بررسی کتب درسی
زهرا ابوالحسنی؛ مرضیه دهقانی
چکیده
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. این شایستگی برای تربیت فناورانه و زندگی سالم در فضای مجازی و نیز آمادگی ورود به حرفه و شغل در بخشهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ضروریاند. با توجه به آموزههای اسلامی، کار و اشتغال از ارزش تربیتی برخوردار است و انسان از طریق کار، شخصیت وجودی خویش را صیقل میدهد، هویت خویش را تثبیت میکند و زمینه ارتقای وجودی خویش را مهیا و امکان کسب روزی حلال برای پاسخگویی به نیازهای جامعه را فراهم میآورد. مراحل دیگر برای توسعه حداقل مهارتها آموزش طراحی و فناوری در مدارس است. آموزش فناوری، کار و مهارت آموزی باعث پیشرفت فردی، افزایش بهرهوری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعهیافتگی خواهد شد. باید در نظر داشت که آسیبشناسی فرایندی است نظاممند از جمعآوری دادهها به منظور تعامل اثربخش و سودمند در راستای حل مشکلات، چالشها، فشارها و محدودیتهای محیطی در اجتماعی میباشد. در واقع آسیبشناسی برنامه درسی کار و فناوری میتواند در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮاﻧﻊ، ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ و ﺗﻬﺪﻳﺪﻫﺎ و اراﻳﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﻛﻤـﻚ کند. همچنین ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ در آﻣـﻮزش کار و فناوری ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ اولویت ﻫـﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ در ﺗﻮﺳـﻌﻪ و ﺑﻬﺒـﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی آﻣﻮزش کار آفرینی، انتخاب شغل و رشتههای کاربردی و متنوع ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد. اﮔﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪدرسی کار و فناوری ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗـﺮار ﻧﮕﻴـﺮد، ﻋﻠﻢ کارآفرینی که نیاز اساسی کشور در عصر حاضر میباشد؛ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ. هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیبهای موجود در اجرای برنامه درسی کار و فناوری میباشد. روشها: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود که با استفاده از ابزار مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر تمامی معلمان کار و فناوری مناطق مختلف کشوری بود که 20 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد و با آنان مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت و همچنین کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول شهرستان بهارستان بود که تعداد 80 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و با آنان مصاحبه گروهی در گروههای 6 الی 8 نفر صورت گرفت. آنگاه متن مصاحبهها به روش 7 مرحلهای تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان آموزش کار وفناوری، در پنج مقوله "محدودیت، عوامل اجتماعی، عدم کفایت ساختاری، استراتژیهای انگیزهساز و برنامهریزی درسی" با ده مضمون فرعی و از دیدگاه دانشآموزان در سه مقوله "عوامل اجتماعی، استراتژیهای انگیزهساز و برنامه ریزی درسی " با یازده مضمون فرعی آسیبپذیر میباشد. نتیجهگیری: اجرای برنامه درسی کار و فناوری از دیدگاه معلمان و دانشآموزان با مشکلات و آسیبهای عدیدهای روبرو میباشد لذا توجه به بسترسازی شرایط لازم برای اجرای روشهای کارآمد برنامه درسی کار و فناوری؛ نقش بیبدیلی را در پرورش نسلی کار آفرین ایفا میکند. از اینرو لازم است سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. در راستای این پژوهش پیشنهادهای کاربردی زیر ارائه میگردد: دورههای ضمن خدمت مناسب برای معلمان در خصوص آموزش کامل مهارتها و پودمانها برگزارگردد. تامین بودجه لازم برای تجهیز کامل مدرسه به امکانات لازم برای انجام فعالیتها؛ محتوای برنامه درسی با توجه به نیازهای دانشآموزان و امکانات مدرسه نیز مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا بستر لازم برای ارتباط با زندگی واقعی دانشآموزان فراهم شود، ایجاد چارچوب و معیاری مشخص برای ارزشیابی دانشآموزان.
تربیت معلم
زهرا ابوالحسنی؛ محمد جوادی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: مربیان از ارکان اصلی فرآیندیاددهی ـ یادگیری هستند که نقش انکارناپذیری درکیفیتزایی یا کیفیتزدایی نظام آموزشی ایفا میکنند. یونسکو آموزش را کلید توسعه جوامع و مسیری میداند که افراد را برای تحقق تواناییها و افزایش کنترل بر تصمیمات اثرگذار بر آنها توانمند میسازد. این در حالی است که برای آموزش و ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مربیان از ارکان اصلی فرآیندیاددهی ـ یادگیری هستند که نقش انکارناپذیری درکیفیتزایی یا کیفیتزدایی نظام آموزشی ایفا میکنند. یونسکو آموزش را کلید توسعه جوامع و مسیری میداند که افراد را برای تحقق تواناییها و افزایش کنترل بر تصمیمات اثرگذار بر آنها توانمند میسازد. این در حالی است که برای آموزش و ایجاد یادگیری پایدار باید معلمان سیستم آموزشی یکسری اطلاعاتِ دانشی و مهارتی را داشتهباشند که به آن دانش حرفهای یا شایستگیحرفهای معلم (شایستگیهای شغلی معلم) میگویند؛ در عین حال که تربیت دانشآموزان توانا یکی از دغدغههای نظام آموزش و پرورش میباشد. برای اینکه بتوانیم افراد متخصص و کار آفرین داشته باشیم باید افراد در مدارس به شیوه صحیح و علمی آموزش دیده باشند تا بتوانند نقش خود را در بازار کار و جامعه درست ایفا کنند. این امر مستلزم اصلاح شیوههای تدریس و افزایش مهارت معلمان و مدرسان میباشد. با در نظر داشتن اینکه افراد بی شماری تحصیل میکنند و میخواهند کار خوب داشتهباشند، دولتها و به احتمال زیاد مردم، سیستم آموزشی و مخصوصا معلمان و مدیران را مسئول مستقیم یادگیری یا عدم یادگیری آنها میدانند. در این راستا یکی از راهبردهای یادگیری در برنامه درسی ملی بهرهمندی فزونتر از روشهای فعال، خلاق و تعالی بخش، با سازماندهی نوآورانه و خلاق فرآیند جمعآوری و انباشت حقایق، زمینه ساختن علم و معرفت را فراهم نماید، می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رضایت شغلی و شایستگی حرفهای معلمان با تاکید بر دیدگاه سازندهگرایی و همچنین میزان شایستگی حرفهای سازندهگرایی معلمان مقطع متوسطه اول میباشد. روش ها: روش تحقیق از حیث اجرا توصیفی بخشی پیمایشی و همچنین در بخشی دیگر همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی میباشد. ابزار اندازهگیری پرسشنامه شایستگی حرفهای سازندهگرایی است که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 0.98 بدست آمده و پرسشنامه رضایت شغلی، با آلفای کرونباخ 0.81میباشد که روایی محتوایی هر دو پرسشنامه توسط اساتید دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران تایید شدهاست. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان بهارستان به تعداد 164 معلم مرد و 177 معلم زن که در سال تحصیلی 2016-2017مشغول تدریس بودهاند؛ میباشد. برای نمونهگیری از روش سرشماری استفادهشد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی )میانگین،فراوانی دادهها( و در بخش استنباطی از میانه، آزمون t تک نمونهای، t مستقل وضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتهها: نتایج بدست آمده از آزمون tتک نمونهای نشان داد که معلمان به میزان متوسطی شایستگی حرفهای سازندهگرایی را دارا میباشند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین رضایت شغلی و شایستگی حرفهای سازندهگرایی همبستگی 0.37 وجود دارد. همچنین میانه و t مستقل بیانگر این موضوع بود که معلمانی که رضایت شغلی بالاتری دارند در نتیجه نمره شایستگی حرفهای سازندهگرایی بیشتری را دارا میباشند. نتیجهگیری: در مجموع این پژوهش نشان داد معلمان شایستگی حرفهای و در واقع نگرش سازندهگرا را در حد متوسطی دارند و این شایستگی با رضایت شغلی معلمان رابطه دارد. لذا به مسئولان امر پیشنهاد میشود دورههای متناسب ضمن خدمت برای آشنایی بیشتر معلمان با رویکرد سازندهگرایی برگزار گردد. همچنین از آنجایی که رضایت شغلی با شایستگی حرفهای سازندهگرا ارتباط دارد. برای اجراییتر شدن این رویکرد موفق سعی در فراهم آوردن شرایط رضایت شغلی معلمان شود.