نتیجه گیری: طبق پژوهش انجام گرفته در این مقاله، در شیوه آموزشی بر پایه دانشجو محور، از آنجایی که کلاس درس به این شیوه بر طبق مشارکت فعال دانشجویان استوار است، استاد از گروهی به گروه دیگر سر میزند و با انجام بحث و گفتگو کلاس را مدیریت میکند و به دانشجویان فرصت میدهد مسئولیت بیشتری در مورد یادگیری خود به عهده بگیرند. در موارد دیگر، به بچهها فرصت میدهد تا سبک تدریس را معین کنند و با فعالیت خود کلاس را جهت دهند. سیمای کلاس در طول ترم تغییر میکند و بچهها چیزهایی میسازند و از دیگران میخــواهند تا در تکمیل آن با آنـان همکاری کنند. بــدین ترتیب وظایف دستورالعملی نیست، بلکه ایجاد میشود. شیوههای ارزشیابی نیز در اینگونه کلاسها مختلف است. در این کلاسها به ارزشیابی مستمر توجه خاص میشود از آنجا که در کلاس درس دانش آموزان با هم مقایسه نمیشوند، بلکه هر دانش آموز با خودش مقایسه میشود، نمیتوان از شکلهای سنتی ارزشیابی استفاده کرد. از این رو ارزشیابی با رویکرد حل مسئله، تهیه چک لیست مهارتها و نگرشها، ارزشیابی با توجه به پروندهی عملکردی دانشجویان و ارزشیابی با تکیه بر بیان شفاهی و ... راههای مختلف ارزشیابی مستمر تکوینی و پایانی است. در این شیوه تدریس دانشجو آزادانه تصویرذهنی خود را بیان میکند و خود به جستجو میپردازد تا اینکه به کشف و درک درستی برسد.
مقاله پژوهشی
رویکردهای نوین آموزشی
فهیمه رضایی؛ راحیل حسینی؛ مهدی مزینانی
چکیده
پیشینه و اهداف: ناتوانی در یادگیری یک اختلال عصبی است. به عبارت ساده، ناتوانی یادگیری از درک نادرست مغز یک فرد نتیجه میشود. کودکان با ناتوانی یادگیری دقیقتر و هوشمندتر از همسالان خود هستند، اما آنها ممکن است مشکل خواندن، نوشتن، تلفظ، تمرکز، استدلال، یادآوری و یا سازماندهی اطلاعات داشته باشند. در این بین خواندن اساسی ترین و ضروری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ناتوانی در یادگیری یک اختلال عصبی است. به عبارت ساده، ناتوانی یادگیری از درک نادرست مغز یک فرد نتیجه میشود. کودکان با ناتوانی یادگیری دقیقتر و هوشمندتر از همسالان خود هستند، اما آنها ممکن است مشکل خواندن، نوشتن، تلفظ، تمرکز، استدلال، یادآوری و یا سازماندهی اطلاعات داشته باشند. در این بین خواندن اساسی ترین و ضروری ترین وسیله آموزش است. زیرا فرد با کسب مهارت در آن قادرخواهدبود تا در امور زندگی معلومات لازم را کسب کند. گسترش و پیشرفت علوم در قرن حاضر چنان سریع انجام شده است که خواندن از جمله وسایل مهم فهمیدن در دنیای کنونی است فرد میتواند نتیجه تحقیقات و مطالعات دیگران را در مدت زمان کوتاهی فرا گیرد، که در این بین خوب خواندن از عوامل مهم پیشرفت است. خواندن فرآیندی پیچیده است که اجزای بسیار متفاوتی را دربرمیگیرد. یکی از شایعترین مشکلات در دانشآموزان اختلالخواندن است. در میان مهارتهایی که یک دانش آموز در مدرسه فرامیگیرد فرآیند خواندن از اهمیت ویژه ای برخورداراست. در این بین دانشآموزانی در مقاطع بالاتر تحصیلی وجود دارند که پیشرفت خواندن آنها در مقایسه با سن تقویمی به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از سطح استاندارد است. این پژوهش یک مدل هایبریدی فازی-ژنتیکی جهت مدیریت عدم قطعیت جهت تشخیص اختلالخواندن ارایه مینماید.روش ها: بدینمنظور از مدلهای طبقهبندی در فرآیند تشخیص اختلال استفادهشدهاست. در سیستم فازی، دانش مورد نیاز جهت طراحی سیستم از گروهی از افراد خبره شامل معلمان و متخصصان استخراج میشود. سیستم فازی پیشنهادی با قابلیت مدیریت عدمقطعیت در دانش، از مدل یادگیری تکاملی الگوریتم ژنتیک استفادهمیکند. جامعه آماری، شامل 260 دانشآموزان دختر دبیرستان دوره اول متوسطه مدرسه غیردولتی معرفت واقع در استان البرز در سال تحصیلی 95-94 است. به منظور ارزیابی کارایی سیستم از تحلیل منحنی ROC استفادهشدهاست.یافته ها: نتایج نشان میدهد که کارایی مدل طبقهبندی فازی بعد از یادگیری قوانین توسط الگوریتم ژنتیک به %98.51 افزایشیافتهاست. سیستم طبقه بندی فازی پیشنهادی قادر به تشخیص صحیح اختلالخواندن با درجه اطمینان بالا است و جهت مدیریت نایقینی در تشخیص اختلالخواندن و بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان می تواند موثرواقعشود.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این الگوریتم در مقایسه با چند روش دیگر نشانمیدهد که روش ترکیبی فازی-ژنتیک دارای عملکرد بهتری در مقایسه با روشهای دیگر است. نتایج حاصل از منحنی مشخصه عملکرد نیز این موضوع را اثبات میکند و مقایسه کارایی سیستم و تحلیل آن بااستفادهاز ROC نشان میدهد که سیستم طبقهبندی فازی قادر به تشخیص صحیح اختلالخواندن با درجه اطمینان بالا است. در آینده میتوان به تنظیم پارامترهای توابع عضویت پرداخت و هم چنین از سایر الگوریتم های فراابتکاری برای بهبود روش استفاده نمود. شیوع اختلالات یادگیری به ویژه خواندن در دانشآموزان نشاندهندهی ضرورت بهکارگیری راهکارهایی برای کاهش این اختلال برای پیشگیری از آسیب شناسی تحصیلی دانشآموزان است. از دیگر محدودیت ها ی این پژوهش میسر نبودن بررسی رابطه اختلالخواندن با متغیرهای مهم مانند سطح تحصیلات والدین، وضعیت اجتماعی-اقتصادی است که پیشنهاد میشود این محدودیت ها در بررسی های آینده مورد توجه قرار گیرند.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
خیراله سربلند
چکیده
پیشینه و اهداف اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی سبب میشود افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیطی، بهطور مؤثر فعالیتهایشان را ادامه داده، بر کار آیی خود بیفزایند. امروزه درنتیجه افزایش درجه پیچیدگیها و توسعه روزافزون تخصصها در قرن اخیر و با توجه به اینکه آموزشهای سنتی به سبب هزینهبر، زمانبر و تجویزی بودن، کم ...
بیشتر
پیشینه و اهداف اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی سبب میشود افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیطی، بهطور مؤثر فعالیتهایشان را ادامه داده، بر کار آیی خود بیفزایند. امروزه درنتیجه افزایش درجه پیچیدگیها و توسعه روزافزون تخصصها در قرن اخیر و با توجه به اینکه آموزشهای سنتی به سبب هزینهبر، زمانبر و تجویزی بودن، کم کردن خلاقیت و تمرکز غلط بر آموزش بهجای نتایج کسبوکار، موردانتقاد قرارگرفتهاند. این نوع آموزشها برای رفع نیازهای کارکنان و اداره امور پیچیده در سازمانها کافی نیست. در این راستا، سازمانها به بهرهگیری از شیوهها و نظام یادگیری و آموزش الکترونیکی اقدام کردند تا بتوانند همگام با توسعه فناوری، کارمندان خود را ازنظر دانش و مهارت موردنیاز کارشان بهروز و فعال نگهدارند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل یادگیری الکترونیک بر رضایتمندی اساتید از یادگیری در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اردبیل است.روش ها: تحقیق حاضر در دو مرحله پیمایشی و دلفی انجام شد. جامعۀ آماری تحقیق را در مرحلۀ اول، اساتید حقالتدریس و اعضای هیئتعلمی و در مرحلۀ دوم، اعضای هیئتعلمی رشتۀ مدیریت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اردبیل تشکیل میدادند تعداد نمونه در مرحلۀ اول 136 نفر و در مرحلۀ دوم 20 نفر بودند. روش نمونهگیری در مرحلۀ اول، تصادفی طبقهای و در مرحلۀ دوم، مبتنی بر هدف بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامۀ محقق ساخته یادگیری الکترونیکی بود. تجزیهوتحلیل دادهها از روش مدل اندازهگیری ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و برای تعیین یادگیری الکترونیکی از روش سه دورهای دلفی استفاده شد.یافته ها: یافتههای تحقیق شامل 77 متغیّر آشکار و 8 مفهوم اساسی (زیرساختهای فناوری اطلاعات، کیفیت سیستم آموزشی، خود یادگیری، حمایت از یادگیرندگان، شناسایی و ثبت نیازهای آموزشی، مدیریت ارزشها، مواد آموزشی، آموزش مبتنی بر جامعه) بود در مرحلۀ اول، برازش مدل تائید شد و نشان داد که سازهها در سطح رضایتبخش روایی قرار دارند. در مرحلۀ دوم؛ کیفیت سیستم آموزشی، زیرساختهای فناوری اطلاعات، خود یادگیری و حمایت از یادگیرندگان، بهعنوان ابعاد یادگیری الکترونیکی شناسایی شدند.نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که مسئولان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اردبیل با رویکردی همسو در راهبرد سازمان و رضایتمندی اساتید از یادگیری الکترونیکی زمینه را برای اجرای هر چهبهتر یادگیری الکترونیکی اساتید ایجاد کنند. در همین راستا واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اردبیل میتوانند با شکلدهی یک دپارتمان تخصصی منابع انسانی در رابطه با یادگیری الکترونیکی اساتید و اعضای هیئتعلمی دانشگاه علاوه بر شناسایی استعدادها، ساخت فرایندهای یادگیری الکترونیکی، نظامها و سامانهها، ساختار و نظام پاداش، برای ارتقا و بهبود یادگیری الکترونیکی خود اقدام کنند. درنهایت همه نظامها بدون ارزیابی قادر به فعالیت نخواهند بود. یادگیری الکترونیکی در یک محیط ایستا فعالیت نمیکند و بایستی بهصورت پویا و یا ساماندهی شده شکل داده شود. بنابراین واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی نیازمند آن هستند که یادگیری الکترونیکی اساتید خویش را بر اساس ویژگیهایش تنظیم نموده و نظامهای بازخورد و ارزیابی (نظام ارزیابی بعد داخلی و نظام ارزیابی بعد خارجی) برای آن تأسیس نمایند.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
خلیل میرزائی؛ حشمت اله سعدی؛ مرجان سپه پناه
چکیده
پیشینه و اهداف مسأله ارتقاء کیفیت آموزش همواره مورد توجه بوده است و روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکند. پیشرفتهای اخیر در صنعت رایانه و اطلاعرسانی، ورود و ظهور شبکههای اطلاعرسانی و فناوریهای ارتباطی، شیوهها و روشهای جدیدی را پیشروی طراحان، برنامهریزان، مدیران و مجریان برنامههای آموزشی قرار داده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف مسأله ارتقاء کیفیت آموزش همواره مورد توجه بوده است و روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکند. پیشرفتهای اخیر در صنعت رایانه و اطلاعرسانی، ورود و ظهور شبکههای اطلاعرسانی و فناوریهای ارتباطی، شیوهها و روشهای جدیدی را پیشروی طراحان، برنامهریزان، مدیران و مجریان برنامههای آموزشی قرار داده است. نفوذ فناوریهای جدید اطلاعاتی به مراکز آموزشی، روابط ساده یاددهی- یادگیری را بهطور کلی دگرگون ساخته است. به این ترتیب، با توسعه و نفوذ فناوری ارتباطات و اطلاعات در دانشگاه انتظار میرود الگوهای یادگیری متحول شده و بازنگری برنامههای درسی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. استفاده از فناوریهای نوین در آموزش کشاورزی نیز بنابه به دلایل زیر بسیار با اهمیت است، زیرا از یک سو، فناوریهای مربوط به کشاورزی، غذا و منابع طبیعی مدام و به صورت پرشتاب در حال توسعه هستند و از سوی دیگر، کیفیت پایین آموزش متخصصان کشاورزی، متخصصان و تولیدکنندگان مواد غذایی به عنوان بخشی از مشکل امنیت غذایی در جهان شناخته شده است. متأسفانه در بیشتر کشورها، آموزش منابع انسانی در کشاورزی جزء اولویتهای مهم در طرحهای توسعه است و در نتیجه، برنامههای آموزشی و تدریس نیز متناسب با نیازهای تولید و تقاضاهای بازار کار بخش کشاورزی نبوده است. هدف تحقیق، مقایسه نظرات اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی (کارشناسیارشد و دکتری) در خصوص موانع و راهکارهای توسعه آموزش الکترونیکی در دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلیسینا است.روش ها: اطلاعات مورد نیاز این پژوهش که با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است، با بهرهگیری از پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن برای 46 گویه پرسشنامه اعضاء هیأت علمی 0.84 و برای 46 گویه پرسشنامه دانشجویان 0.85 میباشد. جامعه نمونه تحقیق، شامل 63 نفر از اعضاء هیأت علمی دانشکده که بهصورت تمامشماری و 280 نفر از دانشجویان که بهشیوه نمونهگیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدهاند. جهت مشخص شدن موانع توسعه آموزش الکترونیکی در دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلیسینا از روش تحلیل عاملی استفاده شد. بهمنظور توافقسنجی، مقایسه نتایج حاصله و اظهار نظرات دو گروه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، از آزمون آماری ویلکاکسون استفاده شد.یافته ها: نتایج مقایسه نشان میدهد که پاسخ اعضاء هیأت علمی و دانشجویان مورد مطالعه در، 37 گویه از 46 گویه موجود در دو پرسشنامه، با یکدیگر منطبق بوده و 9 گویه با یکدیگر مغایرت دارند. به بیانی دیگر، (80.43 درصد) پاسخگویان در مورد سؤالات، نظرات تقریباً مشابهی داشته و (19.57 درصد)، دارای نظراتی متفاوتی میباشند.نتیجه گیری: به منظور توسعه آموزش الکترونیکی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور پیشنهاد میشود، سرمایهگذاری در بخش آموزش نیروی انسانی و تربیت نیروی انسانی ماهر، صورت پذیرد. زیرا توسعهی یادگیری الکترونیکی بدون وجود نیروی انسانی متخصص و توانمند، شکست خواهد خورد و مقاومت نظام سنتی آموزش را افزایش خواهد داد و راه ورود فناوری اطلاعات به آموزش عالی را دشوارتر خواهد ساخت. افزون بر این، توجه به ماهیت رشتههای مختلف آموزشی در برنامهریزی برای استفاده از یادگیری الکترونیکی بسیار بااهمیت است. یادگیری الکترونیکی نمیتواند جایگزین آموزش سنتی گردد و باید برروی دروس و رشتههایی متمرکز شود که نظام آموزش سنتی قادر به پاسخگویی مشکلات آنها نیست یا با استفاده از فناوریهای مدرن، امکان رفع مشکلات آموزشی و موفقیت در آنها بیشتر است. در نهایت میتوان گفت که دانشگاهها و مؤسسههای آموزشی نمیتوانند بدون اتخاذ یک رویکرد کلنگر و منسجم، بر موانع توسعهی یادگیری الکترونیکی غلبه نمایند و خط مشی آنها برای جهتدهی و تهیهی منابع لازم، به منظور تسهیل فرآیند طولانی توسعهی یادگیری الکترونیکی باید مشخص گردد
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
محسن زارعی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ خدیجه علی آبادی؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف فرصت مشارکت و تعامل بیشتر در فرآیند یادگیری در شبکههای اجتماعی، انگیزه مناسبی برای استفاده از ابزارهای جایگزین آنلاین اجتماعی، علاوه بر LMS های معمول و رایج است. در مقابل، هنگام استفاده از ابزارهای وب 2.0 مثل شبکههای اجتماعی، دانشآموز در یک اجتماع یادگیری قرار میگیرد که میتواند به سطح بالایی از معنا سازی و ساخت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف فرصت مشارکت و تعامل بیشتر در فرآیند یادگیری در شبکههای اجتماعی، انگیزه مناسبی برای استفاده از ابزارهای جایگزین آنلاین اجتماعی، علاوه بر LMS های معمول و رایج است. در مقابل، هنگام استفاده از ابزارهای وب 2.0 مثل شبکههای اجتماعی، دانشآموز در یک اجتماع یادگیری قرار میگیرد که میتواند به سطح بالایی از معنا سازی و ساخت دانش و مهارت در اثر تعامل با همتایان و محتوا و... برسد. ارتباطات شکلگرفته در شبکههای اجتماعی، زمینهای برای پیادهسازی ارتباطات را فراهم میکند و آموزش را از لحاظ تعاملات در شبکهای تعریف میکند که دانش آموزان در آن دانش خود را مبادله میکنند؛ بنابراین، شبکههای اجتماعی نشاندهنده یک گزینهی خوب برای استفاده بهعنوان یک منبع اضافی برای یادگیری میباشد . از اینرو، از طرفی؛ ایجاد و توسعه شبکه اجتماعی علمی و مورد اعتماد که بتواند بسیاری از نیازهای آموزشی فراگیران و معلمان را در جامعۀ دیجتیالی پوشش دهد و همیشه در دسترس کاربران باشد احساس می شود. از سوی دیگر، الزامات قانونی اسناد بالادستی مانند راهکار 1/17 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که پر کردن شکاف دیجیتالی بین مناطق آموزشی و مدارس را بیان می کند ضرورت ایجاد شبکه اجتماعی مدارس ایران به عنوان بستری مناسب برای بازی گردانان محیط های یاددهی – یادگیری در مدارس را بیش از پیش نمایان می سازد. لذا برای طراحی الگوی شبکه اجتماعی مجازی در مدارس نیاز به شناسایی مؤلفههای اصلی و فرعی این الگو میباشد. هدف از این پژوهش تدوین الگوی شبکه اجتماعی مجازی برای مدارس ایران بود.روش ها: این پژوهش به شیوۀ آمیخته؛ کمی و کیفی، و با طرح اکتشافی اجرا گردید. در مرحلۀ کیفی جامعه پژوهش، شامل اسناد و مدارک در دسترسِ فارسی و انگلیسی، مکتوب و الکترونیکی که از طریق روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه 45 سند در حوزۀ شبکههای اجتماعی است. برای گردآوری دادهها از مصاحبه و فیشبرداری و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوا از نوع استقرایی استفاده شد. در مرحلۀ کمی روش پیمایشی بکار گرفتهشد. جامعۀ پژوهش عبارت بودند از متخصصین تکنولوژی آموزشی کشور که تعداد 30 نفر از اساتید و دانشجویان دکتری تکنولوژی آموزشی به عنوان نمونه، به شکل در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفادهگردید که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 86. تعیین شد. به کمک آزمون t تک نمونهای دادهها تحلیل گردید.یافته ها: یافتههای پژوهش منجر به شناسایی چهار مؤلفه اصلی: یادگیری شبکهای، تسهیلگری شبکهای، مدیریت شبکهای، فناوری شبکهای و شانزده زیر مؤلفه که از نظر عملکردی و معنایی مشابهت بالایی با مؤلفههای اصلی داشتند، گردید. همچنین نتایج نشان داد که الگوی استخراج شده، از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد.نتیجه گیری: با توجه به نتایجی که از این پژوهش حاصل شد؛ ویژگیهای شبکههای اجتماعی مجازی با ادغام در سیستمهای مدیریت یادگیری موجود در مدارس میتواند بهعنوان یک محیط یادگیری متناسب با عصر دیجیتال و سازگار با نظریات جدید یادگیری بهویژه، نظریههای سازندهگرایی اجتماعی و ارتباطگرایی از یادگیری شبکهای حمایت نماید. در این بستر نقشهای فعال در محیط یادگیری را متناسب با کارکردهای آنها در این عصر را تعریف می نماید. در خصوص نتایج بررسی فرضیۀ پژوهش میتوان نتیجه گرفت که؛ الگوی استخراجشده که شامل مؤلفههایی چون یادگیری شبکهای، تسهیلگری شبکهای، مدیریت شبکهای و فناوری شبکهای میباشد امکان حمایت از یادگیری دانشآموزان در بستر فناوری شبکهای را فراهم میکند. این مؤلفهها شرایط اجرای الگو در مدارس را ممکن می سازد. تعاریف روشن و متمایز مؤلفهها باعث فهم درست بهره برداران و جامعیت آن میشود در نتیجه الگوی مورد نظر از نظر متخصصان که دارای دانش کاربردی در زمینۀ استفاده شبکههای اجتماعی در یادگیری بودند معتبر بود.