فناوری آموزش- دوره پیش از دبستان
ریحانه سادات طباطبایی یگانه؛ مینو شفایی؛ فرهنگ مظفر؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
پیشینه و اهداف: اهمیت خلاقیت در عصر حاضر و در جوامع امروزی بر کسی پوشیده نیست. جامعه موفق، جامعه ای خواهد بود که اساس خود را بر خلاقیت نهاده باشد. همچنین محیط(محیط اجتماعی و محیط فیزیکی) می تواند نقش مؤثری در راستای افزایش خلاقیت افراد برعهده داشته باشد و فضای باز آموزشی یک نمونه مهم از محیط فیزیکی مؤثر برخلاقیت است. یکی از عواملی که ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: اهمیت خلاقیت در عصر حاضر و در جوامع امروزی بر کسی پوشیده نیست. جامعه موفق، جامعه ای خواهد بود که اساس خود را بر خلاقیت نهاده باشد. همچنین محیط(محیط اجتماعی و محیط فیزیکی) می تواند نقش مؤثری در راستای افزایش خلاقیت افراد برعهده داشته باشد و فضای باز آموزشی یک نمونه مهم از محیط فیزیکی مؤثر برخلاقیت است. یکی از عواملی که در تحقیقات انجام شده روی خلاقیت توجه شایانی نشده است بحث اختلاف جنسیتی است. تفاوت های جنسیتی از دوران جنینی آغاز می شود و تفاوت های بارزی بویژه در مغز و بدنبال آن در رشد یادگیری و خلاقیت ایجاد می کند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر محیط کالبدی فضاهای باز آموزشی کودکان، مانند مهد کودک ها و مراکز پیش دبستانی در رشد خلاقیت دختران و پسران 3-6 سال در شهر تهران می پردازد. ادبیات گسترده ای درباره طراحی فضای باز مدارس وجود دارد و از جنبه های مختلف به آن پرداخته شده اما توجه به موضوع تفاوت های جنسیتی در این حوزه در ایران کمرنگ است. هدف این پژوهش بسترسازی و ارتقاء کیفی فضاهای باز محیط های آموزشی در جهت تقویت نقش این فضاها در راستای رشد خلاقیت کودکان 3-6 سال با ملاحظه تفاوت های جنسیتی است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که اصول طراحی فضای باز آموزشی جهت پرورش خلاقیت دختران و پسران 3 - 6 سال چیست؟ و چگونه عوامل کالبدی/عملکردی در فضای باز آموزشی می توانند بر خلاقیت دختران و پسران 3 - 6 سال موثر باشند؟ همچنین فرضیه اصلی تحقیق آن است که اصول طراحی فضای باز آموزشی با ایجاد تنوع در سامانه های معماری(کالبدی و عملکردی) بر خلاقیت دختران و پسران خردسال آثار متفاوتی دارد.
روش ها: تحقیق پیش رو کاربردی می باشد و روش تحقیق آن پیمایشی-اکتشافی با شیوه آمار استنباطی(توصیفی) است. ابتدا با استفاده از ادبیات موضوع و نگرش سنجی از معماران و روانشناسان متخصص در حوزه کودک، با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ و به روش دلفی، به یک پرسشنامه بسته پاسخ به عنوان مبنای بخش کمی تحقیق رسیده شد. پرسشنامه بسته پاسخ جهت پیمایش از مربیان مهد کودک ها و پیش دبستانی های شهر تهران استفاده گردید و علاوه بر استفاده از نتایج، برای آمار توصیفی، تحلیل عاملی اکتشافی روی داده ها انجام شد.
یافته ها: عوامل مؤثر بر طراحی فضای باز آموزشی جهت رشد خلاقیت کودکان به تفکیک برای دختران و پسران معرفی گردید. بر اساس خروجی تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل ساختاری اصلی مشخص گردید. با استفاده از این عوامل و اجرای تحلیل مسیر، مدل چرخشی شش وجهی به تفکیک برای دختران و پسران 3-6 سال ساخته شد. بر اساس مدل نهایی فرضیه پژوهش نیز بررسی شدند که تحلیل داده ها حاکی از تایید فرضیه بود.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق بر اساس مدل شش وجهی(چرخشی)، منجر به تهیه یک فهرست از اصول طراحی فضاهای باز آموزشی در جهت رشد خلاقیت دختران و پسران 3-6 سال شد. این اصول در ده دسته طبیعت گرایی، همدلی با طبیعت، حضور آب، تنوع فضایی، مبلمان، فضاهای اختصاصی، فعالیت پذیری، تنوع رنگی، ترکیب پذیری فضا و امکانات بصری به تفکیک برای دختران و پسران 3-6 ساله با رویکرد رشد و ارتقاء خلاقیت آنها تدوین گردید.
آموزش فنی حرفه ای
صبا حجازی؛ مینو شفایی
چکیده
پیشینه و اهداف: توانایی فضایی به دلیل کاربرد آن در زندگی روزمره و جایگاه آن در علوم و مهندسی اهمیتی ویژه دارد. در دهههای اخیر مطالعات زیادی در مورد توانایی فضایی در حوزه آموزش ریاضی صورت گرفته است. بخشی از این مطالعات در حوزهی ریاضیات مدرسهای بوده و در آن بر اهمیت جایگاه توانایی فضایی در فرآیند آموزش ریاضی مدرسهای تأکید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: توانایی فضایی به دلیل کاربرد آن در زندگی روزمره و جایگاه آن در علوم و مهندسی اهمیتی ویژه دارد. در دهههای اخیر مطالعات زیادی در مورد توانایی فضایی در حوزه آموزش ریاضی صورت گرفته است. بخشی از این مطالعات در حوزهی ریاضیات مدرسهای بوده و در آن بر اهمیت جایگاه توانایی فضایی در فرآیند آموزش ریاضی مدرسهای تأکید شدهاست. البته لازم به ذکر است که تعداد پژوهش های مرتبط با آموزش ریاضی در کشور ایران چندان زیاد نیست و بیشتر پژوهشها در حیطه روانشناسی انجام شده است. در اسناد آموزشی نظیر سند اصول و استانداردهای ریاضیات مدرسهای نیز به این نکته اشاره شده است که دانشآموزان باید انواع بازنماییهای تجسمی را در تحلیل مسألهها و موضوعات ریاضی بهکار ببرند. تعاریف متعدد و متنوعی از توانایی فضایی ارائه شده و برای توصیف آن، از عبارات مختلفی نظیر تفکر تجسمی، تفکر شهودی و توانایی بصری استفاده شده است. همچنین برای توضیح ماهیت آن، عوامل و مؤلفههای گوناگونی بر شمرده شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی توانایی فضایی در دانشآموزان، با ملاحظه جنسیت، رشته و پایه تحصیلی آنان و با توجه به عاملهای تجسم فضایی، دورانذهنی و جهتیابی فضایی است.روشها: روش این مطالعه روش پیمایشی است و شرکتکنندگان آن، 901 دانشآموز متوسطه دوم از شهرستان شهریار هستند که در سال تحصیلی 97-1396 در پایه دهم و یازدهم در دو رشته ریاضی و تجربی مشغول به تحصیل بودهاند. ابزار پژوهش، آزمونی محققساخته است که روایی صوری و محتوایی آن توسط تعدادی از اساتید آموزش ریاضی و نیز معلمان ریاضی، تأیید شد و معیار آلفای کُرونباخ با مقدار تقریبی 83/0، مؤید پایایی آن میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (t مستقل) استفاده شد.یافتهها: یافتههای این مطالعه حاکی از تفاوت معنادار بین عملکرد دانشآموزان دختر و پسر در حوزه تواناییفضایی است. بهعلاوه دانشآموزان رشته ریاضی نسبت به دانشآموزان رشته تجربی و نیز دانشآموزان پایه یازدهم نسبت به پایه دهم بهشکل معناداری عملکرد قویتری داشتهاند. این تفاوت با توجه به آموزش ضمنی که در پایههای تحصیلی و در پایه دهم و یازدهم اتفاق میافتد و نیز دروسی که دانشآموزان دوره یازدهم تا زمان اجرای آزمون در درس هندسه گذراندهاند، قابل توجیه است. این یافتهها نشان میدهند که رشد توانایی فضایی به آموزش وابسته است و با توجه به جایگاه آن در زندگی روزمره و حرفهای نیازمند توجه بیشتری در ریاضیات مدرسهای است. یافتههای کیفی این مطالعه حاکی از آن است که تکالیف مرتبط با توانایی فضایی، بستری مناسب برای پرورش تفکر ریاضی و فرآیند های ریاضی نظیر حل مسأله، استدلال و اثبات است. به هر ترتیب به نظر میرسد آموزش و افزایش پایه تحصیلی بر رشد توانایی فضایی و بهبود عملکرد حل مسأله دانشآموزان تأثیری انکار ناپذیر دارد.نتیجهگیری: هرچند رویکرد حل مسأله در کتابهای درسی ریاضی ایران در دهه اخیر بهطور آشکاری حضور خود را تثبیت کرده است؛ اما مطالعات چندانی در مورد جایگاه و نقش توانایی فضایی در آموزش فرآیند حل مسأله ریاضی انجام نشده است و عرصه آموزش ریاضی مدرسهای نیازمند به پژوهشهای بیشتری در مورد توانایی فضایی در سطوح مختلف مانند برنامههای درسی، آموزش معلمان و یاددهی و یادگیری ریاضی است. یافتههای این پژوهش میتواند در تغییر و تقویت راهبردها، فرایندهای آموزشی، برنامهریزی درسی و ابزارهای آموزشی مناسب برای بهبود تجسم فضایی دانشآموزان، کارآمد باشد.
کاربرد بازی در آموزش
مینو شفایی
چکیده
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان معماری قرار گرفته است. اما برگزاری دروس طراحی معماری به صورت کارگاهی (عملی) طی ساعات متمادی، تکراری شدن و یکنواختی تکنیک هایی مانند اسکیس های یک روزه، کرکسیون های فردی و جمعی، آموزش طراحی معماری را به امری کسالت بار برای استاد و دانشجو تبدیل می کند. این مساله در مورد اساتید جوان که تجربه کافی تدریس ندارند تبدیل به یک چالش جدی می شود. به نظر می رسد شیوه آموزش بازی محور می تواند موجب ارتقای انگیزش دانشجویان شده و میزان یادگیری آنها را افزایش دهد. در همین راستا، هدف از این مقاله، بررسی تاثیر شیوه آموزش بازی محور بر میزان یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس طراحی معماری یک (کارشناسی) است. حقیقات گسترده درباره آموزش معماری، نشان از اهمیت این موضوع دارد. رویکرد اصلی در بیشتر تحقیقات اخیر، آموزش یادگیرنده محور است و بیشتر پژوهشگران بر تعامل و مشارکت استاد و دانشجو تاکید کرده اند. هدف اصلی این پژوهشها ارتقای انگیزش و یادگیری دانشجویان معماری است. از سویی در دنیای امروز، آموزش از طریق بازی های رایانهای مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش از طریق بازی -و نه فقط بازی های رایانه ای- در ارتقای یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس است.روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق تجربی (عملی) استفاده شده است. جامعه آماری، دانشجویان معماری طرح یک کارشناسی و تعداد نمونه 51 نفر بودند که به سه گروه تقسیم شدند. در گروه آزمون، آموزش طراحی همراه با بازی صورت گرفت. گروه دوم (گروه کنترل 1) به شیوه کرکسیون جمعی و گروه سوم (گروه کنترل 2) از طریق کرکسیون های فردی اداره شد. در ابتدا و انتهای نیمسال در هر سه گروه، آزمون استاندارد MBI-SS برگزار شد.یافتهها: پس از سنجش توزیع فراوانی پاسخ ها در سه گروه و تجزیه تحلیل آنها، نتایج تحقیق نشان داد که آموزش توام با بازی های نمایشی، گفتاری، نوشتاری و ترسیمی می تواند در ارتقای انگیزش، یادگیری، میزان مشارکت و احساس مثبت دانشجو در مورد درس، موثر باشد.نتیجهگیری: پژوهش حاضر، در راستای آموزش مشارکتی و تعامل معلم و دانشجو، تاثیر آموزش از طریق بازی را بر ارتقای انگیزش دانشجویان نشان داد. هرچند در دنیای امروز، آموزش معماری از طریق بازی های رایانه ای، مورد بحث است، این پژوهش، آموزش از طریق بازی را به بازی های رایانه ای محدود نمی داند. بازیهای نمایشی، گفتاری و نوشتاری و ترسیمی بنا به خلاقیت معلم و تناسب بازی با موضوع می تواند در آموزش طراحی معماری گنجانده شود و علاقه دانشجویان را به طراحی معماری برانگیزد و مطابق ادبیات تحقیق، یادگیری دیرپای(دراز مدت) را موجب می شود.