تربیت معلم
حسین واحدی کوجنق؛ ناصر کریمی؛ رسول رضایی؛ ایوب اسماعیل پور
چکیده
پیشینه و اهداف: در آرمانهای مطرح شده از طرف صاحبنظران برای نظامهای تعلیم و تربیت در قرن بیست ویکم، از معلم به عنوان تکیهگاه هر تغییر و تحولی یاد میشود. صلاحیت مجموعهای از دانش، مهارت و تواناییهای یک شغل خاص است که باعث میشود، فرد در انجام وظایف به موفقیت دست پیدا کند. درتحقیقات آموزشی اخیر، اصطلاح صلاحیت حرفهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در آرمانهای مطرح شده از طرف صاحبنظران برای نظامهای تعلیم و تربیت در قرن بیست ویکم، از معلم به عنوان تکیهگاه هر تغییر و تحولی یاد میشود. صلاحیت مجموعهای از دانش، مهارت و تواناییهای یک شغل خاص است که باعث میشود، فرد در انجام وظایف به موفقیت دست پیدا کند. درتحقیقات آموزشی اخیر، اصطلاح صلاحیت حرفهای برای توصیف پیش نیازهای خاصی استفاده میشود که معلمان برای موفقیت در کار لازم دارند. فرض بر این است که این صلاحیت حرفهای میتواند، آموخته و تدریس شود. صلاحیت حرفهای شامل دارا بودن دانش حرفهای و همچنین جنبههای انگیزشی و عاطفی میباشد. دانش حرفهای به انواع مختلفی از جمله دانش محتوا، دانش محتوای پداگوژیک و دانش پداگوژیکی-روانشناختی تقسیم میشود. صلاحیت معلم به توانایی او درکفایت تامین خواستها و مقتضیات حرفهی تدریس، با بکارگیری مجموعهای یکپارچه از دانش، مهارت، و نگرش گفته میشود به گونهای که این مجموعه در عملکرد و واکنش معلم تجلی یابد. بر اساس مدل رشدی صلاحیت حرفهای معلمان، به نظر میرسد ویژگیهای روانشناختی معلم نقش مهمی برای به دست آوردن فرصتهای یادگیری ایفا کند. علاوه بر این پیشنهاد شده است که فراتر از دانش موضوعی خاص جنبههای بیشتری ازمعلم مانند باور معلمان و ویژگیهای انگیزشی و عاطفی، پیش نیازهای مهمی برای آموزش و انگیزه دادن به دانشآموزان میباشند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی صلاحیتهای حرفهای معلمان، فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم سابق و سایر دانشگاه ها میباشد. روشها: طرح پژوهش حاضر از نوع تحقیقات علی-مقایسهای است. نمونه آماری عبارت است از 210 معلم فیزیک و ریاضی در سه گروه فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم سابق و سایر دانشگاههای کشور که از نظر ویژگیهای جمعیت شتاختی مشابه می باشند. هر سه گروه به وسیله پرسشنامه صلاحیتهای حرفهای معلمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس دوراهه نتایج نشان میدهد که صلاحیتهای حرفهای معلمان سه گروه باهم تفاوت دارند. از نظر صلاحیت شناختی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان وضعیت بالاتری در مقایسه با دو گروه دیگر دارند. فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نیز تفاوت معنیداری با فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها دارند. از نظر صلاحیت مدیریتی تفاوت فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان با فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم معنی دار نیست، اما از فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها بالاتر است. در مورد صلاحیت نگرشی تفاوت بین گروه ها معنیدار نمیباشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که صلاحیت حرفهای معلمان باهم تفاوت معنیداری دارد. صلاحیت شناختی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان از سایر فارغالتحصیلان بالاتر است. فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نیز صلاحیت شناختی بالاتری در مقایسه با فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها دارند. از نظر صلاحیت مدیریتی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان تفاوت معنیداری را با فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نشان ندادهاند، اما در مقایسه با گروه فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها وضعیت بهتری دارند. در این مورد، تفاوت بین فارغالتحصیلان تربیت معلم سابق و سایر دانشگاهها معنیدار نمیباشد. در صلاحیت نگرشی، تفاوت بین گروههای معلمان معنیدار نمیباشد، به این معنی که این سه دسته، به یک اندازه در فارغالتحصیلان خود صلاحیت نگرشی ایجاد کردهاند.