محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
فرزانه تاری؛ محمد جوادی پور؛ رضوان حکیم زاده؛ مرضیه دهقانی
چکیده
پیشینه و اهداف: در پی شیوع بیماری کرونا، آموزش الکترونیکی فرصتی بینظیر برای مواجهه با محدودیتهای آموزش حضوری و تحقق آرمان آموزش برای همه را فراهم آورده است. از آنجا که معلمان به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار در فرایند یاددهی – یادگیری محسوب میشوند؛ لذا واکاوی تجارب موفق و ناموفق آموزشی ایشان میتواند به ما در درک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در پی شیوع بیماری کرونا، آموزش الکترونیکی فرصتی بینظیر برای مواجهه با محدودیتهای آموزش حضوری و تحقق آرمان آموزش برای همه را فراهم آورده است. از آنجا که معلمان به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار در فرایند یاددهی – یادگیری محسوب میشوند؛ لذا واکاوی تجارب موفق و ناموفق آموزشی ایشان میتواند به ما در درک عمیقتر شناخت وضعیت موجود و ارائه راهکارهایی برای نیل به وضعیت مطلوب و تقویت آن یاری برساند. با عنایت به انبوه پژوهشهای انجام شده در زمینه چالشها و مشکلات آموزش معلمان در بستر الکترونیک، پژوهش حاضر بر آن است که بهطور خاص، بر روی نقاط قوت تجارب آموزشی معلمان در محیط جدید آموزش متمرکز شود. از اینرو، هدف پژوهش حاضر شناسایی و مدلسازی تجارب موفق آموزشی معلمان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی است.روشها: این مطالعه به روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. مشارکتکنندگان این پژوهش شامل کلیه معلمان شاغل دوره ابتدایی بودند که تجربه تدریس در بستر الکترونیک (برنامه شاد) در سال تحصیلی1400-1399 را داشتند، که 18 نفر از آنان از طریق نمونهگیری هدفمند ملاکمحور انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه نیمهساختارمند نسبت به جمعآوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافتهها با استفاده از راهبرد هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. تحلیل عمیق مصاحبهها به شناسایی 7 مقوله اصلی و تعداد 25 مقوله فرعی مرتبط منتج شد. در گام بعد، مقولات اصلی شناسایی شده وارد نرمافزار مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) شدند. در این بخش، نخست ساختار ارتباطات فیمابینی مقولات در قالب یک شبکه تعاملی ترسیم و پس از آن میزان اهمیت هر یک از آنها تعیین شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که تجارب موفق آموزشی معلمان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی به ترتیب میزان اهمیت آنها شامل رشد صلاحیتهای فناورانه (61 امتیاز)، پیشرفت و نوسازی عناصر برنامه درسی (60 امتیاز)، توجه به نیازهای عاطفی – روانی (53 امتیاز)، ارتقای مهارتهای اجتماعی (51 امتیاز)، توسعه تربیت علمی (28 امتیاز)، توجه به جنبههای تربیت زیستی و بدنی (21 امتیاز) و تقویت ظرفیتهای زیباشناختی (17 امتیاز) است.نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر را بهصورت پیوستاری میتوان در نظر گرفت که در یک سوی آن، رشد صلاحیتهای فناورانه با بالاترین میزان اهمیت قرار گرفته و در سوی دیگر طیف، تقویت ظرفیتهای زیباشناختی است، که کمترین میزان اهمیت را داراست. براساس نتایج حاصله، بازنگری اساسی در شیوههای آموزش بدو خدمت و ضمن خدمت معلمان، جهت همسویی با تحولات در محیطهای غنی از فناوری لازم است. همچنین شایسته است معلمان در راستای ارتقای کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری در بستر الکترونیک، به اقتضائات خاص این محیط جدید آموزشی و ظرفیتهای پیشروی آن توجه نموده و به جای کاربرد شیوههای سنتی آموزش، محدوده و اولویت توجه خود را تربیت تمام ساحتی دانشآموزان، تشویق به همکاری گروهی و مشارکت در کلاس مجازی، پرورش حس کنجکاوی و شکوفایی خلاقیتهای فردی دانشآموزان، تقویت انگیزه دانشآموزان و توجه به توانایی، علایق، استعدادها و تفاوتهای فردی دانشآموزان در زیست بوم جدید معطوف نمایند؛ تا به این ترتیب امید به حضور مؤثر و فعال دانشآموزان در کلاسهای مجازی خود را داشته باشند.
آموزش الکترونیکی
مهدی بدلی؛ مرضیه دهقانی
چکیده
پیشینه و اهداف: شیوع بیماری در ووهان چین با نام کرونا بحران در بهداشت عمومی منطقه ای و جهانی ایجاد کرد که این امر منجر به تغییرات در اکثر ابعاد زندگی شد. به دلیل فاصلهگذاری اجتماعی و مصون ماندن از بیماری، روش آموزش از حضوری به الکترونیکی تغییر یافت؛ همین امر که ناگهانی نیز رخ داده بود، مساله کاهش میزان یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشجویان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: شیوع بیماری در ووهان چین با نام کرونا بحران در بهداشت عمومی منطقه ای و جهانی ایجاد کرد که این امر منجر به تغییرات در اکثر ابعاد زندگی شد. به دلیل فاصلهگذاری اجتماعی و مصون ماندن از بیماری، روش آموزش از حضوری به الکترونیکی تغییر یافت؛ همین امر که ناگهانی نیز رخ داده بود، مساله کاهش میزان یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشجویان را باعث شد. همچنین دانشجویان در آموزش عالی به علت اعمال محدودیتهای سفر و فاصلهگذاری اجتماعی، اقدامات ایزولهسازی، اعمال قرنطینه، بسته شدن پردیسهای دانشگاه و بسته شدن مرزها به شدت تحت تأثیر این ویروس قرار گرفتهاند و در راستای آن به انگیزش تحصیلی دانشجویان نیز لطمههایی وارد شده است که تعویق ورود به دانشگاه یکی از بیشترین آسیبهاست. مرور پژوهشها نشان از آن دارد که در ایام کرونا، میزان یادگیری و انگیزش تحصیلی دچار افت شده است، بنابراین نیاز به یک راهکار آموزشی برای رفع این مساله است. کلاس معکوس الکترونیکی در شرایط کرونا میتواند مورد توجه باشد. اگرچه تحقیقات بیانگر تأثیر بهتر کلاس معکوس بر عملکرد یادگیرندگان است؛ اما هنوز مشخص نیست که چگونه کلاس معکوس الکترونیکی منجر به عملکرد بهتر میشود و به پژوهشهای بیشتری در این زمینه نیاز است؛ از این رو این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی کلاس معکوس الکترونیکی بر میزان عملکرد و انگیزش تحصیلی دانشجویان انجام شد.روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. از جامعه دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران، 38 دانشجو با روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد و با استفاده از روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون عملکردی محقق ساخته و انگیزش تحصیلی (والرند و همکاران، 1989) بود. اجرای این پژوهش بدین ترتیب بود که بعد از هماهنگی با دانشجویان، ابتدا از هر دو گروه پیشآزمون در بستر محیط آنلاین و استفاده از وبسایت پرسلاین به عمل آمد؛ سپس به تدریس آموزش تولید محتوای الکترونیکی با استفاده از سامانه ایلرن دانشگاه تهران، ادوبیکانکت و یک مدرس برای هر دو گروه پرداخته شد. آموزش برای گروه کنترل با استفاده از روش متداول و به شکل مستقیم برگزار شد و برای گروه آزمایش از طریق کلاس معکوس الکترونیکی صورت گرفت. گفتنی است که برای هر دو گروه به مدت سه ماه و هر هفته یک جلسه (مجموعا 12 جلسه) آموزش برگزار شد. در نهایت پسآزمون عملکرد و انگیزش تحصیلی برای هر دو گروه اجرا شد. یافتههای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و روش کواریانس تحلیل شد. شایان ذکر است که قبل از استفاده از روش تحلیل، مفروضههای آن با استفاده از آزمون کالموگراف اسمیرنوف و آزمون لوین بررسی شد.یافتهها: در این پژوهش 38 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت کرده بودند که سن آنها بین 19 تا 22 بود (33/1= SD، 44/20=M). مقایسه دو گروه با آزمون تیمستقل (651/0=t) نشان داد که بین میانگین سنی گروه آزمایش70/0 ± 14/20 و گروه کنترل 49/0 ± 68/20 تفاوت معنیداری وجود نداشت. شایان ذکر است که 82 درصد شرکتکنندگان دختر بودند. نتایج نشان داد کلاس معکوس الکترونیکی بر عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی تأثیر معنادار داشته است (001/0≥P)؛ بهطوریکه پس از مداخله آزمایشی، میانگین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر دو متغیر بیشتر بود.نتیجهگیری: کلاس معکوس الکترونیکی بر میزان عملکرد و انگیزش تحصیلی دانشجویان تأثیر دارد. بنابراین توصیه میشود برای بهبود عملکرد و انگیزش تحصیلی و همچنین موفقیت یادگیری الکترونیکی، از کلاس معکوس الکترونیکی استفاده شود.
رویکردهای نوین آموزشی
زهرا ابوالحسنی؛ مرضیه دهقانی؛ محمد جوادی پور؛ کیوان صالحی؛ نسرین محمدحسنی
چکیده
پیشینه و اهداف: : تفکر طراحی یک روش حل مسأله مشارکتی با رویکرد انسان محور است که با بالا بردن تواناییهای تفکر خلاق یادگیرندگان، نوآوری را تقویت میکند. تفکرطراحی به بخشی جداییناپذیر در زمینههای طراحی و مهندسی و همچنین تجارت تبدیل شدهاست؛ اما میتواند تأثیر مثبتی در آموزش قرن بیست و یکم در سایر رشتهها نیز داشته باشد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: : تفکر طراحی یک روش حل مسأله مشارکتی با رویکرد انسان محور است که با بالا بردن تواناییهای تفکر خلاق یادگیرندگان، نوآوری را تقویت میکند. تفکرطراحی به بخشی جداییناپذیر در زمینههای طراحی و مهندسی و همچنین تجارت تبدیل شدهاست؛ اما میتواند تأثیر مثبتی در آموزش قرن بیست و یکم در سایر رشتهها نیز داشته باشد. با استفاده از تفکر طراحی در محیطهای آموزشی، دانشآموزان بهطور منطقی میخوانند، فکر میکنند و استدلال کرده و مشکلات پیچیدهای را میتوانند، حل کنند. این در حالی است که تعاریف متعددی از تفکر طراحی آمدهاست بهطوریکه بسیاری از نویسندگان اظهار داشتهاند یک تعریف ثابت جهانی از تفکر طراحی وجود ندارد. لذا تلاش برای فهم و ابهامزدایی از تفکر طراحی ضروری بهنظر میرسد. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر تحلیل مفهوم تفکر طراحی و بررسی مدلهای تفکر طراحی و تعاریف مهارتهای قرن بیست ویکم، همچنین بررسی نقش تفکر طراحی بر روی مهارتهای قرن بیست و یکم با جمعآوری، ارزیابی و مرور نظاممند مقالات مرتبط با این موضوع میباشد.روشها: در این مطالعه جست و جو در بانکهای داده اریک، ساینس دایرکت، تایلر و فرانسیس و اسپرینگر و گوگل اسکلار انجام شد و کلیه مقالاتی که از سال 2000 تا 2020 در بانک دادههای آنها نمایه شده بود با زبان انگلیسی گردآوری شد. پس از جستوجو در بانکهای داده، مقالات مرتبط انتخاب شده و با ملاک ارزیابی casp مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از خواندن خلاصه مقالات و بررسی اولیه و حذف مقالات غیرمرتبط، نسخه کامل 83 مقاله تهیه و بررسی شد. مقالات مرتبط انتخاب، سپس از بین مقالات موجود شده و جهت ارزیابی تفصیلی بر اساس ملاک ارزیابیcasp مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین در جستجوی دستی که از طریق منابع مقالات انجام شد. با توجه به ماهیت تفکر طراحی 3 سایت مرجع برای ارائه مدل و 3 کتاب و 2 سایت برای مهارتهای قرن بیست و یکم را اضافه کردیم. در نهایت 54 مقاله، کتاب و سایت جهت مطالعه تفصیلی انتخاب شد.یافتهها: با توجه به مقالات مورد مطالعه بهدست آمده، یافتههای مقالات درچهار گروه طبقه بندی شدند که عبارتند از: 1- مقالاتی که مهارتهای قرن بیست و یکم را تبیین نمودهاند. 2- مقالاتی که تعریفی نو از تفکر طراحی ارائه دادهاند. 3- مقالاتی که????مدلهای جدیدی از تفکر طراحی را ارائه نمودهاند. 4-???? مقالاتی که از مدلها در اجرای طرح و ارتقای مهارتهای قرن بیست و یکم استفاده نمودهاند. با توجه به نتیجه بهدست آمده علیرغم شباهتها و ارتباطاتی که میتواند در چهارچوبهای مهارتهای قرن بیست و یکم شناسایی شود، اصطلاحات و تعاریف مختلف اغلب برای توصیف یک مهارت یا مجموعه مهارتها استفاده میشود که باعث ابهام و سردرگمی است. در همین راستا مهارتهایی که در تمامی چارچوبهای ذکر شدهاست عبارتند از: همکاری و ارتباطات؛ سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ مهارتهای اجتماعی؛ همچنین خلاقیت؛ تفکر انتقادی؛ حل مسأله، تولید محصولات با کیفیت و بهرهوری. همچنین نتایج مطالعات حاکی از این نکته بود که اجرای تفکر طراحی منجر به تقویت مهارت حل مسأله، نوآوری و خلاقیت و مهارت استفاده از تفکر تلفیقی میشود. در ادامه اجرای تفکر طراحی همراه با همدلی، همکاری، کار تیمی نیز همراه است که این امر به خودباوری و ارزشمند بودن فرد یادگیرنده منجر میشود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش بهطور کلی میتوان گفت، از آنجاکه جامعه امروز به تربیت نسل مجهز به مهارتهای قرن بیست و یکم، برای پیشبرد اهداف عالیه جامعه نیاز دارد؛ لذا توجه به بسترسازی شرایط لازم برای اجرای تفکر طراحی نقش بیبدیلی را در پرورش نسلی کارآمد ایفا میکند.
بررسی کتب درسی
زهرا ابوالحسنی؛ مرضیه دهقانی
چکیده
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. این شایستگی برای تربیت فناورانه و زندگی سالم در فضای مجازی و نیز آمادگی ورود به حرفه و شغل در بخشهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ضروریاند. با توجه به آموزههای اسلامی، کار و اشتغال از ارزش تربیتی برخوردار است و انسان از طریق کار، شخصیت وجودی خویش را صیقل میدهد، هویت خویش را تثبیت میکند و زمینه ارتقای وجودی خویش را مهیا و امکان کسب روزی حلال برای پاسخگویی به نیازهای جامعه را فراهم میآورد. مراحل دیگر برای توسعه حداقل مهارتها آموزش طراحی و فناوری در مدارس است. آموزش فناوری، کار و مهارت آموزی باعث پیشرفت فردی، افزایش بهرهوری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعهیافتگی خواهد شد.باید در نظر داشت که آسیبشناسی فرایندی است نظاممند از جمعآوری دادهها به منظور تعامل اثربخش و سودمند در راستای حل مشکلات، چالشها، فشارها و محدودیتهای محیطی در اجتماعی میباشد. در واقع آسیبشناسی برنامه درسی کار و فناوری میتواند در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮاﻧﻊ، ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ و ﺗﻬﺪﻳﺪﻫﺎ و اراﻳﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﻛﻤـﻚ کند. همچنین ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ در آﻣـﻮزش کار و فناوری ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ اولویت ﻫـﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ در ﺗﻮﺳـﻌﻪ و ﺑﻬﺒـﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی آﻣﻮزش کار آفرینی، انتخاب شغل و رشتههای کاربردی و متنوع ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد. اﮔﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪدرسی کار و فناوری ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗـﺮار ﻧﮕﻴـﺮد، ﻋﻠﻢ کارآفرینی که نیاز اساسی کشور در عصر حاضر میباشد؛ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ. هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیبهای موجود در اجرای برنامه درسی کار و فناوری میباشد.روشها: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود که با استفاده از ابزار مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر تمامی معلمان کار و فناوری مناطق مختلف کشوری بود که 20 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد و با آنان مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت و همچنین کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول شهرستان بهارستان بود که تعداد 80 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و با آنان مصاحبه گروهی در گروههای 6 الی 8 نفر صورت گرفت. آنگاه متن مصاحبهها به روش 7 مرحلهای تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان آموزش کار وفناوری، در پنج مقوله "محدودیت، عوامل اجتماعی، عدم کفایت ساختاری، استراتژیهای انگیزهساز و برنامهریزی درسی" با ده مضمون فرعی و از دیدگاه دانشآموزان در سه مقوله "عوامل اجتماعی، استراتژیهای انگیزهساز و برنامه ریزی درسی " با یازده مضمون فرعی آسیبپذیر میباشد.نتیجهگیری: اجرای برنامه درسی کار و فناوری از دیدگاه معلمان و دانشآموزان با مشکلات و آسیبهای عدیدهای روبرو میباشد لذا توجه به بسترسازی شرایط لازم برای اجرای روشهای کارآمد برنامه درسی کار و فناوری؛ نقش بیبدیلی را در پرورش نسلی کار آفرین ایفا میکند. از اینرو لازم است سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. در راستای این پژوهش پیشنهادهای کاربردی زیر ارائه میگردد: دورههای ضمن خدمت مناسب برای معلمان در خصوص آموزش کامل مهارتها و پودمانها برگزارگردد. تامین بودجه لازم برای تجهیز کامل مدرسه به امکانات لازم برای انجام فعالیتها؛ محتوای برنامه درسی با توجه به نیازهای دانشآموزان و امکانات مدرسه نیز مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا بستر لازم برای ارتباط با زندگی واقعی دانشآموزان فراهم شود، ایجاد چارچوب و معیاری مشخص برای ارزشیابی دانشآموزان.
یادگیری سیار
مرضیه دهقانی؛ سمیه رحیمی؛ امید امرالله
چکیده
در یادگیری سیار، یادگیری در محیطهای طبیعی اتفاق افتاده و پیامهای آموزشی بهصورت الکترونیکی منتقل میشوند. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان آشنایی، کاربرد و سودمندی یادگیری سیار (ابزار و برنامههای کاربردی) در بین دانشجویان انجامشده است. تحقیق کمی از نوع توصیفی است. جامعة آماری شامل دانشجویان مقطع ارشد چهار دانشکدة ...
بیشتر
در یادگیری سیار، یادگیری در محیطهای طبیعی اتفاق افتاده و پیامهای آموزشی بهصورت الکترونیکی منتقل میشوند. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان آشنایی، کاربرد و سودمندی یادگیری سیار (ابزار و برنامههای کاربردی) در بین دانشجویان انجامشده است. تحقیق کمی از نوع توصیفی است. جامعة آماری شامل دانشجویان مقطع ارشد چهار دانشکدة علوم تربیتی رشتههای علوم تربیتی، دانشکدة فنی رشتة مکانیک، دانشکدة هنر رشتة معماری دانشگاه تهران و رشتة بهداشت دانشگاه ایران میباشد که از بین آنها 268 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها توسط پرسشنامه روا و پایای محقق ساخته 21 گویه بوده، دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی تک نمونهای و آزمون آنوا و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند میزان آشنایی و کاربری و سودمندی ابزارها و برنامههای کاربردی یادگیری سیار در بین دانشجویان اندکی کمتر از میانگین است. بین نظرات دانشجویان در رشتههای مذکور در میزان آشنایی و کاربری یادگیری سیار تفاوت معنادار مشاهده میشود که بیشترین اختلاف عقیده بین دو رشتة علوم تربیتی و معماری است. بین دانشجویان رشتههای مذکور در میزان سودمندی یادگیری سیار تفاوت معنادار مشاهده نمیشود. درنتیجه دانشجویان بهتناسب و نوع رشته، کاربردهای متفاوتی از یادگیری سیار (ابزارها و برنامههای کاربردی) در نظر دارند.