فناوری آموزش- دوره متوسطه
سید جعفر مهدیخانی سروجهانی؛ حسین دوستی؛ ابوالفضل تهرانیان؛ احمد شاهورانی؛ مهدی آژینی
چکیده
پیشینه و اهداف: استعارهها ابزارهای قدرتمندی هستند که برای ارائه دیدگاه معلمان درباره ریاضیات بهکار گرفته میشوند و منعکسکننده تجربیات معلمان هستند. درک استعارهای معلمان میتواند بسیاری از وقایع آموزشی را برای بررسی وضعیت فعلی آموزش، ملموستر سازد. مطالعات پیشین از معلمان آیندهنگر خواستند تا برای تدریس ریاضیات استعاره ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استعارهها ابزارهای قدرتمندی هستند که برای ارائه دیدگاه معلمان درباره ریاضیات بهکار گرفته میشوند و منعکسکننده تجربیات معلمان هستند. درک استعارهای معلمان میتواند بسیاری از وقایع آموزشی را برای بررسی وضعیت فعلی آموزش، ملموستر سازد. مطالعات پیشین از معلمان آیندهنگر خواستند تا برای تدریس ریاضیات استعاره ارائه دهند و از این استعارهها برای درک نگرش آنها در مورد ریاضیات استفاده کنند. ازطرفی امروزه فناوریهای آموزشی بهسرعت فرصتهای جدیدی برای آموزش معنادار ریاضی بهوجود آورده است؛ از اینرو، نقش معلمان در تلفیق آموزش و فناوریها بیشازپیش اهمیت پیدا میکند. از آنجاکه تعبیر و تبیین دیدگاههای معلمان نسبت به حوزه فناوری درفرایند یاددهی - یادگیری حائز اهمیت است، از استعاره به جهت قیاس بین تعبیر محض و تعبیر عامیانه استفاده شد. انجمن ملی معلمان ریاضی اعلام کرده است که استفاده از فناوری در زمینه استدلال ریاضی، بیان، حل مسأله و ارتباط مؤثر، روش مناسبی است؛ بنابراین، استفاده متداول از فناوری، تقریباً در هر جنبهای از زندگی ما، نیازمند تغییر در محتوا و ماهیت برنامههای ریاضی مدرسه است و این امر برای دانشآموزان بسیار اهمیت دارد که از رایانه برای افزایش درک مفاهیم ریاضی مطابق با این تغییرات استفاده کنند و همچنین باید برای استفاده از رایانه در برنامههای آموزشی برنامهریزی و پشتیبانی شود؛ لذا هدف اصلی این تحقیق باتکیهبر روش ابزارسازی، هنجاریابی مقیاس درک استعارهای از کارآمدی نرمافزار آموزش ریاضی در فرایند یاددهی - یادگیری از دیدگاه دبیران ریاضی بود.روشها: روش پژوهش، توصیفی و متدلوژیک و از نوع ابزارسازی و هنجاریابی است. باتکیه برنمونهگیری خوشهای دومرحلهای و جدول مورگان، 198 دبیر ریاضی مرد و زن شاغل به خدمت در کلیه مدارس متوسطه اول و دوم دولتی و غیردولتی شهر تهران در مناطق 1، 2، 3، 4 آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1400-1399بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پژوهشگران، پرسشنامهای با 44 گویه باتکیهبر مبانی نظری و فناوریهای مربوطه در زمینه آموزش ریاضی تهیه و طراحی کردند. در مرحله اول، شاخصهای روایی محتوایی CVIو CVR بررسی شدند.یافتهها: نتایج پس از دو دوره برگزاری و توزیع پرسشنامهها در میان هشت متخصص در زمینه آموزش و تکنولوژی آموزش ریاضی نشان داد که برخی از گویهها به دلیل به حدنصاب نرسیدن به سطح استاندارد، حذف شدند و در نهایت 28 گویه مطابق با مؤلفههای مورد نظر در پرسشنامه، مورد تأیید واقع شد. سپس پرسشنامه در میان دبیران ریاضی در شبکههای مجازی توزیع شد. نتایج پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی، چهار عامل با 26 گویه را تأیید کرد و مقادیر پایایی هر عامل بین 78/0 تا 94/0 اثبات و ثبت شد. چهار عامل اصلی اعم از درک استعارهای از میزان دسترسی و آشنایی، میزان مهارت و تسلط، میزان علاقهمندی و نگرش و تأثیر و کاربرد استفاده از نرمافزارهای ریاضی، تعیین شدند.نتیجهگیری: نتایج این بررسی و ابزارسازی باتکیهبر دیدگاههای دبیران ریاضی نشان داد که چهار عامل ذکر شده از اهمیت بسیاری در میزان کارایی و کاربرد فناوریها و نرمافزارهای آموزش ریاضی در تدریس دوره متوسطه برخوردار است. تعیین و تبیین چنین عواملی میتواند موجبات بررسی دقیقتری از تشخیص چالشها و منابع موجود در تهیه و توزیع فناوریهای آموزش ریاضی در مدارس شود.روشها: روش پژوهش، توصیفی و متدلوژیک و از نوع ابزارسازی و هنجاریابی است. باتکیه برنمونهگیری خوشهای دومرحلهای و جدول مورگان، 198 دبیر ریاضی مرد و زن شاغل به خدمت در کلیه مدارس متوسطه اول و دوم دولتی و غیردولتی شهر تهران در مناطق 1، 2، 3، 4 آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1400-1399بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پژوهشگران، پرسشنامهای با 44 گویه باتکیهبر مبانی نظری و فناوریهای مربوطه در زمینه آموزش ریاضی تهیه و طراحی کردند. در مرحله اول، شاخصهای روایی محتوایی CVIو CVR بررسی شدند.یافتهها: نتایج پس از دو دوره برگزاری و توزیع پرسشنامهها در میان هشت متخصص در زمینه آموزش و تکنولوژی آموزش ریاضی نشان داد که برخی از گویهها به دلیل به حدنصاب نرسیدن به سطح استاندارد، حذف شدند و در نهایت 28 گویه مطابق با مؤلفههای مورد نظر در پرسشنامه، مورد تأیید واقع شد. سپس پرسشنامه در میان دبیران ریاضی در شبکههای مجازی توزیع شد. نتایج پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی، چهار عامل با 26 گویه را تأیید کرد و مقادیر پایایی هر عامل بین 78/0 تا 94/0 اثبات و ثبت شد. چهار عامل اصلی اعم از درک استعارهای از میزان دسترسی و آشنایی، میزان مهارت و تسلط، میزان علاقهمندی و نگرش و تأثیر و کاربرد استفاده از نرمافزارهای ریاضی، تعیین شدند.نتیجهگیری: نتایج این بررسی و ابزارسازی باتکیهبر دیدگاههای دبیران ریاضی نشان داد که چهار عامل ذکر شده از اهمیت بسیاری در میزان کارایی و کاربرد فناوریها و نرمافزارهای آموزش ریاضی در تدریس دوره متوسطه برخوردار است. تعیین و تبیین چنین عواملی میتواند موجبات بررسی دقیقتری از تشخیص چالشها و منابع موجود در تهیه و توزیع فناوریهای آموزش ریاضی در مدارس شود.
آموزش زبان انگلیسی
شکیبا زرین فرد؛ مهرک رحیمی؛ احمد محسنی
چکیده
پیشینه و اهداف: تفاوت بین دانشآموزان و نیازهای فردی آنان در دهههای اخیر مورد توجه بسیاری از متخصصان امر تعلیم و تربیت بوده است. با ظهور و توسعهی انواع فناوریها و گسترش زیر ساختهای دسترسی به فناوریهای نوظهور، زمینه برخورداری از انواع محتوای آموزشی برای طیف وسعیی از فراگیران ایجاد شده است. کلاس معکوس یکی از ایدههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تفاوت بین دانشآموزان و نیازهای فردی آنان در دهههای اخیر مورد توجه بسیاری از متخصصان امر تعلیم و تربیت بوده است. با ظهور و توسعهی انواع فناوریها و گسترش زیر ساختهای دسترسی به فناوریهای نوظهور، زمینه برخورداری از انواع محتوای آموزشی برای طیف وسعیی از فراگیران ایجاد شده است. کلاس معکوس یکی از ایدههای بلندپروازانه در امر تعلیم و تربیت است که با هدف توجه به نیازهای فراگیران و ارتقا یادگیری فراگیر-محور و با استفاده از فناوریهای بسیار ساده در دهه آخر قرن بیستم میلادی پا به منصه ظهور نهاد. کلاس معکوس میتواند بر روش تدریس معلم و تعامل وی با دانش آموزان و حتی ارتباط با اولیا تاثیرگذارد. فرق اساسی شیوه ارایه مطلب در کلاس معکوس با کلاس سنتی این است که معلم از حالت سخنران و کنترل کنندهی روند تدریس خارج شده و به راهنما و تسهیلکنندهی روند یادگیری تبدیل میگردد. کلاس معکوس کنترل روند تدریس معلم را از طریق متوقفکردن و برگرداندن فیلم تدریس معلم به دانشآموزان میدهد. بدین ترتیب دانشآموزان با سطوح مختلف توانایی میتوانند بنابر نیاز خود بارها و بارها بدون آنکه در مقابل هم کلاسیها متهم به دیرفهمی یا کج فهمی شوند به تدریس معلم گوشدهند یا آن را ببینند. بنابراین خود دانشآموز مسئولیت اصلی برنامهریزی برای درس خواندن را بر عهدهمیگیرد و بدون دغدغه مطالب آموزشی را میآموزد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کلاس معکوس بر مهارت خواندن زبان انگلیسی است.روشها: برای نیل به هدف، دو کلاس زبانعمومی بهعنوان نمونه در دسترس انتخاب و به عنوان گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) در نظرگرفته شدند. توانائی خواندن هردوگروه پیشو پسازآزمایشبا آزمون PET (Preliminary English Test) مورد بررسی قرارگرفت. نمرات پیش آزمون نشان دهنده یکسان بودن سطح مهارتخواندن شرکتکنندگان قبل از آزمایش بود. تدریس درس زبان عمومی درگروهآزمایش ازطریق رویکردمعکوس و پیشمطالعه فایلهای صوتی و تصویری تدریس استاد قبل از کلاس از طریق وب سایت طراحی شده و حضور در فعالیتهای کلاسی صورت پذیرفت. آموزش گروه کنترل به روش سنتی انجام شد. نمرات پسآزمون با تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: یافته ها نشان داد که کلاس معکوس در قیاس با روش سنتی تأثیر معناداری بر تقویت مهارت خواندن دانشجویان در درس زبان عمومی داشته است. بررسی اثرات بین آزمودنیها حاکی از تفاوت معنیدار بین دو گروه در چهار بخش پسآزمون که بر درک معنی کلی متون تمرکز دارد میباشد. تفاوت بین دو گروه در بخشی از آزمون که درک واژهها و دستور را در متونکوتاه میسنجید معنیدارنبود.نتیجهگیری: نتیجهی پژوهش نشان داد که استفاده از روش معکوس بطور کلی میتواند مهارت خواندن و درک مطلب فراگیران را بهبود بخشد. در عین حال این روش در تقویت مهارت خواندن و درک مطلب کلی و پیام متون بهتر از توجه به واحدهای کوچکتر خواندن مانند واژگان و دستور عمل کرده است. این امر با توجه به زیربنای نظری کلاس معکوس در تاکید بر مهارتهای شناختی سطوح بالاتر منطقی است و نشان از موفقیت مدل طراحی شده برای تدریس زبان عمومی دارد. در عین حال لازم است با طراحی مواد کمک آموزشی مناسب و آموزش راهبردهای یادگیری به فراگیران به تقویت مهارتهای سطوح پائین در روند خواندن نیز کمک نمود. همچنین، برای اینکه این روش بتواند در فعالیت های شناختی سطوح پایین تر نیز موفق عمل کند نیاز به استمرار استفاده ازآن و آشنایی فراگیران با این روش وجوددارد. در این پژوهش به علت دسترسی متوسط دانشجویان به فناوری، از فناوریهای پیچیده (مانند هوش مصنوعی، برنامههای هوشمند، ...) برای آمادهسازی محتوی الکترونیکی استفاده نشد. علاوه بر آن، کلاس معکوس اولین تجربهی دانشجویان شرکتکننده در این پژوهش بود و استمرار استفاده از کلاس معکوس (بیش از یک نیمسال تحصیلی) در پژوهشهای دیگر پیشنهاد میگردد.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مهدی ملکی؛ محمد جواد لیاقتدار؛ محمدرضا نیلی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک برنامه سازمانیافته و درجهبندیشده ارائه بشود. در این راستا دستهبندیهای عمدهای از کار که بهطور خاص بر آنها تأکید میشوند عبارتاند از: کار مربوط به نیازهای فردی، کار در خانه، کار در کلاس، مدرسه و فعالیتهای خارج از مدرسه و یکپارچهشده بازندگی مدرسه، کار بهعنوآنیک تجربه یادگیری، کار در جامعه با تمرکز بر خدمات نوعپرستی و فداکارانه، و کارهای مربوط به رشد حرفهای، تولید، سودمندی اجتماعی و کشف فرصتها و راههای مراقبت. علاوه بر مهارتهای کسبوکار، در دنیای مدرن امروزی دسترسی به اطلاعات ودانش و کسب بینش و نگرش در این زمینه، امری مهم قلمداد میشود لذا مهارت کسب دانش و اطلاعات معتبر و موثق میتواند عاملی در جهت رشد و بالندگی جوامع باشد. و هر طرح، ابتکار، ابزار و وسیلهای که تعامل میان مربی و متربی را در جهت کسب شایستگیها در کانون توجه داشته باشد مصداق فناوری آموزشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است.روشها: این تحقیق به شکل کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش، شامل معلمان سرگروه درس کار و فناوری بود که برای نمونهگیری آن از روش هدفمند از نوع معیاری استفاده شد و با مصاحبه عمیق با 13 نفر از شرکتکنندگان در پژوهش مصاحبهها تا حد اشباع انجام شد. سپس برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه مستلزم یک سری مقولهها در بخشهای: ادراکی (11 زیر مقوله)، ارتباطی (5 زیر مقوله)، اخلاقی (5 زیر مقوله)، فنی (6 زیرمقوله) و فناورانه (3 زیرمقوله) است.نتیجهگیری: امروزه بدیهی است آموزش و یادگیری دانشآموزان در حوزه کار و فناوری تنها به مدرسه و دوران تحصیل در مقطع متوسطه خلاصه نمیشود، بلکه نیاز است که دانشآموزان در کل زندگی از آموزشهای رسمی گرفته تا غیررسمی نسبت به یادگیری مادامالعمر تمایل داشته باشند. دراینبین یکی از ابزارهای مهم یادگیری مادامالعمر که منجر به رشد و پیشرفت دانشآموزان میشود، کسب مهارت سواد اطلاعاتی و فناوانه است، بدینصورت که سواد از اطلاعاتی برای دانشآموزان باعث افزایش توانایی دانشآموزان در تشخیص نیاز به اطلاعات، تشخیص ناقص بودن اطلاعات، توانایی دسترسی و کشف اطلاعات، توانایی ارزیابی اطلاعات و انتخاب اطلاعات معتبر میشود. سواد فناورانه نیز باعث افزایش نوآوری دانشآموزان در عمل و نیز توانایی استفاده، مدیریت، ارزیابی و درک فناوری و به دنبال آن یادگیری مادامالعمر میشود. بهطورکلی صرفنظر از اینکه آیا دانشآموز، مقطع متوسطه را با موفقیت پشت سر میگذراند یا نه، آموختن مهارتهای اساسی میتواند او را برای آینده آماده کند. آموختن مهارتهای اساسی کار و فناوری باید بهگونهای باشد که دانشآموز پس از گذراندن مقطع متوسطه یا بهطورکلی پس از رفتن از مدرسه به تواناییها و مهارتها و تجارب و آمال و آرزوهایی مجهز شود که منجر به موفقیت در زندگی شود. بر این اساس ضروری است که برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه با توجه به مهارتهای اساسی استخراجشده در این پژوهش موردبازنگری قرار گیرد.