یادگیری الکترونیکی
مجید عابدین؛ احسان پازوکی؛ رضا ابراهیم پور
چکیده
پیشینه و اهداف: از بدو حیات بشر روی زمین، همواره یادگیری بهعنوان یکی از جنبههای توسعه و ترقی انسان، تمام جوانب زندگی او را دربرگرفته و جایگاه ویژهای در برنامههای زندگیاش پیدا کرده است. از طرف دیگر، پیشرفت سریع فناوری در دهههای اخیر، تغییرات اساسی و چشمگیری در عالم آموزش و یادگیری بهوجود آورده است. یکی از اصلیترین تأثیرات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از بدو حیات بشر روی زمین، همواره یادگیری بهعنوان یکی از جنبههای توسعه و ترقی انسان، تمام جوانب زندگی او را دربرگرفته و جایگاه ویژهای در برنامههای زندگیاش پیدا کرده است. از طرف دیگر، پیشرفت سریع فناوری در دهههای اخیر، تغییرات اساسی و چشمگیری در عالم آموزش و یادگیری بهوجود آورده است. یکی از اصلیترین تأثیرات پیشرفت فناوری در حوزه یادگیری، بهوجود آمدن یادگیری الکترونیکی است. یادگیری الکترونیکی، ابزاری است که دسترسی به منابع آموزشی را در هر زمان و مکانی برای یادگیرندگان ممکن میسازد. از آنجاکه هر شخص دارای ویژگیها، تمایلات و ترجیحات منحصربهفرد است، میتوان از رویکرد «ارائه یک آموزش برای همه»، بهعنوان یکی از ایرادات اساسی آموزش به شیوه سنتی نام برد. سبک یادگیری، بهعنوان یکی از مهمترین ویژگیهای تأثیرگذار در امر یادگیری، بیانگر تمایلات و ترجیحات یک شخص به هنگام جذب و فهم مطالب است. بر همین اساس، ارائه آموزش تطبیقی براساس سبک یادگیری یادگیرنده با هدف افزایش بازدهی آموزشی و کاهش بار شناختی هنگام آموزش، امری ضروری و اجتنابناپذیر است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تطبیقی براساس سبک یادگیری یادگیرندگان است. در همین راستا، با بهرهگیری از یک سامانه برخط، سبک یادگیری یادگیرندگان بهوسیله پرسشنامه شاخص سبک یادگیری فلدر- سیلورمن استخراج شده و براساس آن بهصورت خودکار محتوای آموزشی تطبیقی تولید و به یادگیرندگان ارائه شد. در نهایت، بار شناختی گزارش شده هنگام آموزش و عملکرد یادگیرندگان مورد بررسی قرار گرفت.روشها: در این پژوهش 37 خانم و آقای دانشجوی کارشناسی رشته کامپیوتر، با میانگین سنی ۳/۲۰ سال، بهعنوان شرکتکننده همکاری داشتند. ابتدا، شرکتکنندگان به دو گروه تقسیم شده و سبک یادگیریشان، بهوسیله پرسشنامه شاخص سبک یادگیری فلدر- سیلورمن، تعیین شد. در ادامه به یک گروه محتوای آموزشی منطبق براساس سبک یادگیریشان، و به گروهی دیگر، محتوای آموزشی نامنطبق بر سبک یادگیریشان ارائه شد. پس از مطالعه درس ارائهشده، بار شناختی و میزان یادگیری شرکتکنندگان، بهترتیب با استفاده از پرسشنامه شاخص بار کاری ناسا و آزمون عملکرد طراحیشده، تعیین گردید. در نهایت، سطح معناداری نتایج بهدست آمده دو گروه، با استفاده از آزمون آماری تی مستقل، مورد ارزیابی قرار گرفت.یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده تفاوت معناداری بین نمرات آزمون عملکرد دو گروه مشاهده نشد. اما در مقایسه بار شناختی دو گروه، میانگین بار شناختی گروهی که محتوای آموزشی منطبق براساس سبک یادگیریشان دریافت کرده بودند، نسبت به گروهی که محتوای آموزشی نامنطبق دریافت کرده بودند، با مقدار ۰۲/۰=p بهصورت معناداری (0.05> p) بیشتر بود.نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، ارائه محتوای آموزشی طبق سبک یادگیری یادگیرندگان، در زمان یادگیری، بار شناختی را به میزان قابل توجهی کاهش داد. بنابراین، ارائه آموزش شخصیسازیشده براساس سبک یادگیری، بهعنوان یکی از شیوههای آموزش تطبیقی در یادگیری الکترونیکی، نقش مهمی در بهبود عملکرد و کاهش بار شناختی یادگیرندگان ایفا میکند.
رویکردهای نوین آموزشی
جلال الدین نصیری؛ امیر محمود میر؛ سمیه فتاحی
چکیده
پیشینه و اهداف:دسترسی به اینترنت و کامپیوتر فرصتهایی را برای آموزش الکترونیکی ایجاد کردهاند. دسترسی راحتتر به منابع و آزادی عمل کاربران از مزایای آموزش الکترونیکی است. با این حال آموزش الکترونیکی جذابیت و پویایی آموزشهای سنتی یا چهره به چهره را ندارد و در این سیستمها وضعیت کاربر مانند نرخ یادگیری و وضعیت انگیزشی آنها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:دسترسی به اینترنت و کامپیوتر فرصتهایی را برای آموزش الکترونیکی ایجاد کردهاند. دسترسی راحتتر به منابع و آزادی عمل کاربران از مزایای آموزش الکترونیکی است. با این حال آموزش الکترونیکی جذابیت و پویایی آموزشهای سنتی یا چهره به چهره را ندارد و در این سیستمها وضعیت کاربر مانند نرخ یادگیری و وضعیت انگیزشی آنها در نظر گرفته نمیشود. از این رو، توسعه دهندگان سیستمهای آموزش الکترونیکی می توانند با در نظر گرفتن سبک یادگیری و طراحی رابطهای کاربری تعاملی به حل کردن مشکلات مذکور در این سیستمها کمک نمایند. همچنین تشخیص خودکار سبک یادگیری نه تنها جذابیت آموزش الکترونیکی را افزایش میدهد، بلکه موجب افزایش کارایی و انگیزه یادگیرندگان در محیطهای الکترونیکی نیز میشود.مطالعات روانشناسی نشان میدهد که افراد در تصمیمگیری، حل مسئله و یادگیری با یکدیگر متفاوت هستند. سبک یادگیری باعث میشود که افراد به گونه متفاوتی یک مطلب را درک کنند. برای مثال افرادی که حافظه بصری خوبی دارند، ارائه مباحث به صورت بصری را نسبت به صورت شفاهی ترجیج میدهند. لحاظ کردن یک شیوه مناسب آموزش باعث بهبود عملکرد یادگیرنده در محیط آموزشی میشود. عدم توجه به سبک یادگیری دانشجویان باعث کاهش انگیزه و علاقهی آنها به مطالعه و شرکت در دورههای آموزشی میشود.موفقیت تحصیلی دانشجویان از اهداف مهم در محیطهای آموزشی است. یکی از عوامل مهم در تحقق این هدف، توجه به سبک یادگیری دانشجویان است. آگاهی از سبک یادگیری دانشجویان به طراحی یک روش مناسب آموزش کمک میکند. لحاظ کردن یک شیوه مناسب آموزش باعث بهبود عملکرد دانشجویان در محیط آموزشی میشود. در این مقاله، هدف ساخت یک مدل برای تشخیص خودکار سبکهای یادگیری است.روش ها: بدین منظور از یک محیط آموزش الکترونیکی متشکل از 202 دانشجو رشته مهندسی برق و کامپیوتر، دو مجموعه داده برای ایجاد مدل جمع آوری شده است. ویژگیهای رفتاری از نحوه تعامل دانشجویان با سامانه آموزش الکترونیکی استخراج شده و سپس سبکهای یادگیری با روش ماشین بردار پشتیبان دو قلو دستهبندی میشوند. ماشین بردار پشتیبان دو قلو گونه جدیدی از دستهبندهای مبتنی بر مرز مانند SVM است که هدف آن بدست آوردن حاشیه ناموازی است. این دستهبند به دادگان نامتوزان حساس نمی باشد و سرعت آموزش آن بسیار سریع است.یافته ها: در این پژوهش، ضمن تاکید بر افزایش جذابیت آموزش الکترونیکی، مسئله تشخیص خودکار سبک یادگیری دانشجویان بررسی شده است و مدل MBTI برای تعیین سبکهای یادگیری استفاده شده است. دو مجموعه داده از تعامل 202 دانشجو مهندسی برق و کامپیوتر با سامانه آموزش الکترونیکی مودل جمع آوری شده است. مجموعه داده جمعآوری شده بسیار نامتوزان است که تاثیر منفی روی دقت دسته بندها دارد. با در نظر گرفتن این نکته، ماشین بردار پشتیبان دو قلو کمترین مربعات به عنوان دستهبند استفاده شده است. ویژگی بارز این دستهبند حساسیت کم به توازن دادهها و سرعت بسیار زیاد است. نتایج نشان میدهد که روش پیشنهادی با وجود نامتوزان بودن دادهها، در دستهبندی سبک یادگیری دانشجویان بسیار خوب عمل کرده است و با دقت 95 درصد سبکهای یادگیری را تشخیص میدهد.
برنامه ریزی درسی
مرضیه امینی؛ احمد علیپور؛ عیسی ابراهیمزاده؛ بهمن زندی؛ مهران فرج الهی
چکیده
در چند دهه اخیر حجم انبوهی از دانش و تحقیقات نو در رشتههای مختلف علوم از جمله، رشتههای متنوع مهندسی افزوده گردیده و به ویژه سرعت فرسودگی اطلاعات و جایگزینی آنها با یافتههای نو توانمندیهای یادگیرندگان را به چالش کشیده است. یادگیریهای نوین، نیازمبرمی به تمرکز برشیوهها و سبکهای متناسب با تفکر انتقادی و حل مسأله و ...
بیشتر
در چند دهه اخیر حجم انبوهی از دانش و تحقیقات نو در رشتههای مختلف علوم از جمله، رشتههای متنوع مهندسی افزوده گردیده و به ویژه سرعت فرسودگی اطلاعات و جایگزینی آنها با یافتههای نو توانمندیهای یادگیرندگان را به چالش کشیده است. یادگیریهای نوین، نیازمبرمی به تمرکز برشیوهها و سبکهای متناسب با تفکر انتقادی و حل مسأله و به کارگیری آموختهها دارد. از این رو جهت دستیابی به طراحیهای آموزشی متناسب با رشتههای تحصیلی، لازم است تا شیوههای برخورد و پردازش اطلاعات و نیز سبکهای یادگیری دانشجویان رشتههای مختلف به ویژه مهندسی مورد دقت و بازبینی قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه سبکهای یادگیری و رابطه آن با غلبه طرفی (جانبی شدن) مغز در دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در رشتههای مهندسی، با هدف به کارگیری یافتهها در راستای طراحیهای آموزشی متناسب به ویژه در آموزشهای راه دور برای آنان بود. تحقیق از نوع توصیفی- مقایسهای بوده و دادهها با به کارگیری آزمونهای متناسب آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که دانشجویان دختر و پسر رشته مهندسی از لحاظ شیوههای درک و پردازش اطلاعات با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین یافتهها حاکی از رابطه بین سبک یادگیری و غلبه طرفی و سبک یادگیری و جنسیت میباشند.
آموزش الکترونیکی- مجازی
نفیسه صابری؛ غلامعلی منتظر
چکیده
سامانههای آموزشیار هوشمند به عنوان محیطی شخصی شده و مبتنی بر توانمندی و ویژگیهای یادگیری در نظام آموزش الکترونیکی، محیطی پیچیده، پویا و همراه با عدم قطعیت است. پایش این محیط برای استخراج ویژگیها و مدلسازی دقیق یادگیرنده کاری زمانبر و سخت است. هدف از این مقاله، ارائه چارچوبی انعطافپذیر با بهرهگیری از قابلیتهای ...
بیشتر
سامانههای آموزشیار هوشمند به عنوان محیطی شخصی شده و مبتنی بر توانمندی و ویژگیهای یادگیری در نظام آموزش الکترونیکی، محیطی پیچیده، پویا و همراه با عدم قطعیت است. پایش این محیط برای استخراج ویژگیها و مدلسازی دقیق یادگیرنده کاری زمانبر و سخت است. هدف از این مقاله، ارائه چارچوبی انعطافپذیر با بهرهگیری از قابلیتهای کارگزار در پایش مستمر یادگیرنده و ارائه تعاملات زیر سیستمهای سامانه آموزشیار هوشمند به طور بهینه و به نمایندگی از آموزشگر است. در این تحقیق در مرحله اول از نظریه سبک یادگیری برای شناخت رویکردهای یادگیری یادگیرنده و از شبکه بیز برای کاهش عدم قطعیت این شناخت استفاده شده است. در مرحله بعد با تلفیق نتایج مرحله اول با توانمندیهای یادگیرنده (که از طریق نظریه پرسش- پاسخ حاصل شده است)، توصیههایی در سه دسته به یادگیرنده، یاددهنده و نیز طراح محیط آموزشی ارائه میشود. به همین دلیل معماری سامانه پیشنهادی در سه لایه ارائه شده که در لایه میانی آن چهار کارگزار وظیفه ایجاد مدل یادگیرنده و ارائه توصیههای شخصیشده مبتنی بر درس و ویژگیهای شخصی یادگیرنده را بر اساس پایش و به روز رسانی مدل یادگیرنده بر عهده دارند. پیاده سازی این سامانه در درس« زبان برنامهنویسی C++» از مجموعه دروس رشته مهندسی کامپیوتر روی 30 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، نتایج رضایت بخشی را به همراه داشته؛ به طوری که میزان رضایت و موفقیت تحصیلی به دو برابر نسبت به قبل از بهکارگیری سامانه، بهبود یافته است.
فناوری آموزش- ارزشیابی و آزمون سازی
فتانه تقی یاره؛ مولودی سیادتی؛ فاطمه عروجی
چکیده
امروزه تحقیقات زیادی در سیستمهای یادگیری تطبیقی مبتنی بر وب، در حال انجام است به نحوی که بتوان سیستم را مطابق سبک یادگیری کاربر، شخصی سازی نمود. تاکنون سبک های یادگیری گوناگونی معرفی شدهاند که از آن میان کارایی مدل جکسون در این مقاله مد نظر قرار میگیرد تا اثربخشی این مدل در مدلسازی رفتارها و سبک یادگیری یادگیرندگان در سیستم ...
بیشتر
امروزه تحقیقات زیادی در سیستمهای یادگیری تطبیقی مبتنی بر وب، در حال انجام است به نحوی که بتوان سیستم را مطابق سبک یادگیری کاربر، شخصی سازی نمود. تاکنون سبک های یادگیری گوناگونی معرفی شدهاند که از آن میان کارایی مدل جکسون در این مقاله مد نظر قرار میگیرد تا اثربخشی این مدل در مدلسازی رفتارها و سبک یادگیری یادگیرندگان در سیستم یادگیری الکترونیکی تطبیقی مشخص گردد. در این تحقیق پس از مشخص نمودن سبک یادگیری یادگیرندگان، محتوای آموزشی مطابق سبک مشخص شده به یادگیرنده ارائه گردید. یافتههای این تحقیق نشان میدهد در یک گروه تفاوتهایی میان کسانیکه مطابق سبک یادگیری خود آموزش میبینند با سایرین وجود دارد؛ اما در گروه دیگر تفاوتی مشاهده نشد. هر چند این ارزیابی در یک محیط آموزشی انجام شده است، میتوان آنرا به اینصورت تعمیم داد که لحاظ نمودن مسائل پداگوژی میتواند در بالا بردن کارایی سیستمهای یادگیری الکترونیکی مؤثر باشد.