یادگیری الکترونیکی
سمانه عبدلی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ هاشم فردانش؛ محمد عسگری
چکیده
پیشینه و اهداف: سیستمهای مدیریت یادگیری یکی از مهمترین بسترهای آموزش مجازی هستند و قابلیت استفاده، مهمترین ویژگی تعیینکننده کیفیت آنهاست. در تحقیقات انجامشده، عوامل مختلفی بهعنوان عوامل مؤثر بر قابلیت استفاده سیستمهای مدیریت یادگیری مطرح شده است؛ اما وجود کاستیها در زمینه قابلیت استفاده این سیستمها و تعیین عوامل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سیستمهای مدیریت یادگیری یکی از مهمترین بسترهای آموزش مجازی هستند و قابلیت استفاده، مهمترین ویژگی تعیینکننده کیفیت آنهاست. در تحقیقات انجامشده، عوامل مختلفی بهعنوان عوامل مؤثر بر قابلیت استفاده سیستمهای مدیریت یادگیری مطرح شده است؛ اما وجود کاستیها در زمینه قابلیت استفاده این سیستمها و تعیین عوامل اثرگذار بر آن بهصورت یک نقشه راهنمای جامع و کاربردی که براساس آن بتوان قابلیت استفاده سیستم مدیریت یادگیری را ارزیابی کرده و بهبود بخشید، چالش مؤسسات آموزشی مختلف در آموزش مجازی است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، استخراج مهمترین عوامل اثرگذار بر قابلیت استفاده و سپس ارائه این عوامل در قالب یک چارچوب جامع و کاربردی است.روشها: در پژوهش حاضر از روش کیفی و رویکرد فراترکیب استفاده شد. براساس مراحل رویکرد فراترکیب، بعد از بیان سؤال و اهداف تحقیق، از روش مرور نظاممند تحقیقات برای جستجوی گزارشهای تحقیقاتی در حوزه قابلیت استفاده سیستمهای مدیریت یادگیری که جامعه آماری این پژوهش بودند، استفاده کردیم و نمونه یعنی اسناد موجود در پایگاههای اطلاعاتی Scopus و Web of Science، از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. سپس، کیفیت منابع تحقیقاتی از طریق ارزیابی منفرد و ارزیابی تطبیقی مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای حاصل از تحقیقات طبقهبندی شدند؛ این یافتهها با رویکرد تحلیل طبقهبندی ترکیب شدند و در نهایت برای بررسی اعتبار یافتهها از روشهای مسیر حسابرسی، اعتبار توافقی و بررسی متخصصان همتا استفاده شد.یافتهها: یافتههای حاصل از این پژوهش، شامل عوامل قابلیت استفاده سیستمهای مدیریت یادگیری و ارائه این عوامل در قالب یک چارچوب است. در این چارچوب، عوامل براساس متولیان هر عامل، دستهبندی شد. عوامل شامل پیمایش، طراحی بصری، قابلیت یادگیری و قابلیت بهیادسپاری، کارایی، قابلیت دسترسی، رفع خطاها، حریم خصوصی و امنیت، سهولت استفاده، مسائل اخلاقی و انطباق در حوزه وظایف متخصصان فناوری اطلاعات و عوامل محتوا، دانش مدرس و جهتگیری یادگیری در حوزه وظایف مدرسان/طراحان آموزشی میشود. عواملی که هم متخصصان فناوری اطلاعات و هم مدرسان/طراحان آموزشی متولی آن هستند، عبارتند از تعامل، سنجش و بازخورد، کمک و مستندسازی، سودمندی و رضایت و لذت.نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش، با در نظر گرفتن عوامل قابلیت استفاده در طراحی و ارزیابی سیستمهای مدیریت یادگیری، میتوان کارایی و اثربخشی این بسترها در آموزش مجازی و در نهایت میزان رضایت یادگیرندگان را افزایش داد. نتایج این پژوهش، ضمن غنی کردن ادبیات تحقیق در حوزه قابلیت استفاده سیستمهای مدیریت یادگیری، کمک میکند این سیستمها بهطور کارآمد، اثربخش و رضایتبخش مورد استفاده یادگیرندگان و مدرسان قرار گیرند. نتایج این پژوهش همچنین به توسعهدهندگان سیستم، طراحان آموزشی و ارزیابان کمک میکند که با طراحی و ارزیابی سیستمهای مدیریت یادگیری براساس چارچوب ارائه شده در این تحقیق، رویکرد مؤثرتری را برای بهبود قابلیت استفاده سیستم اتخاذ کنند. زمانبر بودن تست قابلیت استفاده سیستمهای مدیریت یادگیری مورد استفاده در دانشگاههای کشور ایران براساس چارچوب پیشنهادی، یکی از محدودیتهای پژوهش حاضر بود که محققان دیگر در پژوهشهای آینده میتوانند بر انجام این تست متمرکز شوند. همچنین پیشنهاد میشود تحقیقات آینده علاوه بر پایگاههای اطلاعاتی Scopus و Web of Science که در این تحقیق بهعنوان منابع گزارشهای تحقیقاتی انتخاب شده است، منابع موجود در پایگاههای اطلاعاتی دیگر مانند ERIC و Google Scholar را نیز در نظر بگیرند. افزایش تعداد بررسیکنندگان مقالات در بخش مرور نظاممند تحقیقات و افزایش تعداد ارزیابان منابع تحقیقاتی در مرحله ارزیابی کیفیت منابع و اعتباریابی یافتهها در تحقیقات آینده نیز تعمیم نتایج را قابلاعتمادتر میکند. در نهایت، استفاده از روشهای تحقیق کمّی و نیز ارزیابی اکتشافی عوامل قابلیت استفاده، میتواند مکمل این پژوهش کیفی باشد.
آموزش الکترونیکی
پرستو علیخانی؛ مرتضی رضایی زاده؛ راضیه شاهوردی
چکیده
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سامانه درس افزار دانشگاه شهید بهشتی از نظر پشتیبانی فنی و آموزشی- مشاورهای بر اساس بُعد منابع حمایتیِ چهارچوب یادگیری الکترونیکی خان بود. این ارزیابی بواسطه تجارب دانشجویان صورت گرفت.روشها: طرح پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد اتخاذ شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سامانه درس افزار دانشگاه شهید بهشتی از نظر پشتیبانی فنی و آموزشی- مشاورهای بر اساس بُعد منابع حمایتیِ چهارچوب یادگیری الکترونیکی خان بود. این ارزیابی بواسطه تجارب دانشجویان صورت گرفت.روشها: طرح پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد اتخاذ شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران بودند که تجربه فعالی در سامانه درس افزار داشتند. 32 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات لازم تا دستیابی محقق به اشباع نظری بدست آمد. یافته ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین، تا دوسطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه های فرد به فرد دانشجویان، حاکی از این بود که 1. از دست رفتن اطلاعات بحثهای گروهی 2. عدم دسترسی به منابع و لینک های مفید در درون درس افزار 3. اطلاعات اندک در مورد حضور آنلاین و مشارکت کاربران و تیم پشتیبانی 4. کم توجهی به پشتیبانی آموزشی برای موفقیت دانشجویان در درسافزار 5. اطلاعات ناکافی در مورد فعالیت های میز خدمت، از جمله مسائلی است که بر میزان انگیزش و فعالیت مستمرشان در درس افزار تاثیرگذار بوده است. مهمتر آنکه، این مسائل بر نگرش کاربران نسبت به یادگیری الکترونیکی تأثیر خواهد گذاشت.نتیجهگیری: تحلیل تجارب دانشجویان نشان داد سامانه درسافزار از بعد حمایتی نیازمند بازبینی و توجه بیشتر است. نادیده انگاشتن این مسائل موجب ایجاد شکاف میان ظرفیت فناوری برای یادگیری و کاربست آن در عمل خواهد شد. به عبارت دیگر، ضعف در حمایت های آموزشی، مشاورهای و فنی، بر نگرش کاربران نسبت به یادگیری الکترونیکی تاثیر گذار است. طبق مدل پذیرش فناوری، سهولت کاربرد ادراک شده دانشجویان سامانه درسافزار از ضعف در مکانیسم های پشتیبانی میتواند تأثیر بگیرد و کاربران را نسبت به سودمندی این سامانه در یادگیری الکترونیکی دچار تردید خواهد کرد؛ بنابراین، به سمت استمرار فعالیت در آن متمایل نخواهند شد. لذا، پژوهش حاضر، ارزیابی سامانه درسافزار را بصورت مستمر توصیه مینماید تا از این طریق، الگوهای رفتاری کاربران در طول فعالیت در درس افزار شناسایی شده و مکانیسم های حمایتی موردنیاز اعمال شود. بعنوان مثال، برگزاری دوره های آموزشی اولیه برای آماده شدن دانشجویان به مشارکت در درس افزار.
آموزش الکترونیکی
سیده فاطمه نورانی؛ منیژه احمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: مودل یک سیستم مدیریت یادگیری است که با هدف راهاندازی آسانِ آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی و نیز اجرای هر برنامه یادگیری الکترونیکی و آنلاین طراحی و اجرا شده است. این سیستم، متن باز بوده و در هر حوزه یادگیری قابل استفاده است. با توجه به اهمیت و تأثیر یادگیری مشارکتی بهعنوان یک پارادیم آموزشی، مودل نیز ابزارهایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مودل یک سیستم مدیریت یادگیری است که با هدف راهاندازی آسانِ آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی و نیز اجرای هر برنامه یادگیری الکترونیکی و آنلاین طراحی و اجرا شده است. این سیستم، متن باز بوده و در هر حوزه یادگیری قابل استفاده است. با توجه به اهمیت و تأثیر یادگیری مشارکتی بهعنوان یک پارادیم آموزشی، مودل نیز ابزارهایی چون ویکی، کارگاه و انجمن را جهت ایجاد فضای تعاملات و مراودات مشارکتی فراهم نموده است. یادگیری همتا، گونهای از یادگیری مشارکتی است که یادگیرندگانی که از نظر سطح اجتماعی یکسان هستند، به یکدیگر آموزش میدهند و از یکدیگر میآموزند. در این مقاله با استفاده از تئوری بازی، سازوکاری جهت ایجاد یک محیط یادگیری همتا در محیط مودل، طراحی و پیادهسازی شده است. سازوکار پیشنهادی GT-Moodle نام دارد و با تلفیق ابزار تالار گفتگو در محیط مودل و بازی معمای زندانی در تئوری بازی، یک محیط یادگیری همتا را با هدف افزایش انگیزه در فرآیند یادگیری ایجاد میکند. معمای زندانی از معروفترین بازیهای تئوری بازی است. با مطالعه تحقیقات انجام شده در حوزه تئوری بازی که محوریت آنها آموزش هستند، مشخص شد، تحقیقات انجام شده در این حوزه به مدل کردن تعامل استاد/استاد، استاد/یادگیرنده، یادگیرنده/یادگیرنده و کارمند/یادگیرنده پرداختهاند و تحقیقی جهت استفاده از تئوری بازی بهمنظور ایجاد فضای یادگیری همتا در محیط مودل، توسط نویسندگان مقاله حاضر مشاهده نشد. فضا و شرایط بازی معمای زندانی، شباهت زیادی به محیط یادگیری همتا دارد. همانند بازی معمای زندانیها که همکاری و مشارکت هر دو بازیکن، دستاورد بیشتری را نسبت به عدم مشارکت و تخاصم بازیکنان به همراه دارد، در یادگیری همتا نیز تلاش و مشارکت هر دو یادگیرنده در فعالیتهای طراحی شده برای آموزش، دستاورد آموزشی و یادگیری بیشتری را برای یادگیرندگان به همراه دارد. همچنین در معمای زندانی، تلاش در هدایت بازیکنان برای مشارکت بیشتر است، همین شرایط در یادگیری همتا، نیز مطلوب است. مشارکت بیشتر در یادگیری همتا، افزایش یادگیری را به همراه خواهد داشت که این هدف اصلی سازوکار GT-Moodle است.روشها: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها و تجزیهوتحلیل، توصیفی و برحسب اجرا از نوع شبه تجربی با طرح پس آزمون با گروههای کنترل و آزمایش است. بهمنظور ارزیابی 26 نفر از دانشجویان درس ریاضیات گسسته در رشته مهندسی کامپیوتر بهصورت تصادفی بهعنوان گروه آزمایش و 27 نفر بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. در سازوکار GT-Moodle از ابزار انجمن برای گروهبندی و تعریف فعالیتهای گروهی استفاده میشود. این سازوکار در چند جلسه مختلف درس، و روی گروه آزمایش اجرا شدند. بهمنظور ارزیابی سازوکار GT-Moodle یک پس آزمون از گروه کنترل و آزمایش اخذ شد و نتایج آزمون بهمنظور ارزیابی سازوکار پیشنهادی استفاده شد.یافتهها: با استفاده از آزمون گروه مستقل یو من وینتی، نمرات گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون، مقایسه شدند. با استفاده از آزمون یومن وینتی P-Value=0.000<0.05 حاصل شد که نشان میدهد بین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنیداری در سطح 5 درصد وجود دارد. همچنین میانگین رتبه گروه آزمایش برابر 31/35 شد که این مقدار بیشتر از میانگین رتبه گروه کنترل با مقدار 19 است.؛ که نشاندهنده تأثیر مثبت سازوکار پیشنهادی در این پژوهش (GT-Moodle) برافزایش یادگیری است.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق برای هر مؤسسه آموزشی به دنبال استفاده از یادگیری همتا و بهمنظور ایجاد یک فضای یادگیری ثمربخش ، مفید و قابل اجرا و پیادهسازی است. از آنجا که در طراحی سازوکار، از ابزارهای موجود مودل استفاده شده است، پیادهسازی آن نیاز به مهارت اضافهتر از مهارت کار کردن با مودل ندارد و هر استاد و مربی با دانش استفاده از فضای مودل میتواند بهراحتی از سازوکار GT-Moodle استفاده کنند.
آموزش الکترونیکی- مجازی
فاطمه ورداسبی؛ مرتضی رضایی زاده؛ اباصلت خراسانی؛ پرستو علیخانی
چکیده
پیشینه و اهداف: دانشگاهها نقش مهمی در جامعه ایفا میکنند. آنها مراکز نوآوری هستند، استعدادها را جذب کرده و پرورش میدهند، دانش جدید را ایجاد کرده و به اشتراک میگذارند و ارزش زیادی در اقتصاد کشوری و منطقهای دارند. بنابراین، کاهش بودجههای دولتی و افزایش رقابت جهانی برای جذب کارکنان و دانشجویان شایسته، دانشگاهها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: دانشگاهها نقش مهمی در جامعه ایفا میکنند. آنها مراکز نوآوری هستند، استعدادها را جذب کرده و پرورش میدهند، دانش جدید را ایجاد کرده و به اشتراک میگذارند و ارزش زیادی در اقتصاد کشوری و منطقهای دارند. بنابراین، کاهش بودجههای دولتی و افزایش رقابت جهانی برای جذب کارکنان و دانشجویان شایسته، دانشگاهها را بر آن داشته تا شرایط بهتری را برای ارائه آموزش به شیوههای متنوع فراهم آورند. از طرفی، فناوریهای ارتباطی نیز با ارائه شیوههای نوینی برای آموزش، راه را برای آموزش از راه دور هموار کردهاند. بنابراین، با توسعه اینترنت و فناوریهای چندرسانهای و استفاده از آنها در برنامههای آموزشی، نوعی مدل آموزشی به نام یادگیری الکترونیکی ایجاد شده است. در یادگیری الکترونیکی، به علت وجود شبکه جهانی وب، تمامی مراحل آموزش، از آنچه که اینترنت فراهم کرده است، بهرهمند شدهاند. در فضای وب، امکانات متنوعی از جمله قرار دادن یادداشتهای کلاسی و مواد سخنرانی بهصورت برخط، سیستمهای پرسش و پاسخ برخط پویا، آمادهسازی کلاس برای امتحانات، بازیها و شبیهسازی مشابه زندگی واقعی برای مربیان و فراگیران فراهم است. به منظور ارائه و مدیریت فعالیت ها در محیط یادگیری الکترونیکی، از نرمافزاری به نام سیستم مدیریت یادگیری (LMS) استفاده میشود که تسهیلاتی را برای به اشتراک گذاشتن مواد آموزشی، ارسال اطلاعیههای مربوط به هر درس، ارائه و انجام تکالیف، ارتباطات برخط کاربران با یکدیگر، انجام ارزیابی و نتایج ارزیابیها، فراهم میکند. در دسترس بودن یکی از شاخصهای مهم برای اقبال و علاقهمندی دانشجویان و استادان نسبت به یک درسافزار میباشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثرگذار بر قابلیت دسترسی درسافزار دانشگاه شهید بهشتی است. روشها: متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران هستند که تجربه فعالیت در درسافزار را داشتهاند. 15 نفرمشارکتکننده با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند ملاک محور،نفر انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته نسبت به جمعآوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافتهها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس (Strauss) و کوربین (Corbin)، در دو سطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: بر طبق یافتههای حاصل از پانزده مورد مصاحبه، شش مقوله «ضعف درسافزار در دسترسی سریع به محتوای بحثها»، «فراهم نبودن امکان دسترسی برون خط به بحثهای ثبت شده»، «فراهم نبودن بسترهای چندگانه برای فعالیت در درسافزار»، «فاقد قابلیت نمایش کاربران برخط و فعالیتهای در لحظه آنها»، «ضعف درسافزار در دسترسی به بحثهای گروه قبلی» و «فاقد امکانی برای دسترسی دانشجویان به نتیجه ارزیابی عملکردشان» بدست آمدند. نتیجهگیری: نتیجه اصلی این تحقیق، برجسته سازی اهمیت شاخص «در دسترس بودن» برای درسافزارها و سیستمهای مدیریت یادگیری و نیز تعیین عوامل اثرگذار بر روی این شاخص مهم میباشد. چنانچه طراحان و دست اندرکاران اجرای سیستمهای مدیریت یادگیری در مدارس و دانشگاهها علاقهمند به ارتقای کارکرد مدیریتی درسافزارشان میباشند، لازم است بر روی این عوامل ششگانه توجه و تأکید درست داشته باشند. فرایندها و اجزای موجود در درسافزارها باید به گونهای تغییر یابند که بتوانند با رعایت عوامل ششگانه فوق، خود را برای ذینفعانشان «در دسترستر» بنمایند. بنابراین، یافتههای بدست آمده نشان میدهند که از دیدگاه دانشجویان، این عوامل در قابلیت دسترسی درسافزار دانشگاه اثر منفی دارند. لذا پیشنهاد میشود که زیر ساخت سخت افزاری و نرم افزاری مناسب برای درسافزار فراهم شود تا سرور بطور کامل پاسخگوی نیاز کاربران باشد.